نان در خون هنرمندان میزنند؛ روایت تلخ حسام نواب صفوی از حواشی پژمان
حسام نواب صفوی با انتشار پیامی در فضای مجازی، ضمن ابراز خوشحالی از عبور پژمان جمشیدی از روزهای دشوار اخیر، از رفتار برخی افراد در فضای رسانهای انتقاد کرد. او گفت بعضی از کسانی که «نان در خون هنرمندان میزنند» با سناریوسازی و موجسواری میتوانستند جان پژمان جمشیدی را به خطر بیندازند.
فرارو- حسام نواب صفوی، بازیگر ۵۱ ساله سینما، با انتشار تصویری قدیمی از خود و پژمان جمشیدی در صفحه شخصیاش، نسبت به حواشی اخیر مربوط به این بازیگر واکنش نشان داد. نواب صفوی با لحنی صمیمی و احساسی از رفیق قدیمیاش حمایت کرد و برای او آرزوی آرامش، موفقیت و تبرئه در اتفاقات پیشآمده را داشت.
به گزارش فرارو، این بازیگر در بخشی از پیام خود نوشت:
همیشه میگف از خدا خواستم یا خدا بهم فلان چیزو داد وقتی اینو میگف من یهو به این نتیجه رسیدم که باور این ک هیچ قدرتی بالاتر از خدا نیست حتی همین امام حسین حتی همین ائمه انگار وقتی من میرفتم سراغ امام حسین حس اینکه خدا بهم نیده ولی امام حسین میتونه واسطه بشه بهم بده انگار خدا رو جوری میدیدم که انگار به حرفای من بندش گوش نمیده و فثقط با واسطه میتونم قطعی خواستم و حاجتمو بگیرم از اونجا به بعد ک مادرشوهرم حرف میزد و این نتیجه رو گرفتم که همه چیز خداس و وقتی خدا هست خیالمون بایدراحت باشه اوضاع خیلی برگشت حتی جوری گ پشمام میریخت از اتفاقاتی ک برام میفتاد بعد از تغییر فکرم مثلا کار پیدا کردنم جور شدن همه چیز برام.
ماجرای فوت مادر حسام نواب صفوی و شایعه کلاهبرداری او
حسام نواب صفوی در گفتوگویی اینترنتی با مجید واشقانی برای نخستین بار درباره شایعه «کلاهبرداری از دختری مبتلا به سرطان» توضیح داد و از پشتپرده ماجرا سخن گفت.
او گفت این پرونده به خریدوفروش یک ملک ۶۰ متری مربوط میشد که بیش از ۱۲ سال پیش انجام شده بود و پس از ابتلای او به کرونا، برخی افراد با انگیزه حسادت، ماجرا را دوباره مطرح کردند و باعث ایجاد حاشیه و اتهام علیه او شدند.
نواب صفوی تأکید کرد که از بیماری و فوت آن خانم بیاطلاع بوده و هیچ نیاز مالی به آن ملک نداشته است تا بخواد حتی آن را بالا بکشد. او افزود این شایعات و پرونده ای که برای او باز شد چنان بر زندگی شخصیاش تأثیر گذاشت که مادرش، پس از شنیدن اتهامها از زبان اطرافیان و اهالی محل، دچار شوک روحی شد و بر اثر ناراحتی جان خود را از دست دا دق کرد و مرد.
این بازیگر با اندوه گفت: «مادرم به من افتخار میکرد، اما همان حسادتها باعث شد از غصه دق کند. اگر شهرت نداشتم، مادرم زنده بود.من باعث مرگ مادرم هستم و دیگه زندگی برای من اهمیتی ندارد.»


