جرعه‌ای از عشق در سایه آستان ملکوتی

صدای قل قل قوری‌ها، مانند ذکر خفی عارفانی است که در خلوتگاه دل، با معبود نجوا می‌کنند. خادمان، با حرکاتی آهسته و مملو از وقار، استکان‌ها را می‌چینند. هر فنجان، چون کاسه‌ای از زمزم محبت است؛ گویی در دستان هر خادم، چشمه‌ای از کرامت جوشیده و می‌خواهد تشنگی روح زائران را سیراب کند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، اینجا، نفس‌های زمین با آهنگ آسمان درمی‌آمیزد. اینجا، بوی سیب‌های بهشتی از ضریح مطهر برمی‌خیزد و در هر جرعه چای، عطر وصال می‌پیچد. اینجا، چایخانه حرم امام رضا (ع) است؛ جایی که فنجان‌ها نه از سفال، که از اشک‌های شوق زائران ساخته شده‌اند و دَمِ قوری‌ها، با حرارت دل‌های عاشق گرم می‌شود.

صبحگاهان، وقتی نخستین پرتوهای خورشید، مانند دست‌های مادری مهربان، گنبد طلایی را نوازش می‌کند، خادمان حرم، با قدم‌هایی سبک‌تر از نسیم بهاری، به سوی چایخانه می‌آیند. گویی زمین، زیر پای این مردان و زنان بی‌ادعا، سر تعظیم فرود می‌آورد. چهره‌هایشان آینه‌ای از نور است؛ نه از نور خورشید، که از انوار دل‌هایی که سال‌هاست در آینه‌خانهٔ عشق، صیقل خورده‌اند.

هوا پر است از عطر نبات‌های ذوب‌شده در چای، گویی هر کدام، اشکی است که زائری بر خاک پای مولا ریخته و اینک، به برکت تبدیل شده است. صدای قل قل قوری‌ها، مانند ذکر خفی عارفانی است که در خلوتگاه دل، با معبود نجوا می‌کنند. خادمان، با حرکاتی آهسته و مملو از وقار، استکان‌ها را می‌چینند. هر فنجان، چون کاسه‌ای از زمزم محبت است؛ گویی در دستان هر خادم، چشمه‌ای از کرامت جوشیده و می‌خواهد تشنگی روح زائران را سیراب کند.

جرعه‌ای از عشق در سایه آستان ملکوتی

مجید نیکان یکی از خادمان چایخانه رضوی در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: همه مواردی که برای این سفر باید مهیا می‌کردیم خود به خود خود جور می‌شد و حس خوبی داشت.

وی می‌افزاید: در زندگی روزمره شرایط به این صورت است که اگر به شخصی بسیار نزدیک باشی، او را به‌کار می‌گیری و در بحث خدمت به زائران امام رضا (ع) این حس را دارم که امام (ع) اعتمادی به ما پیدا کرده است چون شاید هر شخصی در این مسیر امکان ورود نداشته باشد و در این مسیر قابل توجه است که مورد توجه امام رضا (ع) قرار گرفته باشیم.

خادم حرم امام رضا (ع) عنوان کرد: وقتی که در این حرم پا می‌گذاریم و به این آستان وارد می‌شویم، مورد توجه و عنایت امام رضا (ع) قرار گرفته‌ایم.

جرعه‌ای از عشق در سایه آستان ملکوتی

مجتبی حمزه‌ای از دیگر خادمان نیز به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: وقتی برای اولین روز خادمی پا در حرم گذاشتم، به امام رضا (ع) گفتم امیدوارم لیاقت داشته باشم که این خادمی ادامه پیدا کند و حالا که سفره برایم پهن شده لیاقتم حفظ شود که به راحتی از سر این سفره بلند نشوم.

وی می‌افزاید: آرزوی هر کدام از ما از بچگی این است که برای یک لحظه هم که شده، در جایگاه خادمی قرار بگیرد و خادمی زائران را بکند.

این خادم یادآور می‌شود: لحظه به لحظه اینجا خاطره است اما بهترین آن‌ها دعاهایی است که پیر و جوان در حق‌مان می‌کنند و اگر یکی از همان دعاها اجابت شود باعث می‌شود که عاقبت بخیر شویم.
حمزه‌ای در پایان عنوان می‌کند: اگر همه دنیا بخواهند که شما خار و ذلیل شوید اما خدا و امام رضا و اهل بیت نخواهند همچنین اتفاقی نمی‌افتد و در مقابل اگر کل دنیا بخواهند فردی را بالا ببرند اما خدا و اهل‌بیت نخواهند محال است عزت و آبرویی کسب کنید

سجاد توکلی یکی دیگر از خادمان آستان قدس رضوی نیز می‌گوید: امام رضا (ع) خودشان ما را به این مسیر سوق دادند و خودشان ما را خریدند.

وی می‌افزاید: یکی از متفاوت‌ترین لحظات در این ایام ساعت ۸ صبح بود؛ همیشه ساعت ۸ صبح و ۸ شب صلوات خاصه را گوش می‌دهم و بر این اساس در حرم نیز این ساعات برایم متفاوت بود.

جرعه‌ای از عشق در سایه آستان ملکوتی

فضای چایخانه، پر از همهمه ملکوتی ذکرها، دعاها و صحبت‌های عاشقانه است. خادمان، گاه با زائران همکلام می‌شوند؛ گاهی دلداریشان می‌دهند، گاهی خاطرات شیرین خدمت در حرم را تعریف می‌کنند. در نگاهشان، گویی شعفی نهفته است که فقط سالکان راه عشق آن را درک می‌کنند.

اما در این میان زائران، یکی پس از دیگری می‌رسند. برخی با چشمانی سرخ از بی‌خوابی‌های شبانه و دل‌هایی پر از اشتیاق، برخی با لب‌هایی که زیر لب، ذکر «یا علی بن موسی الرضا» را زمزمه می‌کنند. گرفتن فنجان چای از دست خادمان، برایشان حکم تبرک دارد. گویی این چای، از آب فراتِ محبت تهیه شده و هر جرعه‌اش، یادآور لب‌های خشکیدهٔ اباعبدالله (ع) در روز عاشوراست.

در اینجا، زمان از حرکت ایستاده است. خادمان، گاه برای زائر پیر و خسته، نباتی اضافه می‌گذارند، گاه برای کودکی که با مادرش آمده، استکانی کوچک‌تر برمی‌دارند. اینجا، خدمت، عبادت است؛ عبادتی بی‌ریا، بی‌منت، و سرشار از عشقی آسمانی…

پیشنهادی باخبر