مجسمه آرش؛ از اثر سانسوری تا نماد مقاومت

به گزارش خبرآنلاین، این مجسمه‌ساز درباره مجسمه آرش توضیح داد: «ما ۶ ماه در میدان ونک کار کردیم و شهردار منطقه ۳ حتی یک بار نیامد سر بزند و بپرسد شما چه کسی هستید؟ بعد که کار تمام شد او جشنی گرفت که در صفحه اینستاگرامش هم بروید تصاویرش هست و هرکسی نداند فکر می‌کند سفارش او بوده است. این کار سفارش سازمان زیباسازی بود.»

محمدی ادامه داد: «من شمیران بزرگ شده‌ام اما خانه مادربزرگ و مدرسه‌ام ونک بود و خیلی دوست داشتم آن‌جا کاری داشته باشم اما به من این کار را نمی‌دادند. به پدرم (ایرج محمدی) گفتم، گفت نه اصلا قبول نمی‌کنم. گفتم امسال ۸۰ ساله می‌شوی، بیا با هم این کار را انجام بدهیم و بالاخره او راضی شد و به ایران آمد. او یک ماکت کوچک ساخت و من آن را بزرگ کردم.

در مراحل مختلف هم استاد می‌آمد و نظارت می‌کرد و تنها جایی که من هم نظری دادم و او کوتاه آمد عضلانی بودن مجسمه بود. گفت مگر آرش بدنساز است؟ من هم گفتم باید مطابق استانداردهای بچه‌های امروزی که اونجرز می‌بینند این کار را ساخت.» او درباره تغییر و تحولات مدیریتی بعد از پایان ساخت مجسمه توضیح داد: «مدیر جدیدی آمد که کار را دید و گفت من اصلا این را نمی‌خواهم. گفت این بدنش ۶ تکه و تحریک‌کننده است! چیزی درباره دستش گفتند که اصلا رویم نمی‌شود توضیح بدهم. کار را ۶ ماه خواباندند.

از دفتر آقای چمران زنگ زدند و گفتند خجالت بکشید این کارها چیست؟ دیگر با اکراه گذاشتند کار نصب شود. من تا لحظه آخر هم فکر نمی‌کردم کار نصب شود ولی بعد از آن جنگ شروع شد. مهدی تدینی، نویسنده و مترجم یک استوری گرفت و پخش شد. ناغافل در ماهواره به شبکه معاندی رسیدم و دیدم دارد بیوگرافی مرا پخش می‌کند! در جنگ ۱۲ روزه هم کار به یک نماد تبدیل شد. زمانی که صداوسیما را زدند من روی داربست بودم تا نصب را تمام کنیم! بعد پدرم را به نوشهر رساندم و خودم برای کار به تهران برگشتم. حالا که کار نماد جنگ ۱۲ روزه و مقاومت شده هم دیگر کسی آن را پایین نمی‌آورد. البته آن آقای مدیر الان در تلویزیون سمت مهمی دارد و تعیین می‌کند بچه‌های ما چه چیزهایی تماشا کنند.»