به گزارش مشرق، کانال تلگرامی جمعیت دفاع از ملت فلسطین مطلبی با طرح این پرسش منتشر کرد که؛ چرا اروپا اکنون نتانیاهو را هدف قرار داده است:
طی روزهای اخیر، موجی از مواضع بیسابقه از سوی کشورهای اروپایی علیه ادامه جنگ نسلکشی رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه شکل گرفته است. این کشورها خواستار توقف فوری جنگ و ورود بدون مانع کمکهای انسانی شدهاند و سیاست محاصره و گرسنهنگهداشتن غیرنظامیان را که جهان را بهتزده کرده، بهشدت محکوم کردهاند.
در ۲۰ مه، انگلیس مذاکرات درباره توافق تجارت آزاد با "اسرائیل" را متوقف کرد و تحریمهایی را علیه اشخاص و نهادهای حامی شهرکسازی در کرانه باختری وضع کرد.
پیشتر نیز، بیانیهای مشترک میان انگلیس، فرانسه و کانادا، با لحنی شدید، رژیم صهیونیستی را تهدید به اقدام عملی در صورت ادامه حملات به غزه و ممانعت از ارسال کمکها کرده بود. در این بیانیه تأکید شد که این کشورها نمیتوانند در برابر اقدامات فجیع دولت نتانیاهو بیتفاوت بمانند.
اتحادیه اروپا نیز در همان روز، با ۱۷ رأی از مجموع ۲۷ کشور، خواستار بازنگری در توافق شراکت با "اسرائیل" براساس اصول حقوق بشر و قوانین بینالمللی شد؛ اقدامی که میتواند زمینهساز تحریمهای گستردهتر در آینده باشد.
همزمان، پارلمان اسپانیا بررسی ممنوعیت تجارت سلاح با رژیم صهیونیستی را در دستور کار قرار داد و نخستوزیر فرانسه نیز اعلام کرد که موج بهرسمیتشناختن کشور فلسطین ادامه خواهد یافت. این مواضع نشاندهنده جدیت اروپا در تغییر رویکرد سنتیاش نسبت به "اسرائیل" است.
بیداری دیرهنگام اروپا
هرچند این تحولات بسیار دیر اتفاق افتاده و هنوز بسیاری از دولتهای اروپایی از بهکار بردن واژههایی چون "نسلکشی"، "جنایت جنگی" یا "پاکسازی قومی" درباره جنایات رژیم صهیونیستی پرهیز میکنند، اما همین مواضع تازه نیز از اهمیت زیادی برخوردارند. چرا که این کشورها حامیان دیرینه تل آویو بهشمار میروند و همواره هر صدای منتقدی را به اتهام یهودیستیزی خاموش میکردند.
با این حال، باید گفت که این مواضع هنوز به سطح اقدامات مؤثر و تحریمهای اقتصادی یا نظامی قوی علیه رژیم صهیونیستی نرسیدهاند. اگر کشورهای اروپایی خواهان بازسازی بخشی از اعتبار ازدسترفته خود هستند ــ اعتباری که با حمایت از رژیم اشغالگر و سکوت در برابر جنایاتش در ۱۹ ماه گذشته مخدوش شده ــ باید این مواضع را به اقدام عملی بدل کنند.
دلایل چرخش در سیاست اروپا
چند عامل کلیدی در تغییر سیاست اروپا نسبت به نتانیاهو و رژیم صهیونیستی نقش داشتهاند:
نخست، شکست راهبرد نظامی "اسرائیل" در غزه و بیچشمانداز بودن تداوم این رویکرد ــ با وجود خشونت گسترده آن ــ موجب سردرگمی متحدان غربی شده است. اظهارات مقامات اسرائیلی ازجمله وزیر دارایی، که صراحتاً از طرح کوچاندن فلسطینیان سخن گفتهاند، فضای منازعه را مبهمتر و نگرانکنندهتر کرده است؛ بهویژه برای اروپا که شریک راهبردی کشورهای عربی در حوزه مدیترانه است.
دوم، خشونت گسترده علیه غیرنظامیان و کودکان، به ویژه گرسنهنگهداشتن بیش از دو میلیون نفر، باعث خشم عمومی در کشورهای اروپایی شده است. تنها در انگلیس، در روز ۱۷ مه، نزدیک به نیممیلیون نفر در راهپیمایی ضد جنگ شرکت کردند. موج مشابهی از اعتراض در فرانسه، آلمان، هلند و بلژیک نیز بهراه افتاده است.
سوم، تداوم جنایات رژیم صهیونیستی ادعای غرب درباره مرجعیت اخلاقی و حقوق بشریاش را زیر سؤال برده است؛ همان مرجعی که غرب با استناد به آن کشورهای دیگر را تحت فشار قرار میداد. اکنون اروپا در تلاش است، هرچند دیر، تصویری ترمیمشده از خود ارائه دهد.
چهارم، همراستایی موضع اروپا با سیاستهای جدید ایالات متحده نیز در این تغییر نقش دارد؛ از جمله حمایت آمریکا از آتشبس در غزه، کاهش درگیری با یمن، برداشتن برخی تحریمها از سوریه و ترجیح مذاکرات در پرونده هستهای ایران. سکوت واشنگتن در قبال مواضع تند اروپا، نشانهای از پذیرش ضمنی این چرخش است.
فرصت برای جهان عرب
این تغییر لحن اروپا، فرصتی کمنظیر برای جهان عرب فراهم میآورد تا نقش فعالتری ایفا کند. کشورهای عربی، با در اختیار داشتن ابزارهای سیاسی و اقتصادی مهم، میتوانند با توقف روند عادیسازی، قطع روابط و تعلیق همکاریهای امنیتی، فشار بیسابقهای بر "اسرائیل" وارد کنند.
اکنون دیگر نگرانی از واکنش آمریکا نیز تا حد زیادی برطرف شده و زمینه برای اقدام مؤثر علیه اشغالگری رژیم صهیونیستی مهیاست.
بدون شک، زمان برای تماشاگر ماندن جهان عرب به پایان رسیده است. "اسرائیل" این سکوت را چراغ سبزی برای تداوم جنایاتش در غزه، کرانه باختری، لبنان و سوریه تلقی میکند. حرکت اکنون، نه فقط یک ضرورت انسانی، بلکه تضمینی برای امنیت منطقه و آینده مردم آن است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.