تابستان سخت پیش روست/ اورعی: بحران برق ناشی از بی‌کفایتی مدیریتی است/ عرب‌صادق: این خطرست که از نیروگاه‌های تجدیدپذیر رانتی بزرگتر از چای دبش درآید

ناترازی برق حالا به معضلی مهم برای اقتصاد و اجتماع ایران بدل شده است. قطع برنامه‌ریزی شده‌ی برق اقدامی است که جای خود را به تامین برق برای شهروندان داده است.

 هاشم اورعی، استاد تمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف و مهدی عرب‌صادق کارشناس برق در میزگردی در خصوص بررسی ابعاد ناترازی در خبرآنلاین به میزبانی زهرا علی‌اکبری این مساله را مورد بررسی قرار داده‌اند. هاشم اورعی در این نشست با تاکید بر این‌که ان‌چه در ایران امروز حادث شده است، ناترازی نیست بلکه برای توصیف ان باید از لفظ ورشکستگی استفاده کرد، گفت: باید ریشه‌های این ناترازی مشخص شود.

رئیس جمهور هشدار داد: مجبور به اعمال محدودیت شویم، اول برق دولت را قطع می‌کنیم

ماینرها به اندازه مصرف مشهد و حومه،برق مصرف می‌کنند/ چرا در اوج ناترازی، وزارت نیرو به ماینرها اجازه کار داده؟

وی تاکید کرد: ورشکستگی برق در ایران بیش از آن‌که نتیجه رشد اقتصادی باشد، به بی‌کفایتی مدیریتی، وابستگی شدید به گاز و ضعف در توسعه زیرساخت‌ها برمی‌گردد. با این حال عرب صادق ریشه بحران را در سیاست‌های اشتباه از سال ۸۳ و ناکارآمدی نیروگاه‌ها می‌داند و هشدار می‌دهد اگر این روند اصلاح نشود، کشور وارد فاجعه انرژی می‌شود. قسمت اول این نشست در پی می‌آید و قسمت دوم در روزهای آتی منتشر خواهد شد:

از دو سه دهه قبل یک عده‌ی محدودی همیشه مسئول تامین برق کشور بودند اما هیچ‌وقت نتوانستند برنامه‌ریزی صحیح کنند و اطلاعات دقیق بدهند . کمبود برق چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد. من همواره یاد این می‌افتم که گفتند دریاچه ارومیه یک شبه خشک شد. این اتفاقات یک شبه رخ نمی‌دهند. انتظار من به عنوان یک شهروند این است که برنامه‌ریزی باید طوری باشد که ما از سال‌ها پیش بدانیم در این تاریخ با این میزان کمبود برق روبه‌رو هستیم و در نتیجه برنامه‌ریزی دقیق و درست داشته باشیم تا مشکل را رفع کنیم اما اصلا چنین نگاهی وجود ندارد. ما در دهه‌ی شصت برق‌آبی را مورد توجه قرار دادیم و بعد گاز را ماده اولیه‌ی تامین برق گذاشتیم اما وقتی به سبد برق نگاه می‌کنیم می‌بینیم وابستگی برق ما در درجه‌ی اول به گاز است و در درجه‌ی دوم به آب. حالا نکته چیست؟ این‌که ما نه گاز به اندازه‌ی کافی داریم نه آب. این یعنی برنامه‌ریزی دقیقی وجود ندارد. خود مدیرعامل توانیر اعلام کرده است ما امسال نمی‌توانیم انتظار تولید برق ابی داشته باشیم چون محدودیت آبی داریم . چند روز قبل شنیدم مجبور شدند به دلیل محدودیت آبی در حال استفاده از آب پشت سد هستند و در نتیجه در دوران اوج مصرف ممکن است با بحران روبه‌رو شویم . اگر این طور جلو برویم تیر و مرداد چه می‌شود؟ لذا عده‌ای دور هم جمع شدند و شرایط را به این‌جا رساندند و ما انتظار داریم همین‌ها مساله را حل کنند که بعید به نظر می‎رسد . پس دلیل اول مدیریتی است و دومین دلیل هم همان‌طور که گفتم به موضوع اقتصاد برق برمی‌گردد . یعنی برق دولتی. برق در کشور ما دولتی است یعنی بخش خصوصی فعالیت ندارد حتی اگر اسم خصوصی را روی آن بگذاریم به معنای واقعی کلمه خصوصی نیستند . از برق دولتی چیزی جز خاموشی بیرون نمی‌اید . باید قبول کنیم دولت برای تامین برق پایدار باید درست از اصرار بر اربابیت و این‌که همه چیز دست خودش باشد، بردارد . چیزی بیشتر از پنجاه هزار نفر مامور دولت در سطح کشور نشسته‌اند و نتیجه‌اش این وضعیتی است که داریم می‌بینیم . این دیگر توضیح بیشتر نمی‌خواهد . مادامی که ما اصرار بر دولتی بودن کامل بخش برق داشته باشیم نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که شرایط درست شود. با کمال تاسف من پیش‌بینی می‌کنم اوضاع بدتر هم شود. من ناترازی در بخش برق را هنوز فزاینده می‌بینم چون مدیرعامل توانیر در هجده فروردین اعلام کرد در روزهای آغازین سال جاری میزان رشد تقاضا نسبت به تولید در دوره مشابه سال قبل ۶.۹ درصد افزایش پیدا کرد. طبیعی است که ما امکان افزایش این میزان ظرفیت را نداریم. طبق آخرین امار تفصیلی منتشر شده متعلق به سال ۱۴۰۲ ما چهار هزار و شش مگاوات افزایش تقاضا داشتیم و در همان سال و همان دوره فقط در پیک مصرف ظرفیت تولید ما ۱۲۲۱ مگاوات بالا رفته است. پس تولید کمتر از یک سوم تقاضا محقق شده و با کنار هم گذاشتن این‌ها می‌بینیم نه تنها مشکل بسیار جدی و بحران داریم بلکه هنوز نمی‌بینم که شیب منفی بحران کم شده باشد.

تابستان سخت پیش روست/ اورعی: بحران برق ناشی از بی‌کفایتی مدیریتی است؛/ عرب‌صادق: از نیروگاه‌های تجدیدپذیر رانتی بزرگتر از چای دبش درمی‌آید

ضربه دوم در سال ۱۳۸۹ و با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها به بخش انرژی وارد شد؛ جایی که بخشی قابل توجه از درآمدهای حاصل از فروش انرژی الزاماً به حساب هدفمندی واریز شد. به این ترتیب، دو ضربه اساسی در سال‌های ۸۳ و ۸۹ از سوی مجلس و دولت، وضعیت انرژی کشور را به بحرانی کشاند که امروز شاهد آن هستیم.

متاسفانه همان‌طور که آقای دکتر اشاره کردند استفاده از واژه‌ی "ناترازی" تخفیف ماجراست، ما اکنون بدون تعارف درمرحله بحران انرژی قرار داریم و اگر اوضاع را کنترل نکنیم، به سمت فاجعه انرژی پیش خواهیم رفت. ما سال‌هاست وزیر نیرو در کشور نداریم . وزیر مدیریت خاموشی داریم به اسم مدیریت مصرف . وزیر نیروی ما سال‌هاست وظیفه‌اش مدیریت خاموشی است. اشاره کردند ۱۲۰۰ مگاوات طی سال ۱۴۰۲ اضافه شد و در سال ۱۴۰۳ هم ۲۱۸۶ مگاوات به ظرفیت برق کشور افزوده شده است.

کل ظرفیت منصوبه‌ی نیروگاهی ما ۹۴ هزار و پانصد مگاوات است. قدرت عملی ظرفیت منصوبه‌ی ما کفایت می‌کند اما ناکارامدی سیستم نیروگاهی ما باعث ایجاد این وضعیت شده است. گرچه دوستان محترم وزارت نیرو ادعای راندمان ۳۹ درصد دارند محاسبات واقعی نشان می‌دهد این عدد بسیار پایین‌تر است. بگذارید یک آمار بدهم. در سال ۱۴۰۲ حدود ۷۹ میلیارد مترمکعب گاز و ۱۱ میلیون لیتر گازوئیل . ۶.۷ میلیون لیتر نفت کوره یا مازوت در نیروگاه‌ها مصرف شده است. با راندمان جهانی، باید به ازای هر مترمکعب گاز ۴.۳ کیلووات ساعت باید توان انرژی دریافت کنید، اما اتفاقی که در کشور ما افتاده این است که اگر در دنیا ۱۰۲۸ میلیارد مترمکعب گاز برای تولید هفت هزار تراوات ساعت انرژی خرج می‌شود، در کشور ما ۸۰ میلیارد مترمکعب گاز مصرف می‌کنیم برای تولید تراوات ساعت ۲۴۰ تا ۲۵۰ تراوات ساعت برق. این یعنی راندمان واقعی نیروگاه‌های ما به سختی به ۶۰ درصد راندمان نیروگاه‌های جهانی می‌رسد.

وضعیت ما به جهت منصوبه مشکلی ندارد اما مشکل این آمار است. ببینید دولت آقای رئیسی تیرخلاص را به صنعت و انرژی کشور شلیک کرد. خاموشی صنایع را از سال ۹۸ تا سال ۱۴۰۲ بررسی کنید و ببینید چقدر خسارت به ما وارد شده است. متاسفانه نکته دردناک ماجرا است است که وزارت نیروی دولت فعلی هم  مسیر تخریبی دولت پیشین را به بدترین شکل ممکن دنبال می‌کند. این برنامه هفتم ماست. اگر برنامه‌ی هفتم صد در صد هم اجرا شود ما بالغ بر سی هزار مگاوات باز ناترازی خواهیم داشت . در تابستان پیش رو هم وضع بد است . از همین حالا که بهار است خاموشی صنایع اغاز شده است . ما در تابستان با خاموشی عظیمی روبه‌رو هستیم. فقط یک نکته هم اقای اروعی اشاره کردند که من لازم می‌بینم توضیح بدهم .

طبق گزارش‌های تایید شده ۷۰ درصد سرمایه‌گذاری نیروگاهی کشور در اختیار بخش خصوصی است. مساله‌ی ما بخش خصوصی نیست . مساله‌ی ما برق دولتی نیست.

تابستان سخت پیش روست/ اورعی: بحران برق ناشی از بی‌کفایتی مدیریتی است؛/ عرب‌صادق: از نیروگاه‌های تجدیدپذیر رانتی بزرگتر از چای دبش درمی‌آید

 شرکت‌های زیادی می‎شناسم که نیاز به سوله‌سازی و ... داشتند. تا سه مگاوات ارزیابی صلاحیت متقاضی نیروگاه ضروری نیست. همه‌ی این‌ها بیدار شدند تا موافقت اصولی و جواز تاسیس را دریافت کنند و زمین را تصاحب کنند تا نیازهای سوله‌سازی را مرتفع کنند. حالا اگر پنل خورشیدی آوردند که بهتر اگر هم نیاوردند که زمین و ارز را ردیافت کرده‌اند.

حقیقت این است که کشورها ما ظرفیت‌های قابل تئجهی در بخش بادی و خورشیدی دارد. مسئولان ما به صورت واقعی اعتقادی به تجدیدپذیر ندارند. این‌ها مد است. سیاسی‌کاری است. من بیم آن را دارم که این شرایط تبدیل به دکان تجدیدپذیر شود. همان چیزی که آقای عرب‌صادق گفت و در نهایت نتیجه این شود که ارنژی تنجدیدپذیر نمی‌تواند گرهی از مشکلات کشور باز کند. ما یا بلد نیستیم یا روشی را می‌رویم که منافع شخصی بر منافع ملی ارجحیت دارد.

۲۲۳۲۲۳

پیشنهادی باخبر