خداحافظی باشکوه یک ستاره

او در ۱۸سالگی یک گروه راک اینسترومنتال تشکیل داد و به دلیل مهارت در نواختن گیتار به «پنجه طلایی» معروف شد. در دهه ۵۰ یغمایی با تلفیق ملودی‌های غربی و رنگ‌مایه‌های ایرانی موسیقی متفاوتی خلق کرد. او دانشجوی جامعه‌شناسی دانشگاه تهران بود و نخستین بار روی شعر دوست و همکلاسی اش مهدی اخوان لنگرودی آهنگ «گل یخ» را ساخت که انتشارش باعث شد خیلی سریع مورد توجه مردم قرار بگیرد و هنوز بعد از چند دهه شناسنامه هنری او به حساب می‌آید. 

او بعدها گیتار را به پایه اصلی آهنگسازی اش تبدیل و با بداهه‌سازی‌های نوآورانه به نوعی راک ایرانی را بازتعریف کرد. 

یک اتفاق عجیب

او در سال‌های بعد از انقلاب عمدتا ممنوع از کار بود اما در سال ۱۳۷۰ بعد از ۱۶ سال سکوت با ساخت موسیقی فیلم «گرگ‌های گرسنه» به کارگردانی سیروس مقدم به عرصه برگشت و سپس در میانه آن دهه کاست‌های «سیب نقره ای»، «ماه و پلنگ»،«آرایش خورشید»، «کابوس» و «تفنگ دسته نقره» را منتشر کرد و بعد از آن دوباره ممنوع از کار شد. یغمایی کوتاه نیامد و در خلوت خود همچنان آهنگ ساخت و ترانه خواند تا اینکه در سال ۱۳۸۸ مزد زحماتش را به شکل با شکوهی گرفت. 

ماجرا این است که یک پژوهشگر معروف آمریکایی با نام ایوتن آلاپات که کارشناس ارشد شرکت Stones Throw و صاحب شرکت Now Again است با او و موسیقی اش آشنا شد تا مسیر کاری اش به شکل عجیبی تغییر کند. این پژوهشگر درباره موسیقی راک در حال تحقیق بود که اتفاقی صفحه‌ای از کارهای کوروش یغمایی را پیدا کرد و حیرت زده شد و نامش را کنار ۵۰ راکر اول دنیا قرار داد.

آغاز این راه حضور ترانه «حجم خالی» یغمایی در آلبوم «زنجیر خودت را بباف»  بود که آثار ستارگان راک را در بر می‌گرفت و آن قطعه تنها نماینده خاورمیانه بود. یک سال بعد یعنی در سال ۲۰۱۱ آلبوم «بازگشت از لبه پرتگاه» منتشر شد که بهترین تک‌آهنگ‌های دوره کاری یغمایی از سال ۱۹۷۳ تا۱۹۷۹ را در برمی‌گرفت و انتشارش با استقبال نشریات معتبر جهانی روبه‌رو شد. 

مجله رولینگ استون به آن سه ستاره از چهار ستاره داد، MOJO آن را بهترین آلبوم ماه جهان معرفی و امتیاز کامل چهار ستاره اعطا کرد و باعث شد نام و کارهایش بیش از پیش شنیده شود. از سویی دیگر همکاری یغمایی با این شرکت ادامه پیدا کرد و آلبوم‌هایش یکی پس از دیگری در خارج منتشر شد. در این سال‌ها خوانندگان خارجی زیادی کارهای کوروش یغمایی را بازخوانی کردند و آثارش بارها در نقاط مختلف جهان شنیده شده است.

به عنوان مثال اکانت رسمی تیم منچسترسیتی در اینستاگرام از ریمیکس آهنگ «گل یخ» کورش یغمایی برای کلیپ ورود بازیکنان به زمین قبل از بازی با استون ویلا استفاده کرد یا باشگاه یوونتوس نیز فیلمی از تمرین این تیم را با آهنگ این موزیسین در دسترس طرفدارانش قرار داد. این اتفاق همچنین در صفحات اینستاگرامی لیورپول، اینتر میلان، یوونتوس و صفحه رسمی اینستاگرام جام جهانی فوتبال زنان تکرار شده است. 

خداحافظی با «پلاک ۴۴»

حالا کوروش یغمایی در حالی با موسیقی خداحافظی می‌کند که یک چهره سرشناس در دنیاست و در اوج قرار دارد. او با انتشار پیامی اعلام کرد در آستانه انتشار آخرین آلبومش با عنوان «پلاک ۴۴» دیگر کار جدیدی را منتشر نخواهد کرد. به گزارش ایسنا، کوروش یغمایی در پیام خود نوشت: «دست‌کم شما یاران مهربانم آگاه هستید که برای ادامه کار در زمینه موزیک و گذر از این کوره‌راه سنگلاخ و دشوار آن هم با نداشتن کمترین امکانات، هر آنچه در توان داشته‌ام برای فرهنگ و هویت پرشکوه و ورجاوند ایران نازنینم به کار گرفته‌ام.»

کارشناسان اروپایی و آمریکایی او را بنیان‌گذار سبک راک در ایران دانسته‌اند و نقشش را هم‌تراز پیشگامان جهانی این سبک همچون «رولینگ استونز» و «بیتلز» ارزیابی کرده‌اند. او با دست خالی و مشکلات بسیار قدم در راهی گذاشت که چشم‌اندازی نداشت. او درباره شرایط و امکانات محدودش در مصاحبه‌ای گفته است: «آلات موسیقی بسیار سخت به دست می‌آمد یا اصلا موجود نبود. حتی سیم گیتار پیدا نمی‌شد. یک بار به استودیو رفتیم و باید کل آهنگ را در یک اجرای همزمان ضبط می‌کردیم چون پول زیادی نداشتیم. »

 او در توضیح فلسفه هنری خود گفته است: «با استفاده از ملودی‌های غربی، من گیتار را تبدیل به پایه‌ای از آوایی متمایز (اختصاصا) ایرانی کردم، در سطحی که برای مخاطب بین‌المللی هم جذابیت داشته باشد. »

او تاکید می‌کند که موسیقی وقتی ارزشمند است که یک اروپایی، آمریکایی، اسپانیایی یا حتی یک عرب یا آفریقایی آهنگی را بشنود و از آن لذت ببرد، حتی بدون درک معنی شعر.

 نه به مهاجرت

به‌رغم مهاجرت بسیاری از هم‌دوره‌ای‌هایش، کوروش یغمایی ماندن در ایران را انتخاب کرد. او در این رابطه گفته است: «هر هنرمندی باید تاریخ و هویت فرهنگی خود را درک کند. عشق من به تاریخ ایران به نوعی به بیماری شبیه است. هر چه ما ایرانیان داریم از موسیقی فولکلوریکمان می‌آید. اگر از ایران رفته بودم مطمئنم که به نواختن موسیقی به صورت بین‌المللی می‌پرداختم اما احتمالا فارسی اجرا نمی‌کردم.»

ایسنا درپایان گزارشی به بهانه خداحافظی یغمایی با دنیای موسیقی نوشته است:‌ میراث او تنها در آهنگ‌ها و نت‌ها نیست؛ بلکه در الهام بخشیدن به نسل‌های بعدی موسیقیدانان ایرانی است که راه او را ادامه می‌دهند. وداع او پایان یک افسانه نیست؛ بلکه شاید آغاز فصلی دوباره برای تاریخ راک ایران است.