روسیه و آمریکا، نمایندگان دو کشور سهشنبه ۳۰ بهمن حدود چهار ساعت و نیم در ریاض پایتخت عربستان سعودی با یکدیگر گفتوگو کردند؛ مذاکراتی که دستورکار آن، رفع مشکلات در مناسبات دوجانبه و پس از آن، حل و فصل مناقشه اوکراین بود.
سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه و یوری اوشاکوف دستیار رئیس جمهورروسیه از آن سو و مارکو روبیو وزیر امور خارجه، مایک والتز مشاور امنیت ملی کاخ سفید و استیو ویتکاف فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه در مذاکرات به میزبانی ریاض پایتخت عربستان شرکت کردند.
جالب اینکه در این مذاکرات از طرف های اروپایی که همواره دراین نبرد حامی اوکراین بودند خبری نبود و آنها نیز در اقدامی تلافی جویانه به سرکردگی انگلستان، فرانسه، آلمان، کانادا، سوئیس، لهستان و کشورهای حوزه بالتیک پیش نویس قطعنامه ای ضد روسی با عنوان "ترویج صلح جامع، عادلانه و پایدار در اوکراین" را ارائه دادند و قرار است این قطعنامه۲۴ فوریه ۲۰۲۵ برابر با ششم اسفندماه ۱۴۰۳ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بررسی شودکه در صورت تصویب این قطعنامه مسکو را ملزم می کند به صورت فوری، کامل و بدون قید و شرط تمامی نیروهای مسلح خود را از خاک اوکراین خارج کند، قطعنامه ای که برای اولین بار پس از آغاز جنگ اوکراین دولت ترامپ از آن حمایت نکرد.
ظاهرا تنش بین آمریکا و اروپا بر سر جنگ اوکراین بالا گرفته و اروپا را به سمت تشکیل ارتش اروپایی ترغیب می کند. حالا باید دید آیا اروپایی ها تن به خواسته های ترامپ خواهند داد، از بحث هزینه های ادامه جنگ اوکراین گرفته تا افزایش هزینه ناتو.
خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با مهدی خورسند کارشناس مسائل اوراسیا به این موضوع پرداخته است که با هم می خوانیم.
ترامپ اروپا را هزینه مازاد می داند
بنا به تجربه دولت اول دونالد ترامپ اروپایی ها یک سربار امنیتی برای آمریکا به حساب می آیند. در دولت اول ترامپ هم دیدیم که او همواره به اروپا هشدار می داد که باید هزینه های امنیت خود و ناتو را بیشتر پرداخت کند. حتی این مسئله منجر به بحث و درگیری های مذاکراتی بسیار شدیدی بین آمریکا و آلمانِ دوران مرکل تبدیل شد که حتی ترامپ تهدید کرد که نیروهای نظامی آمریکا را از پایگاه های خود در آلمان خارج می کند.
آمریکای دوران ترامپ همواره اروپا را بعنوان یک هزینه مازاد و سر بار می بیند. این رویکرد در دوره جدید ترامپ نیز ادامه دارد و ما شاهد هستیم که دونالد ترامپ بعد از روی کار آمدن هم مسئله جنگ روسیه و اوکراین را مورد هدف قرار داد و خواستار پایان جنگ شد و گفت آمریکا دیگر بیش از این نمی تواند هزینه کند و اگر اروپایی ها خواهان ادامه جنگ هستند باید هزینه آن را خودشان پرداخت کنند، ترامپ حتی تهدید خروج از ناتو را نیز مطرح کرده است.
حضور ترامپ در کاخ سفید احتمال تشکیل ارتش اروپایی را پر رنگ تر کرد
اروپایی ها تقریبا از ابتدای دهه دوم قرن بیستم از سال ۲۰۱۰ به این سمت و بعد از جنگ اول اوکراین برای اینکه از یوغ امنیتی آمریکا خارج شوند زمزمه ایجاد ارتش واحد اروپایی را به رهبری آلمان و فرانسه مطرح کردند. اخیرا با روی کار آمدن دونالد ترامپ این زمزمه ها رنگ و بوی بیشتری گرفته و اروپا بر این باور است که باید یک ارتش واحدی داشته باشد تا بتواند از زیر سلطه نظامی و امنیتی آمریکا خارج شود. البته برنامه ترامپ این است که با فشار آوردن به اروپا هزینه خرید تسلیحات آمریکایی برای جنگ های خارجی را از خزانه اروپایی ها هزینه کند تا دیگر آمریکا نخواهد همه هزینه را پرداخت کند و از جیب اروپا هزینه شود.
از یک بُعد دیگر اینکه آمریکایی ها یک راهبردی بنام آسیا پاسفیک دارند که از سال ۲۰۱۰ با تغییر دکترین سیاست خارجی شان و تغییر تمرکز از غرب آسیا به شرق آسیا چین را کنترل کنند.
با روی کار آمدن دولت اول ترامپ این آسیا پاسیفیک تبدل می شود به ایندو پاسیفیک و هندی ها را هم وارد بازی می کنند تا چین را به کنترل خودشان در بیاورند. در دولت اول ترامپ دیدیم که آمریکایی ها چگونه از ابزار هند برای کنترل چین استفاده کردند، فرصت های بسیار زیادی را به هندی ها دادند که بتوانند چین را به کنترل خودشان در بیاورند.
روسیه ابزاری برای کنترل چین
بله بنظر می رسد که این بار دونالد ترامپ قصد دارد علاوه بر هند روسیه را نیز وارد این بازی کند و با بهره گیری از دو ابزار هند و روسیه بتواند بیشتر چین را به کنترل خود در بیاورد و چینی ها را از لحاظ نظامی، سیاسی و اقتصادی تحت فشار قرار دهد و روسیه را نیز علاوه بر هند وارد فضای این اردوی مخالفین چین کند. به همین دلیل دارد سعی دارد پیشنهادهای بسیار زیادی را در جنگ روسیه و اوکراین دهد.
اخیرا هم اعلام کرده این مناطقی که روسیه اشغال کرده باید در اختیار این کشور باقی بماند و زلنسکی باید این شرایط را بپذیرد. اینها شرایط و پیشنهاداتی است که مطرح می شود. بنظر می رسد یکی از دلایل اصلی طرح این مسائل همین است که آمریکای دونالد ترامپ می خواهد فرصتی را به روسیه دهد که از روسیه در مقابل چین بازی بگیرد و هند و روسیه ابزاری برای کنترل چین بشوند.
خروجی این دو مقوله ای که گفته شد غضبی است که ترامپ دارد علیه اروپا رقم می زند و نگرانی های اروپایی هم به همین دلیل است. اجلاس عربستان بدون حضور اروپا می تواند ملغمه ای از هر دوی این موضوعات باشد، هم به اروپا فشار بیاورد که بتواند از اروپا برای تسلیحات جنگی مناطق مختلف دنیا پول بیشتری طلب کند و هم اینکه گزینه های بیشتری به روسیه بدهد تا بتواند چین را کنترل کند.
آمریکا در قبال اروپا دغدغه امنیتی ندارد
بله، دغدغه امنیتی آمریکا در نظام بین الملل چین است و بنظر می رسد اگر این پیشنهادها را به روسیه بدهد شاید با جلب نظر روسیه بتواند بازی بیشتری از روسیه در مقابل چین بگیرد. این دقیقا همان قضایای بعد از جنگ جهانی دوم است که آمریکایی ها از چین برای کنترل شوروی استفاده کردند و دیدیم که خروجی آن نیز با تقابل آمریکا و چین و حمایت آمریکا به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد و حالا این جمع بندی وجود دارد که آمریکا برای کنترل چین از روسیه استفاده کنند.
به این علت که این چکیده ای از همان دو دیدگاهی است که گفته شد، دیدگاهی که ترامپ نسبت به اروپا و در عین حال تغییر رویکردی که به روسیه دارد.
انتخاب عربستان برای ۶۰۰ میلیارد سرمایه گذاری
قطعا همینطور است، عربستانی ها در دور اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری کردند و تسلیحات خریدند و حالا ترامپ شرط گذاشته و احتمالا دارد مقدمات آن ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری را فراهم می کند و این شاید یک فرصتی باشد که آمریکا طبق گفته قبلی ترامپ بتواند این گاو شیرده را بدوشد.
من معتقدم عربستان ادعای ام القرایی دنیای اسلام را دارد و بعید است که زیر بار این قضیه برود چون عملا این اتفاق یعنی شکست کامل در مقابل صهیونیست ها و بعید است که عربستان تن به این خفت دهد و این فرصت را در اختیار آنها قرار دهد. به نظر من آنقدر عادی سازی با رژیم صهیونیستی بار مالی دارد که بعید است با چنین پیشنهاداتی این امتیاز رخ دهد اما شاید بشود یکی از گام های مقدماتی برای رسیدن به این نتیجه نیز باشد.
اوکراین چاره ای چز پذیرش شرایط آمریکا ندارد
ا
من فکر نمی کنم اوکراین چاره ای غیر از این داشته باشد.
به این دلیل که پیشروی روس ها در هفته های گذشته خیلی شدت گرفته و اکنون نیز زلنسکی سرزمین های خود را از دست رفته می بیند. بنابراین زلنسکی برای اینکه سرزمین بیشتری از دست ندهد اگر چه ناراضی خواهد بود ولی قربانی یک معامله ای است که آمریکا برای اهداف استراتژیک خود در نظام بین الملل انجام خواهد داد.
فاصله بلند اروپا تا استقلال از آمریکا
اروپا تا استقلال خیلی فاصله دارد، این از اقداماتی است که در آینده اروپا می تواند تاثیر گذار باشد و می تواند باعث جدایی بیشتر اروپا از آمریکا شود. استقلال اروپا از آمریکا و آن دنیای تک قطبی را شاید بیشتر تحت الشعاع قرار دهد. من یکی از معتقدین به نظریه دوران گذار هستم و الان هم درشرایط دوران گذار هستیم. اروپا فاصله زیادی برای رسیدن به استقلال دارد. اروپا اراده استقلال را دارد ایجاد می کند اما توان اینکار را ندارد. اما این اتفاقات می تواند یک گام موثر در مسیر نا امیدی اروپا از امریکا باشد.
۳۱۱۲۱۲