حمله اسرائیل به دوحه نشان داد که دیگر کسی در جهان جلودار بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل نیست. او همه حالا بیش از ۶۰ هزار نفر را در غزه طی دو سال کشته است که ۳۵ هزار نفر از آنها کودک بودهاند و با حمله به ایران دست به ترور مقامات ایرانی زده است و پس از همه اینها، به قطر یکی از جدیترین متحدان ایالاتمتحده حمله کرده تا رهبران حماس را در جلسهای که با هدف تصمیمیگیری در مورد پیشنهاد آمریکا در مورد آتشبس در غزه تشکیل شده بود، بکشد.
چک سفید امضا برای نتانیاهو
کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس که طی دههها تلاش داشتند تا روابط خود را با ایالاتمتحده بیش از پیش گسترش داده و متحدی وفادار و قابلاعتماد برای غرب باشند، حالا در شوک فرو رفتهاند. چند سال قبل کشورهایی چون قطر و امارات و عربستان خود را آماده میکردند تا به توافق ابراهیم بپیوندند؛ اما حالا حمله به دوحه آنها را از هر زمان دیگری آسیبپذیرتر کرده است.
این اولینبار نیست که اسرائیل این فرصت را در اختیار خود میبیند که به همه قواعد و اصول بینالمللی و انسانی پشتپا بزند. طی دههها در برای تلآویو بر همین پاشنه چرخیده است. در حمله اخیر به دوحه پنج نفر از اعضای حماس و یک نفر قطری جان خود را از دست دادهاند. در کنار این قربانیان ترور و در شرایطی که نتانیاهو بار دیگر حماس را تهدید کرده است، اوضاع دیپلماسی از همیشه بدتر است. قطریها که گوی سبقت را از دیگر کشورهای خاورمیانه در موضوع میانجیگری ربوده بودند، حالا اعتماد خود را از دست داده و ایالات متحده حتی اگر اعلام کند که از حمله خبر نداشته است؛ با اعتبارش بازی کرده است.
بنیامین نتانیاهو مدتهاست که کارزاری برای مقابله با مشروعیت قطر راه انداخته است. او که تحمل حضور رهبران حماس در دوحه را ندارد، بارها مدعی شده قطر در دانشگاههای آمریکایی از پروژه یهودیستیزی حمایت میکند. از سوی دیگر اسرائیل به این باور پروبال داده است که قطر با استفاده از بازوهای خود در واشنگتن، اسرائیل را تحتفشار قرار میدهد و پشت تمام اعتراضات در نسلکشی در غزه قرار گرفته است.
روزنامه اسرائیلی معاریو در گزارشی نوشته است که رئیس موساد پیش از حمله به قطر هشدار داده ضرر چنین حملهای بیش از سود آن است. او اعتقاد داشته که این حمله میتواند شانس دستیابی به توافقی با هدف آزادی گروگانها را منتفی کند. با همه اینها وقتی تلآویو چند نقطه از دوحه پایتخت قطر را بمباران کرد، همزمان مذاکرات آتشبس و اعتبار ایالات متحده را به محاق برد.
تلاشها بی اثر شدهاند
دالیا غانم در اندیشکده شورای خاورمیانه در امور جهانی مینویسد: «حمله اسرائیل به دوحه شوک عمیقی به روند جهانی دیپلماسی وارد کرده و آینده میانجیگری بینالمللی را بهشدت زیر سؤال برده است. با حمله به کشوری مستقل که به درخواست ایالات متحده میزبان مذاکرات بود، اقدام اسرائیل به چیزی فراتر از یک عملیات نظامی ساده تبدیل شده است؛ این اقدام حملهای مستقیم به اصل بنیادین بیطرفی است که زیربنای هر تلاش صلحآمیز برای حلوفصل مناقشات محسوب میشود.»
واقعیت این است که دیپلماسی در حال کاهش نقش خود در منازعات جهانی است. همین حالا در اوکراین هم اوضاع به همین منوال پیش میرود و جلسات متعدد و رفتوآمد دیپلماتها و ... هیچیک نمیتوانند مانع از بروز جنگ در اوکراین باشند. در غزه هم اوضاع به همین منوال است. تلاشهای صلحآمیز کشورهایی که خارج از گود نشستهاند، بیاثر شده و حالا با توجه به حمله اخیر نتانیاهو به قطر، حتی تبدیل به موضوعی تهدیدکننده شدهاند.
دوحه سالها تلاش میکرد منافع خود را با نزدیکی به غرب و به ویژه ایالات متحده گره بزند. قطر تا پیش از این آنقدر در اقداماتش موفق بود که با اعتمادبهنفسی کامل تلاش کرد تا به همراه مصر و آمریکا در جنگ غزه یک میانجی باقی بماند؛ اما حمله اسرائیل نشان داد که حتی اگر بیطرف و تنها یک میانجی باشید، ممکن است تحت حمله نظامی با رهبری نتانیاهو قرار بگیرید. امنیت برای منطقه خاورمیانه تا روزی که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل باشد، یک شوخی تلخ است.عمر رحمان از دیگر پژوهشگران میدل ایست کانسیل آف گلوبال افر معتقد است: اسرائیل در واقع یک دولت یاغی است که کاملا خارج از چارچوب قوانین و هنجارهای بینالمللی عمل میکند و مصونیت آشکار آن کل نظام بینالمللی را به خطر میاندازد. به اعتقاد او در سطح منطقهای، اسرائیل از جایگاه بازدارندگیجو به جایگاه سلطهجو تغییر مسیر داده و هر کس را، در هر کجا و هر زمان که بخواهد، با این تصور غلط که تحت چتر حمایتی ایالات متحده میتواند هژمون خاورمیانه شود، هدف قرار میدهد. این روند باعث افزایش نگرانی در سراسر منطقه شده است، چرا که اسرائیل تمام خطوط قرمز قابل تصور را درنوردیده و از ۷ اکتبر تاکنون به هفت کشور حمله کرده است؛ و حمله اخیر به کشوری که در حال میانجیگری توافق آتشبس بود، صرفاً جسورانهترین نمونه از این اقدامات است.
مشکل اصلی کشورهایی مانند قطر این است به خوبی درک کردهاند که واشنگتن، مانع اصلی برای پاسخگو کردن اسرائیل است. آنها که روابط خوبی با ایالات متحده دارند، بحرانی را تجربه میکنند که پیش از این هرگز با آن رو به رو نشده بودند.
سناریوهای پیش رو
آتشبسی که پیشنهاد آن به دست حماس رسیده بود، طرحی به سود اسرائیل به حساب میآمد. با این حال نتانیاهو نشان داد که در دورترین خیالات خود هم در مورد آتشبس جدی نیست. او در داخل سرزمینهای اشغالی از سوی خانوادههای گروگانها و منتقدانش برای حفظ جان آنها تحت فشار است. اما حمله به قطر باعث شد تا بسیاری هشدار بدهند که نتانیاهو در حال بازی با جان گروگانهاست و برای او عملا دیگر اهمیتی ندارد که سرنوشت یهودیان چه میشود.
در چنین وضعیتی پیشبینی قدمهای بعدی قطر و اسرائیل دشوار است. نتانیاهو هیچگونه اطمینانی در مورد اینکه حمله به دوحه تنها یکبار و در شرایط خاص صورت گرفته است نداشته. وکماکان به تهدیدهایش ادامه میدهد. مساله بعد این است که پروسه آتشبس که به هرحال حتی ایالات متحده هم نگران آن است، با حمله به قطر به صورتی آشکار تحت تاثیر قرار گرفته است. در سناریوهای پیش رو، قطر ممکن است بخواهد تا میز را ترک کند و در عینحال کماکان مقامات حماس را در داخل خاک خود نگه دارد. این سناریو تقریبا برای همه، به جز نتانیاهو مضر است. جنگ در غزه نمیتواند تا ابد ادامه داشته باشد و شکست میانجیگری و مذاکرات آتشبس خاورمیانه و حتی واشنگتن را در دور دست با مشکل مواجه خواهد کرد.
سناریوی دیگر این است که قطریها به نشانه قهر به صورت موقت دست از میانجیگری بکشند. آنها که معتقدند آتشبس با توجه به شرایط فعلی به شدت دور از دسترس شده است، ممکن است بخواهند به دنبال دریافت تضمینهای امنیتی از ایالات متحده برای بازگشت به نقش قبلی خود باشند و در مقابل از رهبران حماس بخواهند تا دوحه را ترک کنند. این سناریو هر چند ظاهرا منطقی به نظر میرسد، اما با توجه به چک سفید امضایی که نتانیاهو برای اعمال هر گونه عمل جنونآمیز در دست دارد، نمیتواند به دوحه و حتی دیگر کشورهای عربی اطمینان دهد که بار دیگر با حمله اسرائیل مواجه نخواهند شد.
۳۱۲/۴۲