استراتژی خاموش ژنرال و دهن‌کجی تاج به منافع ملی/ آقای قلعه‌نویی زمان خداحافظی فرا رسیده!

شکست تیم ملی برابر ازبکستان ضعف‌های فنی و مدیریتی فوتبال ایران را آشکار کرد. امیر قلعه‌نویی زیر انتقاد است و مهدی تاج با ستایش بی‌مورد، بی‌تفاوتی فدراسیون را نشان داد.

به گزارش مشرق، شکست تیم ملی فوتبال ایران مقابل ازبکستان در فینال کافا ۲۰۲۵، زنگ خطری جدی برای آینده فوتبال ملی بود؛ شکستی که نه‌تنها دفاع از عنوان قهرمانی در این رقابت کم‌اعتبار را از دست دادیم، بلکه پرده از عمق مشکلات تاکتیکی و مدیریتی تیم برداشت.

تیمی که حتی برابر افغانستان، هند و تاجیکستان هم با دشواری بازی می‌کند، حالا در فاصله کمتر از یک سال تا جام جهانی، بیش از هر زمان دیگری بی‌برنامه و سردرگم دیده می‌شود.

در میدان مسابقه، ملی‌پوشان توجیه همیشگی اخراج یک بازیکن را پیش کشیدند، اما آنچه دیده شد ناتوانی مطلق در خلق موقعیت و ساختار دفاعی سست بود؛ تیمی که با کوچک‌ترین حمله ازبک‌ها دچار فروپاشی می‌شد. این وضعیت بیش از هر چیز، محصول هدایت فنی ضعیف و تصمیمات اشتباه امیر قلعه‌نویی است؛ سرمربی که با وجود حمایت تمام‌قد مهدی تاج و فدراسیون، نشانی از ایده یا تحول در کارنامه‌اش دیده نمی‌شود.

شادی در شب شکست

تصاویر رختکن تیم ملی پس از شکست، یکی از تلخ‌ترین لحظات تاریخ فوتبال ایران را رقم زد؛ جایی که بازیکنان و مربیان، در حضور اینفانتینو، رئیس فیفا، با لبخند و شوخی حاضر شدند، بی‌آنکه کوچک‌ترین نشانی از اندوه یا مسئولیت‌پذیری دیده شود. این تصویر برای هواداری که با شور و امید به تیم ملی دل بسته، چیزی جز توهین به احساساتش نبود.

تاج؛ حامی همیشگی سرمربی ناکام

مهدی تاج هم مطابق معمول، مسیر دیگری را رفت. او پس از شکست تیم ملی نه‌تنها لب به انتقاد نگشود، بلکه شاگردان قلعه‌نویی را «جنگنده و شجاع» نامید و از عملکرد آنها تقدیر کرد. این ستایش غیرمنطقی، نشان می‌دهد فدراسیون در برابر واقعیت‌های تلخ امروز، چشم بسته و منافع ملی را فدای مصلحت‌جویی و رفاقت کرده است. تاج و همکارانش در حالی همچنان از ابقای قلعه‌نویی سخن می‌گویند که افکار عمومی و کارشناسان از سراسر کشور، یک‌صدا تغییر را تنها راه نجات تیم ملی می‌دانند.

مربی بی‌برنامه و تیم رو به زوال

کارنامه فنی قلعه‌نویی در تیم ملی به‌سختی قابل دفاع است. ۱۲ گل خورده در ۱۱ بازی اخیر برابر تیم‌هایی نه‌چندان مطرح آسیایی، نشانه‌ای واضح از ضعف تاکتیکی و عدم توانایی در سازماندهی دفاع است. او که روزگاری پرافتخارترین مربی لیگ برتر بود، بیش از یک دهه است قهرمانی را تجربه نکرده و در سطح ملی نیز با بی‌برنامگی و فرار از مسئولیت، تیمی بی‌روحیه ساخته است. تکیه مداوم به آمارهای مبهمی، چون «امید به گل» و مقصر دانستن بازیکنان، نه راه‌حل است و نه آینده‌ای روشن برای فوتبال ایران رقم خواهد زد.

نسل طلایی یا نسل توهمی؟

بازیکنان تیم ملی نیز از انتقاد بی‌نصیب نیستند. نسلی که خود را «طلایی» می‌نامد، در عمل نه در جام ملت‌های آسیا موفقیتی داشته و نه توانسته از مرحله گروهی جام جهانی صعود کند. آنان به جای افتخارآفرینی، بیشتر درگیر مسائل مالی و حاشیه‌ای هستند، اما مسئولیت اصلی همچنان بر دوش کادر فنی است که با تاکتیک‌های فرسوده و بی‌میلی به جوان‌گرایی، آینده فوتبال ملی را به خطر انداخته‌اند.

آینده‌ای تاریک با همین فرمان

بی‌تفاوتی قلعه‌نویی نسبت به انتقادها، همراه با حمایت لجوجانه فدراسیون، تیم ملی را در مسیر سقوط قرار داده است. او نه توانسته نسل تازه‌ای را به ترکیب تزریق کند، نه از ستاره‌های موجود بازی بگیرد، و نه مشکلات بنیادی دفاع و حمله را برطرف سازد. دستیارانش نیز در توجیه ناکامی‌ها، بیشتر به طنز شباهت دارند تا تحلیل حرفه‌ای، اما پیروزی و صعود تیم ملی جوانان ایران در رقابت‌های جام ملت‌های آسیا یک پاسخ محکم بود که نشان دهد اگر تاکتیک و هماهنگی باشد میتوان خوب بازی کرد و مردم را به وجد آورد.

از سوی دیگر، تمرکز کادرفنی و فدراسیون بر صدور بیانیه‌های کودکانه علیه داوری به‌جای اصلاح فنی تیم، تنها نشان می‌دهد که هیچ برنامه‌ای برای برون‌رفت از بحران وجود ندارد. در چنین شرایطی، صحبت‌های قلعه‌نویی پس از شکست برابر ازبکستان که به جای پاسخگویی درباره ناکامی، از قول اینفانتینو برای حضور ایران در جام جهانی سخن گفت، پرده دیگری از بی‌مسئولیتی و فرار از حقیقت بود.

زمان خداحافظی فرا رسیده

تیم ملی ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تغییر است. ادامه مسیر با امیر قلعه‌نویی و حمایت بی‌قید و شرط مهدی تاج، معنایی جز چشم‌پوشی بر ضعف‌ها و بی‌اعتنایی به منافع ملی ندارد. فوتبال ایران در آستانه جام جهانی ۲۰۲۶ نه فرصت آزمون و خطا دارد و نه توان پذیرش شکست‌های تحقیرآمیز. اگر تصمیمی جدی برای تغییر گرفته نشود، تیم ملی نه‌تنها شانس درخشش در بزرگ‌ترین رویداد فوتبالی جهان را از دست می‌دهد، بلکه حیثیت فوتبال ایران در سطح بین‌المللی بیش از پیش خدشه‌دار خواهد شد.

منبع: میزان

پیشنهادی باخبر