قمار ترامپ با زلنسکی
سیاست خارجی پرنوسان ترامپ نه تنها کییف را در موقعیتی ضعیف قرار داده بلکه شکافهای میان دو سوی اقیانوس اطلس را عمیقتر کرده است.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - در روزهای اخیر، صحنه سیاست بینالمللی شاهد تحولاتی چشمگیر در رابطه با جنگ اوکراین بوده است. روز ۲۴ مهرماه (۱۶ اکتبر ۲۰۲۵)، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، یک مکالمه تلفنی دو و نیم ساعته با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، برقرار کرد. این تماس، که ترامپ آن را «بسیار سازنده» توصیف کرد، منجر به توافق بر سر برگزاری یک دیدار حضوری در بوداپست، پایتخت مجارستان، شد. انتخاب مجارستان به عنوان محل این نشست، جایی که ویکتور اوربان، نخستوزیر این کشور، روابط نزدیکی با هر دو رهبر دارد، نشاندهنده تلاش برای میانجیگری در خارج از چارچوبهای سنتی غربی و یک شکست بزرگ دیگر برای متحدان اوکراین و شرکای اروپایی واشنگتن است. ترامپ پس از این مکالمه، در بیانیهای عمومی تأکید کرد که هدف اصلی، پایان دادن به «جنگ ننگین» اوکراین است و این دیدار میتواند گامی به سوی مذاکرات مستقیم باشد.
تنها یک روز پس از این تماس، یعنی در ۲۵ مهر، ترامپ میزبان ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، در کاخ سفید بود. این دیدار، که در فضای پرتنش برگزار شد، بر مسائل کلیدی مانند حمایت نظامی آمریکا، آینده جنگ و امکان آتشبس تمرکز داشت. زلنسکی در حالی به واشنگتن سفر کرد که از تماس ترامپ با پوتین بیخبر بود و این امر او را در موقعیت غافلگیرکنندهای قرار داد. ترامپ در جریان این نشست، بر لزوم توقف فوری کشتارها تأکید کرد و پیشنهاد کرد که طرفین «در جایی که هستند، متوقف شوند»، اما زلنسکی بر ضرورت بازپسگیری سرزمینهای اشغالی اصرار ورزید. این دو رویداد پیدرپی، تصویری از دیپلماسی پویا، اما پرنوسان کاخ سفید را ترسیم میکنند که میتواند پیامدهای عمیقی برای اوکراین و امنیت اروپا داشته باشد.
این تحولات نه تنها نشاندهنده تلاش ترامپ برای ایفای نقش میانجی است، بلکه بر نوسانات سیاست خارجی آمریکا در قبال اوکراین تأکید دارد. از زمان بازگشت ترامپ به قدرت در ژانویه ۲۰۲۵، رویکرد کاخ سفید نسبت به حمایت از کییف دستخوش تغییرات مکرر شده است. در ابتدا، ترامپ با تأکید بر «پایان سریع جنگ»، سیگنالهایی از کاهش حمایت نظامی ارسال کرد، اما در هفتههای اخیر، لحن او تغییر کرد و حتی امکان ارسال تسلیحات پیشرفته را مطرح نمود. با این حال، تماس با پوتین و دیدار با زلنسکی نشان داد که این تغییرات اغلب موقتی و وابسته به عوامل خارجی هستند. چنین نوساناتی، جایگاه اوکراین را تضعیف میکند، زیرا کییف را در وضعیت عدم قطعیت قرار میدهد و امکان برنامهریزی بلندمدت را از آن سلب مینماید.
سیاستهای نوسانی کاخ سفید: تضعیف موقعیت اوکراین
سیاست خارجی ترامپ در قبال اوکراین را میتوان به عنوان یک الگوی نوسانی توصیف کرد که ریشه در اولویتهای داخلی آمریکا، مانند تمرکز بر اقتصاد و کاهش هزینههای خارجی، دارد. در ماههای اولیه ریاستجمهوری دوم ترامپ، کاخ سفید حمایت نظامی از اوکراین را کاهش داد و بر مذاکرات مستقیم با مسکو تأکید کرد. این رویکرد، که با شعار «آمریکا اول» همخوانی دارد، منجر به توقف برخی کمکهای مالی و نظامی شد. با این حال، در سپتامبر ۲۰۲۵، ترامپ لحن خود را تغییر داد و از امکان پیروزی اوکراین در بازپسگیری سرزمینها سخن گفت، که این امر با افزایش افکار عمومی جمهوریخواهان در حمایت از کییف همزمان بود. نظرسنجیها نشان میدهد که بیش از ۵۰ درصد جمهوریخواهان اکنون از کمکهای نظامی به اوکراین حمایت میکنند، که این تغییر ۲۱ درصدی نسبت به سالهای قبل است.
با وجود این، قبول ضمنی نظرات پوتین توسط ترامپ، مانند تأکید بر آتشبس فوری بدون تضمینهای امنیتی برای اوکراین، موقعیت کییف را تضعیف میکند. ترامپ در دیدار با زلنسکی، از پوتین به عنوان کسی یاد کرد که «از زلنسکی متنفر است»، اما همزمان پیشنهاد کرد که مذاکرات باید بر اساس وضعیت فعلی جبههها پیش برود. این رویکرد، که شبیه به پیشنهادهای روسی برای حفظ سرزمینهای الحاقی است، اوکراین را از موضع تهاجمی برای بازپسگیری مناطق مانند دونباس و کریمه دور میکند. چنین سیگنالهایی نه تنها روحیه نیروهای اوکراینی را تضعیف میکند، بلکه به روسیه اجازه میدهد تا زمان بخرد و موقعیت خود را در جبهههای شرقی اوکراین تحکیم بخشد.
این نوسانات، ترامپ را به عنوان رهبری غیرقابل اعتماد جلوه میدهد. برای مثال، در حالی که ترامپ در اوایل اکتبر از امکان ارسال تسلیحات پیشرفته سخن گفت، پس از تماس با پوتین، این ایده را کمرنگ کرد. چنین تغییراتی، شرکای بینالمللی را در سردرگمی و اعتماد به تعهدات آمریکا را کاهش میدهد. تحلیلگران بر این باورند که این رویکرد میتواند به طولانیتر شدن جنگ منجر شود، زیرا اوکراین بدون حمایت پایدار، قادر به ادامه درگیری در جبهههای شرقی و حفظ سرزمینهای خود را ندارد.
موشکهای تاماهاوک: نمادی از عقبنشینی
یکی از بارزترین نمونههای این نوسانات، بحث انتقال موشکهای تاماهاوک به اوکراین است. در هفتههای اخیر، ایالات متحده امکان ارسال این موشکهای دوربرد را مطرح کرد، که با برد بیش از ۱۵۰۰ کیلومتر، میتوانستند اهداف کلیدی در عمق خاک روسیه را هدف قرار دهند. این تسلیحات، هرچند قادر به تغییر روند جاری جبههها نیستند، اما در صورت انتقال، میتوانست ضرباتی از سوی اوکراین به اهدافی در عمق خاک روسیه وارد کند. گزارشها نشان میدهد که پس از انتقال تسلیحات مشابه در ماههای گذشته، نیروهای اوکراینی دستاوردهایی در جبهههای شرقی کسب کردند، از جمله عقب راندن نیروهای روسی در برخی مناطق و اختلال در خطوط تأمین نیروهای روسی.
با این حال، ترامپ در دیدار با زلنسکی، از ارسال این موشکها عقبنشینی کرد و دلیل آن را نیاز آمریکا به حفظ ذخایر تسلیحاتی خود عنوان نمود. او گفت: «نمیخواهیم ذخایرمان را خالی کنیم» و ترجیح داد جنگ بدون این کمکها پایان یابد. این تصمیم، که پس از تماس با پوتین اتخاذ شد، فشار بر زلنسکی را برای قبول آتشبس در موقعیت فعلی جبههها افزایش داد. زلنسکی، که پیشنهاد تبادل پهپادهای اوکراینی با تاماهاوکها را مطرح کرد، بدون دستیابی به توافق مشخصی کاخ سفید را ترک کرد. این عقبنشینی نه تنها فرصت تغییر تعادل جنگ را از اوکراین گرفت، بلکه سیگنالی به روسیه ارسال کرد که آمریکا تمایلی به تشدید درگیریها ندارد.
چنین رویکردی، اوکراین را در وضعیت دفاعی قرار میدهد و امکان بازپسگیری مناطق الحاقشده به روسیه را کاهش میدهد. تحلیلگران هشدار میدهند که بدون حمایت پایدار، امکان حفظ خطوط فعلی از سوی اوکراین بسیار سخت خواهد بود و امکان دارد تاخیر در تجهیز کییف باعث شود در آینده روسیه زمینهای بیشتری را به سرزمین خود الحاق کند.
شکاف میان اروپا و ترامپ: چالشهای حمایت از اوکراین
یکی از پیامدهای اصلی نوسانات سیاست ترامپ، ایجاد شکاف عمیق بین ایالات متحده و اروپا بر سر مدل حمایت از اوکراین است. اروپا، که بیش از ۱۰۰ میلیارد یورو کمک به کییف اختصاص داده، بر حمایت نظامی پایدار و تضمینهای امنیتی بلندمدت تأکید دارد. رهبرانی مانند اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، و رهبران آلمان، فرانسه و بریتانیا، بلافاصله پس از اعلام گفتگوی تلفنی ترامپ-پوتین، حمایت خود از زلنسکی را مجددا اعلام و تأکید کردند که «تنها مانع صلح، تصمیم پوتین برای ادامه جنگ است». این موضع، در تضاد با رویکرد ترامپ است که مذاکره مستقیم با مسکو را اولویت میدهد و حمایت نظامی را مشروط به پیشرفت دیپلماتیک میکند.
این شکاف، ریشه در تفاوت دیدگاهها دارد. اروپا، که مستقیماً با تهدید روسیه روبهرو است، نگران است که رویکرد ترامپ منجر به عقبنشینی آمریکا از تعهدات ناتو شود. برای مثال، انتخاب بوداپست برای دیدار ترامپ-پوتین، که اوربان از آن استقبال کرد، اتحادیه اروپا را در موقعیت دشواری قرار داد، زیرا مجارستان اغلب با سیاستهای بروکسل در تضاد است. کارشناسان بر این باورند که اروپا باید برای سناریوی کاهش حمایت آمریکا آماده شود و بر تقویت ظرفیتهای دفاعی خود تمرکز کند، از جمله استفاده از داراییهای مسدودشده روسی برای تأمین مالی اوکراین.
ترامپ، با تأکید بر «معامله» با پوتین، اروپا را به عنوان شریکی ثانویه میبیند، که این امر میتواند اتحاد فراآتلانتیک را تضعیف کند. شاید در حال حاضر تنها نقطه مشترک میان دو سوی اقیانوس اطلس بر سر توقف سریع جنگ در اوکراین یا همان «آتش بس موقت» باشد در حالی کرملین بر «صلح پایدار و دائمی» تاکید دارد. این شکاف میان بروکسل و واشنگتن نه تنها امنیت اروپا را تهدید میکند، بلکه میتواند به تغییرات ژئوپلیتیکی گستردهتری منجر شود، جایی که اروپا مجبور به ایفای تامین امنیت خود بدون ایالاتمتحده شود.
در نهایت، این تحولات نشاندهنده چالشهای پیش روی اوکراین است. نوسانات ترامپ، در حالی که ممکن است به مذاکرات منجر شود، اعتماد شرکا را کاهش میدهد و جایگاه کییف را تضعیف میکند. آینده جنگ، احتمالاً در دیدار بوداپست روشن خواهد شد، اما بدون هماهنگی بین آمریکا و اروپا، دستیابی به صلح پایدار دشوار به نظر میرسد.
*کارشناس مسائل روسیه
پیشنهادی باخبر
تبلیغات