مجمع کاردینال ها

خصوصی بودن حریم» است که نقص‌ها را پوشش و اجازه می‌دهد تصاویر حساب‌شده‌اش را دنبال کنیم، حتی اگر کشش فیلمنامه برای کشیدن ما تا انتها کافی نباشد.

به گزارش مشرق، اسکار هرسال محتوازده‌تر می‌شود و این گواهی است بر سیر مستمر نزول ذائقه‌ مخاطبان سینمای درحال افول جهان. به‌هرحال اعضای آکادمی اسکار بخشی تأثیرگذار از جامعه‌ سینه‌فیلم‌ها هستند و انتخاب‌هایشان تا حدی در ریل‌گذاری‌های آینده تأثیر دارد.

دامنه‌ این تأثیر به‌دلیل بخش فیلم‌های غیرآمریکایی اسکار، می‌تواند در هدف‌گذاری کارگردان‌های دیگر نقاط جهان ازجمله ایران خودمان هم مشاهده می‌شود. به همین دلیل مهم است که بفهمیم چطور امکان دارد از فیلم Juror ۲ در نامزدهای اسکار اسمی نباشد اما فجایعی مثل Substance، Anora و Emilia Perez بر سر زبان‌ها باشند.

مهم است بدانیم بازگشت افراط‌آمیز به موزیکال‌ها چرا اتفاق افتاده و پاسخ سینما به کدام نیاز واقعی مخاطب، خودش به انحرافی مضاعف تبدیل شده است. عنوان تنها موزیکال موفق جشنواره را می‌توان به Wicked داد، چون توانسته از آوازها در دل جهان فانتزی فیلم به شکلی نسبتاً مناسب بهره ببرد.

در این ‌بین شاید تنها Conclave است که قدری آبروداری می‌کند. البته از یاد نبریم همین میزان از توجهی که سمت مجمع کاردینال‌ها می‌آید هم ممکن است دلایلی نادرست داشته باشد، یعنی در اینجا هم دلایل اقبال همان‌قدر نازلند که در آثار غیرقابل‌دفاع دیگر؛ هرچند این فیلم واجد ارزش‌های سینمایی مهم به‌ویژه در فضاسازی ست که در آثار دیگر به‌ندرت دیده می‌شود.

وقتی توجه بیش‌ازحد به فیلم‌های ضعیفی مثل Anora را کنار اظهارات پرتبختر و متوهمانه کارگردانش قرار می‌دهیم متوجه می‌شویم نقش دلایل فرامتنی در تصمیم‌گیری‌های آکادمی را نباید دست‌کم گرفت.

گاهی تبلیغات رسانه‌ای فیلم‌ها و پشتوانه‌ نظری‌ای که برایشان بافته می‌شود نقش بسزایی در مقهور کردن سینه فیلم‌ها اعم از کوچک و بزرگ دارد. شان بیکر کارگردان آنورا هم در زمینه تدوین ادعاهای عجیبی دارد که به مدد منتقدان بی‌بخار آمریکایی آن را به مخاطبان تحمیل می‌کند. کات‌های بی‌منطق و شاذی که در این فیلم می‌بینیم نتیجه‌ همین نگاه است.

از نوآوری ناموفق فیلم Nickle Boys هم نباید غافل بود. استفاده‌ بسیار افراطی و ضدسینمایی این فیلم از نمای POV آن را عملاً به یک بازی ویدئویی اول شخص تبدیل کرده که بدون شک تن مرحوم آلفرد هیچکاک را در قبر خواهد لرزاند. گویا باید برای اسکار هم فاتحه بخوانیم.

باید برای اسکار فاتحه بخوانیم

نگاهی به فیلم «مجمع کاردینال‌ها»؛ پنهان‌کاری در پستوهای پاپ

«مجمع کاردینال‌ها» نسبتاً قابل‌تحمل و البته بهترین فیلم اسکار امسال بود. اولین دانه‌ تسبیح فیلم در ایهام نام آن دیده می‌شود. غیر از آن معنای خاص، این عنوان یک معنای عام هم دارد: «گردهمایی خصوصی.» وفاداری فیلم به همین «خصوصی بودن حریم» است که نقص‌ها را پوشش و اجازه می‌دهد تصاویر حساب‌شده‌اش را دنبال کنیم، حتی اگر کشش فیلمنامه برای کشیدن ما تا انتها کافی نباشد.

ستون فقرات هر فیلمی در امتداد تعامل شخصیت‌ها با فضاست که به‌تدریج قوام می‌گیرد. با وجود اینکه در «مجمع» کفه‌ فضاسازی بسیار سنگین‌تر از شخصیت‌پردازی است، برآیند نهایی همچنان از پرتگاهِ حس مخاطب فاصله دارد. فضای چنین فیلمی باید القاکننده‌ پنهان‌کاری اصحاب کلیسا در دالان‌های قدرت باشد. مسئله فقط خصوصی بودن جلسه‌ کاردینال‌ها برای انتخاب پاپ نیست. این جلسه نقطه‌ بحرانی یک نمودار سه‌بعدی است که کارگردان آن را با قاب‌های دوربینش ترسیم کرده است.


طبق نگاه کارگردان، مجمع کاردینال‌ها بیش از آنکه نماد همفکری و اجماع باشد، مظهر پنهان‌کاری و ریاست. تقید دوربین به همین نگاه است که از سکانس آغازین خودش را در قالب دنباله‌روی گام‌های شخصیت در ارتفاعی نزدیک به زمین و بی‌توجه به فضای جامعه‌ اطراف نمایان می‌کند.

باید برای اسکار فاتحه بخوانیم

مجمع کاردینال‌ها بخشی از یک مجموعه‌ فروبسته است. این بستگی در بستار قاب‌های خفقان‌آور فیلم به‌خوبی منعکس شده است. تحرکی که دوربین سکانس اول به‌دلیل عبور از دل اجتماع بیرون تجربه می‌کند در داخل واتیکان به سکون سرد فضاهای داخلی بدل می‌شود تا شاهد نماهایی محافظه‌کار و سنگین باشیم. نورپردازی هم به‌مدد این فضاسازی آمده و تاریکی‌های هزارتوی واتیکان را به رخ می‌کشد.

مثال بارز این امر را می‌توان در جلسه‌ پنهانی کاردینال‌های اصلی فیلم در آمفی‌تئاتر مشاهده کرد. آن‌ها در یک دایره‌ محدود نور گردهم آمده‌اند تا نقشه‌ای برای مدیریت ظلمات اطرافشان طراحی کنند. در مجمع رأی‌گیری هم که فضا به‌ظاهر و طبق واقعیت بیرونی غرق نور است، دوربین از طریق تمرکز روی دست‌هایی است که رأی‌ها را پنهان می‌کنند، تاریکی‌های درون افراد را نمایش می‌دهد. تم پنهان‌کاری همه‌جا حضور دارد از دالان‌های تنگ و درهای بسته‌ عمارت گرفته تا بی‌خبری دیگران از تصمیم‌های پاپ ازجمله آن نامه‌ پنهان‌شده در پستوی قفل‌شده و فرستادن کاردینال ناشناخته به افغانستان.

باید برای اسکار فاتحه بخوانیم


بعید نیست این فیلم از سوی برخی منتقدان یا جشنواره‌ها صرفاً به‌خاطر محتوای انتقادی‌اش نسبت به قدرت‌طلبی کلیسایی موردتوجه قرار گرفته باشد؛ اما نگارنده آن را لنگه کشفی مغتنم در بیابان اسکار امسال می‌بیند که در تلفیقی قابل‌قبول از درون‌مایه‌ متنی و فضاسازی تصویری توانسته انسجام فرمال روایت را حفظ کند و به‌جای آویختن به مظاهر ابتذال، محدود و محترم روی پای خودش بایستد.

منبع: روزنامه فرهیختگان

پیشنهادی باخبر