به گزارش خبرگزاری ایمنا، افت ۳۰ درصدی بارشها، افزایش دما، فرونشست زمین و تأثیر آن بر کشاورزی و منابع آب در سالهای اخیر، بازرترین نشانههای دگرگونی اقلیمی در ایران را به نمایش گذاشته است.
افزایش میانگین دمای سالانه در بالای این فهرست قرار دارد و بررسیهای سازمان هواشناسی کشور نشان میدهد که دمای ایران از دهه ۱۳۴۰ تاکنون حدود دو درجه سانتیگراد افزایش یافته است. پژوهشها پیشبینی میکنند که تا سال ۲۰۳۰ دمای کشور تا ۲.۶ درجه سانتیگراد دیگر افزایش پیدا خواهد کرد که پیامدهایی همچون افزایش تبخیر آب، کاهش تغذیه آبهای زیرزمینی و تشدید خشکسالیها را به دنبال دارد.
دومین شاخص مهم، افت قابلتوجه بارشهای سالانه است. در پنج دهه گذشته، سالانه ۱.۱ میلیلیتر کاهش بارش در کشور ثبت شده و در مجموع ۵۰ میلیلیتر یا یکپنجم از بارش کل سالانه خود را از دست داده است. نمود دیگر این تغییر، تبدیل بارش برفی به بارانی است؛ حدود نیمی از بارشهای برفی کاهش یافته و بر تغذیه رودخانههای فصلی تأثیر منفی گذاشته است.
افزایش شدت پدیدههای آبوهوایی نیز سومین نشانه دگرگونی اقلیمی است به طوری که بارندگیهای ناگهانی و شدید سیلهای مخرب را ایجاد میکند، درحالیکه خشکسالیهای طولانیتر باعث وقوع طوفانهای گردوغبار و بیابانزایی میشوند. بحران منابع آبی نیز یکی از جدیترین پیامدها است. خشکشدن رودخانهها و دریاچههای بزرگ همچون ارومیه، زایندهرود و تالابهای گاوخونی و هامون، شواهدی روشن از این بحران هستند، از سوی دیگر حدود ۸۰ درصد دشتهای ایران در وضعیت بحرانی قرار دارند که تهدیدی برای امنیت غذایی به شمار میآید.
کارشناسان بر این باورند که شدت تغییرات اقلیمی در ایران بهطور تقریبی دو برابر میانگین جهانی است، یعنی اقلیم این سرزمین در حال تبدیل به الگوی اقلیمهای خشکتر است و این شرایط نیازمند اقدامات فوری تطبیقی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای است تا آیندهای پایدارتر برای نسلهای آینده تضمین شود.
عباس حاتمی، عضو هیئت علمی گروه سیاسی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا از پیامدهای تغییر اقلیم و راهکارهای مدیریت برداشتهای از منابع آبی ایران سخن میگوید. این مصاحبه را در ادامه میخوانید:

ایمنا: به نظر شما افت ذخیره سدها و ذخایر آبی کشور، پیامد تغییر اقلیم و خشکسالی است یا مدیریت نادرست منابع و برداشتهای بیرویه از آنها؟
حاتمی: بر اساس دادههای واتر فکتس (Water Facts) یک خانواده آمریکایی به طور متوسط روزانه بین ۲۰ تا ۳۵ برابر یک خانواده آفریقایی آب مصرف میکند. بنیاد حیات وحش آفریقا (African Life wild Foundation) حتی ادعا کرده است که یک خانواده آمریکایی تا ۱۰۰ برابر بیش از یک خانواده آفریقایی آب مصرف میکند، در حالی که تفاوت میزان بارش در آمریکا و آفریقا بسیار پایینتر از این نسبت است، کشورهای آفریقایی برعکس آمریکا همواره با بحران آب روبهرو بودهاند، این موضوع نشان میدهد که دسترسی نداشتن به آب به هر دلیلی از جمله تغییرات اقلیمی به تنهایی عامل بحران آب نیست، به عبارت دیگر مسئله تنها وضعیت منابع آبی یک کشور نیست.
از این گذشته موضوع تغییرات اقلیمی کمابیش پدیدهای جهانی هستند. اینکه تأثیر تغییرات اقلیمی در یک کشور به مراتب بیش از کشوری دیگر دیده میشود نیز نشان میدهد بحران آب را نمیتوان تنها به عامل تغییرات اقلیمی فروکاست بنابراین جدا از نفس تغییرات اقلیمی، شیوه رویارویی با تغییرات اقلیمی در هر کشور موضوع بسیار مهمتری است و این شیوه رویارویی باعث میشود که تأثیر تغییرات اقلیمی در یک کشور گسترده و برعکس در کشوری دیگر بسیار محدود باشد.
ایمنا: آیا پیشبینی ادامه بحران خشکسالی و کاهش بارش درست و قابل اتکا است؟ چرا؟
حاتمی: بر اساس یک پیشبینی معتبر که از سوی ناسا صورت گرفته است، ایران از اوایل دهه ۱۳۹۰ وارد یک دوره خشکسالی شده است و این دوره تا ۳۰ سال ادامه خواهد داشت. بر اساس این پیش بینی ۴۵ کشور در جهان بیشتر در معرض این خشکسالی قرار خواهند داشت و در این میان ایران در جایگاه چهارمین کشور با بیشترین میزان مخاطرات ناشی از خشکسالی پیش قرار دارد.
اکنون که بیش از یک دهه از این پیشبینی گذشته است، واقعیتها نشان میدهد که این پیش بینی قابل اتکا بوده است. به طور طبیعی تمام پیش بینیها با درصدی از خطا روبهرو هستند اما مدیریت بحران کشور در حوزه آب باید خود را برای هر سناریویی از جمله سناریو بر پایه این پیشبینیها آماده کند.
ایمنا: چگونه میتوان پیامدهای خشکسالی و تغییر اقلیم در ایران را کاهش داد؟
حاتمی: اکنون اجماع قابل توجهی میان پژوهشگران حوزه آب وجود دارد که یکی از شیوههای اصلی مقابله با تغییرات اقلیمی در بخش آب، بهبود حکمرانی آبی است، بر اساس تعریف مشارکت جهانی در آب، حکمرانی آب به معنای مجموعهای از نظامهای سیاسی، اداری، اجتماعی و اقتصادی است که مدیریت منابع آب و انجام خدمات مربوط به آن را محقق میکند. بر این اساس، حکمرانی آب به چارچوب و فرایندهای کلی برای تصمیمگیری و اجرای سیاستهای مربوط به استفاده و مدیریت منابع آب گفته میشود، این نظامها تعیین میکنند چه کسی چه آبی، چه زمانی و چگونه دریافت میکند و چه کسی حق آب و خدمات مرتبط و مزایای آن را دارد همچنین حکمرانی آب، طیفی از بازیگران از جمله دولتهای مرکزی و محلی، تنظیمکنندهها، سازمانهای غیردولتی، جوامع و بخش خصوصی را شامل میشود. این موضوع نشان میدهد بهبود حکمرانی آب نیازمند فهم تنوع، پیچیدگی و تعامل نهادی قابل توجهی است.
ایمنا: در صورت ادامه شرایط خشکسالی و شیوه کنونی مصارف آب، چه چشم اندازی برای منابع آب کشور قابل ترسیم است؟
حاتمی: در دهههای پیش کشور ما از ۱۳۰ میلیارد متر مکعب منابع آب زیرزمینی برخوردار بود اما در ۲۰ سال گذشته منابع آب تجدیدشونده به ۱۱۰ میلیارد متر مکعب و در شش سال گذشته به کمتر از ۱۰۰ میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کرده است. همین طور برآورد شده است که ایران به طور متوسط سالانه پنج میلیارد متر مکعب آب بیش از ظرفیت لایههای آبدار زمین از آنها بهرهبرداری میکند و مشخص است که ادامه برداشتهای کنونی، تا چه اندازه منابع آبی ایران را تهدید میکند.
دادههای جهانی نیز این موضوع را تأیید میکند همانگونه که مؤسسه منابع جهان(World Resource Institute) با استفاده از مجموعهای از مدلهای اقلیمی و سناریوهای اقتصادی-اجتماعی، تنش آبی آینده را در ۱۶۷ کشور و تا سالهای ۲۰۴۰ امتیاز و رتبهبندی کرده است. بر اساس دادههای این نهاد ۳۳ کشور با بیشترین تنش آبی تا سال ۲۰۴۰ روبهرو خواهند شد که ایران با رتبه ۱۳ در میان همین دسته از کشورهای دارای بیشترین تنش آبی قرار داشته است. اگر آمارهای بالا، دادههای مؤسسه منابع جهان را در کنار پیش بینی ناسا قرار دهیم، متوجه میشویم که عمق بحران آب در ایران اکنون و به مراتب در آینده تا چه اندازه جدی است و دورنمای وضعیت آبی کشور تا چه میزان بحرانی و نیازمند توجه و برنامهریزی است.
ایمنا: وظیفه دولت و وزارت نیرو در مدیریت منابع آب چیست و تاکنون چقدر محقق شده است؟
حاتمی: تا قبل از دهه ۱۹۹۰ در ابعاد جهانی راهکار حل بحران آب، استحصال و عرضه هر چه بیشتر آب اعلام میشد اما با مشخص شدن پیامدهای زیانبار مدیریت سازهای، در محافل بینالمللی موضوع حکمرانی آب به طور روز افزونی مورد توجه قرار گرفت. اکنون بهطور گسترده پذیرفته شده است که در مقیاس جهانی تا محلی، کمبود در قلب بحران جهانی آب ریشه در حکمرانی دارد نه در دسترس بودن یا نبودن فیزیکی، بنابراین در دو دهه اخیر در حوزه آب، تحولات و گذارهایی به شرح زیر رخ داده است:
- گذار از نگرش طرف عرضه به سمت طرف تقاضا
- گذار از نگرشهای طبیعتمحور به انسانمحور
- گذار از نگرشهای سازه محور، فنی و مهندسی به نگرشهای بر پایه مؤلفههای نرم حکمرانی
به همین دلیل به نظر میرسد اگر تجارب جهانی را مبنا قرار دهیم میتوان همین موضوعات را برای سیاستگذاری حوزه آب ایران نیز توصیه کرد.


