خانم دکتر بهنوش طباطبایی ! این دکتری گرفتن بود یا شوآف تبلیغاتی؟ صد رحمت به فیلم عروسی بازیگرها؟

خانم دکتر بهنوش طباطبایی ! این دکتری گرفتن بود یا شوآف تبلیغاتی؟ صد رحمت به فیلم عروسی بازیگرها؟
شاید هم این اتفاق اخیر بهنوش طباطبایی نه یک خطای فردی، بلکه نشانه‌ای از بحران فرهنگی گسترده‌تری است: نمایشی شدن همه چیز در عصر رسانه‌های اجتماعی.
عصر ایران ؛ کاوه معین‌فر - در روزهای گذشته، تصاویر و ویدئویی از حضور بهنوش طباطبایی بازیگر شناخته‌شده سینما و تلویزیون، در جلسه دفاع از پایان‌نامه دکتری‌اش منتشر شد؛ تصاویری که فضای آن بیشتر شبیه یک مراسم تبلیغاتی بود تا جلسه‌ای علمی. همراهی بادیگاردها، تصویربرداری مدل عروسی و انتشار هدفمند در رسانه‌ها، موجی از واکنش‌ها را در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت.
 
چند سالی است که هر از گاهی بازیگران با انتشار مراسم عقد یا عروسی خود توجه بسیار زیادی را جلب می‌کنند و از این طریق برندهای اقتصادی زیادی را هم با تبلیغ در این قضیه شریک می‌سازند، مانند عروس بهرام ردان و محمدرضا گلزار تا همین نمونه‌های اخیر کامران تفتی، متین ستوده، محمد نادری و ... 
 
نکته این است که در انتشار این فیلم‌های عروسی جدای از توجه طلبی بازیگران، یک داد و ستد اقتصادی بزرگ هم وجود دارد که همگی از این بابت بهره‌مند خواهد شد، اما واقعا جلسه دفاع برای اخذ مدرک دکتری بازیگری چون بهنوش طباطبایی چه دستاوردی محسوب می‌شود؟ و البته برای چه شخص یا اشخاصی؟!
 

ویدئو بهنوش طباطبایی در جلسه دفاع و فارغ التحصیلی از دانشگاه

 
بعد از دیدن این ویدئو اولین پرسشی که به ذهن خطور می‌کند این است که آیا این جلسه دفاع از دکتری است یا جشن فارغ التحصیلی؟ یا هر دو را با هم تجمیع کرده‌اند! چون خودش در صفحه اینستاگرامش نوشته است: « امروز هفدهم آبان ماه ۱۴۰۴  برایم روز مهمی بود. قشنگ ترین روز زندگیم شد وقتی که اساتید و داوران بزرگوار در جلسه ی دفاعیه رساله ی دکتری م  نتیجه‌ی سالها تلاشم را در حوزه ی روان شناسی موفقیت آمیز اعلام کردند .»
 
پرسش بعدی، آیا بهنوش طباطبایی در ضمن تحصیل هر بار که در دانشگاه حضور یافته است به همین شکل بوده و در میان حلقه بادیگاردها و محافظ‌ های شخصی به کسب علم پرداخته است؟ چون خودش باز در صفحه اینستاگرامش نوشته «مدرس دانشگاه» هم هستند، آیا هر بار این گونه سر کلاس درس می‌روند؟ چرا همه چیز اینقدر عجیب شده است؟!
 
نکته مهم هم این که چرا دانشگاه در چنین بازی شریک شده و اینچنین مراسمی برگزار شده است؟ دانشگاه آزاد واحد بابل چرا باید اینچنین مرعوب حضور یک بازیگر در میان دانشجویانش شود؟ واقعا هئیت علمی آن دانشگاه بعد از دیدن این تصاویر کلیپ عروسی و بادیگارد و ... چه احساسی بهشان دست داده است؟
 
کسب تحصیلات عالی توسط هنرمندان یا چهره‌های عمومی امری مثبت و قابل احترام است؛ اما زمانی که این مسیر به پروژه‌ای برای مدیریت تصویر شخصی و افزایش دیده‌شدن تبدیل شود، معنای علم و پژوهش زیر سؤال می‌رود. در چنین حالتی، پایان‌نامه نه سندی از تحقیق، بلکه محتوایی برای مصرف رسانه‌ای تلقی می‌شود؛ پست ویدیویی که در پی لایک و ویو است، نه نقد و گفت‌وگوی علمی.
 
دانشگاه، در ذات خود، محل گفت‌وگو، تحقیق و فروتنی علمی است. اما آنچه در این تصاویر دیده شد، مرز میان فرهنگ دانشگاهی و فرهنگ سلبریتی را در هم شکست. دفاع از پایان‌نامه، یک رویداد شخصی و علمی است، نه فرصتی برای نمایش چهره یا تولید محتوای تبلیغاتی.
 
وقتی سلبریتی‌ها فضای دانشگاه را به صحنه‌ی حضور تبلیغاتی رسانه‌ای تبدیل می‌کنند، ارزش‌های علمی در پس جلوه‌های ظاهری محو می‌شود و دانشگاه ناخواسته به بخشی از نمایش شهرت بدل می‌گردد.
 
بهنوش طباطبایی و چند استاد دانشگاه آزاد بابل
 
نمی‌توان از نقش رسانه‌ها و کاربران فضای مجازی در تقویت این چرخه چشم پوشید. بازنشر گسترده‌ی این تصاویر، تولید شوخی‌ها و تحلیل‌های سطحی، نشان داد که جامعه خود نیز از این تضاد میان «تحصیل» و «تبلیغ» لذت می‌برد و آن را بازتولید می‌کند.
 
در نتیجه، هرچقدر واکنش‌ها تندتر باشد، باز هم به نفع چرخه‌ی توجه و دیده‌شدن تمام می‌شود؛ همان چیزی که موتور اصلی فرهنگ سلبریتی است.
 
در روزگاری که مرز میان حقیقت و تصویر روزبه‌روز باریک‌تر می‌شود، حفط شأن دانشگاه بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. دانشگاه باید همچنان نماد تلاش بی‌هیاهو، تحقیق بی‌دوربین و دانایی بی‌نمایش باقی بماند. علم اگر به ابزار دیده‌شدن بدل شود، دیگر علم نیست؛ تنها بخشی از نمایش بزرگ «شهرت» است.
 
شاید هم این اتفاق اخیر بهنوش طباطبایی نه یک خطای فردی، بلکه نشانه‌ای از بحران فرهنگی گسترده‌تری است: نمایشی شدن همه چیز در عصر رسانه‌های اجتماعی. در جامعه‌ای که معیار ارزش «تعداد بازدید» است، نه «کیفیت عمل»، طبیعی است که حتی دفاع از پایان‌نامه هم شبیه یک «ایونت تبلیغاتی» شود.
 
اما شاید هنوز بتوان با تأمل و نقد صادقانه، یادمان بیاوریم که دانشگاه صحنه شو آف نمی‌خواهد؛ صداقت، تلاش و تعهد می‌خواهد. یک زمانی دانشگاه قلب تپنده جامعه بود ...
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۸/۲۰
0
0
واقعا خنده داره اینا فکر می کنن کی هستن اصلا برای چی بادیگارد مردم تو خیابون گربه می بینن بیشتر توجه میکنند تا به اینا

پیشنهادی باخبر