بیضایی هرجا باشد، آنجا ایران است

پیکر بهرام بیضایی کلمات و اندیشه‌ اوست. فیلم‌ها و آثار نوشتاری اوست. او دو فیلم توقیف‌شده و یک فیلم کمتر‌دیده‌شده دارد و هم‌اکنون جلوی انتشار دست‌کم چهار کتابش را گرفته‌اند. مطالبه‌ ملی باید انتشار کتاب‌های «جاناوبلادور»، «گزارش اردویراف»، «طرب‌نامه» و «داش‌آکل به گفته‌ مرجان» باشد. مطالبه‌ ملی به نمایش درآمدن عمومی «غریبه و مه»، «چریکه‌ تارا» و «مرگ یزدگرد» است. ایمان دارم بهترین هدیه‌ تولد همه‌ زندگی‌اش خواهد بود.  اگر بیضایی را دوست دارید، درخت همیشه‌سبزی به‌نام او بکارید تا سمبل ایستادگی و سرسبزی‌اش باشد؛ درختی در آرامگاه فردوسی، درختی در حافظیه، درختی در آران کاشان یا جای جای ایران که همیشه قلبش به عشق آن می‌تپید و لحظه‌ای از آنجا دور نشد. پیکرِ بی‌صدای بیضایی فقط مطلوب کسانی ا‌ست که مسبّبِ خروج او از ایران بوده‌اند. بهرام بیضایی هرجا باشد آنجا ایران است!»