به گزارش خبرنگار مهر، در کشوری که کمتر از پنج سال از حضور رسمی هاکی روی یخ در عرصه ورزش آن میگذرد و سابقه لیگ رسمی آن حتی به چهار سال هم نمیرسد، انتشار «برنامه راهبردی و نقشه راه توسعه هاکی روی یخ» از سوی انجمن این رشته زیر نظر فدراسیون اسکی و ورزشهای زمستانی، اتفاقی عجیب اما امیدوارکننده است. آن هم در روزگاری که بسیاری حتی به مفهوم «برنامهریزی» در ورزش باور ندارند.

مروری کوتاه بر تاریخچه هاکی روی یخ و ورزشهای زمستانی
اولین نشانههای بازیهایی شبیه به آیس هاکی حدود ۲۵۰ سال پیش در انگلستان دیده شد. شکل مدرن و امروزی این ورزش اما از سال ۱۸۸۵ در مونترال کانادا با بازی میان دو تیم آغاز شد. فدراسیون جهانی هاکی روی یخ نیز در سال ۱۹۰۸ در پاریس تأسیس شد و امروز بیش از یک قرن است که مهمترین مرجع بینالمللی این رشته محسوب میشود.
اما چرا هاکی روی یخ در ایران هیچگاه تا امروز جایی نداشته؟ پاسخ ساده است: برای عضویت رسمی در فدراسیون جهانی، وجود یک پیست فعال با سایز المپیکی و لیگ رسمی الزامی است. ایران نخستین پیست تفریحی خود را در سال ۱۳۴۶ با نام «قصر یخ» ساخت، سپس سالن آزادی در سال ۱۳۵۰ صاحب پیست المپیکی شد. با این حال به جهت عدم وجود لیگ هاکی روی یخ همچنان از عضویت فدراسیون جهانی دور ماند و البته سال ۱۳۵۷ تاسیسات آن خاموش شد.
۳۰ سال بعد در سال ۱۳۸۵ هرچند این پیست مجدد بازگشایی شد، اما تنها دو هفته دوام آورد و تعطیل شد تا نشان دهد برای زنده ماندن مراقبت جدی میخواهد. در دهه ۱۳۹۰ پیستهایی چون آرامیس تهران، دامون کیش و پدیده مشهد نیز به صورت تفریحی افتتاح شدند. در نهایت، تنها با افتتاح پیست المپیکسایز ایرانمال در سال ۱۳۹۹ بود که زمینه برای راهاندازی لیگ ملی هاکی روی یخ فراهم شد و ایران توانست برای عضویت در فدراسیون جهانی اقدام کند.

برنامهای همهجانبه با ایدههای خلاقانه
این سند چشماندازی تا سال ۱۴۰۸ ارائه میدهد و اهدافی چون توسعه زیرساختها، تربیت ورزشکار و مربی، تعامل بینالمللی و حتی توسعه بازیهای الکترونیک هاکی روی یخ را دنبال میکند. ایدههای جالبی مانند «ایده باغبانی» (مراقبت مستمر از ورزشکار)، «پادشکنندگی» (قوی شدن در خلال شکست)، «شکستن تخممرغ» (پرورش از درون) و مهمتر از همه «ایده ویکیپدیایی» برای جلب مشارکت داوطلبانه و جمعی در شرایط نبود بودجه، ستونهای فکری این برنامه هستند. این سند نشان میدهد که حتی بدون بودجههای کلان، میتوان از طریق شبکهسازی اجتماعی و جذب داوطلبان، مسیر توسعه را هموار کرد.
اشاره به ذینفعان و ظرفیتهای موجود
یکی از نقاط قوت برنامه، توجه ویژه به ذینفعان است؛ از ورزشکاران، مربیان و داوران تا والدین، باشگاهها، مدارس، دانشگاهها، شهرداریها، رسانهها و حتی بخش خصوصی. سند برای هر کدام از این گروهها نقش و جایگاه تعریف کرده و مدل همکاری طراحی کرده است. نکته ارزشمند دیگر، توجه به سطحبندی آموزشی است که از ردههای سنی پایه تا بزرگسالان با برنامههای خاص مهارتی، ذهنی، روانی و داوری پیشبینی شده است.
در این میان، باید به این افتخار هم اشاره کرد که بیش از ۴۰۰ ورزشکار و ۸۰ داوطلب (در روزگاری که کار داوطلبی کمرنگ شده) با همکاری دانشگاه هاگا-هلیا فنلاند و فدراسیون جهانی، در تدوین و آمادهسازی این سند نقشآفرینی کردهاند.
فراتر از هیاهوی رسانهای: نوک کوه یخ
هرچند انجمن هاکی روی یخ طی سالهای اخیر فعالیت رسانهای پررنگی داشته و شاید این سؤال برای افکار عمومی پیش آمده که آیا پشت این هیاهو برنامهای واقعی وجود دارد، اما مطالعه این سند نشان میدهد که این فعالیتها تنها نوک کوه یخاند. در پس این ظاهر، برنامهای دقیق، علمی و همهجانبه خوابیده که میتواند آینده روشنی برای هاکی روی یخ در ایران رقم بزند.
نتیجهگیری: الگویی برای تمام رشتههای ورزشی
این طرح نهتنها امید به شکوفایی یکی از مدرنترین ورزشهای جهان در ایران را زنده میکند، بلکه میتواند الگویی برای سایر رشتهها باشد. رشتههایی که امروز با مشکلات مالی، مدیریتی و انگیزشی دستوپنجه نرم میکنند، میتوانند با الگوبرداری از این مدل، توسعهای پایدار و متکی بر مشارکت مردمی، تعامل رسانهای و استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای داخلی و بینالمللی رقم بزنند.

نکته جالب و ارزشمند این است که نویسنده این کتاب – که توسط وزیر ورزش رونمایی شده – در پایان اثرش نوشته که این طرح نتیجه خرد جمعی و یک سال کار مداوم بوده است. او همچنین با صراحت پذیرفته که این برنامه حتما نیاز به تقویت داره و متعهد شده اگر پیشنهادها و انتقادها به دستشان برسد، هر سال نسخه بهروز شدهای منتشر کنند.