سقوطی که صدایی نداشت؛ شبی که گلادیاتورها نفس نکشیدند

سقوطی که صدایی نداشت؛ شبی که گلادیاتورها نفس نکشیدند
هالند دروازه ایتالیا را باز کرد؛ چیزی شبیه شکستن سنگ میان دره بود. نروژ در خاک ایتالیا از این تیم پیش افتاد و در ادامه هم دو گل دیگر زد تا شاگردان گتوزو را در خانه با چهار گل تحقیر کند.

عصر ایران ؛ علی خیرآبادی - یک‌شنبه گذشته در چهارپوب مقدماتی جام جهانی ایتالیا و نروژ به مصاف هم رفتند. در دقیقه هفتاد و هشت، ورزشگاه سن سیرو دیگر نفس نمی کشید. توپ از میانه میدان چرخید، روی چمن خیس پرید و در یک لحظه مثل تیری که از تاری سرخ بیرون می جهد، جلوی پای ارلینگ هالند افتاد. هالند دروازه ایتالیا را باز کرد؛ چیزی شبیه شکستن سنگ میان دره بود. نروژ در خاک ایتالیا از این تیم پیش افتاد و در ادامه هم دو گل دیگر زد تا شاگردان گتوزو را در خانه با چهار گل تحقیر کند.

سکوها ساکت شدند. هیچ کس حتی به داور نگاه نکرد. نگاه ها روی گتوزو جمع شد. جنارو گتوزو موفق نشد تا ایتالیا را مستقیم به جام جهانی ببرد و حالا باید تیم خود را برای پلی‌آف آماده کند. چه کسی باور می‌کند اما انگار ممکن است که 4 دوره جام جهانی در جام جهانی 48 تیمی هم غیبت داشته باشد... .

بگذارید به جریان بازی برگردیم... در دقیقه هفتاد و هشت، وقتی هالند دروازه را باز کرد، هیچ کس در سکوها چیزی نگفت. سکوتی از جنس شرم آمد. سکوتی که در رم نادر است. توپ در گوشه دروازه جا گرفت و تماشاگران تنها چشم‌هایشان را به هم دوختند. انگار هر کدام می‌خواست از دیگری بفهمد واقعا این اتفاق افتاده یا فقط تصویری گذرا از یک کابوس است.

بازیکنان ایتالیا آرام به عقب برگشتند. نگاهشان نه خشم داشت نه اعتراض. تنها یک خستگی عمیق در آن‌ها بود، خستگی کسی که تا همین چند دقیقه پیش باور داشت شاید بتواند جریان بازی را عوض کند. اما نروژ دوباره آمد، و دوباره ضربه زد، و وقتی گل چهارم آمد، حتی دروازه بان هم دست‌هایش را کامل بالا نبرد. فقط لحظه‌ای ایستاد و به توپ نگاه کرد که در آرامش بی رحم خودش به تور چسبیده بود.

در کنار خط، گتوزو همان طور که ایستاده بود، کمی شانه‌هایش افتاد. نه آهی، نه حرکت عصبی، نه فریاد. تنها یک مکث طولانی. مردی که در زمین جنگجو بود، حالا در برابر چیزی ایستاده بود که نه می‌شد به آن لگد زد و نه می‌شد با فریاد از آن عبور کرد. باخت در برابر نروژ در خاک ایتالیا چیزی بود که از جنس دردهای ساده انسانی نبود. بیشتر شبیه زخمی بود که کمی دیر حس می‌شود و وقتی حس شد، دیگر نمی‌شود کاری کرد.

وقتی سوت پایان زده شد، بازیکنان با گام‌هایی کند به سمت تونل رفتند و گتوزو آخرین نفر بود که حرکت کرد. حالا همه منتظرند ببینند جنارو می‌تواند تیمش را برای پلی‌آف آماده کند و دوباره این گلادیاتورها را به میدان نبرد برگرداند یا نه. هنوز نمی‌شود با قطعیت درباره آینده حکم داد، اما یک چیز روشن است: ایتالیا در این لحظه هیچ شباهتی به یک تیم مدعی ندارد؛ حتی اگر در پلی‌آف پیروز شود و بلیط آمریکا را بگیرد.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر

پیشنهادی باخبر