کارشناس رسانه و مسائل بین الملل در برنامه امواج شبهه بیان کرد: هدف اتاق فکر رسانه معاند، تردید انگاری عامدانه در قالب نفوذ و نفاق است.

برنامه امواج شبهه در گفت‌و‌گو با دکتر محمد قادری (کارشناس رسانه و مسائل بین الملل) و دکتر علیرضا داودی (کارشناس و تحلیل گر ارشد رسانه) به بررسی موضوع «رسانه بیگانه چگونه شرایط تسکین یافته روحی در مخاطب را تبدیل به شرایط بحرانی می‌کند» پرداخت. 

یکی از کارکرد‌های رسانه، به لحاظ ماهیت ابزاری در پرداختن، شکل دادن محتوا حفظ تعادل و یا در حالت آفندی بهم ریختن تعادل در مخاطب است. معمولا اگر فرض بر این باشد که بی بی سی انگلیسی به زبان فارسی برنامه تولید می‌کند، یعنی سعی می‌کند مخاطب خاص و عام خود را نسبت به فضای انگلیسی در تعادل قرار دهد. اما درباره آنچکه انگلیس نمی‌خواهد، آن را در فضای منفی و غیرتعادل قرار می‌دهد. 

این امر چگونه اتفاق می‌افتد؟ فارغ از عباراتی که تاکنون درباره عملیات روانی و تکنیک‌های رسانه‌ای، جنگ شناختی و تکنیک‌های شناختی به کار برده‌ایم، وقتی مخاطب محتوایی را می‌خواند، می‌شنود و یا می‌بیند، در معرض آثار آن واژگان قرار می‌گیرد. این تصویر ممکن است با تصویر پیشین مخاطب تشدید شود و یا گاهی آن پیام برای اولین بار به مخاطب رسیده باشد و آغاز یک فرآیند باشد. 

محمدرضا اشراقی – کارشناس مجری پرسید: چرا رسانه‌های بیگانه تلاش کنند وقتی نمی‌توانند هیچ تاثیری بر مخاطب بگذارند، عملا به سراغ خارج کردن تعادل مخاطب نسبت به تمام چیز‌هایی که می‌خواهند یا نمی‌خواهند، می‌روند؟

قادری کارشناس رسانه و مسائل بین الملل در این رابطه گفت: این موضوع یکی از مهمترین کارویژه‌های ابزار رسانه محسوب می‌شود. رسانه در اختیار هر تفکر و یا جریانی قرار بگیرد، طبیعتا تلاش می‌کند تا از این ابزار استفاده کند. مگر اینکه رسانه‌ای باشد که چارچوب‌های اخلاقی داشته باشد و خود را در وادی مسخ افکار عمومی قرار ندهد. بنابراین؛ اگر رسانه‌ای بدون در نظر گرفتن چارچوب‌های اخلاقی را در نظر بگیریم، از این ابزار استفاده خواهد کرد. 

وی با اشاره به اینکه سلسله فرآیند‌هایی طی می‌شود تا مخاطب ذهن خود را در اختیار یک رسانه قرار دهد، گفت: معمولا با مرور تحولات سیاسی و اجتماعی مشاهده می‌کنیم عموما اتفاقی که در بستر حقیقی کف جامعه رقم می‌خورد، افکار عمومی گزاره‌های متعددی را به عنوان پیش فرض در نظر می‌گیرد و سپس خروجی آن حرکت، کنش یا واکنشی است که در کف جامعه می‌توان مشاهده کرد. این فرآیند از نقطه‌ای شروع می‌شود و به نقطه نهایی که واکنش فیزیکی و میدانی است، منجر می‌شود و این همان فرآیند مورد بحث است. 

هدف اول جبهه معاند، جمهوری اسلامی ایران است

قادری افزود: مسیر گفتمان جمهوری اسلامی روز به روز در حال پیشرفت است. بنابراین؛ طبیعی ست که هدف اول جبهه معاند جمهوری اسلامی ایران، گرفتن و ممانعت ایجاد کردن در مقابل این ضریب نفوذ است. به همین منظور در ابتدا جریان‌های فکری و اجتماعی را دچار خدشه و وارونگی ذهنی می‌کنند تا مخاطب بر اساسا مولفه‌های آن گفتمان دیگر از خود کنشی نشان ندهد. 

رسانه‌های بیگانه و ایجاد تردید در حامیان گفتمان جمهوری اسلامی

وی اضافه کرد: فاز دوم، ایجاد تردید در ذهن حامیان آن گفتمان است. رسانه معاند سعی می‌کند تا در لایه‌های مختلف در این ساختار تردید ایجاد کند. جریان ها، شخصیت‌ها و رسانه‌هایی که در بازه زمانی کاملا معتقد و با باور قلبی درباره گفتمان جمهوری اسلامی تولید محتوا می‌کردند، به مرور به دلیل ایجاد تردید در ذهن فلان شخصیت رسانه‌ای یا دانشگاهی از بخشی مولفه ها، اصول و ارکان آن گفتمان عقب نشینی می‌کند. این تردید‌ها همان نکاتی است که در یک بستر زمانی مدت دار، مدام مطرح می‌شود. این ارکان طوری به چالش کشیده می‌شود که صاحبان و مروجان آن گفتمان نیز نسبت به تحقق آن فکر با حقیقت میدانی دچار اختلال می‌شوند. 

تردید انگاری عامدانه در قالب نفوذ و نفاق

این کارشناس همچنین گفت: هدف اتاق فکر رسانه معاند، تردید انگاری عامدانه در قالب نفوذ و نفاق است. در چنین شرایطی مخاطبان حامی گفتمان دیگر با قدرت قبلی از باور و اعتقاد خود صحبتی نمی‌کنند و معمولا در این خصوص به جعل واژه می‌پردازند. به طور مثال در علم سیاست یا روابط بین الملل این گزاره بسیار شنیده می‌شود: "انقلاب‌ها فرزندان خود را می‌بلعند" و با وارونه‌نمایی از زاویه دیگری به موضوع می‌پردازند. 

قادری بیان کرد: هدف نظام سلطه این است که گفتمان انقلاب اسلامی، به عنوان یک الگو و شاخص در برابر نظام سلطه و تفکر لیبرال دموکراسی ذهنی ساختار و پرداخته نداشته باشد و به نقطه‌ای نرسد که بتواند در مقابل این تفکر ایستادگی کند و در مقابل آن محاجه و تقابل به مثل کند.

تلاش رسانه معاند برای ترسیم آینده‌ای تاریک و مبهم برای یک جوان ایرانی 

محمدرضا اشراقی – کارشناس مجری پرسید: آنها اساس مخاطب را از تعادل خارج می‌کنند و حتی با توجه به فنونی که به کار می‌برند، نتیجه مجهول و مبهمی نیز از قبل در ذهن مخاطب می‌کارند که در آینده با این مخاطب از تعادل خارج شده، چکار کنند؟ مخاطب از تعادل خارج شده دیگر فکر نمی‌کند و توان برگشتن به تعادل پیدا نمی‌کند و یا اگر بخواهد به تعادل برگردد، این سوال پیش می‌آید که آیا راهکاری پیدا می‌کند؟ 

وی در اینباره گفت: تکلیف جامعه هدفی که درگیر این عدم تعادل و اختلال ذهنی شده، با خود مشخص نیست. در اینصورت نمی‌داند چگونه آینده‌ی پیش روی خود را برنامه ریزی کند. در چنین شرایطی ذهن او دائما درگیر موضوعاتی می‌شود که انگیزه و اراده بهتر شدن را از او می‌گیرد و این یک وجه قابل توجه‌ای از هدف گذاری رسانه‌های معاند است. یکی از مهم‌ترین موضوعات و سوژه‌هایی که مدام در برنامه سازی‌های شبکه‌های معاند دیده می‌شود این است که دائما می‌خواهد این موضوع را القاء کند که ایرانی‌ها بدبخت هستند و در یک جامعه سیاه و بدون آینده زندگی می‌کنند. با این روش دیگر فکر یک نوجوان و یا جوان ایرانی به سمت ساخت آینده خود در کشور نمی‌رود و حتی در مقاطعی مسئله خروج نخبگان از کشور افزایش پیدا می‌کند و فرد به نقطه‌ای می‌رسد که دچار عدم تعادل ذهنی می‌شود و در زیست معمول و روزانه خود دچار اختلال می‌شود. این عدم تعادل ذهنی منجر می‌شود تمام زیرساخت‌های منتج به یک حرکت و جهش در ساختار یک جامعه خورده شود و این همان هدفی است که آنها به دنبال آن هستند و به جای رویارویی میدانی و حمله نظامی در پشت جبهه‌ی داخل کشور تمام ظرفیت‌ها را می‌سوزاند، تا بدین روش افسار به دست به مدیریت رفتار بپردازد. 

آمریکا قبول دارد، ایران کشور ضعیفی نیست

قادری اضافه کرد: گرچه جریان جنگ طلب در رژیم صهیونیستی و ایالات متحده دائما تلاش می‌کند که گزاره‌ی ایران ضعیف شده را در ذهن مقامات بلندمرتبه کشور‌های غربی از جمله آمریکا جا بیاندازند، اما همین ترامپی که خوب می‌دانیم تحت تاثیر کدام جریان هاست و چگونه به موضوع فکر می‌کند، ایران را یک کشور ضعیف نمی‌داند. 

وی خاطرنشان شد: جریانی که در بستر نرم به مدیریت افکار می‌پردازد، در حال برنامه ریزی است و روند خود را اجرا می‌کند تا بتواند جایی جامعه را به شکلی در مقابل حاکمیت قرار بدهد که به خواسته‌های آنها تن بدهد. خواسته‌هایی که از سر استقلال و آزادی خواهی و پیشرفت نیست. بلکه زانو زدن مقابل آمریکا برای برداشتن تحریم‌ها و داشتن یک زندگی حداقلی است. تا در نهایت یک دو قطبی مردم-حاکمیت صورت بگیرد و مردم دیگر به هیچ کدام از توانمندی‌های خود هیچ باوری نداشته باشند. 

قیچی کردن سیم اتصال فکر جامعه ایرانی با جریان حاکمیت 

قادری افزود: رسانه معاند به قدری سیم اتصال ذهن و فکر جامعه ایرانی را نسبت به جریان حاکم در کشور از هم منفک می‌کند که اگر راجع به پیشرفت‌های ایران صحبتی شود، برای بخشی از جامعه باورپذیر نخواهد بود و این اتفاقی است که رسانه معاند بسیار هدفمند و هوشمند همواره سعی دارند تا آن را رقم بزنند. 

وی تاکید کرد: کارکرد رسانه تولید و انتقال پیام است. بنابراین؛ باید محتوا به شکلی تولید شود که از سوی مخاطب مقبول باشد. یک محتوای رقابتی که فهم و شعور مخاطب را به مسخره و مضحکه نگیرد و با این روش می‌توان دست مخاطب را در دست تولید کننده محتوا و اصحاب رسانه گذاشت و اکنون فضایی را که با اشتباه خودمان در اختیار دشمن قرار داده‌ایم، از چنگ دشمن بیرون آوریم. 

دوران گذاری که از ماهیت آن صحبتی نمی‌شود!

 داودی کارشناس و تحلیل گر ارشد رسانه در ادامه این گفت‌و‌گو عنوان کرد: مخاطب نسبت به شرایط حوزه پیام با روایت‌های متنوعی که بیشتر ساخته و پرداخته رسانه‌ها است، مواجه می‌شود. مدت زمانی که مخاطب صرف می‌کند تا به پیام‌ها فکر کند و در ذهن خود دسته بندی و نتیجه گیری کند، مدت زمانی است که طول می‌کشد از حالت تعادل به حالت بی تعادلی برسد. رسانه‌های بیگانه هنگام انتشار پیام، هم تز و هم آنتی تز پیام را منتشر می‌کنند. به طور مثال در رابطه با مسئله‌ای تحت عنوان منشور مهسا، بی بی سی فارسی بسیار بر آن کار کرد، اما اینترنشنال به آن ساختار داد. منشور مهسا سه گام را طی کرد. اسن منشور اجلاس امنیتی مونیخ، اجلاس ژنو با افراد مختلف را به خود می‌بیند که در ژنو بسیار گسترده‌تر است و در مونیخ در سال ۱۴۰۲ کمی افت می‌کند. کل منشور مهسا به عبارتی تحت عنوان دوران گذار ختم می‌شود. اما هیچ کس از مختصات این دوران گذار صحبتی نمی‌کند. هر گاه شاهد این باشیم که رسانه‌های بیگانه حرف بزرگی را می‌زنند و اجازه نمی‌دهند که کسی راجع به آن تحقیقی کند، بدین معناست که می‌خواهند خط اشغال را به صورت موازی برای مخاطب یک مشغله مادام العمر کنند. 

مخاطب یک تاجر است

وی با بیان اینکه مخاطب یک تاجر است، گفت: مخاطب نه دلال و نه کاسب است بلکه مخاطب یک تاجر است. مال التجاره مخاطب، فرصتی است که در اختیار دارد و آن را در اختیار دیگران نیز قرار می‌دهد. اگر افرادی که تولید کننده و صاحب فن و صنعت هستند، مال التجاره مخاطب را که زمان باشد، بتوانند به درستی در اختیار بگیرند، تجارت میان مخاطب و صنعت اتفاق خواهد افتاد و این یک امر طبیعی است. بنابراین؛ اینجا نمی‌گوییم که مخاطب چه چیزی دارد یا ندارد. بلکه باید بگوییم که مخاطب چه چیزی را عرضه می‌کند. مخاطب زمان، درک و تمام توانایی خود را در حوزه رسانه عرضه می‌کند. حال باید ببینیم که آیا متاع مابه ازای وجود دارد یا نه؟ وقتی که ما در رسانه‌های خود در داخل کشور درک صحیحی از مال التجاره مخاطب وجود ندارد، طبیعتا رسانه‌های بیگانه از جمله بی بی سی و اینترنشنال آن را پر خواهند کرد. 

برای تبدیل عدم پایداری به پایداری و ایجاد اعتماد، انقلاب لازم است

وی افزود: آنجایی که مخاطب رسما نسبت به رسانه از تعادل خارج می‌شود، دقیقا جایی است که بحران اعتدال شکل گرفته و سرریز سود این بحران در اختیار رسانه بیگانه قرار می‌گیرد. از اینجا به بعد روایت اول باشیم یا آخر، دیگر در محاسبات مخاطب نخواهیم بود. البته که هیچ چیز مطلقی در دنیا وجود ندارد، اما پایداری و ثبات آن بسیار مهم است. این بی اعتمادی و کج تحملی یا عدم استفاده از فرمول مناسب، مخاطب را در حالت منفی قرار می‌دهد و او را در یک پایداری عدم اعتماد و اطمینان قرار می‌دهد. برای تبدیل عدم پایداری به پایداری و ایجاد اعتماد، انقلاب لازم است. اما نکته مهم در اینجاست که متاسفانه در حال حاضر رسانه‌های داخلی به لحاظ ذهنی، دانشی و روشی دارای این ظرفیت نیستند. به دلیل اینکه با مدل دهه ۶۰ و ۷۰ نمی‌توان مدیریت مخاطب دهه ۹۰ به بعد داشت و این امر مستلزم یک خِرد است. 

رسانه‌های امروزی فهمی از مخاطب امروز ندارند

 داودی اضافه کرد: متاسفانه رسانه‌های امروزی فهمی از مخاطب امروز ندارند. بسیاری از مردم دیگر مخاطب رسانه‌های بیگانه از جمله بی بی سی نیستند، اما رسانه داخلی را هم دیگر قبول ندارند. این مخاطبان معطل مانده‌اند که بالاخره اتفاقی صورت بگیرد، در غیر اینصورت امکان کوچ آنها بسیار خواهد بود. 

وی در پایان گفت: رسانه موفق، رسانه‌ای است که فهم صحیحی از جهان داشته باشد. به همین دلیل باید وسعت نگاه، دیدگاه، بینش، دانش و تجربیات یک رسانه و حتی افراد مربوط به رسانه به اندازه یک جهان بزرگ و با کیفیت باشد، اگر این اتفاق بیافتد، جوانان در رسانه مجددا گل خواهند کرد. 

گفتنی‌ست؛ برنامه «امواج‌شبهه» گفتگویی تخصصی پیرامون ماهیت‌شناسی و رفتارشناسی رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیک‌های رسانه‌ای است، روز‌های یکشنبه و سه‌شنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج اف‌ام ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز پخش می‌شود.

علاقه‌مندان می‌توانند نظرات خود را از طریق سامانه پیامکی ۳۰۰۰۰۱۰۳۵ و شماره ۰۹۰۳۹۱۳۴۷۴۴ در پیام‌رسان‌های مجازی به اشتراک بگذارند. این برنامه به سردبیری دکترعلیرضا داودی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی سیده فاطمه شعار، اجرا و کارشناسی محمدرضا اشراقی به روی آنتن می‌رود. همچنین در این برنامه پریسا نقی زاده مسئول دعوت از مهمانان، سیده‌ایمان مسئله‌گو خبرنگار و مائده‌حیدری به‌عنوان آیتم ساز برنامه امواج شبهه فعالیت می‌کنند.

پیشنهادی باخبر