درگذشت کاریکاتوریست مطبوعات در 41سالگی

هادی حیدری، کارتونیست، در صفحه شخصی‌اش نوشت: «آروین کارتونیست و طراح ایرانی در ۴۱سالگی درگذشت و دوستانش را تنهاتر گذاشت. این خبر در واپسین روزهای سال۱۴۰۳ تلخی های امسال را صد چندان کرد و حادثه ای که نمی‌خواستم هرگز باورش کنم رخ داد. او از هفته سوم بهمن‌ماه به دلیل نارسایی حاد کبدی در بیمارستان شریعتی تهران بستری بود. داود احمدی مونس با نام هنری آروین را از زمانی که چهارده‌ساله بود می‌شناسم. آن روزها بیست سالم بود و همزمان با گل آقا در خانه روزنامه‌نگاران جوان فعالیت می‌کردم. داود نوجوانی ترکه ای بود که نشریه ای تجربی به نام آروین کاریکاتور منتشر می‌کرد. از همان زمان عشق و اشتیاق عجیبش به کاریکاتور را احساس می‌کردم. 

بعدها در روزهایی که پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ به بهار مطبوعات مشهور شد در روزنامه ها و مجلات مختلف با یکدیگر همکار شدیم، فعالیت کردیم، خاطره ساختیم و این دوستی و همراهی تا امروز ادامه یافت. آروین به باور من استعداد ویژه‌ای در کارتون و طنز داشت، یک جور شیدایی در وجودش موج می‌زد، به معنایی دیگر دیوانه بود و پیش خودم او را بهلول کاریکاتوریست‌های ایرانی لقب داده بودم. بسیار پیگیر بود و مشتاق تا آنجا که در سال ۱۳۷۹ زمانی که تنها ۱۷سال داشت کتاب قابل‌توجهی با نام کتاب «فصل کاریکاتور» توسط انتشارات معتبر روزنه منتشر کرد.

قرار بود کتابی دنباله‌دار باشد که هرگز چنین نشد. آروین پرکار بود و نمایشگاه‌های پرشمار انفرادی برپا کرد و نمایشگاه‌های زیاد گروهی را هم جمع‌آوری کرد. هر سال تقویمی از آثارش با شمارگان محدود منتشر می‌کرد که خلاقانه و جذاب بود. سبک ویژه‌اش در طراحی با ارزش‌های خطی و هاشورهای خاص آثارش را از دیگران متمایز می‌ساخت. ما علاوه بر دوستی دیرینه و ارتباط مستمر از حدود ۲۷ سال پیش تا امروز یک اشتراک دیگر هم داشتیم، هر دو جایزه روزنامه‌نگاری امید را از طرف بنیاد زنده‌یاد دکتر مهدی سمسار دریافت کردیم. 

آروین ارتباطات بسیار گسترده‌ای با آدم‌ها داشت و خوش‌قلبی و احساسات زلالش دوستان پرشماری را گرد او جمع کرده بود. در این چند روز پایانی که در بیمارستان بستری بود انبوهی از این دوستان متفاوت به عیادتش آمدند و گویی یک گردهمایی بزرگ از افرادی شکل گرفت که شاید سال‌ها یکدیگر را ندیده بودند یا هرگز همدیگر را نمی‌شناختند. این تابلوی زیبا از رفاقت و همدلی را وجود نازنین آروین شکل داده بود. افسوس که عمرش کوتاه بود و فقدانش حفره بزرگی در دل دوستانش برجا خواهد گذاشت.»