در نقد عملکرد دولت

چرا کابینه ترمیم نمی‌شود؟

کشور با بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی بی‌سابقه‌ای روبه‌روست: گرانی افسارگسیخته، سقوط قدرت خرید، بی‌اثر شدن یارانه‌ها، ورشکستگی پنهان بانک‌ها، کم‌رمقی تولید و ناهماهنگی در سیاست خارجی که حتی منجر به جنگ ۱۲ روزه شد. کمبود آب و برق، آلودگی هوا، حمل‌ونقل ناکارآمد و تصمیم‌های پرهزینه و کم‌فایده، زندگی مردم را دشوار کرده است. در کنار این مشکلات، رانت‌ها، امضاهای طلایی و ضعف نظارت اعتماد عمومی را هدف گرفته‌اند و ارتباط دولت با مردم به شدت قطع شده است. تا زمانی که تغییر، اعتراف به اشتباه تلقی شود و نخبگان از گردش هراس داشته باشند، ترمیم کابینه و اصلاح مسیر کشور به تعویق خواهد افتاد.
چرا کابینه ترمیم نمی‌شود؟
آفتاب‌‌نیوز :

دیاکو عزیزی- در شرایطی که کشور با پیچیده‌ترین چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی دهه‌های اخیر روبه‌روست، پرسش اصلی این است که چرا باوجود این‌همه خطا، بی‌عملی و ناهماهنگی، هیچ اراده‌ای برای ترمیم کابینه شکل نمی‌گیرد. بی‌برنامگی اقتصادی به‌وضوح در همه شئون زندگی مردم دیده می‌شود: گرانی افسارگسیخته خوراکی‌ها، افزایش ۱۰۰ درصدی نرخ ارز در طول یک‌سال، سقوط قدرت خرید، بی‌اثر شدن یارانه‌ها و تبدیل حقوق و دستمزدها به رقمی ناکافی که حتی هزینه‌های پایه زندگی را پوشش نمی‌دهد. هم‌زمان، انفعال در سیاست خارجی و مذاکرات تا جایی پیش رفت که جنگ ۱۲ روزه  و خسارت های فراوان جانی و مالی آن نیز بر کشور تحمیل شد.

در حوزه اقتصاد سیاسی، ورشکستگی پنهان بانک‌ها، کم‌رمقی تولید و بی‌ثباتی بازارها، نتیجه تصمیم‌های متناقض و بی‌پشتوانه است. در عرصه داخلی، بحران‌های محیط‌زیستی از آلودگی هوا تا کمبود آب و برق گسترده‌تر شده و اکنون بخش‌های بیشتری از کشور را درگیر کرده است. در این میان، تصمیم‌های پرهزینه و کم‌فایده مانند تغییر قیمت بنزین بدون ارزیابی دقیق تبعات مربوطه، فشار مضاعفی بر روان جامعه وارد کرده است. حمل‌ونقل عمومی همچنان فرسوده و ناکارآمد است و مدیریت شهری و ملی، در بازسازی آن حتی قدم‌های ابتدایی را هم با تأخیر برمی‌دارد.

اما یکی از مهم‌ترین نشانه‌های ناکارآمدی مدیریتی، سیم‌کارت‌های سفید و سایر رانت‌های پیدا و پنهانی است که به‌عنوان نماد بی‌نظمی، ضعف نظارت و نبود شفافیت در ساختار مدیریتی کشور شناخته می‌شوند. از تخصیص‌های رانتی تا امضاهای طلایی و دسترسی‌های نامتوازن، این رانت‌ها نه تنها اقتصاد را آلوده کرده‌اند بلکه اعتماد عمومی را نیز هدف گرفته اند. 

در کنار این واقعیت‌ها، شورای اطلاع‌رسانی ضعیف و بی‌برنامه، گفتمان کم‌جان دولت و قطع ارتباط واقعی با مردم، نشان می‌دهد که دولت حتی در حد ابتدایی‌ترین سطح ممکن نیز نتوانسته پل ارتباطی خود با جامعه را حفظ کند. این گسست، تصمیم‌سازی را کور و کشور را در تاریکی ابهام نگه می‌دارد.

با چنین مجموعه‌ای از بحران‌ها، ترمیم کابینه یک ضرورت فوری است؛ اما تا زمانی که مدیریت سیاسی، تغییر را «اعتراف به اشتباه» بداند و حلقه‌های بسته تصمیم‌سازی از گردش نخبگان هراس داشته باشند، وضعیت جاری همچنان ادامه خواهد یافت. کابینه‌ای که خود بخشی از مشکل شده، بدون بازآرایی و تزریق نگاه تازه، قادر به اصلاح مسیر کشور نیست؛ اما اراده‌ای نیز برای این بازآرایی دیده نمی‌شود.

پیشنهادی باخبر