هاشمیان قربانی سکوت و بیحاشیهگی؟/ وقتی این کُت به تن وحید تنگ است
سرانجام آنچه مدتها پیش پیشبینی میشد رخ داد؛ باشگاه پرسپولیس شب گذشته رسماً از پایان همکاری با وحید هاشمیان خبر داد. خبری که بسیاری از هواداران و کارشناسان از مدتها پیش انتظارش را میکشیدند، بهویژه پس از اظهارات صریح احمدی، رئیس کنسرسیوم مالک باشگاه درباره «لزوم تغییرات در کادر فنی» که عملاً آغاز شمارش معکوس برای جدایی «هلیکوپتر» از نیمکت سرخها بود.
با این حال، زمان وقوع این تغییرات شاید بیش از هر چیزی مورد بحث باشد؛ چراکه درست در مقطعی اعلام شد که پرسپولیس پس از هفتهها نوسان، به ثبات نسبی رسیده بود. بازگشت مصدومان و کسب پیروزی مهم مقابل ذوبآهن باعث شده بود ترکیب تیم به انسجام قابل قبولی برسد و امیدها برای ادامه مسیر افزایش یابد.
تقابل دیدگاه منتقدان و حامیان هاشمیان
از نگاه منتقدان، پرسپولیس تحت هدایت هاشمیان فوتبال محتاطانه و بدون ریسک ارائه میداد و با این روند بعید بود در کورس قهرمانی باقی بماند. آنها معتقد بودند تیم در بُعد هجومی فاقد تنوع تاکتیکی بود و تغییر در کادر فنی میتواند روح تازهای به تیم تزریق کند.
در سوی مقابل، حامیان هاشمیان معتقدند او هرگز فرصت کافی برای پیادهسازی تفکراتش پیدا نکرد. ترکیب فعلی تیم بر اساس انتخابهای فنی او بسته نشده بود و از نظر زمان، تنها ۸ هفته برای شناخت و هماهنگی کافی نیست. ضمن آنکه نتایج پرسپولیس با وجود نوسانات، فاصله چندانی با صدر جدول نداشت و با اندکی صبر میشد ثبات و موفقیت بیشتری ایجاد کرد.
اخراج هاشمیان؛ بازتابی از فضای احساسی و پرتنش مدیریتی در پرسپولیس
از دید بسیاری از کارشناسان، اخراج هاشمیان تنها یک تصمیم فنی نبود؛ بلکه بازتابی از فضای احساسی و پرتنش مدیریتی در پرسپولیس است. شاید اگر او نیز مانند برخی مربیان داخلی از ابزارهای رایج فوتبال ایران؛ از جمله جنجالهای رسانهای، حاشیهسازی در خط کنار زمین و حمایتهای پشتپرده استفاده میکرد، جایگاهش اینقدر زود به خطر نمیافتاد. اما هاشمیان با همان منش آرام و حرفهای خود، ترجیح داد مسیر متفاوتی را طی کند.

اگر مافیا کنارت نباشد، قطعاً نتیجه نخواهی گرفت!
هاشمیان پس از انتخابش به عنوان سرمربی پرسپولیس، با توقعاتی همراه شد؛ توقعاتی که بر مبنای ناامیدی عمومی از وضعیت کادرفنی باشگاه شکل گرفته بود. او با شعارهایی مانند «هوادار فقط قهرمانی میخواهد» وارد این مسئولیت شد و تأکید داشت تیم باید از آرامش و ثبات فنی بهره ببرد، اما ورود او با چالشهایی که پیشبینیاش آسان نبود، همراه شد؛ تیمی که پیشتر با نتایج ناپایدار، مشکلات هماهنگی و فشار رسانهای روبهرو بود و تمام آنها به هاشمیان به ارث رسید.
در نهایت، شاید بتوان گفت کارنامه هاشمیان در پرسپولیس نه یک شکست کامل بود و نه موفقیتی چشمگیر؛ بلکه نمایانگر تلاش یک مربی حرفهای در شرایطی دشوار بود. وی نه به خاطر ضعف فنی، بلکه به دلیل پایبندیاش به اصولی متفاوت از فضای پرهیاهوی فوتبال ایران، قربانی شد؛ مربیای که میخواست حرفهایگری را جایگزین هیاهو کند، اما نیمکت پرسپولیس مجال چنین تجربهای را به او نداد.
یا شاید یا به قول محمد بنا، سرمربی موفق تیم ملی کشتی فرنگی «اگر مافیا کنارت نباشد، قطعاً نتیجه نخواهی گرفت!»
انتهای پیام/
پیشنهادی باخبر
تبلیغات




