قطعنامه ۲۸۰۳؛ ترامپ، نتانیاهو و چشمانداز تازه صلح در نوارغزه

رویداد۲۴| قطعنامه ۲۸۰۳، همانطور که زیدآبادی نوشته، «مشروعیت قانونی بینالمللی» به طرح ترامپ داده است و این یعنی اجرای آن فراتر از یک برنامه ساده صلح خواهد بود — ایالات متحده با استفاده از سایر کشورها توانسته بار بینالمللی بر اجرای طرح خود بگذارد. در رسانههای بینالمللی نیز این ارزیابی دیده میشود: به گزارش گاردین، متن قطعنامه «ابهامآمیز»، اما دقیقاً به نحوی طراحی شده تا ایده یک صلح دائمی را با سایه مسکو و پکن به پیش ببرد.
این ابهام، اما میتواند به نفع ایالات متحده باشد؛ چرا که با گنجاندن بندهایی مثل هیئت صلح زیر نظارت «رئیس نمادین» ترامپ، آمریکا ابزار دیپلماتیکی برای نظارت بر بازسازی غزه و کنترل امنیت محلی به دست میآورد، در حالی که در ظاهر این امر یک راه انتقال قدرت به فلسطینیها را نشان میدهد.
واکنشهای منطقهای و تضاد منافع
زیدآبادی به شکاف بین حماس و کشورهای عربی اشاره کرده و نوشته است: «قطعنامه ۲۸۰۳ حاصل ادغام پیشنهاد چند کشور عرب و مسلمان با پیشنویس دولت ترامپ … بنابراین مخالفت حماس با اجرای قطعنامه بعید است ادامه یابد.»
چنین تحلیلی را بسیاری از رسانههای منطقهای نیز تأیید کردهاند. در حالی که برخی کشورهای عربی این قطعنامه را به مثابه فرصتی برای پیشبرد عادیسازی با اسرائیل و نفوذ بیشتر در غزه میبینند، حماس در ابتدا با آن مخالفت کرد، اما هزینه سیاسی ماندن در مقابل آن برای این گروه بسیار بالاست؛ رویارویی با هشت کشور عرب/مسلمان – همانهایی که در تدوین قطعنامه نقش داشتهاند – به سود حماس نیست.
چالش داخل اسرائیل برای نتانیاهو
احمد زیدآبادی تحلیلگر سیاسی در یادداشت امروز خود در روزنامه «هممیهن» با دقت نقطه ضعفهای سیاسی نتانیاهو را برجسته کرده و نوشته: «نتانیاهو میداند که متحدان افراطی او … برای کارشکنی در مسیر اجرای قطعنامه برنامه دارند.»
در رسانههای غربی هم همین تحلیل به چشم میخورد: نتانیاهو با پذیرش این قطعنامه در واقع یک گام سیاسی «میانهرو» برداشته، اما اینکار میتواند خشم راستگرایان افراطی را برانگیزد. گاردین گزارش داده که تندروهای مذهبی اسرائیلی «به شدت با مفاد قطعنامه مخالفت کردهاند» و این فشار داخلی میتواند مانع جدی اجرای کامل مفاد قطعنامه شود.
همزمان، تحلیلگران بینالمللی معتقدند که تصویب قطعنامه با حمایت کشورهایی مانند عربستان و مصر میتواند به نتانیاهو مزایای سیاسی بلندمدت بدهد: عادیسازی روابط منطقهای، کاهش انتقادهای بینالمللی از سیاستهایش، و شاید کاهش فشار از سوی دادگاههای بینالمللی.
ریسک و فرصت برای فلسطینیها
تحلیل زیدآبادی به این نکته اشاره دارد که قطعنامه میتواند فضای جدیدی برای فلسطینیها باز کند، اما این فضا پر از چالش است: بازسازی غزه، انتقال قدرت به پلیس فلسطینی، و برگزاری انتخابات آزاد، همه وعدههایی بزرگاند، اما راهاندازی آنها نیاز به نظارت و سرمایهگذاری بینالمللی دارد.
از سوی دیگر، برخی رسانهها تحلیل میکنند که این قطعنامه میتواند به «فرصت تنفس» برای غزه تبدیل شود، اما به معنی پایان مناقشه نیست. گاردین در تحلیلی نوشت که «ابهام در ساختار نیروی استقرار بینالمللی» و نبود تضمین قوی برای قطعنامه باعث شده برخی کشورها و گروهها به اندازه کافی به آن اعتماد نکنند.
پیام به تهران از نگاه زیدآبادی
زیدآبادی با دیدی واقعبینانه به این نکته اشاره میکند که ایران نیز نمیتواند از این تحولات منطقهای بیتأثیر بماند: اگرچه تمرکز او بیشتر روی فلسطین است، اما قطعنامه ۲۸۰۳ به معنای تغییر موازنه قدرت منطقهای است و تهران باید با دقت تحرکات کشورهای عربی و آمریکایی را دنبال کند.
او هشدار میدهد که عادیسازی روابط عربی با تلآویو در پوشش اجرای قطعنامه میتواند به زیان منافع فلسطینی باشد و ایران باید در نقش «ناظر استراتژیک» حضور داشته باشد: نه صرفاً به عنوان منتقد؛ بلکه به عنوان کنشگری که تلاش میکند از منافع قانونی فلسطینیها در سطح بینالمللی دفاع کند.
سندژئوپولیتیک ۲۸۰۳
قطعنامه ۲۸۰۳ نه یک سند ساده صلح، بلکه یک سند ژئوپولیتیک است که بازیگران منطقهای را در وضعیت جدیدی قرار داده است: آمریکا قدرت نظارت مستقیم بر غزه را میخواهد، کشورهای عربی میبینند فرصتی برای عادیسازی و نفوذ، حماس باید منافع راهبردی خود را بازبینی کند، و نتانیاهو باید تعادلی میان راستگرایان افراطی داخلی و فشارهای بینالمللی برقرار کند.
تحلیل زیدآبادی همراه با بازتاب رسانههای جهانی نشان میدهد که این قطعنامه ممکن است آغاز یک دوران جدید در خاورمیانه باشد؛ دورانی که در آن قدرت سخت، دیپلماسی و منافع منطقهای در هم تنیده شدهاند.


