اسرائیل چگونه در سایه آتش‌بس، جنگ را ادامه می‌دهد؟
کد خبر: ۹۲۶۳۶۰

لبنان در آتش؛ تجاوزات اسرائیل و فشار بی‌وقفه برای خلع سلاح حزب‌الله

اسرائیل چگونه در سایه آتش‌بس، جنگ را ادامه می‌دهد؟

اسرائیل چگونه در سایه آتش‌بس، جنگ را ادامه می‌دهد؟

اسرائیل پس از آتش‌بس‌ها نیز جنگ را در غزه، کرانه باختری و لبنان ادامه داده و با اشغال خزنده، گسترش «خط زرد» و آزادی‌ دادن به شهرک‌نشینان، تنش‌ها را تشدید کرده است. قطعنامه ۲۸۰۳ شورای امنیت، با انتقال قیمومیت سیاسی به «شورای صلح» ترامپ، بدون تضمین آتش‌بس در عمل به سود اسرائیل است و از خلع سلاح مقاومت سخن می‌گوید. در لبنان نیز حملات ادامه دارد و فشار بر خلع سلاح حزب‌الله بی‌پاسخ مانده است.

عبدالله خلیفه الشایجیفرارو- دکتر عبدالله خلیفه الشایجی استاد علوم سیاسی دانشگاه کویت

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه القدس العربی، هیچ نشانی از پایان‌گرفتن جنگ‌های اسرائیل دیده نمی‌شود؛ نه یک‌ سال پس از توافق آتش‌بس با حزب‌الله در لبنان و نه ۴۵ روز بعد از آتش‌بسی که با میانجی‌گری دونالد ترامپ و با نقش‌آفرینی مصر، قطر و ترکیه برای متوقف‌کردن نبرد در غزه به دست آمد. برگزاری نشست شرم‌الشیخ و تصویب قطعنامه ۲۸۰۳ شورای امنیت درباره طرح ترامپ برای آتش‌بس در غزه  که در ۱۷ نوامبر با رأی مثبت ۱۳ عضو شورا و امتناع روسیه و چین به تصویب رسید نیز هیچ تغییر ملموسی در میدان رقم نزده و آتش جنگ همچنان روشن مانده است.

ابتکار واشنگتن؛ بازگشت قیمومیت سیاسی به «شورای صلح» ترامپ

این قطعنامه، با وجود همه ابهام‌هایش و بدون آن‌که جدول زمانی روشنی برای اجرا تعیین کند، بر پایان جنگ غزه و تثبیت آتش‌بس تأکید می‌کند و خواستار الحاق یک نیروی بین‌المللی به سازوکار توافق است؛ درخواستی که با استقبال حکومت خودگردان فلسطین و همراهی گسترده عربی و بین‌المللی روبه‌رو شده است.

با این حال، متن قطعنامه بار دیگر اختیار و قیمومیت روند سیاسی را به «شورای صلح» به ریاست ترامپ واگذار می‌کند؛ نهادی که عملاً همه چیز را زیر چتر ابتکار واشنگتن می‌برد. در کنار این، نه سخنی از عقب‌نشینی کامل اسرائیل به میان می‌آورد و نه جایی شایسته برای سازمان آزادی‌بخش فلسطین در معادله آینده باز می‌کند.

نقش حکومت خودگردان نیز به آینده‌ای موکول شده که در خودِ متن، مبهم و دور از دسترس تصویر شده است؛ نقشی که منوط به انجام «اصلاحات» نامشخص و تعریف‌نشده در ساختار آن گذاشته شده است. این در حالی است که نتانیاهو و تندروهای کابینه‌اش نه‌فقط با هرگونه حضور سیاسی حماس در فردای غزه مخالف‌اند، بلکه حتی تحمل بازگشت و حضور فعال حکومت خودگردان را نیز ندارند و آن را خطری برای پروژه سیاسی خود می‌دانند.

ابهام دیگری نیز بر سر راه «نیروی بین‌المللی ثبات» وجود دارد: این نیرو دقیقاً چه مأموریتی خواهد داشت و چگونه قرار است در حالی‌که اشغال و محاصره همچنان ادامه دارد، سلاح نیروهای مقاومت را جمع‌آوری و آنان را خلع سلاح کند؟ پرسشی که هیچ پاسخ روشنی برای آن در متن قطعنامه دیده نمی‌شود.

در عمل، این قطعنامه بیش از هر چیز منافع اسرائیل را تضمین می‌کند و مسیر را به‌سوی خلع سلاح مقاومت به‌ویژه حماس هموار می‌سازد؛ بی‌آن‌که تضمینی جدی برای برقراری و تداوم آتش‌بس ارائه کند، مجازاتی برای جنایت‌های رخ‌داده در نظر بگیرد یا تعهد مشخصی برای پرداخت خسارت‌ها و هزینه‌های سنگین بازسازی بر عهده بگیرد. همین خلأها باعث شده است که گروه‌های فلسطینی این قطعنامه را رد کنند و حماس نیز به‌طور علنی از آن انتقاد کند. در سوی دیگر ماجرا، اسرائیل همچنان به تجاوزات خود ادامه می‌دهد، مفاد توافق را نقض می‌کند، از ورود سازمان‌یافته کمک‌های انسانی جلوگیری می‌کند و گذرگاه‌ها را بسته نگه می‌دارد.

تداوم اشغال خاموش؛ بلعیدن تدریجی اراضی فلسطینی زیر پرچم «خط زرد»

اسرائیل عملاً جنگ را متوقف نکرده، بلکه با ازسرگیری حملات نظامی، بلعیدن تدریجی اراضی بیشتر، گسترش «خط زرد» به سمت غرب و اعمال خشونت مستقیم علیه فلسطینیان در غزه و کرانه باختری آن را به شکل دیگری ادامه می‌دهد. هم‌زمان، دست شهرک‌نشینان تندرو و تروریست را برای تخریب، آتش‌زدن و کشتار فلسطینیان در کرانه باختری کاملاً باز گذاشته است.

به‌گزارش روزنامه چپ‌گرای اسرائیلی «هاآرتص»، این روند مصادره سیستماتیک اراضی فلسطینی در کرانه باختری نقض آشکار حقوق بین‌الملل و راه‌حل دو دولتی به شمار می‌رود. هم‌زمان، اسرائیل با دادن آزادی عمل بیشتر به شهرک‌نشینان یهودی برای انجام حملات افراطی علیه فلسطینیان، عمداً منطقه را به سمت انفجار و درگیری گسترده‌تر سوق می‌دهد؛ مسیری که نه‌تنها صحنه را بی‌ثبات‌تر کرده است، بلکه به چالشی جدی برای رئیس‌جمهور ترامپ و ادعای او درباره «طرح صلح» تبدیل شده است.

اسرائیل بی‌وقفه تهدید می‌کند که به‌زودی جنگ خود علیه غزه و لبنان را از سر خواهد گرفت؛ جنگی که این‌بار هم با ادعای جلوگیری از بازسازی توان نظامی حماس و حزب‌الله توجیه می‌شود؛ توان و خطری که در روایت‌های اغراق‌آمیز نتانیاهو و دولت افراطی او به‌عنوان «تهدیدی وجودی» برای اسرائیل تصویر می‌شود.

در همین فاصله و بنا بر اعلام وزارت بهداشت فلسطین در غزه، شمار فلسطینیانی که اسرائیل از زمان برقراری آتش‌بس در ۱۰ اکتبر گذشته به قتل رسانده، به حدود ۴۰۰ نفر رسیده است. آمارهای معتبر وزارت بهداشت غزه، نهادهای وابسته به سازمان ملل و سازمان حقوق بشری اسرائیلی نشان می‌دهد که اسرائیل تنها در چهل روز نخست آتش‌بس، حدود ۴۰۰ فلسطینی را در غزه کشته است. طبق گزارش صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف)، ۶۷ کودک در این دوره شهید شده‌اند و ده‌ها کودک دیگر زخمی شده‌اند؛ رقمی که معادل «میانگین دو کودک در روز» است.

این همه در شرایطی رخ می‌دهد که غزه زیر فشار ویرانی گسترده، گرسنگی، بیماری، آلودگی و فروپاشی خدمات درمانی، با حداقل امکانات برای ادامه حیات می‌جنگد؛ وضعیتی که منتقدان و نهادهای حقوق بشری از آن با عنوان پیامدهای یک «جنگ نسل‌کشی» از سوی اسرائیل یاد می‌کنند.

لبنان میان آتش تجاوز اسرائیل و فشار برای خلع سلاح حزب‌الله

در لبنان، چرخ جنگ نیز از حرکت نایستاده است. تجاوزات اسرائیل به روستاهای جنوب، اردوگاه عین‌الحلوه و مواضع حزب‌الله در جنوب و بقاع همچنان ادامه دارد؛ در حالی‌که هم‌زمان تلاشی موازی در جریان است تا با ایجاد رعب، فشار سیاسی و تهدیدهای پیاپی، دولت لبنان به خلع سلاح حزب‌الله وادار شود.

حزب‌الله اما بار دیگر موضع خود را صریح تکرار می‌کند: تا وقتی اشغال و تجاوز اسرائیل ادامه دارد، سلاح بر زمین نخواهد گذاشت. این جنبش تأکید می‌کند که استقلال لبنان بر پایه مخالفت با هر پروژه تحمیلی خارجی و پاسداری از حاکمیت ملی در برابر فشارها و تأثیراتی استوار است که به سود کشور نیست. از نگاه حزب‌الله، «نمی‌توان از قدرت لبنان چشم پوشید و باید با همه ابزارها در برابر اسرائیل ایستاد».

با وجود تمایل و اراده اعلام‌شده دولت لبنان برای خلع سلاح حزب‌الله، واقعیت میدانی چیز دیگری می‌گوید: ارتش لبنان ظرفیت و توان عملی اجرای چنین تصمیمی را ندارد. فراتر از این، مجموعه‌ای از پرسش‌های بنیادین همچنان بی‌پاسخ مانده است؛ پرسش‌هایی درباره جانشین این قدرت بازدارنده، سرنوشت مرزها، ضمانت‌های امنیتی و چگونگی مقابله با تهدید دائمی اسرائیل که هیچ‌یک هنوز پاسخی روشن نیافته‌اند. چه نوع سلاحی باید خلع شود؟ چه نهادی آن را جمع‌آوری خواهد کرد؟ و این سلاح‌ها کجا ذخیره خواهند شد؟

رئیس‌جمهور لبنان در سخنرانی خود به مناسبت هشتاد و دومین سالگرد استقلال کشور، لبنان را در «مرحله‌ای سرنوشت‌ساز در میانه زلزله‌ای از تحولات» توصیف کرد. او تأکید کرد که تا زمانی که جنوب و سراسر لبنان آزاد و آباد نشود، نمی‌توان از استقلالی واقعی سخن گفت. به‌گفته او، مسئله فقط به محدودسازی سلاح خلاصه نمی‌شود؛ تصمیم برای صلح، امری قطعی و اجتناب‌ناپذیر است، اما آنچه در مرکز معادله قرار دارد، «حصرِ وفاداری به میهن» است؛ این‌که همه نیروها و جریان‌ها، بی‌هیچ تردیدی، سرنوشت خود را به منافع ملی لبنان گره بزنند.

رئیس‌جمهور اعلام کرد که لبنان آماده است با میانجی‌گری سازمان ملل یا ایالات متحده وارد مذاکره شود و بر سر هر توافقی که به توقف نهایی تجاوزات اسرائیل بینجامد، گفت‌وگو کند. او همچنین بر آمادگی ارتش لبنان برای تحویل گرفتن پنج نقطه اشغالی که اسرائیل همچنان در جنوب لبنان در اختیار دارد، تأکید کرد.

طبق آمار رسمی وزارت بهداشت لبنان، از زمان توافق آتش‌بس در نوامبر ۲۰۲۴ تاکنون، طی یک سال گذشته ۳۳۱ لبنانی در حملات اسرائیل شهید شده‌اند و بیش از ۹۴۵ نفر زخمی شده‌اند؛ اعدادی که نشان می‌دهد آتش جنگ عملاً هرگز خاموش نشده است. اسرائیل در همین مدت به رفتارهای قلدرمآبانه خود ادامه داده تا نقش خود را به‌عنوان «گردن‌کلفت منطقه» تثبیت کند. این کشور با نقض پی‌درپی حاکمیت کشورهای پیرامونی، سطح تنش را بالا نگه دارد و پیام روشنی درباره برتری نظامی خود به منطقه مخابره کند.

هم‌زمان با سفر ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان و دیدار او با رئیس‌جمهور ترامپ، بنیامین نتانیاهو به همراه وزیر جنگ و رئیس ستاد ارتش اسرائیل، سفری چالش‌برانگیز به جنوب سوریه ترتیب دادند. آن‌ها در این سفر اعلام کردند که اسرائیل از مناطقی که پس از سقوط نظام اسد به تصرف درآورده، عقب‌نشینی نخواهد کرد و اجازه تشکیل دولت فلسطینی را نخواهد داد؛ چراکه چنین دولتی از نگاه تل‌آویو «تهدیدی امنیتی» علیه اسرائیل به شمار می‌آید.

در این میان، آنچه چشم‌انداز سیاسی منطقه را تیره‌تر می‌کند، فقدان هرگونه نشانه جدی از راه‌حلی است که بتواند به قلدری، تجاوزگری و جنگ‌طلبی اسرائیل پایان دهد؛ زیرا نه سازوکاری واقعی برای بازدارندگی و نه مکانیسم مؤثری برای مجازات نقض‌کنندگان حقوق بین‌الملل و متجاوزان به حاکمیت کشورها وجود ندارد.

 

نویسنده : عبدالله خلیفه الشایجی
ارسال نظرات
خط داغ

پیشنهادی باخبر