ماشه یا برجام؟ مساله این است
۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ آخرین فرصت برای دولتهای غربی است تا مکانیسم ادعایی ماشه را فعالسازی کنند و در ادامه تمامی تحریمهایی را که در توافق برجام لغو شدهاند ( جز آنهایی که قبلا منقضی شدهاند) دوباره برقرار کنند. در این شرایط نیز ایران تهدید کرده است در صورت تحقق این اقدام توسط غرب، خروج از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) را کلید خواهد زد.
روزنامه اعتماد نوشت: جامعه بینالمللی و ایران در یک تقاطع دشوار قرار گرفتهاند. غربیها میان احیای برجام یا تعریف توافق تازه معلق ماندهاند. در عین حال اما سناریوی دیگری نیز در این زمینه مطرح است و آن اینکه کشورهای غربی میتوانند مکانیزم ماشه علیه تهران را فعال کنند که البته منجر به اقداماتی بیسابقه از سوی ایران و نیز تشدید تنشها میان تهران و تلآویو خواهد شد.
از زمان خروج ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸، برنامه هستهای ایران تقریبا بدون هیچ مانعی پیشرفت کرده است. اگرچه تهران در این راستا تلاش کرده است که از آستانه گریز هستهای عبور نکند، اما میتوان گفت برنامه هستهای ایران بعد از خروج یکجانبه ترامپ از برجام به شکل بیسابقهای پیشرفت کرده است. این در حالی است که ایران همچنان تحت تحریمهای ناشی از خروج امریکا از این توافق بوده، اما ایالات متحده همچنان هزینه اضافی برای نقض آشکار برجام پرداخت نکرده است.
با این حال پس از یک دوره طولانی از رکودی که جامعه بینالمللی در مواجهه با برنامه هستهای تهران تجربه کرده، به نظر میرسد که تحرک دیپلماتیک جدیدی در این زمینه در حال شکلگیری است. به باور گروهی از تحلیلگران و کارشناسان این امر به دلایل متعددی موجب شده تا سال آینده برای برنامه هستهای ایران تعیینکننده باشد.
برخی از این دلایل به برجام مربوط میشوند و برخی دیگر نیز به تنشهای منطقهای و بینالمللی و همینطور شرایط داخلی ایران. این رویدادها احتمالا برنامه هستهای ایران را در یک سال پیش رو متحول خواهد کرد و به یک نقطه عطف استراتژیک میرساند. در این شرایط نهتنها پرونده هستهای، بلکه استراتژی امنیتی کلی جمهوری اسلامی و روابط آن با جامعه بینالملل و منطقه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و ایران نیز ناگزیر خواهد بود که تصمیمی تاریخی اتخاذ کند.
براساس گزارش ادعایی شورای آتلانتیک از زمانی که تهران از محدودیت ۳.۶۷ درصدی غنیسازی اورانیوم در برجام خارج شد، تصمیم گرفت که سانتریفیوژهای پیشرفتهای را توسعه دهد و همچنین غنیسازی ۶۰درصدی را محقق کند. علاوه بر این، ایران تاسیسات غنیسازی خود را در نطنز و فردو گسترش داده و همزمان در حال آمادهسازی برای راهاندازی تاسیسات غنیسازی دیگری در نزدیکی نطنز است.
همچنین این کشور همزمان به بازگرداندن مقادیر قابل توجهی از مواد غنی شده به ذخایر خود در سطوح مختلف ادامه میدهد. این درحالی است که تهران همچنان همکاری خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز حفظ کرده است.
طی گزارشاتی که رسانههای غربی منتشر کردند نیز در زمینه نظامی و بر اساس آخرین ارزیابیهای منتشر شده توسط جامعه اطلاعاتی ایالات متحده، تهران هنوز تصمیم استراتژیکی برای حرکت به سمت کاهش آستانه گریز هستهای اتخاذ نکرده است. اما به ادعای این نشریات تهران در حوزه فناوری هستهای پیشرفت قابل توجهی کرده است.
همزمان دو گفتمان در ایران جریان دارد؛ گفتمانی که خواهان تغییر دکترین هستهای و عبور از آستانه گریز هستهای است و گفتمانی که بر اصل تنشزدایی و عبور از تحریمها تاکید دارد. در چنین شرایطی غرب و بهطور مشخص ایالات متحده از رویکرد منفعلانه به رویکردی خصمانه شیفت کردند. سفر اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران میتواند این مشکلات را برجسته کند.
بر اساس گزارش ادعایی شورای آتلانتیک به نظر میرسد تهران تنها به منظور جلوگیری از اتخاذ تصمیمات سخت علیه خود توسط شورای حکام، مایل به همکاری با نهاد پادمانی است و هیچ تمایل واقعی برای همکاری با آژانس ندارد.
با این تفاسیر اما در نشست اخیر شورای حکام نهاد پادمانی و با تصویب قطعنامهای علیه برنامه هستهای ایران مسیر همکاری تهران با نهاد پادمانی صعبالعبورتر به نظر میرسد. در عین حال، اما این ادعا نیز مطرح است که شورای حکام همچنان اقدام ویژهای را علیه ایران انجام نداده و ظاهرا به دلیل نگرانی از اقدام احتمالی تهران این قطعنامه را به تصویب رسانده است.
به عبارتی دیگر در ادامه تعادلی ایجاد خواهد شد که در آن ایران به گسترش برنامه خود ادامه میدهد بدون اینکه از خطوط قرمز غنیسازی فراتر رود. به گزارش شورای آتلانتیک از سوی دیگر تروییکای اروپایی و نیز ایالات متحده اقدام ویژهای را علیه ایران به دلیل پیشرفت در برنامه هستهایاش انجام نمیدهند.
بهطور کلی به نظر میرسد که قدرتهای غربی با تکرار ادعای همکاری نظامی تهران و مسکو در جنگ اوکراین (بارها مقامات ایرانی و نیز اوکراینی آن را رد کردهاند) ترجیح دادهاند بر مسائل دیگر تمرکز کنند و عملا از رسیدگی به برنامه هستهای ایران دست بردارند. به ادعا و بر اساس تحلیل نشریات غربی اما این واقعیت بهطور اجتنابناپذیری در سال آینده تغییر خواهد کرد. نخستین و مهمترین موضوع اسنپبک (snapback) یا همان مکانیسم ماشه است که طرفین توافق اولیه را مجبور میکند تا استراتژی ویژهای در مورد فعالسازی یا عدم فعالسازی آن تدوین کنند.
به ادعای این نشریات ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ آخرین فرصت برای دولتهای غربی است تا مکانیسم ادعایی ماشه را فعالسازی کنند و در ادامه تمامی تحریمهایی را که در توافق برجام لغو شدهاند ( جز آنهایی که قبلا منقضی شدهاند) دوباره برقرار کنند. در این شرایط نیز ایران تهدید کرده است در صورت تحقق این اقدام توسط غرب، خروج از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) را کلید خواهد زد.
به گزارش شورای آتلانتیک اما واقعیت نگرانکنندهای که برای غربیها وجود دارد، این است که حتی اگر آنها از گزینه فعالسازی مکانیسم ماشه صرف نظرکنند، این پیام همچنان برای تهران ارسال خواهد شد که میتواند برنامه هستهای خود ر ا بدون هیچ مانعی گسترش دهد.
فرضیه بازگشت به برجام یا تدوین یک توافق هستهای جدید نیز در ذیل این گزاره مطرح میشود. به نظر میرسد مقامات رسمی ایران به ویژه پس از روی کار آمدن مسعود پزشکیان به این درک رسیدهاند که راه رسیدن به تسهیلات اقتصادی در ایران تنها در دستیابی به توافقی با غرب است. از سوی دیگر هم ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ نیز ترجیح میدهد در این مسیر گام بردارد.
به گزارش این نشریه جامعه بینالمللی و ایران در یک تقاطع دشوار قرار گرفتهاند. غربیها میان احیای برجام یا تعریف توافق تازه معلق ماندهاند. در عین حال اما سناریوی دیگری نیز در این زمینه مطرح است و آن اینکه کشورهای غربی میتوانند مکانیسم ماشه علیه تهران را فعال کنند که البته منجر به اقداماتی بیسابقه از سوی ایران و نیز تشدید تنشها میان تهران و تلآویو خواهد شد. در نتیجه مهم است که توجه داشته باشیم کاهش برنامه هستهای ایران، دانش گسترده دانشمندان ایرانی را از بین نمیبرد.
علاوه بر این، ایالات متحده با خروج یکجانبهاش از برجام در سال ۲۰۱۸، دستیابی به توافقی که بهطور قابلتوجهی پیشرفت برنامه هستهای ایران را متوقف کند را دشوار کرده است. علاوه بر این، احتمال حفظ سطح غنیسازی فعلی زیر آستانه ۹۰درصد کاهش یافته است، چرا که ایران اورانیوم خود را نزدیک به آستانه ۹۰ درصدی غنیسازی کرده است.
با توجه به تعداد زیاد سانتریفیوژها و سطح بالای غنیسازی، به علاوه پیشرفت دانشمندان ایرانی در زمینه کاهش آستانه گریز هستهای، احتمال عبور از خطوط قرمز به دلیل ماهیت برنامه هستهای با هر روزی که بدون توافق میگذرد، افزایش مییابد.
به ادعای شورای آتلانتیک این شرایط میتواند به رویارویی اسراییل و ایران منجر شود. در گذشته، این دیدگاه حاکم بوده است که اسراییل با احتیاط عمل خواهد کرد و بدون حمایت ایالات متحده تاسیسات هستهای ایران را هدف قرار نخواهد داد. اما تحولات پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و گسترش درگیریها میان محور مقاومت و تلآویو ممکن است تمایل اسراییل برای انجام این اقدام ادعایی را افزایش دهد.
این شرایط واکنشهای متفاوت مقامات ایرانی را به دنبال داشته که ذیل این واکنشها به احتمال تغییر استراتژی هستهای ایران نیز اشاره شده است. به ویژه که اکنون تهران و تلآویو در آستانه رویارویی ادعایی تمامعیار قرار دارند احتمال بازنگری در استراتژی کنونی ایران نیز بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
پس از سالها اعمال محدودیت بر برنامه هستهای و پس از آن پیشرفت تدریجی برنامه هستهای ایران (بدون عبور از خط قرمزها) و همزمان تحولات منطقهای و بینالمللی موجب شده تا غرب و ایران در تقاطع اجتنابناپذیری قرار بگیرند. به باور ناظران ایران به دنبال افزایش توان بازدارندگیاش در برابر تنشهای کنونی است. به همین دلیل بازگشت ترامپ به کاخ سفید میتواند رویکرد تهران را تحت تاثیر قرار دهد؛ بالاخص اگر ترامپ دو، فشار حداکثری دو را اجرایی کند.
در چنین شرایطی احتمال افزایش سطح غنیسازی و تغییر استراتژی هستهای ایران برجستهتر خواهد شد.پس از سالها رکود در عرصه برنامه هستهای ایران و پیشرفت تهران در این مسیر بدون فراتر رفتن از خطوط قرمز، تحولات منطقهای و بینالمللی - بهویژه بحث ضربالاجل فوری - برنامه هستهای ایران را به یک نقطه اتصال اجتنابناپذیر سوق میدهد.
تهران و غرب در نقطهای حساس قرار گرفتهاند، تصمیم برای توافق یا عدم توافق. انتخاب هرکدام از دو گزاره میتواند تحولات سال ۲۰۲۵ را تحت تاثیر قرار داده و به گونهای متفاوت رقم بزند.
نظرات کاربران
پیشنهادی باخبر