طرفداری | نوربرت ناختوای (Norbert Nachtweih) زاده چهار ژوئن 1957 در شهر سانگرهاوزن در آلمان شرقی سابق و آلمان متحد کنونی است. او در پستهای هافبک میانی، هافبک راست و سوئیپر بازی میکرد. نوربرت فوتبال را از سال 1963 در تیمهای پایه باشگاه موتور سانگرهاوزن شروع کرد و پس از بازی در تیمهای مختلفی در رده پایه، توسط چمی حاله در سال 1974 به رده بزرگسالان رسید. او به مدت دو سال در این باشگاه حضور داشت و توانست تا به آمار کلی 35 بازی و دو گل دست یابد. ناختوای که در اوبرلیگا (بالاترین سطح فوتبال آلمان شرقی) بازی میکرد، در سال 1976، به همراه تیم ملی زیر 21 سال آلمان شرقی، عازم یکی از مسابقات مقدماتی قهرمانی جوانان اروپا شد. برگزاری این مسابقه در استانبول باعث شده بود تا ناختوای، برای نخستین بار از شرق آلمان خارج شود. یورگن پال، دوست صمیمی نوربرت در اردوی ملی که دروازهبان جوانان آلمان شرقی بود، در هتل با یک فرد آمریکایی ملاقات کرد و تصمیم داشت تا از فرصت پیشآمده یک مسابقه بینالمللی، برای فرار از آلمان شرقی استفاده کرده و به آلمان غربی کوچ کند. نقشه فرار پال، خیلی زود مورد توجه ناختوای قرار گرفت تا دو تن از بازیکنان جوان آلمان شرقی، تصمیم مهمی را در زندگیشان بگیرند.

ناختوای، دودلی بیشتری را به نسبت پال داشت زیرا در سطح بالای فوتبال آلمان شرقی بازی میکرد، پاداش، لباسهای اصل آدیداس و میوههای گرمسیری فراوانی را در هر مسابقه دریافت میکرد. یکی دیگر از دلایل تردید ناختوای، نزدیکی به خانواده و پدر معدنچیاش بود که در سالیان سال زحماتش، به اندازه فرزند فوتبالیست خود، درآمد نداشت. در حالی که کاروان تیم ملی جوانان آلمان شرقی به پرواز بازگشت نزدیک میشد، فوتبالیستها با اجازه مدیرانشان، فرصت داشتند تا رسیدن هواپیما، به مدت دو ساعت از گردش در استانبول لذت ببرند. در همین لحظات بود که نقشه پال و ناختوای، عملی شد و این دو، از فرصت پیشآمده استفاده کردند. برطبق قرار با آمریکایی، این دو سوار یک تاکسی شدند و به سمت سفارت آمریکا و پس از آن، سفارت آلمان غربی در استانبول رفتند. پس از رسیدن به سفارت آلمان غربی، فرار پال و نوربرت به مرحله پایانی رسید و این دو با پروازی، راهی مونیخ شدند. پس از مدتی زندگی در کمپ پناهندگان بود که ولفگانگ میشینگ، سیاسمتدار دموکرات که عضویت هیئت مدیره باشگاه فرانکفورت را داشت، متوجه فرار دو استعداد جوان آلمان شرقی شد. میشینگ تصمیم گرفت تا این دو بازیکن را به تیم فرانکفورت منتقل کرده و از خدمات آنها استفاده کند.

پال و ناختوای، مدتی در تیم دوم فرانکفورت حضور داشتند تا در ژانویه 1978، انتقالشان به تیم اصلی این باشگاه، نهایی شود. پیشآمد سریع پناهندگی باعث شده بود تا ناختوای، بدون صحبت با خانواده خود، در کشور جدیدی مستقر شود. باطل کردن عضویت پدر از حزب معدنچیان شرق آلمان، واکنش دولت آلمان شرقی به فرار دو استعداد فوتبالیاش بود. ترس از واکنش سخت اشتازی، یکی دیگر از چالشهای زندگی جدید ناختوای بود که با دوری از خانواده نیز به اندازه کافی، طاقتفرسا بود. او در دیدار هفته 28 بوندسلیگا برابر اشتوتگارت، برای نخستین بار پیراهن فرانکفورت را پوشید و تا پایان فصل، در چهار مسابقه دیگر نیز بازی کرد. این بازیکن در فصل 79-1978، نخستین گلش برای فرانکفورت را با گل پیروزیبخش هفته 23 برابر وردربرمن تجربه کرد و در پایان فصل، آمار کلی 26 بازی و یک گل را به ثبت رساند. ناختوای در فصل 80-1979، یکی از اعضای مهم فرانکفورت قهرمان در جام یوفا بود زیرا توانست علاوه بر حضورش در 11 مسابقه، گلزنی در یک تورنمنت اروپایی را با باز کردن دروازه زبرویوفکا برنو، تجربه کند. پس از ثبت 47 بازی، هشت گل و یک پاس گل در این فصل موفق که با بریس برابر فورتونا دوسلدورف در بوندسلیگا نیز همراه بود، ناختوای در دو فصل بعدی خود، آمارهای 42 بازی، 10 گل و دو پاس گل در فصل 81-1980 و 38 بازی، 12 گل و دو پاس گل در فصل 82-1981 را به ثبت رساند. یک پاس گل در فینال جام حذفی فصل 81-1980 برابر کایزرسلاترن که از میانه میدان به محوطه جریمه حریف رسید، از مهمترین سکانسهای ناختوای در این دو فصل بود که به قهرمانی فرانکفورت منتهی شد.

زندگی شبانه نوربرت، اگرچه با لقب «شبپره» توسط سرمربیاش در فرانکفورت یعنی گیولا لورانت، مورد انتقاد قرار گرفته بود اما به انرژی مثبت بسیاری برای این بازیکن تبدیل شده بود. او با وجود تحمل محرومیت 14 ماهه فیفا به علت ترک اردوی تیم ملی و پناهندگی به کشور دیگر، توانست تا بازگشت موفقی را به دنیای فوتبال داشته باشد و در پیراهن فرانکفورت، روزهای خوبی را بگذراند. در مدت قرارداد با فرانکفورت، نوربرت توانست تا پس از دیدار تیمش برابر زبرویوفکا برنو در چکسلواکی، پس از مدتها خانوادهاش را ببیند و آنها را در آغوش بگیرد. باشگاه فرانکفورت برای رسیدن ستاره تیمش به آرزوی دیدار با خانواده، هزینه رزرو اتاق هتل و رفت و آمد آنها را متقبل شد و به ناختوای اجازه داد تا به همراه خانوادهاش، بر سر میز غذای کاروان تیم، شام را میل کند. با وجود این رابطه بسیار زیبا میان این بازیکن و فرانکفورت، پیشنهاد معادل 750 هزار یورویی بایرن مونیخ در تابستان 1982، سران این باشگاه را وسوسه کرد تا از فروش ناختوای به سود خوبی برسند. از این رو بود که این بازیکن راهی باواریا شد و پیراهن بایرن مونیخ را برتن کرد. نخستین بازی نوربرت برای بایرن، دیدار برابر وردربرمن در هفته نخست بوندسلیگا بود. او در ادامه، دروازه آرمینیا بیلهفلد را در هفته پنجم بوندسلیگا باز کرد تا فصل را با آمار 32 بازی، یک گل و سه پاس گل به اتمام برساند. فصل 84-1983، ناختوای را به قهرمانی دیگری در جام حذفی آلمان رساند و این مهم، با گل کردن پنالتی در ضیافت پنالتیهای فینال برابر مونشن گلادباخ، میسر شد. این بازیکن در بوندسلیگا، دروازه کلن، نورنبرگ و دورتموند را باز کرد و فصل دوم خود در بایرن را با آمار 40 بازی، پنج گل و یک پاس گل به پایان رساند.

سه فصل بعدی ناختوای با بایرن مونیخ شامل سه قهرمانی پیاپی در بوندسلیگا و یک قهرمانی جام حذفی میشد. او در این سه فصل توانست با ثبات خود در ترکیب، کمک بسیاری به موفقیت بایرن کرده و آمارهای 35 بازی، شش گل و سه پاس گل در فصل 85-1984، 38 بازی، شش گل و سه پاس گل در فصل 86-1985 و 45 بازی و سه گل در فصل 87-1986 را ثبت کرد. پس از هتتریک قهرمانی، این بازیکن دو فصل دیگر فوتبالش را در بایرن سپری کرد و با آمارهای 41 بازی و سه گل در فصل 88-1987 و 41 بازی، پنج گل و چهار پاس گل در فصل 89-1988، پرونده حضورش در این باشگاه را بست. یک قهرمانی دیگر در بوندسلیگا پس از یک فصل ناکامی با قهرمانی سوپرجام، از افتخارات این دو فصل بایرن با ناختوای بود. ناختوای به همراه بایرن به فینال جام باشگاههای اروپای فصل 87-1986 صعود کرد و در این راه، نقش مهمی در حذف رئال مادرید، در مرحله نیمه نهایی داشت؛ با این وجود، فینال اروپا برابر پورتو، پیامآور قهرمانی بایرن مونیخ نبود. او پس از دوران شاد خود در فرانکفورت که با زندگی شبانه و مهمانیهای جذاب پس از هر موفقیت همراه بود، راهی بایرنی شده بود که بازیکنانش چندان جشن و شادی خاصی پس از هر موفقیت نداشتند. از این رو بود که ناختوای با ایجاد یک صندوق مخصوص، مهمانیهای شادی را پس از هر پیروزی برگزار میکرد. بیشتر شدن پیروزیهای بایرن با فضای ایجادشده توسط این بازیکن، او را به «مدیر سرگرمی بایرن» ملقب کرد. این مهم باعث شد تا حتی پس از جدایی نوربرت از بایرن در سال 1989، شادی در رختکن بایرن، بیش از قبل باشد.
این بازیکن پس از جدایی از بایرن، راهی فرانسه شد و پیراهن کان را برتن کرد. نوربرت که در کان با زین الدین زیدان همتیمی شده بود، آمار 34 بازی و یک گل برابر تولوز را به ثبت رساند. بازگشت به فرانکفورت با آمار پنج بازی به مدت شش ماه، نتیجه تصمیم بعدی نوربرت برای ادامه فوتبالش بود. او در سال 1991 راهی باشگاه والدهوف مانهایم در سطح سوم آلمان شد و در مدت پنج سال، صعود به بوندسلیگا2 و چهار فصل بازی در این سطح، به همراه ثبت آمار مجموع 133 بازی و 10 گل را تجربه کرد. پس از این تجربه، ناختوای در تیمهای آماتوری به نامهای برنباخ و شوالباخ بازی کرد و در سال 1997 بازنشسته شد. قوانین سختگیرانه فیفا در زمان حضور ناختوای باعث شده بود تا این بازیکن، به دلیل بازی برای ردههای پایه آلمان شرقی، حق حضور در کشور دیگری را نداشته باشد. به همین دلیل بود که ناختوای، یکی از بازیکنانی در فوتبال آلمان شد که به حقش در رده ملی نرسید زیرا بسیاری از فوتبالدوستان آلمان، اعتقاد داشتند که در صورت حضور این بازیکن در تیم ملی آلمان غربی، او به یکی از برترین هافبکهای فوتبال این کشور تبدیل میشد. او در سال 2024، کتاب زندگینامه خود را با عنوان هوشمندانه «میان دو جهان؛ تاریخ فوتبال آلمانی-آلمانی من» منتشر کرد و از سیر تا پیاز فرار از آلمان شرقی و بازی برای فرانکفورت، بایرن مونیخ و کان فرانسه را بازگو کرد. از بهترین خاطرات تعریفشده این بازیکن میتوان به اصرار دراگوسلاو استپانوویچ، سرمربی سابق فرانکفورت به بستن فضاهای زمین با 13 بازیکن روی تخته سیاه و کتابخوانشدن ناختوای پس از هماتاقیشدن با کلاوس اوگنتالر اشاره کرد.



