درباره خواهش خانم خواننده ایرانی مقیم لسآنجلس
در روزهای گذشته انتشار ویدیوهایی از پروانه میرافشاری، خواننده نامآشنای موسیقی پاپ ایرانی که با نام هنری حمیرا شناخته میشود، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی و رسانهها داشت. این ویدیوها که در مراسم بزرگداشت احمد مسعود، مدیر پیشین کاباره تهران در لسآنجلس ضبط شده بودند، چهرهای خسته اما همچنان پر احساس از خواننده محبوب دهههای ۵۰ و ۶۰ را نشان میدادند.
برترینها: در روزهای گذشته انتشار ویدیوهایی از پروانه میرافشاری، خواننده نامآشنای موسیقی پاپ ایرانی که با نام هنری حمیرا شناخته میشود، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی و رسانهها داشت. این ویدیوها که در مراسم بزرگداشت احمد مسعود، مدیر پیشین کاباره تهران در لسآنجلس ضبط شده بودند، چهرهای خسته اما همچنان پر احساس از خواننده محبوب دهههای ۵۰ و ۶۰ را نشان میدادند.

حمیرا، که این روزها ۸۱ سال دارد، در سخنانی پر از دلتنگی گفت: «آرزو دارم حتی شده برای یک هفته به ایران برگردم، به سرزمین مادریام، جایی که هنوز همه خاطراتم آنجاست.» این گفتهها موجی از واکنشها را در ایران برانگیخت؛ از همدردی و اشک شوق تا پرسشهای تازه درباره چراییِ تداوم ممنوعیت حضور هنرمندان قدیمی مقیم لسآنجلس در وطن.
دلتنگیهای تکرارشونده؛ رویای بازگشت به وطن
دلتنگی برای بازگشت به ایران، یکی از درونمایههای ثابت گفتوگوهای هنرمندان مهاجر است. بسیاری از آنان، پس از سالها فعالیت در خارج از کشور، در سالهای پایانی عمر از میل بازگشت به خاک وطن سخن گفتهاند. شهرام شبپره نیز چندی پیش در گفتوگویی با شبکه تلویزیونی «صبا» از آرزویش برای دیدن دوباره ایران گفت.
در همان مراسم اخیر نیز، عارف ـ خواننده پرآوازه دیگری از نسل طلایی موسیقی پاپ پیش از انقلاب ـ روی صحنه آمد، همراه با دخترش. او در حالی از بیماری سرطان و کاهش وزن شدیدش سخن گفت که بغضی آشکار در صدایش بود: «سی کیلو وزن کم کردهام، اما هنوز قلبم برای ایران میتپد.» این سخنان، در کنار تصویر حمیرا، تصویری تکاندهنده از نسلی از هنرمندان را به نمایش گذاشت که هرچند در طول دههها دوری از وطن، محبوبیتشان میان ایرانیان داخل کشور حفظ شده، اما خود از لمس خاک وطن محروم ماندهاند.
در کنار این چهرهها، نام حسن شماعیزاده نیز بارها بر زبانها آمده است؛ آهنگساز و خوانندهای که خانهاش در ایران مصادره شد و در مصاحبههای متعدد از اشتیاق خود برای بازگشت سخن گفته است. او نیز از جمله کسانی است که موسیقیشان هنوز در حافظه جمعی مردم ایران زنده است، اما جسمشان از مرزها دور مانده.
قرارداد نانوشتهای در برابر بازگشت
با وجود گذر زمان و تغییر نسلها، به نظر میرسد نوعی «قرارداد نانوشته» میان نهادهای رسمی و هنرمندان لسآنجلسی برقرار است؛ قراردادی که بر اساس آن، بازگشت ستارگان دهه پنجاه موسیقی پاپ به کشور عملاً ناممکن است.
در حالی که برخی چهرهها مانند بیژن مرتضوی به گفته منابع غیررسمی توانستهاند گاهبهگاه به ایران سفر کنند، هنرمندانی چون حمیرا، عارف یا شماعیزاده، که نماد دوران طلایی موسیقی پاپ فارسی محسوب میشوند، همچنان در فهرست غیررسمی «ناممکنها» قرار دارند.
علت این تمایز روشن نیست. برخی ناظران آن را ناشی از نگاه سختگیرانه به چهرههای شاخص پیش از انقلاب میدانند و برخی دیگر معتقدند حساسیتهای سیاسی و رسانهای بر سر شهرت جهانی این هنرمندان، مانع هرگونه توافق برای بازگشت آنان شده است.
در سوی دیگر، موج واکنشها در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که جامعه امروز ایران دیگر همان جامعه دهههای گذشته نیست. بسیاری از کاربران، در زیر پستهای مرتبط با ویدیوی حمیرا، از دلتنگی متقابل مردم برای هنرمندان مهاجر سخن گفتهاند. این احساس دوطرفه، بازتاب نوعی نوستالژی مشترک است؛ نوستالژی روزهایی که موسیقی پاپ ایرانی، با صداهایی چون حمیرا، عارف، گوگوش و شماعیزاده، نه تنها در ایران بلکه در سراسر خاورمیانه شنیده میشد.
در نهایت، سخنان ساده اما دردناک حمیرا یادآور واقعیتی انسانی است: گذر زمان نه فقط چهرهها را پیر میکند، بلکه حس تعلق را هم تیزتر و سوزناکتر میسازد. شاید آرزوی او برای بازگشت «حتی به مدت یک هفته» تنها یک خواسته شخصی نباشد؛ بلکه پژواکی از تمنای نسلی است که در موسیقی و خاطرات مردم ایران جاودانه شده، اما خود هنوز از دیدار وطن محروم مانده است.


