کارگاه پژوهشی «اصلاح پردهگردانهای ساز قانون در موسیقی ایرانی» برگزار شد/قانونِ ایرانی و چشمانداز تجربههای مُدالِ نوین

کارگاه پژوهشی «اصلاح پردهگردانهای ساز قانون در موسیقی ایرانی»، با پژوهش و ارائهی فرشاد توکلی و مهرداد مومنی، چهارشنبه، اول اسفند ۱۴۰۳، در نگارخانه پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش ایلنا، کارگاه پژوهشی «اصلاح پردهگردانهای ساز قانون در موسیقی ایرانی»، با پژوهش و ارائهی فرشاد توکلی و مهرداد مومنی، چهارشنبه، اول اسفند ۱۴۰۳، در نگارخانه پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران برگزار شد.
کارگاهی که در آن، ضمن تشریح بنیادهای پژوهشی این پروژه، یک نمونه ساز قانون که پردهگردانهای آن بر اساس فواصل موسیقی ایرانی اصلاح شده است، با نوازندگی بهار امراللهی، رونمایی شد.
فرشاد توکلی، موسیقیشناس و مدرس تاریخ و نظریه در موسیقی ایرانی، در ابتدای این نشست، توضیح داد پیشنهاد و درخواست انجام چنین اصلاحی را، فریده رضایی، نوازنده و مدرس قانون، در مهرماه ۱۳۹۹ با او مطرح کرده است. طرح این درخواست، از یک سو، به دلیل مشکلاتی که قانونهای ترکی و عربی از نظر کوک در موسیقی ایرانی داشتند و، از سوی دیگر، به پشتوانهی تیونر «سازگار» (یک نرمافزار تحت وب برای ارائهی نغمات موسیقی ایرانی) بوده است که فرشاد توکلی و مهرداد مومنی، کارشناسارشد الکترونیک از دانشگاه تهران، مهندس الکترونیک از دانشگاه صنعتی شریف و پژوهشگر موسیقی، پیشتر، در سال ۱۳۹۶، در طی چند سمینار و وبینار ارائه کرده بودند.
توکلی در توضیح مشکلات قانونهای ترکی و عربی در اجرای موسیقی ایرانی گفت: «قانونهای فعلی یا بر اساس الگوهای ترکی و عربی ساخته و یا مستقیماً از آن کشورها وارد میشوند. قانون اینگونه طراحی شده است که هر دسته وَتَر (خرک) یک کوک پایه دارد که قرار است این کوک (بِمُل) از طریق تغییر طول وتری که پردهگردانها ممکن میکنند، بسامدهای متفاوتی را برای نوازنده تامین کنند: وتر بِمل را کوچکتر کنند تا بشود کُرُن یا بِکار یا سُری و الی آخر. مشکل موجود این است که وقتی این پردهگردانها فعال میشوند، برای موسیقیدانان ایرانی، بهخصوص کسانی که میخواهند موسیقی کلاسیک ایرانی را روی این ساز اجرا کنند، کوک مطلوب را به دست نمیدهند. یعنی آن بسامدی را تولید نمیکنند که موردنظر این گروه از نوازندگان است، علیرغم اینکه پردهگردانها طوری طراحی شدهاند که هر مقامی را که موسیقیدان مُراد میکند بالفعل کنند. پس، قانوننوازان، بهرغم وجود پردهگردانها، مشابه سنتورنوازان، سازشان را هر بار برای نواختن هر مقام مستقلا کوک میکنند: یک بار برای شور، یک بار برای ماهور و الی آخر. البته این وضعیت در ساز قانون برای نوازندگان ترک و عرب وجود ندارد. آنها در لحظه به هر مقامی که مراد کنند دسترسی پیدا میکنند، زیرا انتظارشان از کوک با آنچه پردهگردانها بالفعل میکنند مطابقت دارد.»
توکلی با اشاره به اینکه در حدود شصت سال گذشته که قانون عملا بیشتر در گروه نوازی موسیقی ایرانی حضور داشته اقدامی برای رفع این نارضایتی نشده است، در این باره توضیح داد: «بخشی از این مسئله هم بازمیگردد به نظریهی کوک یا همان که در لفظ فرنگی (Tuning Theory) مینامند. یعنی روشن شدنِ این که چه فواصلی مطلوب است؛ موضوعی که البته در موسیقی ایرانی مورد مناقشه بوده است. بر این اساس بخش مهم و نسبتاً مفصلی از این کارگاه پژوهشی صرف این مسئله شد که مناقشات و نیازهای کوک در موسیقی ایرانی اساساً چه مواردی است و چرا قانونهای ترک و عرب نمیتوانند به این نیازها و مناقشات پاسخ درخور دهند.»
توکلی ادامه داد: «پس از درخواست فریده رضایی، مستندات محاسباتی و نظری موضوع از سوی ما بلافاصله آماده شد. با این حال، تا مهرماه امسال، چهار سال طول کشید تا سازندهای پیدا شود و بپذیرد تغییرات لازم را در ساخت قانون اعمال کند. مهرماه امسال، آشنایی تصادفی با آقای شهاب قدردان، سازندهی قیچک و قانون و مؤسس کارگاه «موسیقی شهناز»، فرصتی شد تا با این ناامیدی که او هم احتمالا این پیشنهاد را قبول نمیکند موضوع را مطرح کنم. اما، خوشبختانه، ایشان کنجکاو شدند و توافق کردند، برای این منظور، یکی از سازهایی که از پیش تولید کرده بودند را بر اساس تیونری که ما ساختیم تغییر دهند تا نتیجه را ببینیم. سیزدهم آبانماه امسال این اتفاق افتاد و نتیجهی مطلوب مشوق ما شد تاسازی را که امروز تجربهی صوتی آن را به نوازندگی بهار امراللهی در معرض قضاوت شما قرار میدهیم به ایشان سفارش دهیم. بنابراین، سازی که امروز صدای آن را میشنویدسازی است که آن را برای اجرای فواصل موسیقی ایرانی اصلاح کردهایم. این نشست برای توضیح مبانی نظری این کار و قرار دادن این تغییر در معرض قضاوت موسیقیدانان، بهخصوص قانوننوازان، است».
در این قسمت توکلی به شرح راهبردهای کلی در نظریهی زیربناییِ تیونِر «سازگار» پرداخت. او با ذکر این نکته که مسئلهی فواصل مورد استفاده در موسیقی از پرسابقهترین و نیز پرمناقشهترین مباحث موسیقیشناسی حوزهی مقام است گفت: «بحث و نظر دربارهی فواصل موسیقایی در رسالات موسیقی این حوزه سابقهای بالغ بر یک هزاره دارد: از گزارشهای فارابی تا رسالهی ابن منجم تا آراء صفیالدین و یا کاوشهای مهدیقلی هدایت. در مسیر منتهی به نظریهی تنظیم نغمات تیونر «سازگار» برای موسیقی ایرانی، ما با دو گروهِ کلی از نظرات و یک وضعیت خاص روبهرو بودیم. گروهی که میتوان آنها را فیثاغورثگرایان نام گذاشت (شامل گزارش فارابی از تنبور خراسان، گام صفیالدین ارموی و نیز گام مهدی برکشلی و سنت قرن بیستم موسیقی ترکیه یا عثمانی) و گروه دوم گروهی که ما از آنها با عنوان «عملگرایان» یاد میکنیم زیرا هریک – تا حدی و بهنوعی – کوشیدهاند پاسخ چیستی فواصل را – در عمل موسیقیدانان جستجو کنند. مهمترین عمل گرایان دکتر هرمز فرهت، مجید کیانی و داریوش طلایی هستند. موردی که از آن با عنوان «وضعیت خاص» نام بردم گام موسوم به «۲۴ ربع پردهی متساوی» علینقی وزیری است که با اخذ ایدهی اصلی گام ۱۲ قسمت متساوی موسیقی نظری غربی عملاً ذیل هیچیک از این دو دسته قرار نمیگیرد».
توکلی افزود: «همچنین، در کنار مطالعهی آثار و نظرات مکتوب، نمونههای صوتی زیادی از استادان موسیقی ایرانی را، در سازهای مختلف، مورد بررسی قرار دادیم. حاصل این مطالعات این بود که مجموع نغمات مورد توقع موسیقیدان ایرانی کنونی باید سه گروه نغمه را تأمین کند: ۱) گروه نغمات پنجمتبار (فیثاغورثی) که با کوک و ساختار سازها هماهنگ است؛ ۲) گروهی از نغمات که مستقیماً از فواصل پنجمتبار بهدست نمیآیند و میتوانیم به آنها «مُجَنَّبتبار» بگوییم (اینها همان نغماتی هستند که بین موسیقیدانان به سُری کُرُن معروفاند)؛ ۳) گروهی از نغمات که از بررسی عمل استادان این موسیقی مستفاد میشود و نغماتی هستند که از آنها با عنوان «نظام گام طبیعی یا گام درست» یاد میشود (Just Intonation)؛ گامی که با هیچیک از دو گروه قبلی ارتباط مستقیم ندارد».
توکلی دلیلعدم ارائهی نظریهای جامع برای این سهگروه نغمه را «عدم تفکیک تبیین نظری نغمهها از پیادهسازی عملی آنها» و نیز «داوری فواصل مورد نیاز مستقل از ساختارهای مُدال موسیقی» ذکر کرد.
شرح جزئیتر و تشریحیتر این راهبردها، از طریق نرمافزاری که مشخصاً برای همین کار توسط مهرداد مومنی طراحی و توسعه داده شده بود (با نام «بوم Canvas»)، ادامهی این پنل بود که عمدتاً توسط خود او نیز ارائه شد. مومنی، با این نرمافزار ضمن تشریح نحوهی به دست آوردنِ نغمات هر یک از گروههای مورد نیاز مراحل و جزئیات آن را نمایش داد. استخراج گام دیاتونیک موسیقی کلاسیک غربی و توالیهای دییزها و بِمُلها از آن، استخراج نغمات مُجنَّبتبار موردنیاز موسیقی ایرانی– عربی– ترکی بر اساس فاصلهی سوم خنثا و ویژگیهای نغمات «گام درست» و عدمانتقالپذیری این گام و، البته، راهحلی که برای استفاده از این گام توسط او و توکلی پیشنهاد شده بود مواردی بودند که توسط مهرداد مومنی تشریح شد. در نهایت، با امکانات جالب این نرمافزار (تصویر ۱)، ضمن تشریح راهحلی که نظریهی کوک تیونر «سازگار» را ممکن کرده است، ناسازگاریهای فواصل حاصل از پردهگردانهای قانونهای ترکی و عربی، نسبت به موسیقی ایرانی شرح داده شد (تصویر شمارهی ۲).
تصویر شمارهی ۱
تصویر شمارهی ۲ – نغمات قرمزرنگ از پردهگردانهای قانونهای عربی و ترکی حاصل میشوند.
پایانبخشِ پنل شرح چشماندازهایی بود که توکلی و مومنی، در صورت فراگیر شدنِ اصلاحِ حاصل از این پژوهش کاربردی، برای آیندهی موسیقی ایرانی ممکن میبینند. توکلی در برشمردن این چشماندازها گفت: «اول اینکه این اصلاح امکانات ساز قانون را – از نظر نظام نغمههای «موسیقی ایرانی» – بالفعل میکند. اینهمه پردهگردان وجود دارد و از لحاظ صنعتی در ساخت این ساز اینهمه فکر شده که نوازنده بتواند از منظر مُدگردی تجربههای متنوعی داشته باشد. همانطور که در سنتهای موسیقی ترکی و عربی وجود دارد، چه در همنوازی و چه در تکنوازی. مهمترین عاملی که مانع تحقق کامل این امکان در موسیقی ایرانی میشود نارضایتی از کوک این پردهگردانهاست. بنابراین، انتظار میرود با این تغییر امکانات موجود در این ساز برای موسیقی ایرانی نیز بالفعل شود. »
مورد دومی که این مدرس موسیقی به آن اشاره کرد پردهگردانی بدون نیاز «کوکِ دوباره» بود: «نوازندگان همهی وترها را بمل کوک میکند و از آن به بعد میتوانند هر تغییر دلخواهی را بر روی ساز تجربه کنند.»
و همچنین از آسان شدن آموزش کوک به هنرجویان ساز به عنوان سومین چشماندازه این اصلا ساختاری یاد کرد: «فقط کافی است تیونر مناسب موسیقی ایرانی (که پیشنهاد ما «سازگار» است) باشد. شاگرد کافی است کار با تیونر را یاد بگیرد و تنها نغمات پایهی وترها را با آن کوک کند. با استفاده از پردهگردانهای اصلاحشده تجربهی مطلوب فواصل برای او ممکن خواهد بود. »
فرشاد توکلی همچنین در ادامه اعلام کرد که از طریق بالفعل شدن امکانات قانون در موسیقی ایرانی، چشماندازهای نوینی نیز در آموزش این ساز ممکن شود: «شاید بشود در آموزش روندهای ملودیکی را طراحی کرد که مستقل از بستر صوتی باشد و شاگرد فقط با تغییر بستر صوتی، فضاهای مختلف مدال را تجربه کند و با این کار به درک تازهای از کارگانهای موسیقی ایرانی نیز برسد.»
توکلی افزود: «اما چیزی که قطعاً میتوان برای آیندهی این ساز طرح کرد آن است که، در صورت اعمال عمومی این اصلاح و رضایت موسیقیدانان ایرانی از آن، قانون بهسازی برای توضیح نظام صوتی موسیقی ایرانی تبدیل میشود؛ چیزی شبیه پیانو در نظام موسیقی غربی. یعنی ماسازی خواهیم داشت که میتواند آموزش فواصل برای خوانندگان (چیزی شبیه سلفژ) و نیز تجربهی وضعیتهای مُدال مختلف با اطمینانی مناسب بر روی آن ممکن میشود. بنابراین، جای قانون در گروه سازهای موسیقی ایرانی و همنوازیها بهدرستی تغییر میکند. حالا این ساز است که معیار کوک نوازندههای دیگر خواهد بود؛ جایگاهی که الان مطلقاً ندارد.»
این موسیقیشناس در انتهای این کارگاه پژوهشی تشریح کرد کرد: «و در آخر اما شاید از همه جالبتر، ممکن شدنِ چشماندازهای نوین مدال است. یعنی امکان اجرای مدهایی نوین که موسیقیدان پیش از آن تجربه نکرده است به او داده میشود. چرا قانون میتواند این امکان را داشته باشد؟ چون بقیه سازهایی که ما در موسیقی ایرانی داریم (تار، سهتار، کمانچه و مانندشان) به دلیل ساختارشان همواره نغمات معدودی را به شکل «واخوان» بر کار نوازنده تحمیل میکنند که باعث میشود نوازنده بسترهای صوتی مورد نیاز یک مقام را تنها از یکی دو منطقهی صوتی ساز استخراج کند (یکی از عوامل بحث راستکوک و چپکوک در موسیقی ایرانی). مثلا یک سهتار را در نظر بگیرید. سیم دومش یا سل کوک میشود یا فا. حالا شما یک بستر صوتی را میخواهید تجربه کنید که از قضا سل کُرُن دارد و نیز نمیخواهید که نت فا اهمیت پیدا کند و، بنابراین، از فا کوک کردنِ این وتر هم باید اجتناب کنید. سل هم مزاحم شماست و میخواهید صدای جدیدی را تجربه کنید، واخونهای جدیدی را برای خود فعال کنید تا بستر صوتیِ موردنظر را به نحو دلخواه فعال کنید. یعنی برای ساختن یک مقام (مُد ویژه) از طریق ملودیپردازی از برخی نغمات جانبداری کنید (یعنی برای آن نغمات نقشهای ملودیک ویژه بسازید). امکان مورد نیاز برای چنین تجربهای را قانون برای شما میسر میکند. چون فعال شدن «واخوانهای» ساز قانون، تنها به ارادهی نوازنده صورت میگیرد و ساز از این نظر صدایی را به نوازنده تحمیل نمیکند. این میتواند تجربهی بسترهای صوتی جدید را ممکن کند و تجربهی مدال جدیدی را میسر سازد. در نتیجه، ساز قانون برای موسیقیدان ایرانی بهسازی بنیادین و محوری بدل میشود. یعنی نهتنها مولفههای صوتی را میسر میکند، بلکه میتواند مقامها و نحوهی شکلگیریشان را توضیح دهد و نیز مقامهای جدید را ممکن سازد. این حداقل چشماندازی است که ما حدس میزنیم. با این حال آینده، در صورت خوشفکری هنرمندان قانوننواز، میتواند آبستن اتفاقات جالبتر دیگری نیز باشد».
و در نهایت کارگاه پژوهشی «اصلاح پردهگردانهای ساز قانون در موسیقی ایرانی» که روز چهارشنبه، اول اسفند ۱۴۰۳، در نگارخانه پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران برگزار میشد، با قانون نوازی بهار امراللهی به پایان رسید.