خوش‌رقصی گروسی برای اسرائیل
بدون در نظر گرفتن تعامل سازنده تهران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی
«جام‌جم» از اقدامات غیرحرفه‌ای و سیاسی آژانس در آستانه تشکیل شورای حکام گزارش می‌دهد

خوش‌رقصی گروسی برای اسرائیل

زمان به‌سرعت در حال گذر است و به اکتبر ۲۰۲۵ یا همان مهرماه ۱۴۰۴، تاریخ انقضای قطعنامه ۲۲۳۱، نزدیک‌ می‌شویم؛ همان زمانی که مشخص می‌شود قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران طبق وعده برجامی برطرف می‌شود یا این‌که مکانیسم ماشه با خدعه آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها فعال شده و همه قطعنامه‌های تعلیق‌شده دوباره به مرحله اجرا درمی‌آیند.
زمان به‌سرعت در حال گذر است و به اکتبر ۲۰۲۵ یا همان مهرماه ۱۴۰۴، تاریخ انقضای قطعنامه ۲۲۳۱، نزدیک‌ می‌شویم؛ همان زمانی که مشخص می‌شود قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران طبق وعده برجامی برطرف می‌شود یا این‌که مکانیسم ماشه با خدعه آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها فعال شده و همه قطعنامه‌های تعلیق‌شده دوباره به مرحله اجرا درمی‌آیند.
 
در چنین شرایطی رفتار و رویکرد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) به‌عنوان نهادی که باید مستقل و فنی عمل کند، به محور انتقادات تبدیل شده است. گزارش‌های اخیر این نهاد، در قالبی سیاسی و طرفدارانه از کشورهای غربی، نشان‌دهنده تمایل آژانس به تداوم فشارهای غیرمنطقی به ایران در چارچوب سیاست‌های صهیونیست‌هاست و در صورت استمرار این مسیر، نه‌تنها به نتیجه‌ای سازنده نخواهد رسید، بلکه می‌تواند به بن‌بست‌های جدی در روابط دیپلماتیک منجر شود.

رویکرد سیاست‌زده آژانس

در تازه‌ترین گزارش فصلی آژانس که در آستانه نشست شورای حکام منتشر شد، نگرش یکطرفه و متمایل به ادعاهای کشورهای غربی به‌وضوح دیده می‌شود. آژانس بر افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران تأکید کرده و در همین حال، همکاری‌های تهران با این نهاد را به فراموشی سپرده است. گزارش مذکور به‌جای ارائه یک ارزیابی فنی و عینی، در پی تداوم فشار سیاسی بر ایران و حفظ وضعیت نامطلوب کنونی است. این وضعیت در شرایطی است که رافائل گروسی تلاش دارد بار دیگر به تهران سفر کند. سفر پیشین او به تهران با وعده اقدامات داوطلبانه ایران برای عدم ذخایر جدید غنی‌سازی همراه بود و پس از صدور قطعنامه ضدایرانی اجرایی نشد. 
 
ادعاهای نادرست و مصرف سیاسی
رافائل گروسی ،  مدیرکل آژانس،  در گزارش اخیر خود افزایش ذخایر اورانیوم ۶۰درصدی ایران را به‌عنوان عامل نگرانی جدی معرفی کرده است و جمهوری اسلامی را به‌دلیل اعتمادسازی‌نکردن در عدم حرکت به سمت سلاح هسته‌ای زیر سؤال برده است. این اظهارات نه‌تنها از نظر فنی ضعیف است، بلکه برخلاف واقعیت‌های موجود و تعاملات مثبت ایران با آژانس است. گروسی به پیشنهادهای حسن‌نیت تهران درخصوص همکاری‌های هسته‌ای بی‌توجهی کرده و سعی دارد ایران را در قالب یک کشور متخلف معرفی کند که به کیفیت «تصمیم‌گیری» آژانس آسیب می‌زند و از این‌رو، فشارها بر تهران ادامه می‌یابد.
 
تاکتیک خطرناک آژانس
برخی تحلیلگران بر این باورند که آژانس با اتخاذ یک رویکرد مرحله‌ای، به آرامی زمینه را برای تشدید فشار بر ایران فراهم می‌کند. اظهارات گروسی در توکیو، مبنی بر این‌که غنی‌سازی ۶۰درصدی ایران «تقریبا در سطح تسلیحاتی» است، نشان‌دهنده هم‌راستایی با سیاست‌های غرب و صهیونیست‌ها به‌منظور مضاعف‌کردن فشارها بر ایران است. این نوع بیانیه‌ها به‌خصوص در شرایطی که دولت‌های غربی به‌دنبال امنیتی‌سازی پرونده هسته‌ای ایران هستند، بیشتر از هر زمانی مورد انتقاد واقع شده است.
 
ناتوانایی آژانس در حفظ بی‌طرفی و اعتبار
به‌وضوح آشکار است که آژانس به‌جای ایفای یک نقش بی‌طرف و فنی، به ابزاری برای فشار سیاسی از سوی کشورهای غربی و رژیم‌صهیونیستی تبدیل شده است. وقتی مدیرکل آژانس از ایران می‌خواهد که به‌جای ارائه مستندات به گروه‌های غربی، خود را به اثبات برساند، به‌وضوح نشان‌دهنده یک رویکرد ناعادلانه و غیرحقوقی است. در کنار این گفتمان‌ها، مذاکرات سه‌جانبه اخیر ایران و کشورهای اروپایی در ژنو، به‌ویژه در این وضعیت نگران‌کننده به وقوع پیوسته است. با این‌که طرفین بر لزوم حفظ مسیر مذاکرات تأکید کرده‌اند، نگرانی‌های جدی وجود دارد که گزارش‌های آژانس به‌عنوان ابزار فشار سیاسی، مسیر گفت‌وگوها را تحت تأثیر قرار دهد. در این فضا، غریب‌آبادی به‌عنوان نماینده ایران، تأکید داشته که هنوز راه‌حل‌های دیپلماتیک در دسترس هستند اما برای تحقق این امر، طرف‌های غربی باید به‌دنبال رفتارهای متعهدانه‌تر باشند.
 
بازگشت به اصول NPT و حقوق هسته‌ای
بااین‌حال از ایران انتظار می‌رود که یک استراتژی مؤثر و مستحکم برای برخورد با وضعیت پیش‌آمده اتخاذ کند. یکی از راهکارهای ممکن، اصرار بر رفتار به‌عنوان یک عضو عادی NPT و کنارگذاشتن محدودیت‌های غیرقانونی و ناعادلانه‌ای است که بر اساس برجام به ایران تحمیل شده است. به‌عنوان یک کشور دارای حقوق هسته‌ای، انتظار می‌رود که تهران از تمام حقایق موجود بهره‌مند شود و از غنی‌سازی بدون محدودیت 
استفاده کند.
این تغییر در رویکرد می‌تواند امیدواری جدیدی را در زمینه دیپلماسی و همکاری با آژانس ایجاد کند. اعلام این‌که ایران از این پس صرفا به‌عنوان یک عضو بی‌قید و شرط NPT فعالیت خواهد کرد، به غرب این پیام را ارسال می‌کند که فشارهای یکجانبه دیگر نتیجه نخواهد داشت. همچنین، ژنو به‌عنوان یک محل برای مذاکرات دیپلماتیک باید به‌عنوان یک بستر محوری برای تنظیم مجدد روابط به کار گرفته شود.
 
آینده‌ای مبهم برای دیپلماسی هسته‌ای
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به‌جای این‌که به‌عنوان نهاد فنی و بی‌طرف عمل کند، به ‌طرز نگران‌کننده‌ای به ابزاری در دست کشورهای غرب تبدیل شده است. در این فضا، دیپلماسی هسته‌ای با چالش‌های جدی مواجه است و اگر این روند ادامه یابد، آینده مذاکرات به بن‌بست
خواهد رسید.
آینده دیپلماسی هسته‌ای به این بستگی دارد که آیا آژانس به مسیر استقلال و بی‌طرفی بازمی‌گردد یا همچنان تحت نفوذ فشارهای سیاسی غرب باقی می‌ماند. هرچه این رویکرد ادامه یابد، احتمال رسیدن به توافق سازنده و پایدار کمتر خواهد شد و در عوض، می‌تواند به افزایش تنش‌ها و بی‌اعتمادی در روابط بین‌المللی منجر شود.
آیا آژانس از ابزارهای فشار نظام‌مند بیشتر برای تحمیل اراده خود استفاده خواهد کرد؟ این پرسشی است که زمان پاسخ به آنها را 
خواهد داد.

پیشنهادی باخبر