آسیبشناسی بازار کتابهای انگیزشی؛ وقتی ترجمههای پرفروش پیچیدگی روان را نادیده میگیرند

طبق اعلام روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نشست تخصصی «کتب انگیزشی و بیتوجهی به تفاوتهای فرهنگی در ترجمه» یکشنبه (هجدهم خرداد ۱۴۰۴) با حضور سعید کلاتی و آزاده اعرابی در سرای اهل قلم برگزار شد.
جامعهای که مهارت زندگی نیاموخته به کتاب انگیزشی نیاز دارد
در ابتدای این نشست آزاده اعرابی درباره علت اقبال مردم به سمت آثار انگیزشی مطرح کرد: اخیرا وقتی اسم کتاب روانشناسی میآید، برچسب بیرحمانه زرد به آن میزنند؛ گویی تمام آثاری که در این حوزه منتشر میشود در یک قالبند و بدون استثنا محکوم، اما این شلاق زهرآگینی است که بر تن فرهنگی فرود میآید که نیازمند تغییر و تحول است. من در جایگاه مترجم آثار انگیزشی محتوای تمام این نوع کتابها را قبول ندارم و به نظرم اگر اثری، تنها یک پیام داشته باشد و تاثیرگذاریاش مثبت باشد، سراغ ترجمه آن میروم.
وی همچنین درباره علت توجه نوجوانان و جوانان به این آثار و چرایی لزوم ترجمه آنها گفت: دلیل توجه جوانان به این نوع آثار نبود امید و انگیزه است. زمان خواندن اینگونه آثار دوپامین در ذهن فرد ترشح میشود که حتی اگر کوتاه هم باشد علاقه به تجربه دوباره آن را دارد. من زمانی رسالتم را انجام دادهام که فرد احساس شادی کند و در جهت مثبت قدم بردارد. ضعفی که جوانان ما را به سمت خواندن آثار انگیزشی میکشاند، عدم صبر است. ما جامعه صبوری نداریم و دلیلش آموزش ندیدن مهارت زندگی است.
این مترجم درباره این نکته که آیا الزاماً باید در کنار مترجم آثار انگیزشی یک متخصص حوزه روانشناسی نیز حضور داشته باشد یا خیر؟ اشاره کرد: مخاطب کتاب انگیزشی عامه مردم است، درحالی که درصد کوچکی از جامعه توانایی درک و فهم کتاب تخصصی حوزه روانشناسی را دارند. بخشی از جامعه ما از کتاب فراریست؛ برخی از آثار برای این دسته دوم مناسب است و آنها را به سوی مطالعه کتاب رهنمون میکند.
اعرابی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه مترجم باید با وسواس آثاری را که به فرهنگ مقصد نزدیک باشد برای ترجمه انتخاب کند، گفت: آثار انگیزشی با محتوای خوب مورد پسندم است و دست به ترجمهشان میزنم. نگاه من به این کتابها نگاه یک مادر است؛ با سادهسازی برخی مسائل پیچیده در حوزه روانشناسی ممکن است گرایش افراد به این نوع آثار و حتی به سمت مطالعه، بیشتر شود. اگر کتابی بیان ساده داشته باشد لزوماً بیمحتوا نیست، گاهی راه ورود جامعه به مطالعه و فهم آنهاست.
این مترجم در پایان سخنان خود ضمن اشاره به اینکه با مطالعه این آثار همه به دنبال دست یافتن به راه حل اصلی و نهایی نیستند و این تنها گذری برای رسیدن به هدف اصلی است، گفت: باید خط ممیزی بین کتابسازی و آثار انگیزشی با مفاهیم قابل تامل قائل شد و برای کاستن آسیبهایی که ترجمه و انتشار آثار انگیزشی نامرغوب وارد میکند، لازم است به قانون کپی رایت توجه کرد که مسئله حائز اهمیتی است. زیرا در این صورت مترجم دست به گزینش میزند و در نتیجه محتوای خوبی ترجمه میکند و این روند برایش هم عواید مالی دارد و هم معنوی. همچنین درخصوص ترجمه این نوع آثار ضروری است یک نوع نیازسنجی واقعی و وسیع در گفتوگو با روانشناسان و روانپزشکان صورت گیرد.
خوشبینی مسموم و سادهسازی روان انسان، از آسیبهای کتابهای انگیزشی است
سعید کلاتی دیگر سخنران این نشست نیز عنوان کرد: طبق اصول موجود در جهان هستی، در هر کاری از جمله تولید کتاب انگیزشی استثنا وجود دارد. بحث من درباره اکثریت این آثار است و حتماً کتاب انگیزشی خوب نوشته و ترجمه شده، اما انتقاد من به آن دسته از آثاری است که نبض جامعه را در دست گرفته است. برخی از آثار این حوزه با تیراژ بالا و از سوی حدود ۲۰ ناشر ترجمه و منتشر شده است که آمار عجیبی است و نشان از کتابسازی دارد. آثار مورد نقد من در وهله اول مفاهیمی مانند دیسیپلین، تاب آوری و مسئولیت پذیری را ترویج میکنند بدون اینکه مسائل روانشناختی را درنظر بگیرند.
وی افزود: به ۸ دلیل این نوع آثار از نظر من خوب نیستند؛ نخست «ساده بیان کردن واقعیات بسیار پیچیده زندگی بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی، اجتماعی، فرهنگی و… یک فرد»: این منابع یک نوع مثبتاندیشی مسموم را بدون درنظر گرفتن جامعه هدف ترویج میکنند. دوم «نسخه واحد پیچیدن برای تمام افراد و مشکلات»: اساس این کتابها بر این نهاده شده که همه فکر و تجربه نویسنده برای باقی افراد نیز صادق است که این امر درستی نیست و برای هر فرد مسیر بهبودی متفاوت است.
این مترجم ادامه داد: ترویج مثبت اندیشی، سرکوب امیال عاطفی، تجاری سازی از نیاز افراد به موفق شدن، پرورش فرهنگ سرزنش کردن و توهم داشتن کنترل بدون در نظر گرفتن عوامل بیرونی، توهم بازدهی بدون اعمال تغییر واقعی، نرفتن سراغ درمانها و راهکارهای حرفهای و اصولی و فردگرایی از دیگر علل به شمار میرود.
وی با بیان این که این آثار در وهله اول برای کسب سود نوشته شده و راه حلهای بسیار ساده را به خورد خواننده میدهند، ادامه داد: یکی از مفسدههای چنین کتابهایی این است که باعث ایجاد خوشبینی مسموم در افراد میشوند و به فرد میگویند باید مثبت فکر کند؛ روان انسان از غم، اندوه و غیره تشکیل شده و نمیتوان آنها را سرکوب کرد؛ چرا که فرد در این صورت دچار افسردگی میشود. مفسده دیگر این است که وقتی فرد خود را به خواندن این کتابها تقلیل میدهد درواقع خود را از رفتن نزد روانشناس بینیاز میداند.
وی با اشاره به اینکه قانون کپی رایت در ترجمه و چاپ هر نوع کتابی اهمیت دارد، عنوان کرد: اما از آن مهمتر ایجاد آگاهی در جامعه است به ویژه با برگزاری هرچه بیشتر چنین نشستهایی که سبب آگاهی بیشتر در مخاطب برای انتخاب و مطالعه درست کتاب میشود. همچنین لازم است ناشرانی که آثار روانشناسی تولید میکنند به این حوزه مسلط باشند یا از یک مشاور روانشناس در گروه خود استفاده کنند.
کلاته در پایان گفت: اتفاقات بدی درحال رخ دادن در جامعه است که همه آنها به کمبود مطالعه باز میگردد. به سبب غرق شدن عموم مردم در فضای مجازی دروغهایی را در لوای واقعیت به آنها میخورانند. کتاب مامنی است که اگر با آن انس برقرار شود، میتواند راه حل بسیار منطقی برای خروج از این مغاک باشد.
انتهای پیام/
پیشنهادی باخبر
تبلیغات