زبان بدن فراجا، رِتوریک چندلایه
القای ناکارآمدی سیستمی، تزریق حس خودکم بینی، تعمیق جعلی تبعیض اداری، ارائه آدرس اشتباه و تضعیف صف وحدت از جمله راهکارهای هیبریدی دشمن، جهت مشروعیت بخشیدن به مداخله خارجی در ایران است.
رِتوریک به عنوان یکی از فنون اصلی سازوکارهای اقناع افکار عمومی شناخته می شود که با نحوه بیان، انتقال پیام و ملاحظات روانشناختی پیوندی عمیق دارد. در رتوریک آنچه موثر واقع می شود، حس پشت کلمات، عبارات و واژگان به کار رفته جهت ارتباط اقناعی با مخاطب میباشد.
بعد از جنگ ۱۲ روزه، پارادایم پشت پرده موساد به دنبال تقویت و تعمیق فضای خاکستری به عنوان یک پروژه مستمر، فاز عملیاتی به خود گرفت. پروژه ای که در آن مشروعیت زدایی پیش نیاز تکنیک (جابجایی روایت میانِ متهم _قربانی) تلقی می شود. متن و زیر متن رژیم مصرف رسانه ای موساد از طریق مهندسی بی حسی جمعی در بین هموطنان، بدنبال ترور شخصیتی فراجا از طریق کانالیزه کردن جریان اطلاعات غلط و پروپاگاندای منفی رسانه ای است تا معضلی به نام (فلج تحلیلی) را به سامانه شناختی کشور تحمیل نماید و مستقیما سرمایه نمادین و نهادینه شده فراجا را به زعم باطل خود با تخریب اعتبار از طریق تکامل مراحل کمپین دروغ و در قالب جعلیات اخبار درون سازمانی، مواجه ساخته و زنجیره ناگسستنی بین مقاومت ملی و امنیت انتظامی را تحت الشعاع قرار دهد.
جنگ روایت، بُعد جدیدی از جنگ های فرا نرم جهت نفوذ در رفتارهاست تا خاموش ترین و در عین حال قوی ترین نوع کنترل انسان ها را از طریق فتنه سازی رسانه ای اجرایی سازد و مکانیزم تحریف معنوی را کلید بزند. کلان گفتمان فراجا، در بافتی که بر آمده از رو راستی با مردم است بر مبنای فضیلتِ صداقت با ملت، با ارسالِ سیگنال های وحدت، قوت و قدرت به عنوان ۳ رکن جبهه سازی مردمی و اتصال فعالیت های فرهنگی به اجتماعی، توانست، ملت ایران را در مقام بازیگر اصلی به میدان بیاورد و سدّ اجتماعی ایرانیان را، به مدد روایت های هویت ساز، تقویت کند.
در زمانی که دشمنان در جنگ ترکیبی بر روی مشکلات معیشتی و اقتصادی ایرانیان، قفل کرده و متمرکز هستند، فراجا با تفکر برخاسته از واقع نگری و در بستر حفظ و تقویت فراراهبرد انسجام، مطالبات پرسنل خود به ویژه اقتصادی، معیشتی و رفاهی را، از طریق تعامل قانونی و مثبت با ارکان بالادستی حاکمیت، در حوزه های مختلف باجدیت پیگیری می نماید و با طراحی ارتباط برخط و لحظه ای میان فرماندهان و کارکنان به رصد، واکاوی، تحلیل و رفع مشکلات، مطالبات، توقعات و نیازهای پرسنل خود با رویکرد آینده پژوهی مبتنی بر صیانت از حرمت و حریم آنها، تصمیم سازی و تصمیم گیری می نماید؛ و هم زمان با مهارت در دشمن شناسی رسانه ای به ویژه در فضای مجازی، ظرفیت خود در مدیریت و مهار بحران خبری را ایده پردازی می کند.
القای ناکارآمدی سیستمی، تزریق حس خودکم بینی، تعمیق جعلی تبعیض اداری، ارائه آدرس اشتباه و تضعیف صف وحدت از جمله راهکارهای هیبریدی دشمن، جهت مشروعیت بخشیدن به مداخله خارجی در ایران، می باشد. زبان بدن فراجا، با رتوریک چندلایه و شناخت مختصات لحظهای، ضمن پرهیز از ارسال هرگونه پالس ضعف و ویروس خود تحقیری، که بازتاب بیرونی و علنی غیر دیپلماتیک خواهد داشت، با بسط و تعمیم روح همدلی و فضای همراهی، به ارائه تصویری مقتدر از توانِ پاسخِ سخت، سنگین و قاطع به دکترین ایجاد تزلزل در وحدت ملی ایران، انسجام ذهنی ایرانیان، تضعیف اعتماد به نفس اجتماعی، هدف گیری هویت، غیرت ملی و گروگان گیری افکارعمومی، توسط هر نوع عملیات پیش دستانه اسرائیل و آمریکا، میپردازد.
محمدرضا طورانی (استراتژیست رسانه - استاد دانشگاه)


