به بهانه‌ی پیروزی خفیف 2-0 انگلیس مقابل آندورا در مقدماتی جام جهانی 2026

مربیان، همیشه در خط مقدم آتش

توماس توخل - انگلیس 2-0 آندورا

آیا فشار و بدبینی، بررسی موشکافانه و تردید فوری نسبت به توخل ناعادلانه است؟ پاسخ مسلماً منفی است.
او با قراردادی کوتاه‌مدت و فقط با یک هدف به کار منصوب شد: قهرمانی در جام جهانی! هر نشانه‌ای از به خطر افتادن صعود، به‌راحتی می‌تواند دلیل موجهی برای برکناری‌اش باشد.

طرفداری | معمولاً وقتی صحبت از زندگی می‌شود، سعی می‌کنم آدمی مثبت و خوش‌بین باشم. گاهی اوقات حتی آن‌قدر مثبت که دیگران را آزار می‌دهد. بله، من همان آدمم.

اما حتی برای من هم سخت و دشوار است که بتوانم از کنار عملکردهای انگلیس تحت هدایت توماس توخل به‌راحتی عبور کنم. ممکن است ابراز این‌که انگلیس در دیدار مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ در مقابل آندورا به‌سختی پیروز شد، تند و گزافه باشد، چون آن‌ها لحظه‌ای در خطر باخت قرار نگرفتند. با این‌ حال، پیروزی با دو گل و عدم نشان‌دادن هیچ نشانه‌ای از آن انرژی و ریتمی که توماس توخل می‌خواهد، نشان‌دهنده این است که تیم چندان وضعیت خوبی ندارد.

این بازی تقریباً شبیه یک مسابقه تمرینی بود و اگر مقابل تیم‌های بزرگ همین‌طور بازی کنند، قطعاً زمین‌گیر خواهند شد. هنوز چیزهای زیادی برای بهتر شدن وجود دارد.

پیروزی کسل‌کننده و بی‌روح ۲-۰ انگلیس مقابل آندورا که مانند شمشک و آبعلی بیشتر یادآور پیست اسکی است تا تیم فوتبال، سخت و طاقت‌فرسا بود. این بازی کاملاً نشان داد چرا هواداران فوتبال هر بار در تعطیلات ملی، نارضایتی خود را از غیبت لیگ برتر نشان می‌دهند.

کلدپلی اجرایی گرم در ومبلی

گروه «کلدپلی Coldplay» به‌جای تیم ملی انگلیس شنبه‌شب در ورزشگاه ومبلی برنامه اجرا کرد. راستش بخواهید، مارتین و شرکا نه‌تنها اجرای پر آب‌ورنگ‌تری در ومبلی و طرفداران بیشمارشان داشتند، باید گفت ومبلی شانس آورد میزبان این بازی نبود و مسابقه انگلیس و آندورا در عوض در ورزشگاه ویلا پارک برگزار شد. اولین بازی تیم ملی انگلیس در ویلا پارک پس از ۲۰ سال؛ انتظاری طولانی که حقیقتاً ارزشش را نداشت. باید اعتراف کنم جای تعجبی نداشت با تماشای این دیدار چرت سنگینی پلک‌های چشمان را به روی هم می‌آورد.

اشکال از تیم انگلیس نبود، این فقط نحوه‌ی برگزاری فوتبال ملی این روزهاست. مسابقاتی مثل این همان دلیلی هستند که باعث می‌شوند بسیاری از هواداران فوتبال وقتی لیگ‌های باشگاهی یک هفته تعطیل می‌شود، احساس ناراحتی و دلتنگی کنند.

انگلیس کاری را که باید انجام ‌داد و تیم از هرگونه مصدومیت دور ماند. بنابراین، حتی با این‌که این برد ۲-۰ کاملاً کم‌هیجان و بی‌جان بود، اما در مجموع، با توجه به هدف صعود به جام جهانی سال آینده در آمریکا، کانادا و مکزیک، شب قابل‌قبولی محسوب می‌شود.

آن‌ها اکنون چهار بازی رسمی نخست خود را تحت هدایت توماس توخل برده‌اند و در صدر گروه خود قرار دارند.
با این‌ حال، اگر به‌دنبال یک بازی مناسب پیش از اولین آزمون جدی‌شان مقابل صربستان در بلگراد در سه‌شنبه‌شب آینده بودند، این بازی اصلاً مناسب نبود.

بازی خارج از خانه مقابل صربستان، یک مسابقه واقعی خواهد بود. جو ورزشگاه در بلگراد دقیقاً برعکس این بازی خواهد بود؛ در آن‌جا همیشه جوی خصمانه و پرتنش حاکم است و انگلیس باید با مهاجمی روبه‌رو شود به نام دوشان ولاهوویچ که شنبه‌شب گل پیروزی کشورش برابر لتونی را به ثمر رساند. او یکی از بهترین مهاجمان اروپا است. فضای آن بازی داغ خواهد بود. خیلی داغ!

اما در ویلا پارک، انگلستان برعکس اجرای گرم «کلدپلی»، فقط نام این گروه را به عاریه گرفته بود و بازی سردی ارائه داد. در دومین شهر پرجمعیت انگلستان هیچ صدایی به گوش نمی‌رسید.

شاید فقط آهنگ «Fix You یا کمکت کنم دوباره سرپا بشی» این گروه با حال‌وهوای این شب جور درمی‌آمد.
در بیشتر دقایق بازی، سکوت آن‌قدر غالب بود که انگار می‌شد حتی صدای افتادن سوزنی را هم شنید.

آندورا از ابتدا تا انتها ده‌نفره دفاع کرد. آن‌ها اتوبوس‌شان را جلوی دروازه پارک کردند، مثل کاروان‌های کمپ‌های سرراهی به دور خود حلقه زدند و تلاش کردند در محوطه جریمه خودشان سد راه ایجاد کنند. این رویکردی قابل پیش‌بینی بود.

انگلیس عملاً مقابل تیمی بازی می‌کرد که طی بیش از ۲۳ ساعت و ۱۴ مسابقه رسمی، هیچ گلی نزده است. آن‌ها در رده ۱۵۳ جهان قرار دارند.

نوری در تاریکی؛ اندرسون، هافبک جوان ناتینگهام فارست در اولین بازی ملی‌اش عملکرد خوبی داشت

با این‌ حال، نقاط مثبتی هم برای انگلیس بود. واضح‌ترین نقطه قوت، الیوت اندرسون، هافبک ناتینگهام فارست بود که اولین بازی ملی‌اش را انجام می‌داد. اندرسون کنار رایس بازی می‌کرد، پرانرژی و سرزنده بود و بیش از هر کسی به تیم خلاقیت می‌داد.

نونی مادوئکه و ابرچی اِزه گهگاهی در نیمه اول خطرساز شدند و بیشترین تلاش را برای باز کردن دفاع چندلایه آندورا کردند، و مارک گهی هم در خط دفاعی کاملاً مسلط و باکلاس ظاهر شد. اما وقتی سوت پایان به صدا درآمد، تنها چیزی که از جمعیت ۳۹,۲۰۲ نفری باقی‌مانده بود فقط صدای زمزمه‌ای از پذیرش ناامیدی بود.

بعد از ۲۰ دقیقه آغازین خسته‌کننده، انگلیس بالاخره اواسط نیمه اول به گلزنی نزدیک شد. یک گل‌به‌خودی و یک ضربه سر عالی از دکلان رایس کافی بود تا کار انجام شود و ۳ امتیاز به حساب تیم توخل ریخته شود. انگلیس بارها و بارها برای زدن گل سوم تلاش کرد، اما آندورا مقاومت کرد و کوتاه نیامد. قدم بعدی سخت توخل در بلگراد خواهد بود.

مربیان در خط مقدم جبهه

هر شکست، بحران بزرگی برای سرمربی یک تیم ملی فوتبال محسوب می‌شود، به‌ویژه در فصلی که به جام جهانی نزدیک می‌شویم!

لوچانو اسپالتی به‌خوبی این موضوع را درک می‌کند؛ او پس از شکست ۳-۰ مقابل نروژ در اولین بازی مقدماتی، از سمت سرمربیگری ایتالیا برکنار شد. او اولین قربانی بود، اما قطعاً تنها نخواهد بود. سقوط اسپالتی به‌سرعت با کناره‌گیری میخال پروبیژ، سرمربی لهستان، همراه شد؛ پروبیژ بعد از شکست مقابل فنلاند و اعلام روبرت لواندوفسکی، ستاره تیمش، مبنی بر اینکه تا زمانی که او سرمربی باشد بازی نخواهد کرد، استعفا داد.

لوچانو اسپالتی در یک نشست خبری جنجالی، خودش خبر برکناری‌اش را اعلام کرد

حال این سؤال مطرح است که چه کسان دیگری ممکن است در ماه‌های ابتدایی پاییز، زمانی که تیم‌های ملی چندین بازی حساس برای صعود به جام جهانی در تابستان آینده برگزار می‌کنند، در معرض خطر باشند؟

در حالی‌که تیم آلمان با مربیگری ناگلزمن ۰-۲ برابر اسلواکی شکست خورد و موقعیت مربی این تیم را کمی متزلزل کرد، یک دیدار بیشتر از بقیه به چشم می‌آید؛ بازی انگلیس در زمین صربستان. این مسابقه‌ای است که توماس توخل به هیچ‌وجه جایی برای باخت ندارد. شکست در این بازی، شانس صعود مستقیم انگلیس به جام جهانی را به خطر می‌اندازد و شاید حتی به قیمت از دست‌دادن شغلش تمام شود.

مدت زیادی از آخرین شکست انگلیس در چنین بازی‌هایی می‌گذرد؛ آن‌ها در این قرن فقط سه شکست در بازی‌های مقدماتی جام جهانی داشته‌اند؛ آخرین بار ۱۶ سال پیش و در دیداری بی‌اهمیت مقابل اوکراین شکست خوردند. پیش از آن، شکست ۱-۰ مقابل ایرلند شمالی در سپتامبر ۲۰۰۵ بود، زمانی که صعودشان تقریباً قطعی شده بود.

در چنین شرایطی باز هم یک مربی خارجی بسیار گران‌قیمت استخدام کردند.

برای اینکه به آخرین باری بازگردیم که یک شکست واقعاً جایگاه انگلیس در جام جهانی را تهدید کرد، باید به اکتبر ۲۰۰۰ برگردیم: شکست ۱-۰ مقابل آلمان که باعث شد کوین کیگان تنها یک ساعت پس از سوت پایان بازی در ومبلی قدیم، در دستشویی ورزشگاه استعفا دهد.

حالا اگر بحران مشابهی اتفاق بیفتد، واکنش هواداران، رسانه‌ها و مسئولان فدراسیون فوتبال چگونه خواهد بود؟ واکنش توخل چه خواهد بود؟

او با اعتمادبه‌نفس قدم به این کار گذاشت و مسئولیت خطیر را به عهده گرفت و آشکارا از عملکرد قبلی تیم ملی انگلیس انتقاد کرد. چنین اعتمادبه‌نفسی نیازمند یک شروع طوفانی بود، اما در عوض چهار نمایش ضعیف و معمولی به‌دست آمد و تردیدها در هر بازی بیشتر شد، و شکست خانگی ۳-۱ مقابل سنگال با سوت‌های اعتراض‌آمیز هواداران همراه شد.

مشکلات توخل در حالی رخ داد که تیم جوانان انگلیس با هدایت لی کارسلی در مسابقات قهرمانی زیر ۲۱ سال اروپا برای دومین بار پیاپی قهرمان شد. بله، همان کارسلی که به‌عنوان سرمربی موقت تیم بزرگسالان عملکرد خوبی داشت، اما فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت یک مربی خارجی بسیار گران‌قیمت را استخدام کند.

آیا فشار و بدبینی، بررسی موشکافانه و تردید فوری نسبت به توخل ناعادلانه است؟ پاسخ مسلماً منفی است.
او با قراردادی کوتاه‌مدت و فقط با یک هدف به کار منصوب شد: قهرمانی در جام جهانی!

هر نشانه‌ای از به خطر افتادن صعود، به‌راحتی می‌تواند دلیل موجهی برای برکناری‌اش باشد. در فوتبال گاهی بهتر است سریع‌تر جلوی ضرر را گرفت تا این‌که در یک مسیر اشتباه ادامه داد؛ به‌ویژه زمانی که یک گزینه جایگزین و در دسترس مثل کارسلی وجود دارد. این همان شیوه بی‌رحمانه ایتالیایی است!

وقتی معلوم شد بازیکنان به تاکتیک‌ها یا انگیزه‌های اسپالتی پاسخ نمی‌دهند، وقت را تلف نکردند و بعد از امتناع کلودیو رانیری، روحیه پرشور و انگیزه‌بخش جنارو گتوزو را برای احیای تیم و جلوگیری از ناکامی دوباره در صعود به جام جهانی انتخاب کردند.

این یک ریسک است، اما تغییر سرمربی همیشه ریسک دارد؛ حتی برای برزیل که کارلو آنچلوتی را به‌عنوان سرمربی برگزیدند و مشابه انگلیس، به سراغ گزینه‌ای خارجی رفتند. آنچلوتی بدون شک انتخابی معتبر و دهان‌پرکن است، اما واقعیت این است، برنده‌های بزرگ رقابت‌های باشگاهی همیشه مربیان موفق با عملکردی مناسب در سطح تیم‌های ملی نیستند. برزیل حداقل صعودش را تضمین کرده است، اما برای بسیاری از کشورها این روزهای پاییزی سرنوشت‌ساز است.

مثلاً در گروه B دور سوم کونکاکاف، سه نام آشنای فوتبال برای تنها یک سهمیه مستقیم به جام جهانی به رقابت تنگاتنگی خواهند پرداخت: استیو مک‌کلارن مربی بدنام سابق انگلستان، دوایت یورک مهاجم سابق یونایتد و دیک اَدووکات مربی سابق هلندی، به‌ترتیب هدایت جامائیکا، ترینیداد و توباگو و کوراسائو را برعهده دارند و طبیعتاً همگی نقشه برد و پیروزی و صعود مستقیم به بزرگ‌ترین رقابت و تورنمنت جهان را در سر دارند. احتمالاً رقابت خیلی نزدیک خواهد بود و باید منتظر چند تساوی بود، چون هر شکستی در سطح دیدارهای مهم بین‌المللی می‌تواند به یک بحران بزرگ تبدیل شود.

بسیاری از مربیان در خط مقدم آتش ایستاده‌اند و بسیاری از آن‌ها در این کارزار جان سالم به‌در نمی‌برند.

وقتی بازیکنان انگلیس با قدم‌های سنگین زمین را ترک می‌کردند، توخل می‌دانست سه‌شنبه‌شب در بلگراد، شب کاملاً متفاوتی در انتظارشان است!

پیشنهادی باخبر