شهید سجاد زبرجدی به نسل جدید می‌گوید: «حواسم هست» / سید جواد هاشمی: بُرد با مادر و خانواده شهداست + فیلم
کد خبر:۱۳۳۹۵۰۶
در مراسم رونمایی از کتاب

شهید سجاد زبرجدی به نسل جدید می‌گوید: «حواسم هست» / سید جواد هاشمی: بُرد با مادر و خانواده شهداست + فیلم

مراسم رونمایی از کتاب شهید سجاد زبرجدی با عنوان «حواسم هست» با حضور مادر شهید و اصحاب هنر و رسانه در باغ کتاب تهران برگزار شد. 
شهید سجاد زبرجدی به نسل جدید می‌گوید: «حواسم هست» / سید جواد هاشمی: بُرد با مادر و خانواده شهداست + فیلم

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، همزمان با سالروز وفات حضرت ام البنین (س) صبح امروز پنجشنبه مراسم رونمایی از کتاب «حواسم هست» در مورد زندگی شهید سجاد زبرجدی در باغ کتاب تهران برگزار شد. 

 مژده لواسانی که اجرای این برنامه را بر عهده داشت با دعوت از امیر اسماعیلی به عنوان مشاور کتاب «حواسم هست» دعوت کرد. وی به اشاره به رونمایی از این کتاب گفت: واقعیت این است که سجاد زبرجدی در نگارش این کتاب به ما کمک کرد. 

وی افزود: خدا برای امثال من و شما که در این جمع هستیم نشانه‌هایی دارد که بتوانیم در مسیر خود با آنها ادامه بدهیم، شهید سجاد زبرجدی از آن افرادی است که همیشه به انسان نشانه می‌دهد.

وی افزود: حتی در برگزاری همین رونمایی نیز شهید برای واسطی فرستاد که در این مراسم به تکریم مادرم بپردازید، چرا که پس از شهادتم دست مادرم را نبوسیدم.

در ادامه این برنامه سید حسین متولیان شاعر با خواندن شعری در وصف شهدا و مادران آنها حاضرین را مستفیض کردند.

سید جواد هاشمی بازیگر نیز در این مراسم حضور به هم رساند و گفت: من سالها دوستی داشتم که مسئول تبادل شهدای ایران با عراقی‌ها بود. او می‌گفت: فرمانده عراقی بود که در این تبادلها به پیکر مطهر شهدای ایرانی بی احترامی می‌کرد و این اتفاق هرساله می‌افتاد و من فرصت نمی‌کردم حال این فرمانده عراقی را بگیرم. 

هاشمی در ادامه این خاطره گفت: دو سال این فرمانده عراقی نیامد تا دوباره آمد و وقتی او دوباره تخته را کند و پرچم را کند رفتم جلو گفتم: ده سال دارم نگاهت می‌کنم به چه جرأتی هر سال این کار را می‌کنی؟ فرمانده عراقی گفت: من کاری نکردم آقا به خدا! گفت: دو ساله نیامدم، دخترم مریض است و شنیدم شهدای شما شفا می‌دهند و تصمیم گرفتم تکه‌ای از لباس شهید شما را بردارم تا بتوانم با آن شفای دخترم را بگیرم. 

آن دوستم می‌گفت: دشمن من فهمید قدر شهدای ما را، ولی آیا داخل هم قدر شهدای ما را فهمیدند؟ 

سید جواد هاشمی در ادامه با درود بر شهید زبرجدی گفت: خبر دارید که برخی پسرها و دخترها قرار خود را سر مزار شهید زبرجدی برگزار می‌کنند؟ 

هاشمی در آخرین جمله خود گفت: به مادر شهدا می‌گویم، برد با خانواده شهداست.

در ادامه برنامه نیز شاعر آیینی کشورمان مجید لهراسبی به شعرخوانی پرداخت. 

وی در این شعرخوانی از مادر شهدا سرود: این مادران فقط بلدند دست گُل به آب بدهد. 

وی در ادامه گفت: وقتی خواستم بیایم خاطره‌ای تعریف کرد که شهیدی اسیر کوموله‌ها شدند و این شهید وقتی اسیر شد آنها گفتند باید ۲۰۰ هزار تومان بدهید فرزندش را آزاد می‌کنند، مادر شهید اجازه نداد و گفت: من که سواد ندارم ولی هر تفنگ ۱۰۰۰ تومان است که میشود با آن ۲۰۰ تفنگ خرید و باعث شهادت چند جوان دیگر خواهد شد، جوان من فدای همه آنها!

در ادامه از همسر و مادر شهدای بلندی تقدیر شد و نشان عدالت قوه قضاییه به وی اهدا گشت.

کتاب «حواسم هست» یک رمان مستند در مورد زندگی شهید سجاد زبرجدی است است که به قلم «شیرین زارع‌پور» توسط روایت فتح منتشر شده است.

پیشنهادی باخبر