رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

چرا دولت به جای هشدار تخلیه، مدیران پامنبری طائب، سخنگوی مداح و وزیر ناکارآمد را تغییر نمی‌دهد؟|کارشناس آب: آپارتمان‌نشین دیگر چقدر کم مصرف کند؟

از دعا برای باران تا هشدار تخلیه پایتخت؛ مدیریت بحران آب در تهران به جای تصمیم‌های فنی، در اسارت نگاه سیاسی و امید‌های متافیزیکی است. در این میان آنچه ثابت است، صندلی مدیران بی‌کفایتی است هیچ سنخیتی که از دولت قبل به جای مانده‌اند.

چرا دولت به جای هشدار تخلیه مدیر پامنبری طائب، سخنگوی مداح و وزیر ناکارامد را عوض نمی‌کند؟ | کارشناس آب: مردم آپارتمان‌نشین، بدون استخر و مزرعه دیگر چقدر کم مصرف کنند؟

رویداد۲۴ | در حالی‌ که شهروندان با شیرهای نیمه‌باز و افت فشار شبانه دست‌وپنجه نرم می‌کنند، واکنش دولت به جای برنامه‌ریزی کارشناسی، در توصیه‌هایی عجیب خلاصه شده است؛ از «دعا برای باران» و «خرید پمپ و مخزن» تا هشدار جنجالی «تخلیه تهران». در این میان، تنها چیزی که تغییر نکرده، تیم مدیریتی ناکارآمد و نزدیک به جریان‌های تندرو است.

بحران آب تهران مسئله‌ای فنی نیست؛ حاصل سال‌ها سوء‌مدیریت، تصمیم‌های سیاسی و بی‌اعتنایی به منابع طبیعی است. اما واکنش مسئولان به‌مراتب عجیب‌تر از خود بحران است. دولت نه‌تنها راهکاری عملی ارائه نمی‌دهد، بلکه بار حل بحران را مستقیماً به دوش مردم می‌اندازد. مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران در تازه‌ترین اظهاراتش توصیه کرده خانواده‌ها «پمپ و مخزن خانگی نصب کنند»؛ رئیس‌جمهور نیز که تا چندی پیش در واکنش به قطع آب و برق می‌گفت «مگر من قطع کردم؟»، اکنون هشدار می‌دهد که «اگر باران نبارد باید تهران را تخلیه کرد».

حلقه مفقوده بحران، عدم تغییر مدیرانی است که در شکل‌گیری وضعیت فعلی نقش مستقیم داشته‌اند؛ مدیرانی که نه با دولت جدید سنخیت دارند و نه کارنامه‌ای قابل دفاع. نگاهی به ترکیب وزارت نیرو و آبفا این موضوع را روشن می‌کند: از علی‌آبادی، وزیر نیرو، تا معاونان آب و برق و حتی مدیر روابط عمومی و سخنگوی آبفا، همگی میراث دولت گذشته‌اند. معاونت آب وزارت نیرو در گردهمایی سراسری مدیرانش از حسین طائب دعوت می‌کند و  سخنگوی آبفا، بهنام بخشی، چهره‌ای امنیتی با سابقه حراست است که بیش از آنکه مدیر میانی باشد، مداحی شناخته‌شده است. اگر همین مدیران با سوابق و سلایق سیاسی بی ربط به دولت در حوزه مدیریتی خود موفق بودند، هیچ حرفی نبود؛ اما امروز گویی مردم تهران تاوان «وفاق نامبارک یک‌طرفه» دولت پزشکیان را می‌پردازند.

به نظر می‌رسد در حوزه مدیریت بحران آب، نه تنها برنامه‌ای وجود ندارد، بلکه اساساً دولتی برای پیگیری بحران دیده نمی‌شود. مسئولان به جای اصلاح سیستم انتقال آب یا کاهش هدررفت، درگیر گفتمان متافیزیکی‌اند. علی‌آبادی—که پیش‌تر گفته بود «چرا علما برای بحران آب فکری نمی‌کنند؟»—تنها نمونه نیست. در رأس دولت هم همین روایت حاکم است: امید به باران، نه برنامه‌ریزی.

این در حالی است که کارشناسان می‌گویند بخش مهمی از بحران در حوزه خانگی با کاهش هدررفت قابل مدیریت است. برآوردها نشان می‌دهد هدررفت ظاهری و واقعی آب در تهران بین ۲۲ تا ۳۰ درصد است و کاهش این هدررفت نه بر عهده مردم، بلکه بر عهده شبکه پوسیده انتقال آب است. با این وجود، دولت ساده‌ترین راه را انتخاب کرده: قطع شبانه آب برای کاهش ریخت‌وپاش شبکه—رویکردی که کیفیت زندگی پایتخت‌نشینان را به‌شدت پایین آورده است.

در همین زمان، ۳۵ تشکل محیط‌زیستی در بیانیه‌ای خواستار توقف پروژه سد «ماندگان» شده‌اند. منتقدان می‌گویند سدسازی‌های بی‌ضابطه چهار دهه اخیر نه‌تنها منابع آب کشور را نابود کرده، بلکه به بحران برق نیز دامن زده است؛ به‌طوری‌که امروز ۱۴ هزار مگاوات برق نیروگاه‌های آبی به دلیل خشکی سدها از دسترس خارج شده است. زخمی که شاید با سردتر شدن هوا آرام بگیرد، اما تابستان آینده دوباره سرباز خواهد کرد.

کارشناسان چه می‌گویند؟


بیشتر بخوانید:

وفاق نامبارک | علی آبادی چگونه کشور را به مرز ورشکستگی کشاند؟

موج مخالفت با سد ماندگان | ۳۵ تشکل محیط زیستی کشور: ارزیابی پروژه سد شتاب‌زده، ناقص و تحت فشار است

۹۰ میلیون ایرانی در کشوری با ظرفیت ۶۰ میلیون زندگی می‌کنند | برای حل بحران آب، نیازمند تحولاتی در ابعاد انقلاب ۵۷ هستیم | ارتش هم باید وارد عمل شود

اگر بحران آب ادامه یابد، ایران قبل از حمله خارجی فرو می‌پاشد | مدیریت آب کشاورزی، ۲ میلیون نفر را بیکار می‌کند، اما کشور را نجات خواهد داد


محمود یزدانی، کارشناس آب، در گفت‌وگو با رویداد۲۴ می‌گوید: «اکنون گرفتار خشکسالی هستیم و این خواست طبیعت است؛ اما اینکه برای نخستین‌بار در سه سال متوالی تهران چنین خشکی‌ای را تجربه می‌کند نشان می‌دهد باید از قبل آماده می‌بودیم—اما نبودیم.»

او بحران را دارای دو بُعد می‌داند: «حلِ مسئله» و «چرایی بروز آن». به اعتقاد او، اکنون زمان تمرکز بر حل بحران است. یزدانی اضافه می‌کند که فرهنگ مصرف در ایران نیز مشکل‌ساز شده است: «سرانه بارندگی دنیا ۸۰۰ تا ۸۵۰ میلی‌لیتر است؛ در ایران ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلی‌لیتر. دنیا به سمت سرانه مصرف ۱۷۰ لیتر رفته اما مصرف در ایران ۲۵۰ لیتر است. این فرهنگ مصرف را مسئولان باید در سال‌های گذشته اصلاح می‌کردند.»

او تأکید می‌کند سخن رئیس‌جمهور درباره احتمال ترک تهران «از باب بیان شرایط اضطرار» قابل قبول است، اما باید دهه‌ها پیش از بحران، اصلاحات انجام می‌شد:
«الگوی کشت باید از ابتدای انقلاب اصلاح می‌شد، نه امروز. هنوز محصولات پرآب تولید می‌کنیم. ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب در کشور مصرف می‌شود که ۸۵ درصد آن مربوط به کشاورزی است.»

یزدانی همچنین به «تناقض رفتاری» مدیران اشاره می‌کند: «شهرداری‌ها هنوز فضای سبز را با آب خام آبیاری می‌کنند. مردم ماشین می‌شویند. حتی مدیری که با او درباره بحران صحبت می‌کردم، همان روز ماشینش را جلوی ساختمان با آب شستند!»

او برای مدیریت فوری پیشنهاد می‌دهد که دستگاه‌های اجرایی ملزم به کاهش ۲۵ درصدی مصرف آب شوند: «راحت‌ترین کار این است که بگوییم مردم کمتر مصرف کنند. اما مردم آپارتمان‌نشین چطور کمتر از این مصرف کنند؟ آنها نه استخر دارند، نه باغچه، نه مزرعه.»

یزدانی از دولت می‌خواهد پیش از مطالبه صرفه‌جویی از مردم، خودش استاندارد جهانی مصرف را رعایت کند: «۵ دقیقه صرفه‌جویی در روز، ما را به استاندارد جهانی خواهد رساند، اما آیا مسئولان هم به استاندارد جهانی می‌رسند؟ مصرف آب در کشاورزی به راحتی به استاندارد جهانی می‌رسد؟»

پیشنهادی باخبر