این روزها شخصا با یک پدیده عجیبی روبه‌رو هستم که واقعا روی اعصابم می‌رود و نمی‌دانم چه کارش کنم؛ شهروندانی که دارند راه می‌روند، ولی سرشان توی گوشی همراه است.

عکس

به گزارش همشهری آنلاین، هیچ‌وقت هم درک نکرده و نمی‌کنم که چطور طرف، ۲ کار را در آن واحد می‌تواند انجام بدهد؛ هم راه برود، هم مسیریابی کند و هم سرش توی گوشی‌اش باشد؛ طوری هم در این امر جدی هستند که فکر می‌کنید مدیر یک پایگاه فضایی، دارد آخرین موشک حامل سفینه فضایی‌اش را به هوا می‌فرستد و ثانیه‌ها اگر جابه‌جا شوند، همه‌چیز منفجر خواهد شد؛ حتی جدی‌تر از آن مدیر.

من دارم سوار مترو می‌شوم، طرف در حال پیاده شدن است و سرش توی گوشی، با چنان طمأنینه‌ای در حال پیاده شدن است که دوست داری دست ببری و موبایلش را خاموش کنی! یا توی پیاده‌روهای خیابان ولیعصر، طرف دقیقا نیم متر مانده به تو، یک دفعه سرش را از توی گوشی بیرون می‌آورد یا ترمز می‌کند یا مسیرش را عوض می‌کند؛ تازه بدون هیچ عذرخواهی و عرض اضافه‌ای ...

نکته تلخ‌تر هم این است که گاهی طرف با گوشی همراهی که سرش توی آن است، به تو برخورد می‌کند و موبایلش زمین می‌افتد و شاکی هم می‌شود که چرا حواست نیست! یعنی طرف به‌عنوان کسی که سرش پایین است، حواسش نیست، خودش برخورد می‌کند به دیگری و...، به شما ایراد می‌گیرد که حواس‌تان کجاست؛ به همین سادگی و شیرینی.

نمی‌دانم حالا از نظر اجتماعی نام این پدیده و شهروندان جدید را چه می‌توان گذاشت. باز حالا طرف بایستد و سرش توی موبایل باشد، یک چیزی، ولی این موبایل‌بازی موقع راه رفتن دیگر نوبر است. متأسفانه این دسته از شهروندان، درکی ندارند از اینکه بالاخره زندگی کردن در هر جایی، ازجمله شهر، آدابی دارد. طبیعتا آداب پیاده‌روی در پیاده‌رو این است که شما از سمت راست‌تان بروید و حواس‌تان به جلو باشد و حفظ فاصله کنید و یک‌دفعه توی سینه کسی نروید و...؛ این را دیگر همه‌جای دنیا به توافق و تفاهم رسیده‌اند؛ برای اینکه باعث دردسر هم نشوند، باید قواعدی را رعایت کنند.

قاعده‌اش هم همین است که گفتیم؛ حداقل موقع پیاده‌روی سر توی موبایل نداشته باشید. حداقل بروید و به واگن مترو که رسیدید یا یک جای ثابت یا سر صف و...، کارتان را با موبایل شروع کنید. اینکه دیگه فهمش خیلی ساده است.

نکته تلخ‌تر قضیه هم این است که غالبا درگیر بازی و اینستاگرام‌گردی و تماشای کلیپ‌های مسخره و... هستند، باز حالا اگر کار واجبی داشتند می‌گفتید ناچار است و چاره‌ای ندارد. کلا با پدیده‌ای روبه‌رو هستیم که مدل عجیبی در نوع خودش محسوب می‌شود.

پیشنهادی باخبر