طرفداری | انگلستان با بسیاری از جوانان تازهوارد، پتانسیل این تیم را بعد از پیروزی ۵-۰ در بلگراد در مقابل صربستان تحت رهبری توماس توخل به نمایش گذاشت. آنها بهخوبی روشن ساختند که رقابت برای حضور در تیم منتخب مربی آلمانی در بسیاری از خطوط، بهویژه در خط میانی و حمله تیم ملی، سخت و دشوار است.
توماس توخل در این بازی چندین ستاره تیمش را به دلیل مصدومیت در اختیار نداشت؛ از جمله جود بلینگام، بوکایو ساکا، کول پالمر و فیل فودن. هر یک از این اسامی نشان از استعداد و قریحه بالایی دارند.
سرمربی انگلیس در صورت صعود به جام جهانی، که با پنج برد به نظر میرسد قطعی خواهد بود، برای انتخاب نهایی لیست تیم باید تصمیمات بزرگی بگیرد.
اندرسون از ناتینگهام فارست نمایش عالی در بازی اول ملی خود داشت و باز هم در بلگراد نشان داد میتواند مقابل حریفان جدیتر عملکرد خوبی داشته باشد. هجومی بازی کرد و نقشآفرینی گل زیبای دوم داشت.
مورگان راجرز از ویلا با درک عالی با مادوئکه از آرسنال و پاس ظریفش به او برای گل، نشانی از نبوغ او بود. گوردون از نیوکاسل و ازه از آرسنال هم قابلقبول بودند، شاید فقط رشفورد بر سیم باریکی راه میرود و شاید در امتحان نهایی رفوزه شود!

وجود این همه استعداد، نعمتی بزرگ برای توخل و انگلستان است. خود راجرز در این رابطه میگوید:
واقعاً وقتی به بازیکنان بزرگی که غایب بودند فکر میکنید، کیفیتی که یکایک آنها دارند و کارهایی که در بزرگترین صحنهها انجام دادهاند، بسیار ترسناک است. این بازی فرصتهایی هم برای بازیکنان دیگر بود تا خودی نشان دهند و وقتی مصدومان بازگردند، رقابت اصلی برای قرار گرفتن در ترکیب آغاز میشود.
توخل بعد از این بازی طی صحبتهای خود با نوستالژی شنیدنی به گذشته و حضور در جام جهانی نگاه میکند.
این تحقق رؤیای حضور در جام جهانی، آرزویی است که توخل در ۱۷ سالگی داشته است؛ همیشه درخشش در جام جهانی «جادویی» را در سر داشته؛ رؤیایی که از نوجوانی همراهش بوده است.
سرمربی تیم ملی انگلیس حالا سهشیرها را تا یک قدمی صعود به جام جهانی در آمریکا رسانده و حتی به فتح جام هم فکر میکند. این موفقیت برای او خاطرات کودکی را زنده کرده؛ دورانی که در حیاط خانه فوتبال بازی میکرد و همزمان بازیهای انگلیس در جام جهانی ایتالیا ۹۰ را تماشا میکرد؛ جاییکه کشورش در پایان جام را در مقابل آرژانتین و مارادونا فتح کرد.
توخل به یاد میآورد که چطور با یقه بالا زده، خودش را شبیه ستاره انگلیس، کریس وادل، میکرد و وقتی پل گسکوئین را به یاد میآورد، به درد و غم ضربه پنالتی معروف انگلیس در نیمهنهایی مقابل آلمان فکر میکند.
توخل درباره جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا میگوید:
مثل دیوانهها بازیها را نگاه میکردم. در حیاط خانه با یقه بالا شبیه کریس وادل بازی میکردم، و شبیه پل گاسکوین هیجانزده و پرشور بودم، حقیقتش این است خودم را جای تمام ستارههای آن تیم میگذاشتم.
توخل در حالیکه کتاب پل دیویس درباره کارزار انگلیس در جام جهانی ۹۰ ایتالیا بهنام 'همه چیز به پایان رسید All Played Out' را در دست دارد، بیاختیار بحث با خبرنگاران را به این خاطرات کشاند. چند خبرنگار هم کتابهای خوبی درباره فوتبال انگلیس به او معرفی کرده بودند و توخل میگوید همیشه بعد از هر تورنمنت بزرگ، آلبومهای یادگاری جمع میکرده است.
وقتی از او پرسیدند بهترین جام جهانی از نظرش کدام بود، سریعاً جواب میدهد: ۱۹۹۰.
آن موقع ۱۷ سالم بود، فکر میکنم اولین جام جهانی من بود. آن زمان نه اینترنتی بود و نه رسانههای متعدد، فقط همین کتابها بود که همیشه از یورو یا جام جهانی میگرفتیم. این کتابها بهعنوان هدیه تولد یا کریسمس به من داده میشد؛ همهی عکسهای بازیها را جمع میکردیم و چهار سال با اینها زندگی میکردم. اسم همه بازیکنان را میدانستم، کفشهایشان و استایلشان را نگاه میکردم؛ همهچیز برایم جادویی بود.
اگر این را درباره من بدانید، بهتر متوجه میشوید صعود به جام جهانی و حضور با انگلیس در آن، برای من چقدر ارزشمند و رؤیایی خواهد بود؛ واقعاً لحظهای فوقالعاده در مسیر زندگی من است.
توخل با خنده تعریف میکند که وقتی به او گفتند کتاب 'All Played Out' تصویر چندان خوبی از خبرنگاران آن دوره ارائه نمیدهد، جا خورد. این کتاب روایتی است از تلاش سر بابی رابسون فقید برای رساندن انگلیس به نیمهنهایی.
انتخاب عنوان میتواند اشارهای تلخ به پایان رویاها و تلاشهای انگلیس در آن جام داشته باشد، اما همه امیدها دود شد و به هوا رفت و چیزی جز خاطره باقی نماند.
- بیشتر بخوانید: مربیان، همیشه در خط مقدم آتش
انگلیس تورنمنت ۹۰ را ضعیف شروع کرد اما بهتر و بهتر شدند و بهترین عملکرد جام جهانی این کشور بعد از سال ۱۹۶۶ بود. آن دوران نقطه عطفی برای فوتبال انگلیس بهشمار میرود؛ پس از دورانی که مشکلات هواداری و خشونت روی سکوها به اوج رسیده بود، اما مردم در سراسر کشور دوباره عاشق فوتبال و تیم ملیشان شدند.
لینکر، گاسکوین، دیوید پلات، وادل و پیرس به دلایل متفاوت معروفیت روزافزونی به هم زدند؛ جاییکه تا یک قدمی حضور در فینال پیش رفتند تا شاید شانس دوبارهای برای انتقام از آرژانتین مارادونا داشته باشند.
در هفتهی گذشته برد انگلیس در صربستان بسیار به چشم آمد و برای نخستینبار انگلستان تحت هدایت توخل خودی نشان داد. اینبار از برتری و پیروزیهای بیرنگ و روح و ضعیف قبلی مقابل تیمهایی مثل آندورا کاملاً متفاوت بود؛ نتایجی که باعث ایجاد تردید درباره تواناییهای توخل شده بود.

او میگوید همچنان در حال یاد گرفتن است. اگرچه اولین اردویش امیدوارکننده بود، اما دومین دور کار او در ژوئن مشکلات بسیاری داشت و نگرانیهای زیادی ایجاد کرد.
با این حال، او معتقد است که اردو و مسابقات اخیر واقعاً عالی بوده و این موفقیت در مقابل صربستان، حاصل همین رشد و یادگیری جمعی بوده است.
سعی کردیم همه چیز را برای بازیکنان شفاف کنیم و با ذهنیت جدید وارد میدان شویم. یکی از درسها این بود که بازیکنان به شفافیت نیاز دارند؛ باید دقیقاً بدانند قصد چه نوع بازی را در سر داریم، ساختار تیم چیست و رقابت چه معنایی دارد. چون هر بازیکن از باشگاهی متفاوت با سبکی کاملاً متفاوت میآید. از همانجا به مرور، شدت تمرینها و دقت بالا رفت و خوشحالم که همهچیز کنار هم قرار گرفت و تیم به خواستههای من پاسخ داد.
شاید توخل هنوز دوران خوبی را پشت سر میگذارد، با صعود انگلیس به جام جهانی، زمانیکه او باید حتی برای انتخاب جود بلینگهام دو بار فکر کند، دردسر اصلی آغاز خواهد شد! تصمیمات دشواری پیش روی اوست.