به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، احمد معتمدی وزیر ارتباطات دولت اصلاحات در گفت وگویی به راههای جایگزین برای رفع فیلترینگ اشاره کرده است.
بخش هایی از گفتگوی او با روزنامه دولتی ایران را بخوانید؛
رفع فیلترینگ محورهای مختلفی دارد و چندبعدی است، ولی بالاخره لابی کردن و استفاده از ظرفیت دیپلماسی و مذاکره، در بسیاری از مواقع جواب میدهد و نباید از آن غافل شد. به هرحال صاحبان این پلتفرمهای بزرگ، همگی به دنبال کسبوکار و جذب مخاطب بیشتر هستند. تعداد کاربران ایرانی هم نسبتاً بالاست و حضور راحتتر آنان در این شبکههای اجتماعی، میتواند از نظر اقتصادی به نفع این پلتفرمها باشد. ما هم میتوانیم از همین راه وارد شویم و احتمال به نتیجه رسیدن هم دارد. البته ممکن است گاهی هم چنین مذاکراتی به نتیجه نرسد، اما بههرحال باید به این راهکار توجه کرد.
چنین مذاکراتی در دوران مسئولیت من در وزارت ارتباطات، نتیجهبخش بود. در آن زمان موبایلهای ماهوارهای به بازار آمده بود و هرچند ابتدا جلوی آن را گرفتیم، ولی بعد به این نتیجه رسیدیم که بهجای دعوا یا ایجاد نویز برای آن، با شرکت تولیدکننده این موبایلها مذاکره کنیم. با این شرکت اماراتی وارد مذاکره شدیم تا بتواند در ایران نمایندگی داشته باشد و در مقابل، ما بدانیم موبایلهای ماهوارهای به دست چه کسی میرسد. درواقع ما بدون مانعتراشی، بهراحتی و تنها از طریق مذاکره هوشمندانه، توانستیم مسأله را حل کنیم.
روال عادی این است که ابتدا موضوع فیلترینگ در شورایعالی فضای مجازی مطرح و از طریق این شورا حل شود، اما با توجه به اینکه مشکل تاکنون در این شورا حل نشده، قاعدتاً دولت در این شرایط سخت، بهدنبال مسیرهای جایگزین از جمله شورای عالی امنیت ملی میرود تا مسأله را حل کند. مطمئناً همه باید نسبت به فرهنگ و امنیتمان حساس باشیم، ولی انتخاب راهحل درست، موضوعی مهمتر است.
سران سه قوه کشور و وزرا همگی در شورایعالی فضای مجازی، موافق رفع برخی فیلترها بودهاند، اما اعضای دیگر که بیشتر حقیقی هستند، مخالفت میکنند، بنابراین چنین موضوعی، رأی نمیآورد یا حتی گاه موضوع به رأیگیری نمیرسد.
از سوی دیگر چنین شورایی، تنها قرار بوده وظیفه نظارتی برعهده داشته باشد و عملاً نباید بتواند جلوی کار سران قوا را بگیرد. در فضایی که شاهد موازیکاری شوراهای مختلف، قانونهای متعدد مجلس و... هستیم، کار بسیار سخت میشود. معتقدم ساختار کشور باید سادهسازی شود و مسئولیت هم متناسب با اختیار باشد. نمیشود همه مسئولیتها به گردن دولت باشد، ولی اختیار آن را به حداقل ممکن برسانیم.
حقیقتاً درحال حاضر نسبت به زمانی که من وزیر بودم، کار کردن بسیار سختتر شده، چراکه شاهد نظرات سیاسی و سلیقهای بسیاری هستیم، اما معتقدم تا زمانی که گزارشهای توجیهی خوب و مناسبی تهیه نشود، نمیتوان به رفع فیلتریگ امیدوار بود.
در زمان ما هم در برابر تکنولوژیهای روز مقاومت زیادی وجود داشت. در اوایل دهه ۸۰ که اینترنت میخواست وارد کشور شود هم عدهای مخالفت شدید میکردند و میخواستند جلوی ورود این تکنولوژی را بگیرند، اما مگر موفق شدند؟
زمانی که من کار را شروع کردم ۲۰۰هزار کاربر اینترنت در کشور داشتیم و هیچ شبکهای هم وجود نداشت، با این حال مقاومتها زیاد بود، ولی ما گزارشهای علمیو توجیهی معتبری تهیه کرده و دراختیار آقایان محمد خاتمی، رئیسجمهوری وقت، مهدی کروبی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامیو مرحوم آیتالله شاهرودی، رئیس قوه قضائیه قرار دادیم. موارد را با طیفهای مختلف به بحث و گفتوگو میگذاشتیم، گزارشهای متعددی را خدمت مقام معظم رهبری میفرستادیم و توضیحاتی به ایشان میدادیم تا ایشان درباره این موارد حساس نظر بدهند.
رهبر معظم انقلاب هم در آن زمان با ورود اینترنت و قانونمند شدن آن مخالفتی نداشتند، چراکه گزارشهای علمیخوبی تهیه شد و ایشان با نگاه کارشناسی، گزارشها را بررسی میکردند. در نهایت مجلس و کمیسیونها نیز همگی قبول کردند که بهتر است شبکه ملی اینترنت را خودمان داشته باشیم تا دیگران ما را دور نزنند.
معتقدم که حالا هم اگر نظر کارشناسی خوبی داده شود، تصمیم مناسبی گرفته میشود، ولی بهدنبال گزارش کارشناسی غلط و ناقص، تصمیمات هم غلط خواهد شد. رئیسجمهوری چند روز پیش حرف خوبی زدند و گفتند که ما باید تفکر خود را درست کنیم. معتقدم که تفکر غلط، کارشناسی غلط به دنبال دارد و نتیجهاش وضعیت اقتصاد و فرهنگ امروز ما میشود. حتماً راهحلهایی بهتر از فیلترینگ وجود داشته و دارد و باید به دنبال آن رفت.
فیلترینگ در همه جای دنیا حتی در اروپا و امریکا هم وجود دارد و کسی نمیتواند بگوید باید کلاً نرمافزارهای فیلترینگ برچیده شود. این نرمافزارها بهدلیل موارد و مباحث امنیتی، در جهان طراحی شدهاند و بهعنوان مثال اگر در سایتی، ساخت بمب دستساز آموزش داده شود، بلافاصله محتوای آن فیلتر میشود نه این که کل سایت را مسدود کنند. ما نمیگوییم که فیلترینگ نباید باشد، بلکه معتقدیم این موضوع باید بهصورت قانونمند اجرا شود، نه اینکه دسترسی مردم به همهچیز حتی محتواهای مرتبط با علم و فناوری محدود باشد.
فیلترینگ ضروری است، ولی مصادیق فیلتر کردن مهم است و این مصادیق، باید کاملاً مشخص شوند. کسی نمیگوید فیلتر به کل باید برچیده شود، چراکه به هرحال تأمین امنیت و فرهنگ کشور در فضای مجازی مهم است، ولی معتقدم در تعیین مصادیقی که باید فیلتر شوند، موفق نبودهایم. در زمان ما هم فیلترینگ هرچند ضعیف، ولی وجود داشت. ما بهدلیل بحثهای امنیتی، نرمافزار فیلترینگ را وارد کردیم، ولی در همان زمان هم اعتقاد داشتیم که باید از آن درست استفاده شود.
میتوان گفت فیلترینگ کنونی، ضد امنیت کشور است و ازسوی دیگر تاکنون برای تأمین اهداف درنظر گرفتهشده نیز هیچ کارآییای نداشته است. با اینکه من دوستان را در شورایعالی فضای مجازی میشناسم و معتقدم که انسانهای باصداقتی هستند ولی معتقدم که این نگاه، پاسخگوی دغدغههای امنیتی مطرح در این حوزه نیست. وقتی استفاده از فیلترشکن، عمومیمیشود بدان معناست که فیلترینگ بیاثر شده است. اگر به عنوان مثال ۱۰درصد جامعه از فیلترشکن استفاده میکردند، میتوانستیم بگوییم فیلترینگ تأثیر داشته است، ولی وقتی بالای ۸۵درصد مردم درحال استفاده از ویپیان هستند و کمتر کسی را میتوان یافت که از آن استفاده نکند، عملاً فیلترینگ بیمعناست. از سوی دیگر با وجود فیلترشکن، دسترسی کاربران به موارد خلاف بسیار آسانتر میشود و هزینه خانوارها نیز بیدلیل بالا میرود.
من استدلال مثبتی برای ادامه فیلترینگ کنونی نمیبینم، چراکه سراسر آن ضرر برای مملکت، ایجاد هزینه برای کاربران و افزایش نارضایتی مردم است.
شما بگویید. میتوانند رقابت کنند؟ برخی میخواهند با تفکرات ۱۰۰سال پیش، در عصر دیجیتال مدیریت کنند که چنین چیزی امکانپذیر نیست و کاری از پیش نمیرود. مثلاً برخی معتقد بودند با فیلتر پلتفرمهای خارجی، میتوان شبکههای اجتماعی داخلی را قوی کرد، اما نهتنها این شبکهها قدرت نگرفتند، بلکه موفق به جایگزینی هم نشدند و امروزه کاربران با وجود سختی و هزینه استفاده از فیلترشکنها، همچنان در پلتفرمهای خارجی حضور دارند.
معتقدم که حتماً باید شبکههای اجتماعی داخلی را تشویق کرد، ولی راهش این نیست که جلوی بقیه را بگیریم، هرچند در این زمینه هم موفقیتی حاصل نشد و میزان استقبال مردم از این شبکههای اجتماعی را میتوان از حجم بازار فیلترشکنها دریافت. این موضوع مشابه صنعت خودروسازی ماست. درحالی که اجازه واردات خودرو را ندادند آیا صنعت خودروسازی ما رشد کرد؟ با روندی که در پیش گرفتهاند، هم انحصار ایجاد شده و هم خودروسازها زیان میدهند چراکه با قواعد شناختهشده مدیریت، جلو نمیروند.
هرچه سختگیریها بیشتر باشد، کشور ضرر بیشتری میبیند. ما باید برای تقویت تولیدمحتوا کار کنیم تا مردم بیشتر به سمت اطلاعات داخلی مرتبط با فرهنگ خودمان بیایند. این درحالی است که ما اکنون در محتوا سرمایهگذاری خاصی انجام نمیدهیم و فقط میخواهیم مردم را مجبور کنیم به سمت شبکههای اجتماعی داخلی بیایند، درست مانند کاری که صدا و سیما انجام میدهد.
معتقدم دولت میتواند در این بخش سرمایهگذاری کند و از سوی دیگر راه را برای مردم و بخش خصوصی هم باز کند تا به تولید محتوا بپردازند.راههای مختلفی برای تشویق مردم به تولید محتوا وجود دارد. در دوران حضورم در وزارت ارتباطات، تلاش کردم تا با سرمایه عظیمیاز بخش خصوصی و سرمایهگذاری خارجی در بخش ارتباطات، یک حرکت اساسی ایجاد شود. در آن زمان هم اگر میخواستیم متکی به بودجه دولتی و توانمندی دستگاههای دولتی باشیم که اصلاً نمیتوانستیم حرکت کنیم.
باید راه را برای مردم باز کنیم و کار ما بیشتر نظارت باشد. مطمئناً بخش خصوصی هم از یک فضای بدون سختگیری و فیلترینگ و البته قانونمند، استقبال میکند و شاهد افزایش تولید محتوای فاخر خواهیم بود.
۲۷۳۰۲