آقای رئیس جمهور «از کجا پول بیاورم؟» را مشمول وفاق ملیتان کنید/ اگر متدین هستید، باید از آه ِسفرههای خالی بترسید
نشانهها را دریابید پیش از آن که دیر شود. تاریخ آلمان۱۹۲۰ و میانمار۲۰۲۱ آینهای میتواند باشد از انتخابهای امروز ما. باید در آن تأمل کرد و گزینهی درست را انتخاب. به یاد داشته باشید که بسیاری از شهروندان درمانده و عاصی، در نزدیکی شما و در سایه دستگاه عریض و طویل دولت زندگی میکنند. باشد که خود را از قهر تاریخ و نفرین سفرههای خالی برهانید.
صادق زنگنه در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: در جریان کودتای «کاپ» در آلمان۱۹۲۰، با اینکه دولت قانونی موقتاً از برلین گریخت، کودتا ظرف چند روز فروپاشید؛ چراکه اعتصاب عمومی و مهمتر از آن عدم همکاری کارمندان دولت باعث شد دستگاه اداری و اجرایی عملاً به کودتا خدمت ندهد. اما در نمونهای دیگر و نزدیک به ما وضعیت به شکل دیگری رقم خورد.
در کودتای۲۰۲۱ میانمار، که با محوریت کارکنان درمانی، معلمان و سایر کارمندان دولت شکل گرفت، در مقاطع مختلف به تعطیلی و اختلال گسترده در خدمات دولتی بهویژه سلامت، آموزش، بانکها و حملونقل، انجامید. در میانمار برخلاف آلمان مشارکت بسیار گستردهی کارمندان باعث فروپاشی حکومت شد.
با این مقدمه به رویکرد دولت نسبت به حقوقبگیران میپردازم. این یادداشت نه از سر دلسوزی برای کارمندان دولت، که تلنگری است به آینده سیاسی حکومت.
طبق آخرین آمار رسمی، تورم نقطهبهنقطه در آذر۱۴۰۴ به 52/6 درصد رسیده است. خط فقر در تهران طبق خوشبینانهترین برآوردها ۴۰میلیون تومان و بر اساس واقعیات سبد معیشت، از ۵۵ میلیون تومان عبور کرده است. در چنین آشفته کارزاری که قیمتها ساعتبهساعت روان و سفره مردم را میجوند، دولت در لایحه بودجه۱۴۰۵، افزایش حقوق کارکنان را تنها ۲۰درصد پیشنهاد داده است.
نام این معادله چیست؟ هر قدر خوشبین یا کندذهن باشیم نمیتوانیم آن را «افزایش حقوق» بنامیم؛ این تنها یک «سرقت رسمی ۳۰درصدی» از قدرت خرید حقوقبگیرانی است که زیر بار تورم کمرشان خُرد شده، اما هنوز حواس پنجگانهشان در درک آلام و مصائب دقیق است.
میگویید که «دولت فربه است» و بودجهی جاری سنگین. اما این کارمندان به زور سرنیزه وارد ساختمانهای دولتی نشدهاند. اینها جوانانی بودند که عمر، تخصص و انگیزه جوانیشان را پای پیشبرد اهداف دولتها گذاشتند. اگر دولت فربه است، تقصیر سیاستگذاران است، نه کارمندی که ۳۰سال برای شما خدمت کرده است.
نمیتوانید تاوان سوءمدیریت کلان را با گرسنگی دادن به نیروهای خودتان بگیرید. انرژیتان را صرف کوتاه کردن دست بودجهخوارهای بیثمر و نهادهای غیرپاسخگو کنید، نه فشار بر گلوی کسانی که چرخدندههای اجرایی کشورند. «از کجا پول بیاورم؟» را مشمول وفاق ملیتان کنید و به وفاقجویان نو رسیده نیز تقدیم کنید، نه فقط به کارکنان دولت!
از منظر شخصی نیز اگر به این موضوع نگاه کنیم، تناقضی آشکار میان گفتهها و عملکرد رئیس دولتی است که خود را حافظ نهجالبلاغه میداند و مرید مولا، ولی توصیه و تاکید ایشان به تأمین زندگی کارگزاران را نادیده میگیرد. این روش، نه عدالت است و نه سیاست؛ بلکه ظلمی است عیان. اگر متدین هستید، باید از آه ِ سفرههای خالی و خشم خدا ترسید و اگر سیاستمدار، از فوران خشم کارگزاران حقوقبگیر.
تصور کنید روزی این فنر فشرده در برود؛ نه در همه جای دولت که فقط معلمان یک هفته در کلاس حاضر نشوند. با کدام نیرو میشود اوضاع را سامان داد؟ اقتصاد نفتی دولت و تراکنش بازار بر پایهی دلار جریان دارد، اما مزد کارکنان دستگاه اداری به ریالی پرداخت میشود که چون برف است و آفتاب تموز. اینکه قیمت کالاها لحظهای تغییر کند اما ترمیم حقوق کارکنان سالی یکبار و آنهم با ضریبی کمتر از نصف تورم واقعی، مصداق روشن دزدی از جیب مردم است در یک بوروکراسی استثمارگر. چرا که کسری بودجه و ناکارآمدی ساختار اقتصادی از جیب معلم، پرستار و کارمند جبران میشود.
زنهار که نجابت ایشان تعبیر بر ترس یا حماقت شود. اینکه درآمد کشور دلاری باشد و پرداخت به ریال، مردم را بین دو انتخاب ذهنی مخیر میکند: یا حاکمان ما را نادان فرض کردهاند، یا خودشان ظالمانی هستند آگاه. بههرروی، اگر عزمی باشد میتوان به این چرخه باطل و روش ناعادلانهی دیرینه پایان داد. وقتی تمام هزینههای زندگی مردم لحظهای و با نرخ دلار حساب میشود، چرا مزدشان برمبنای ارز معتبر یا لااقل معادل تورم واقعی پرداخت نشود؟ چرا ترمیم معاش حقوقبگیران تنها سالی یک بار انجام میشود؟
احتمالاً اقتصاددانان با یک نگاه عاقل اندر سفیه به این سوال پاسخ دهند. غافل از آنکه که جامعه آن را نگاه ارباب در رعیت میبیند و برای روز حسابرسی انتظار میکشد.سیلیها دیگر صورت را سرخ نمیکند. در میان مردم روزگاری است که اعتراف به فقر قبحش را از دست داده است.
نشانهها را دریابید پیش از آن که دیر شود. تاریخ آلمان۱۹۲۰ و میانمار۲۰۲۱ آینهای میتواند باشد از انتخابهای امروز ما. باید در آن تأمل کرد و گزینهی درست را انتخاب. به یاد داشته باشید که بسیاری از شهروندان درمانده و عاصی، در نزدیکی شما و در سایه دستگاه عریض و طویل دولت زندگی میکنند. باشد که خود را از قهر تاریخ و نفرین سفرههای خالی برهانید.


