پیشنهاد آخر هفته با سینمای ایران؛ ۵ فیلم در ۵ ژانر

فرارو- در روزهای تعطیل و در  میان گرمای خرداد، یکی از بهترین گزینه ها برای وقت‌گذرانی، تماشای فیلم است.

به گزارش فرارو، فیلم‌ها با ژانرهای  متفاوت این امکان را به شما می دهد که با توجه به سلیقه خود، فیلمی را برای تماشا انتخاب کنید و از دیدن آن لذت ببرید. در ادامه به معرفی چند فیلم در ژانرهای مختلف برای تماشا در آخر هفته می‌پردازیم.

فیلم سینمایی یک حبه قند (رضا میرکریمی)

«یک حبه قند» از آن دسته آثاری است که حال بیننده را خوب می‌کند. فیلمی که با زیبایی بصری و کاراکترها، مخاطب را به یاد خاطرات دوران کودکی و دورهمی های خانوادگی می‌اندازد. قصه از جایی آغاز می‌شود که تمام خانواده از راه‌های دور و نزدیک، برای مراسم ازدواج خواهر کوچک‌تر با پسرِ خارج رفته همسایه، در خانه پدری جمع شده‌اند. البته بزرگ خاندان که همان دایی است به این ازدواج راضی نیست و فرد دیگری را برای ازدواج با «پسند» در نظر گرفته است. در «یک حبه قند»، زندگی جریان دارد، شما عروسی و مراسم ازدواج را می‌بینید، در عین حال گریه و سوگواری برای مرگ دایی نیز شما را متاثر می‌کند. در این فیلم دیالوگ‌ها نقش اساسی در نشان دادن احساسات دارند، مانند زمانی که یکی از دامادها برای گریه کردن مادرزن روضه کربلا را می‌خواند. اگر برای فرار از فکر کردن به  دغدغه‌ها به دنبال فیلم هستید، «یک حبه قند» می‌تواند انتخاب درستی باشد.

فیلم سینمایی «بی همه چیز» (محسن قرایی)

این فیلم اقتباسی از نمایشنامه «ملاقات با بانوی سالخورده» نوشته «فردریش درینمات» است. داستان «بی همه چیز» درباره زنی به نام «خانم» است که بعد از سال‌ها دوری به روستا برمی گردد اما کسی از هدف و دلیل برگشت او خبر ندارد. اهالی روستا از بازگشت «خانم» خوشحال‌اند، زیرا  او زنی ثروتمند است که می تواند مشکلات روستا را سروسامان دهد. قصه از جایی آغاز می شود که او می‌پذیرد مشکلات روستائیان را حل کند اما انگیزه خصمانه‌اش در پشت پرده کمک‌ها، زندگی همه را به هم می‌ریزد. در«بی همه چیز»، هر چیزی در بهترین حالت خود قرار دارد، «هدیه تهرانی» و «پرویز پرستویی» یک بازی قوی از خود ارائه داده‌اند و نقطه قوت این فیلم محسوب می شوند.  فیلم به خوبی اهمیت هر شخصیت را به مخاطب نشان می دهد و حتی مکث و تعلیق در «بی همه چیز»  به بیننده اجازه می دهد تا افکار کاراکترها را کشف کند.

فیلم سینمایی «آتابای» (نیکی کریمی)

این فیلم داستان پیرمردی بداخلاق به نام کاظم است که بعد از چند سال تحمل مشکلات، خشم خود را بیرون می‌ریزد. خشمی که مانند شعله های آتش، همه را ‌سوزاند. «آتابای» روایت نفرت کاظم از زندگی است. او همه چیز را از دست داده و مرگ و زندگی برایش اهمیت ندارد. این فیلم به زبان ترکی ساخته شده که یک انتخاب درست و هوشمندانه برای نشان دادن واقعی بودن اتفاقات در دل یک جغرافیای خاص است. فیلم درباره انسان هایی است که هر کدام زخمی در درون خود دارند و تلاش می کنند آن را از همه پنهان کنند. «آتابای» داستان غمگینی دارد اما به خاطر فضای قصه و شباهت به زندگی روزمره مردم، اثری جذاب و گیرا برای مخاطب است.

فیلم سینمایی «مومیایی 3» (محمدرضا هنرمند)

این فیلم کمدی- پلیسی درباره یک سروان آگاهی به نام «قربانی» است که فکر می کند از دیگران باهوش تر است اما آنقدر دست و پا چلفتی است که همه چیز را به هم می‌ریزد. سروان قربانی که شبیه «آلن دلون» حرف می‌زند، ناخواسته درگیر یک پرونده سرقت آثار باستانی می شود. «مومیایی 3» به دنبال خنداندن بیننده است و برای رسیدن به این هدف کلیشه ها را از بین می برد و با موضوعات پلیسی شوخی می‌کند. موضوع جایی جالب‌تر می شود که شما می‌دانید، این فیلم در سال 1378 تولید شده اما همچنان با شوخی‌ها می‌خندید. در حقیقت شوخی‌های «مومیایی 3» دچار گذر زمان نشده و همچنان برای بیننده جذاب است.

فیلم سینمایی «زاوالا» ( ارسلان امیری)

آثارِ خوب سینمای ایران در ژانر ترسناک انگشت‌ شمارند و فیلم «زاوالا» یکی از آنها است که به خوبی ترس و وحشت را به مخاطب نشان می‌دهد. قصه در دل یک روستا  روایت می شود. روستایی که اهالی معتقدند جن دارد و هر از گاهی یک نفر «جنی» می‌شود و یا در اصطلاح جن او را می گیرد. ورود یک سروان نظامی به روستا همه چیز را دگرگون می کند، چون این باورها را صرفا خرافات می‌داند و روبروی مردم می‌ایستد. «زاوالا»، مرموز و کنجکاوی برانگیز است و با شخصیت‌های متفاوت و بازی عالی بازیگران، یک فیلم جذاب و در عین حال ترسناک را به نمایش می‌گذارد. همچنین  طراحی صحنه و لباس، گریم و فضاسازی درست به ببینده این حس را القا می‌کند که اگر یکی از ساکنین روستا بود، حتما او نیز می ترسید. در حقیقت «زاوالا» یک دوگانگی در ذهن مخاطب به وجود می آورد که حق با کدام یک است؟ علم یا ماوراء.