به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید.
محبوبترین شهرهای گردشگری اروپا در سال ۲۰۲۵
فلورانس بهعنوان بهترین شهر اروپا در نظرسنجی جوایز جهانی بهترینهای سال ۲۰۲۵ مجله سفر و اوقات فراغت (Travel + Leisure) انتخاب شده است. این نظرسنجی که بر اساس آرای حدود ۱۸۰ هزار خواننده انجام شده، فلورانس را در رتبه یازدهم کلی جهان قرار داده است، اما این شهر بالاترین جایگاه را در میان شهرهای اروپایی دارد.
رتبه نخست در سطح جهان به شهر «سن میگوئل د آژنده» و پس از آن «اوآخاکا» در مکزیک اختصاص دارد و توکیو در ژاپن در رتبه سوم قرار گرفته است. در حالی که ۱۰ رتبه برتر جهانی بهطور عمده شامل شهرهای آمریکای لاتین و آسیاست، چندین شهر اروپایی نیز در این فهرست دیده میشوند که بهدلیل فرهنگ، غذا و جذابیت تاریخیشان مورد توجه گردشگران هستند.
ایتالیا در این رتبهبندی با سه شهر در میان ۲۵ شهر برتر، برجستهتر از دیگر کشورهای اروپا ظاهر شده است. فلورانس (رتبه ۱۱)، رم (رتبه ۱۸) و سیهنا (رتبه ۲۳) بهدلیل زیبایی همیشگی، غذاهای لذیذ و فرهنگ غنیشان شناخته شدهاند. از کلیساهای قدیمی و تراتوریاهای سنتی (نوعی اغذیهفروشی ایتالیایی) گرفته تا خیابانهای سنگفرششده پرجنبوجوش، همه مواردی هستند که موجب شده ایتالیا سال ۲۰۲۴ را با جذب بیش از ۷۱ میلیون گردشگر بینالمللی بهعنوان چهارمین کشور پربازدید جهان تجربه کند.
فلورانس با مقیاس کوچک و صمیمی خود، مجموعهای از شاهکارهای هنری جهانی، از جمله آثار بوتیچلی در گالری اوفیزی و گنبد سفالی کلیسای جامع، بههمراه رستورانهای خانوادگی که نسلهاست به سنتهایشان ادامه میدهند، گردشگران را مسحور میکند.
رم، شهر ابدی ایتالیا، با صفحاتی از تاریخ زنده، از خرابههای باستانی تا زندگی روزمره خیابانی، جاذبه خاصی دارد. امسال رخدادهای پس از درگذشت پاپ فرانسیس، به اهمیت فرهنگی این شهر افزوده است. سیهنا نیز که از سال ۱۹۹۵ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، با معماری قرون وسطایی و برجهای گوتیک، فضایی نوستالژیک و متفاوت ارائه میدهد. میدان مشهور پیازا دل کامپو و برگزاری مسابقات اسبدوانی پالیو دو بار در تابستان، از شاخصههای برجسته این شهر است.
اسپانیا نیز با دو شهر سویل (رتبه ۱۲) و گرنادا (رتبه ۱۳) جایگاهی مهم در این لیست بهدست آورده است. سویل با جذابیتهای جنوبی خود از جمله موسیقی فلامنکو، خیابانهای سنگفرششده و زندگی شبانه پر جنبوجوش شناخته میشود. گرنادا، در پای کوههای سیرا نوادا، با قلعه تاریخی الحمرا که مجموعهای از باغها، فوارهها و معماری اسلامی است، یکی از شگفتیهای اروپا بهشمار میآید و استانبول که در نقطه اتصال دو قاره اروپا و آسیا واقع شده، جایگاه چهاردهم را کسب کرده است و با تاریخ پیچیده و غذاهای متنوعش بهعنوان یکی از هیجانانگیزترین شهرهای جهان شناخته میشود.
استفاده از فوارههای شهری برای کاهش دمای هوا
دریاچهها و جریانهای طبیعی همیشه بهعنوان راهکارهای مؤثر برای خنکسازی محیطهای شهری شناخته شدهاند، اما تحقیقات جدید در پارک دونگتان، واقع در کرهجنوبی، نشان دادهاند که فوارههای زمینی نیز میتوانند در کاهش محسوس دمای هوای شهری نقش کلیدی ایفا کنند.
سئول شهری با بیش از ۲۰۰۰ سال قدمت و ترکیبی از فرهنگ سنتی و مدرن است. پارک دونگتان یئول در کنار رونق طبیعی خود، بهعنوان بخشی از یک ساختار شهری برنامهریزیشده برای فراهم کردن رفاه و بهبود کیفیت زندگی ساکنان منطقه ساخته شده است. این پارک دارای مسیرهای پیادهروی، فضاهای بازی کودکان و امکانات ورزشی سبکی است که باعث شده به محلی پرطرفدار برای خانوادهها و افراد محلی تبدیل شود.
مطالعات میدانی که با استفاده از حسگرهای دقیق دما و دستگاههای نظارت میکرو اقلیم مبتنی بر اینترنت اشیا انجام شد، نشان میدهد که در فاصله پنج متری از فوارههای زمینی، دمای هوا به طور متوسط حدود ۲.۲۶ درجه سانتیگراد کمتر از مناطق خشک اطراف است. علاوه بر این، شاخصهای مهمی همچون دمای تابشی متوسط (MRT) و شاخص دمای اقلیمی جهانی (UTCI) نیز به ترتیب تا حدود سه درجه سانتیگراد نسبت به محیط خشک کاهش یافتهاند که به معنی کاهش استرسهای حرارتی بر بدن انسان است.
فوارههای زمینی با بهرهگیری از فرآیند تبخیر آب، دمای سطح و هوای اطراف خود را کاهش میدهند، اما اثرات این خنککنندگی بهسرعت با افزایش فاصله کاهش مییابد و بیشتر یک منطقه محلی را پوشش میدهد. برای مقایسه، در مناطق روستایی و طبیعی با وجود جویبارهای جاری، کاهش دمای هوا میتواند تا ۱۰ درجه سانتیگراد باشد و این کاهش پایدارتر و گستردهتر است.
این تحقیقات نشان میدهد که فوارههای شهری بهعنوان یکی از راهکارهای مبتنی بر طبیعت میتوانند به شکل مؤثری در مبارزه با پدیده «جزیره حرارتی» شهری کمک کنند، بهویژه هنگامی که این تجهیزات آبی با فضای سبز و سایر المانهای طبیعت ترکیب شوند.
علاوه بر فوارهها، کره جنوبی پروژههایی مانند احیای رودخانه چونگگهچهآن در سئول را نیز اجرا کرده است که با بازگرداندن جریان آب به مراکز شهری و حذف سازههای بزرگراهی مرتفع، توانسته دمای هوا را در روزهای گرم تابستان ۳ تا ۴ درجه کاهش دهد و با افزایش رطوبت و ایجاد جریانهای هوایی محلی، اثر برجستهای در کاهش استرس گرمایی شهر داشته باشد.
بنابراین، استفاده هوشمندانه از فوارههای زمینی میتواند به بهبود کیفیت هوای محلی، کاهش مصرف انرژی مرتبط با سرمایش ساختمانها و ارتقا سطح رفاه ساکنان شهرهای پرتراکم آسیایی کمک کند. این راهکار ضمن بهرهگیری از فناوریهای نوین، زیرساختی سبز و مقاوم در برابر گرما ایجاد میکند که پاسخ مناسبی به تغییرات اقلیمی در محیطهای شهری است. تجربه موفق پارک دونگتان کرهجنوبی میتواند الگویی کارآمد برای سایر شهرهای آسیایی باشد که با چالشهای گرمای شهری دست به گریبان هستند.
معماری چندکاربری راهی به سوی آیندهای پایدار
در دنیای امروز معماری چندکاربری بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. ساختمانها باید نهتنها برای سکونت یا کار بلکه برای ارتباط با طبیعت، فرهنگ، بازی و اجتماع طراحی شوند. این روند موجب میشود فضاهای معماری فراتر از کاربردهای معمول خود عمل کنند و به بستری برای اجرای همزمان فعالیتهای مختلف تبدیل شوند. معماری چندکاربری نقشی کلیدی در ارتقای کیفیت زیستمحیطی، فرهنگی و اجتماعی شهرها ایفا میکند و بهعنوان عاملی مؤثر در شکلدهی به تجربه جامع کاربران مطرح میشود.
در ادامه چند نمونه برجسته از پروژههای مفهومی معرفی میشود که طیفی گسترده از رویکردهای نوآورانه در طراحی فضاهای چندکاربری را ارائه میدهند. نکته مشترک این آثار، تمرکز بر همپوشانی فضایی، حساسیت زیستمحیطی و بازتعریف برنامهها بهگونهای است که تجربه کاربری را در اولویت قرار میدهد. چه خوابگاه دانشجویی در تهران باشد، چه فضای عمومی در قاهره یا مرکز اجتماع در تگزاس، هر پروژه تلاش کرده است فضایی زنده و پویا خلق کند که با تعامل، تغییر و معنا غنی شده باشد.
پارک آسمانی، باروایپور، هند
«پارک آسمانی» در باروایپور هند بهعنوان یک مرکز محلی چندمنظوره برای سه منطقه مسکونی طراحی شده است. این پروژه ترکیبی از فضاهای تجاری ضروری و یک بام سبز وسیع است که بهعنوان یک فضای باز شهری عمل میکند و زمینهساز تعاملات اجتماعی و ایجاد پیوندهای محلی شده است. وجود فضای سبز در بام، حس نزدیکی به طبیعت را برای ساکنان فراهم کرده است و در عین حال نقش مهمی در کنترل شرایط زیستمحیطی محلی ایفا میکند.
هدف اصلی این پروژه، ترویج زندگی اجتماعی و اقتصادی پایدار است. به همین منظور، طراحی بهگونهای است که کسبوکارهای کوچک و محلی بتوانند بهخوبی با فضای عمومی و طبیعت همزیستی داشته باشند. این ادغام موجب افزایش کیفیت زندگی ساکنان شده است و محیطی متعادل و خوشایند برای سکونت و فعالیت فراهم میآورد.
دونگن، واربورگ، سوئد
پروژه «دونگن» در شهر واربورگ سوئد و با برنامهریزی برای اتمام در سال ۲۰۲۶ طراحی شده است. این ساختمان چهار طبقه، بهطور کامل از چوب محلی ساخته شده و ترکیبی از فضاهای اداری، رستوران، سالن ورزشی و مرکز بازدیدکنندگان را در خود جای داده است. انتخاب چوب بهعنوان مصالح اصلی، نهتنها به حفظ محیط زیست کمک میکند بلکه حس طبیعی و ارگانیکی را در فضا القا میکند که از جنگلهای اطراف الهام گرفته شده است.
در طراحی این ساختمان تلاش شده است تا سکونت و کار در محیطی آرام و مرتبط با طبیعت تجربه شود. نور طبیعی فراوان، پنجرههای بزرگ و استفاده از رنگهای گرم و طبیعی، فضایی دلپذیر و آرامشبخش ایجاد کردهاند که تجربهای منحصربهفرد از کار و استراحت در محیط شهری را فراهم میآورد. این پروژه نمونهای بارز از تلفیق معماری پایدار و کاربریهای چندمنظوره است.
ناد، قاهره، مصر
«ناد» یک پروژه جامع در قاهره است که بهعنوان یک اکوسیستم شهری پویا طراحی شده است. این مجموعه شامل چندین میدان عمومی متصل به هم است که بسته به زمان روز، کاربریهای متفاوتی را ارائه میدهد؛ صبحها فضایی آرامشبخش، در طول روز محیطی پرجنبوجوش و اجتماعی و شبهنگام محلی فرهنگی و هنری با برنامههای متنوع. این تنوع کاربری، تعامل مستمر ساکنان و بازدیدکنندگان را تضمین و فضای شهری را به محیطی زنده تبدیل میکند.
یکی از ویژگیهای مهم پروژه، استفاده از رنگهای سبز و سیستمهای نمای تعاملی است که بافت شهری را به طبیعت نزدیکتر میکند. مسیرهای انعطافپذیر در سایت، امکان تطبیق و تغییر فضای عمومی را با نیازهای مختلف روزانه فراهم کردهاند. این رویکرد، نمونهای موفق از ایجاد تعادل میان زندگی شهری، فرهنگ و طبیعت در بطن یک شهر بزرگ است.
خوابگاه ۵۰۰ واحدی دانشگاه تهران، ایران
پروژه خوابگاه دانشگاه تهران در زمینی به مساحت حدود پنج هزار متر مربع در پردیس دانشگاه تهران واقع شده و با هدف تأمین فضای اقامتی برای اعضای هیئت علمی متأهل و دانشجویان طراحی شده است. سه بلوک بلند در این طرح قرار گرفتهاند که هرکدام با جابهجاییهای افقی و عمودی نسبت به هم چیده شدهاند تا ضمن ایجاد تنوع بصری، فضای سبز عمومی و باز را پدید آورند. ترکیب بلوکها بهگونهای است که ساختمانها به فضای دانشگاه روح تازهای میبخشند.
پروژه خوابگاه ۵۰۰ واحدی مسیرهای پیادهروی سبز را بین بلوکها گسترش داده و ارتباط آسان با شبکه حملونقل عمومی را فراهم کرده است. این مسئله موجب شده است ساکنان و کاربران بتوانند بهراحتی و با کمترین تداخل با محیط شهری به محیط زندگی و تحصیل خود دسترسی داشته باشند. این رویکرد فضایی، ترکیبی از آرامش و کارایی را در محیط دانشگاهی ایجاد میکند که برای ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان و اساتید اهمیت فراوانی دارد.
دیپ روتد الوم، تگزاس، ایالات متحده
پروژه «دیپ روتد الوم» در تگزاس، یکی از نمونههای برجسته طراحی محلهای پایدار است که در نظر دارد ۲۰ هکتار از محله دیپ الوم را به یک محله پیادهمحور و فعال ۲۴ ساعته تبدیل کند. برنامهریزی این پروژه شامل ایجاد سوپربلوکها، پارکهای کوچک و فضاهای کشاورزی شهری است که تمرکز ویژهای بر پیادهروی و مسئولیت زیستمحیطی دارند. این ترکیب فضایی، بستری برای تعاملات اجتماعی، فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی متنوع فراهم میکند.
طراحی پروژه بر مبنای ایجاد فضاهای انعطافپذیر است تا بتوانند به نیازهای متغیر جامعه پاسخ دهند. الگوی مالکیت مسکن با سهام مشترک و اولویت دادن به کاربردهای اجتماعی، موجب افزایش مشارکت ساکنان و ایجاد حس تعلق به محیط زندگی شده است. این پروژه نمونهای موفق از باززندهسازی شهری با محوریت مردم و طبیعت است.
نیدو، تولوم، مکزیک
پروژه «نیدو» یک فضای اجتماعی و معماری الهامگرفته از طبیعت است که در منطقهای جنگلی در تولوم مکزیک طراحی شده و از هوش شگفتانگیز پرندگان و رازهای جنگلهای مایایی الهام گرفته است. با طراحی فرمهای ارگانیک و استفاده از مصالح بومی، مسیرهایی ظریف و کمتأثیر در میان پوشش گیاهی ایجاد شده است که فضاهای بازی، استراحت و گردهمایی را به شکلی هماهنگ و دوستانه به هم پیوند میدهد. این رویکرد هنری-معماری، نهتنها محیط زیست را حفظ میکند بلکه تجربهای ناب و مستقیم از طبیعت را برای بازدیدکنندگان به ارمغان میآورد، جایی که انسان و محیط پیرامون در همآمیزی زیبا و پویا به هم میرسند.
قلب این پروژه، ساختمانی بهنام کلوپهاوس است که به شکل یک آشیانه بزرگ طراحی شده است و مفهومی از پناهگاه گرم، امن و دربرگیرنده را ارائه میدهد. طراحی این سازه، با الهام از رفتار و ساختار لانهسازی پرندگان انجام شده است و به شکلی نمادین به حفاظت از محیط زیست و ایجاد حس تعلق برای کاربران اشاره دارد.
پایاننامه بازکاربری تطبیقی در کپنهاگ، دانمارک
پروژه مفهومی پایاننامه بازکاربری تطبیقی که در کپنهاگ طراحی شده است، بر بازکاربری تطبیقی تمرکز دارد که در آن بناها و فضاهای موجود با حفظ هویت تاریخی و معماری، کاربریهای جدید و پایدار به خود میگیرند. هدف اصلی این پروژه احیای فضاهای شهری به شیوهای است که ضمن حفظ ارزشهای فرهنگی، پاسخگوی نیازهای معاصر باشد و کاربریهای متنوعی را در یک محیط چندمنظوره فراهم کند.
طرح پایاننامه بر همپوشانی و تعامل فضایی تأکید دارد تا کاربریهای مسکونی، تجاری، فرهنگی و اجتماعی در کنار هم قرار گیرند و فضایی زنده و پویا ایجاد کنند. استفاده از مصالح پایدار، ایجاد فضاهای باز و نیمهباز و طراحی انعطافپذیر از ویژگیهای کلیدی این پروژه است. بدین ترتیب، این نمونه مفهومی الگویی برای باززندهسازی شهری است که احترام به گذشته را با نیازهای امروزی ترکیب میکند.
کشورهای جهان با بیشترین نیروگاه خورشیدی + اینفوگرافی
انرژی خورشیدی همچنان بهعنوان یکی از سریعترین منابع رشد تولید برق در جهان در حال گسترش است، بهطوری که بسیاری از کشورها رشد دو رقمی سالانه در نصب ظرفیتهای خورشیدی را تجربه میکنند. چین بار دیگر با فاصلهای بسیار زیاد، پیشتاز این حوزه است و تا سال ۲۰۲۴ ظرفیت نصبشده خود را به ۸۸۷٬۹۳۰ مگاوات رساند که پنج برابر ظرفیت آمریکا، دومین کشور بزرگ در این زمینه، محسوب میشود. نرخ رشد سالانه چین نیز قابلتوجه است و با افزایش ۴۵.۶ درصدی معادل ۲۷۸٬۰۰۹ مگاوات به ظرفیت خورشیدی خود افزوده که این میزان اضافهشده بهتنهایی بیشتر از کل ظرفیت نصبشده بسیاری از کشورهای دیگر است.
آمریکا با ظرفیت ۱۷۷٬۴۷۰ مگاوات در رتبه دوم قرار دارد و توانسته در سال ۲۰۲۴ با رشد ۲۷.۵ درصدی، حدود ۳۸٬۲۶۵ مگاوات به ظرفیت خود اضافه کند. پس از آمریکا، هند بهعنوان سومین بازار بزرگ جهانی شناخته میشود که ظرفیت نصبشده آن به ۹۷٬۳۸۴ مگاوات افزایش داشته و نرخ رشد سالانه آن ۳۳.۷ درصد است. برزیل نیز با رشد ۴۰ درصدی به ظرفیت ۵۳٬۱۱۳ مگاوات رسیده و بهسرعت جایگاه خود را در میان کشورهای فعال در حوزه انرژی خورشیدی ارتقا داده است.
ترکیه بیشترین رشد نسبی را در میان ۱۵ کشور برتر داشته و با رشد چشمگیر ۷۶.۱ درصدی ظرفیت نصبشده خود را به حدود ۲۰ هزار مگاوات رسانده است. فرانسه و لهستان نیز بهترتیب با نرخ رشد سالانه ۲۳.۷ و ۲۳ درصد، روند رو به رشدی در اروپا دارند که این امر افزایش توجه این قاره به انرژیهای تجدیدپذیر را نشان میدهد. در مقابل بازارهای بالغی همچون ژاپن و ویتنام رشد بسیار کمتری داشتهاند. ژاپن تنها ۲.۸ درصد به ظرفیت نصبشده خود اضافه و ویتنام رشدی نزدیک به صفر یعنی ۰.۴ درصد داشته است.
کاهش چشمگیر بیش از ۵۰ درصدی هزینه تولید برق خورشیدی در دهه گذشته نقش مهمی در این روند روبهرشد ایفا میکند و موجب شده تا ظرفیت نصبشده در کشورهای در حال توسعه با سرعت بسیار بالایی افزایش پیدا کند، ضمن اینکه بازارهای قدیمی و بالغ بهسمت اشباع پیش میروند. انتظار میرود که با ادامه چنین روندی، کشورهای دارای پتانسیل بالا بتوانند نقش کلیدی در گذار جهانی به سوی انرژیهای پاک و پایدار ایفا کنند و سهم انرژی خورشیدی در ترکیب انرژی خود را بهطور قابلتوجهی افزایش دهند.
هنر تعاملی؛ کلید بازآفرینی هویت محله و پویایی فضاهای شهری
با گسترش روندهای بازآفرینی شهری در دهههای اخیر، هنر جایگاهی تازه و تأثیرگذار در فرایند بازسازی هویت محلهها پیدا کرده و فراتر از کارکردهای زیباییشناسانه، به ابزاری برای تقویت پیوندهای اجتماعی، روایت تاریخ محلی و ارتقای کیفیت فضاهای عمومی تبدیل شده است. در این میان، هنر شهری تعاملی با بهرهگیری از فناوریهای نوین نظیر واقعیت افزوده، رسانههای دیجیتال و ابزارهای هوشمند، امکانی فراهم میکند که فضاهای شهری دیگر فقط مکانی برای نمایش اثر هنری نباشند، بلکه بستری برای تجربه، تعامل و مشارکت فعال شهروندان در بازآفرینی هویت اجتماعی و فرهنگی هر محله ایجاد کنند.
در این شکل نوین از هنر شهری، دیوارها و فضاهای عمومی به سطوحی زنده و چندلایه تبدیل میشوند. با استفاده از فناوریهایی همچون واقعیت افزوده، کاربران میتوانند از طریق تلفنهای همراه یا عینکهای هوشمند، لایههایی از روایتهای محلی، واکنشهای پویا، دادههای محیطی و حتی پیامهای آموزشی آثار هنری را تجربه کنند. این فناوری نهتنها مرز میان هنر و مخاطب را از میان برمیدارد، بلکه امکان گفتوگویی دوطرفه و زنده میان شهر و ساکنانش را فراهم میآورد.
نقش داستانسرایی در این میان اهمیت دوچندان دارد. هنر تعاملی از طریق مشارکت ساکنان و هنرمندان محلی در قالب کارگاهها یا پروژههای جمعی، به بازگویی روایتهایی از مهاجرت، مقاومت، فرهنگهای بومی یا خاطرات مشترک میپردازد. هویت محلی نهتنها بازنمایی، بلکه بازسازی میشود و امکان بازتعریف معنادار مکان را برای ساکنان فراهم میکند.
بهکارگیری هنر تعاملی در بازآفرینی شهرها همچون کاتالیزوری برای انسجام اجتماعی و رشد اقتصادی عمل میکند. در بسیاری از مناطق شهری که دچار فرسودگی، گمنامی یا آسیبهای اجتماعی هستند، پروژههای هنر تعاملی به خلق فضاهای جمعی، ارتقای حس تعلق و ایجاد انگیزه برای حضور مجدد شهروندان در فضاهای عمومی منجر میشوند. این فرایند میتواند زمینهساز جذب گردشگران فرهنگی و رونق کسبوکارهای محلی باشد.
ویژگی دیگر این نوع مداخلات، مقیاس خرد و مردمی آنهاست. برخلاف پروژههای بزرگمقیاس و زیرساختمحور که گاه منجر به حذف لایههای فرهنگی یا جابهجایی جمعیت محلی میشوند، هنر تعاملی در سطح محله و با مشارکت مستقیم مردم طراحی میشود. این ویژگی موجب میشود که تغییرات نهتنها پایدارتر، بلکه همسو با نیازها و ارزشهای واقعی جامعه محلی باشد.
هنر تعاملی شهری میتواند نقش پررنگی در آموزش غیررسمی و ارتقای آگاهیهای زیستمحیطی و اجتماعی ایفا کند. بسیاری از این آثار با بهرهگیری از دادههای واقعی، موضوعاتی چون بحران اقلیمی، نابرابری اجتماعی یا تحولات جمعیتی را بهشکلی بصری، ملموس و تأثیرگذار برای عموم مردم نمایش میدهند. به این ترتیب، هنر به ابزاری برای گفتوگوی مدنی و گسترش مسئولیتپذیری جمعی تبدیل میشود. بسیاری از شهرهای جهان با سرمایهگذاری در پروژههای هنر تعاملی شهری، موفق شدهاند پیوندی میان شهروندان و مسائل مهم اجتماعی برقرار کنند و فضای گفتوگو و مشارکت عمومی را ارتقا دهند.
کیپ تاون، آفریقای جنوبی
هنر خیابانی در شهر کیپتاون، به یکی از ابزارهای کلیدی برای بازسازی هویت شهری، توانمندسازی جوامع حاشیهنشین و ترویج انسجام اجتماعی تبدیل شده است. این شهر، با سابقهای عمیق از تبعیضهای نژادی و شکافهای اجتماعی، طی سالهای اخیر بهطور ویژه از ظرفیت هنر عمومی برای بازاندیشی در تاریخ و روایتهای محلی استفاده کرده است. نقاشیهای دیواری، فضاهای تعاملی و آثار چندرسانهای در این بستر، نقش مهمی در نمایش مقاومتهای تاریخی، فرهنگهای بومی و غرور جمعی ایفا میکنند.
از سال ۲۰۱۷، بیش از ۸۳۰ پروژه هنری در سطح شهر اجرا شده که بالغ بر ۱۶۰۰ فرصت شغلی برای هنرمندان، طراحان، راهنمایان تور و دستیاران فنی ایجاد کرده است. این پروژهها تنها به اجرا محدود نبودهاند، بلکه بیش از ۳۵۰۰ نفر از طریق کارگاههای هنری، فعالیتهای آموزشی و دورههای مشارکتی در فرایند طراحی و خلق آثار مشارکت مستقیم داشتهاند. مشارکت ساکنان بهویژه در مناطق محروم، یکی از ارکان اساسی این برنامههاست که منجر به افزایش حس تعلق به مکان، اعتماد اجتماعی و در نهایت بازیابی روابط میان انسان و فضای شهری شده است.
یکی از نمونههای برجسته این رویکرد، جشنواره بینالمللی هنر عمومی (IPAF) است که هر سال در محلههایی نظیر سالت ریور برگزار میشود. در دورهای از این جشنواره، ۱۰ اثر هنری در فضایی به وسعت حدود ۶۰۰ متر مربع از جدارههای شهری اجرا شد که در مدت پنج روز، بیش از ۸۲۰ بازدید و گردش هنری را به خود جذب کرد. در سال دیگری از این جشنواره، با تمرکز بر موضوع «چه میشد اگر؟»، ۲۳ اثر شامل نقاشی دیواری، نصب تعاملی و اجراهای خیابانی در محلات چندفرهنگی کیپتاون ارائه شد که بالغ بر ۲۰۰ هزار بازدید حضوری و بیش از چهار هزار تجربه واقعیت افزوده توسط مخاطبان ثبت شد.
مدلین، کلمبیا
در شهر مدلین، نمونهای بینظیر از «شهرسازی اجتماعی» اجرایی شده که طی دو دهه گذشته محلاتی چون کومونا ۱۳ را با ترکیب هنر خیابانی، زیرساخت اجتماعی و توسعه حملونقل شهری متحول کرده است. این منطقه که زمانی یکی از خطرناکترین نقاط شهر بهشمار میآمد، امروز به الگویی جهانی برای بازسازی شهری مبتنی بر مشارکت و هنر تبدیل شده است.
در محله کومونا ۱۳، دیوارنگاریهای رنگارنگ روایتگر داستان خشونتهای گذشته، مقاومت جمعی و امید به آینده هستند. چنین آثار هنری نهتنها به زیباسازی محیط کمک کردهاند، بلکه تبدیل به ابزار کلیدی التیام اجتماعی، کاهش خشونت و برقرار کردن هویت مشترک شهروندان شدهاند. این تحولات در پی رویکردی جامع و مشارکتی شکل گرفته است که زیر ساختهایی همچون متروکابل و پلهبرقیهای روباز را با پروژههای فرهنگی و هنری تلفیق میکند. این سازهها روزانه حدود ۱۵۰۰ نفر از ساکنان و بازدیدکنندگان را بهگونهای شفاف با جریان اصلی شهر پیوند میدهند و به حذف انزوای ساکنان کمک میکنند.
آمارها نشان میدهند که در نتیجه این ترکیب هوشمندانه از اقدامات اجتماعی و فرهنگی، نرخ قتل در مدلین طی دو دهه با روندی چشمگیر کاهش پیدا کرده و از حدود ۳۹۵ در هر ۱۰۰ هزار نفر در سال ۱۹۹۱، به حدود ۱۳ در هر ۱۰۰ هزار نفر در سال ۲۰۲۳ رسیده است. کمتر از یک دهه قبل، همین محله شاهد عملیات امنیتی بزرگی بود که با مشارکت بیش از ۱۵۰۰ نفر نیروی نظامی انجام شد و پیامدهای اجتماعی عمیقی برجای گذاشت؛ اما امروز دیوارهای همان محله پیامآور مصالحه، تاریخنگاری مردمی و بازآفرینی هویت جمعی هستند.
بولونیا، ایتالیا
هنر عمومی و پروژههای محلهمحور در بولونیا، بهعنوان ستون فقرات احیای اجتماعی و فرهنگی شهری ایفای نقش میکنند. یکی از نمونههای برجسته این رویکرد، تبدیل یک منطقه صنعتی سابق به فضای فرهنگ، هنر، ورزش و اجتماع است. این مجموعه با وسعت بیش از ۴۰ هزار متر مربع، شامل ساختمانها و فضاهای روباز است که با همکاری هنرمندان، جامعه محلی، سازمانهای دولتی و دانشگاه، به محلی برای تجربه مشارکت خلاقانه تبدیل شده است
در این فضا، نقاشیهای دیواری، مجسمهها و نصبهای هنری متعددی توسط هنرمندان محلی و بینالمللی اجرا شده است. این آثار با حمایت گروههای داوطلب، طی فرایندی مشارکتی، از طراحی تا اجرا، خلق شده و به جزئی از بافت روزمره تبدیل شدهاند. هویت این پروژه نهتنها به شکل زیباییشناسی، بلکه بهعنوان بستری برای همزیستی اجتماعی و هویت فرهنگی تعریف میشود.
پروژههایی همچون «جشنواره هنر پوستر خیابانی» با تمرکز بر هنر نصبشده در فضای عمومی، در قالب فعالیتهای هنری و فراخوانهای بینالمللی اجرا میشوند که صدها مکان قدیمی را با هنر عمومی پوشش دادهاند. این رویدادها میزبان هنرمندانی از سراسر جهان هستند و با همکاری سازمانهای محلی و مردمی اجرا میشوند.
نواحی دیگری همچون «کو-بولوگنا» با تأکید بر حکمرانی مشترک فضای عمومی به همکاری و همنوایی سازمانهای دولتی، سازمانهای محلی و شهروندان برای احیای محلات شهری پرداختهاند. این مدل مبتنی بر مشارکت، متمرکز بر دستیابی به زیرساختهایی است که افراد را در همه مراحل طراحی، ساخت و مدیریت فضاها درگیر میکند.
دمشق سوریه
محلههای سوریه، بهویژه در مناطق تاریخی و فرهنگی مانند محله «الامین» در شهر قدیمی دمشق، در سالهای اخیر شاهد احیایی چشمگیر از طریق هنر شهری و فعالیتهای مشارکتی شهروندان بودهاند. این روند تحول که ریشه در حضور هنرمندان در فضاهای سنتی و فرسوده شهری دارد، ضمن حفظ بافت تاریخی، سبب فعالسازی اجتماعی و اقتصادی محلات شده است.
محله الامین از سال ۲۰۰۶ میلادی پذیرای گروهی متشکل از حدود ۲۵ تا ۳۰ هنرمند شد که خانههای فرسوده و کماستفاده را به کارگاهها و فضاهای هنری تبدیل کردند. شخصیتهایی مانند مصطفی علی و فادی یزجی به محورهای این حرکت تبدیل شدند و با خرید و بازسازی خانههای سنتی، پویش «محله هنرمندان» را ایجاد کردند. هدف این گروه، شکل دادن به یک کریدور فرهنگی بود که از میان محلههای تاریخی دمشق همچون گذرگاههای مدحت پاشا و دروازه باب توما، فضای زنده و فعال هنری و گردشگری ایجاد نماید. ساختمانهای متروکه و آسیبدیده مانند ساختمان «مسار روز» در دمشق نیز به مراکز فرهنگی و نمایشگاهی تبدیل شدهاند که روایتهای هنرمندان سوری را درباره بحران و امید به آینده به تصویر میکشند.
در ابعاد اجتماعی فراتر از بازسازی فیزیکی، هنر شهری نقش مهمی در بازسازی هویت جمعی و حمایت روانی از شهروندان و بهویژه پناهندگان ایفا کرد. در اردوگاههای پناهندگان سوری مانند زعتری، پروژههای نقاشی دیواری و ورکشاپهای هنری با مشارکت هزاران جوان، فضایی برای تقویت امید، انسجام اجتماعی و مقابله با مشکلات روانی ناشی از جنگ فراهم آورد. هنر خیابانی بهعنوان زبان مشترکی برای بازتعریف هویت و بیان خواستهها و آرمانهای اجتماعی عمل کرده است.
پارک اکولوژیک هوشمند فنگهه، نماد توسعه پایدار آسیا
پارک اکولوژیک فنگهه در چینگدائو یکی از پیشرفتهترین نمونههای اکوپارک شهری در آسیا محسوب میشود که در سال ۲۰۲۵ با سرمایه نزدیک به ۲۴۷ میلیون دلار ساخته شد. این پروژه نشاندهنده تلفیقی هوشمندانه از فناوری زیستی، مهندسی زیرساخت و طراحی شهری پایدار است که فضای زیرگذر شهری را به پارکی سرزنده، آموزشی و دوستدار محیط زیست تبدیل کرده است.
در این پروژه ۱۹.۵ هکتاری واقع در مجاورت رودخانه فنگهه، یک سیستم دو لایه اجرا شده است: لایه زیرین شامل یک تصفیهخانه مدفون فاضلاب با ظرفیت پردازش روزانه حدود ۳۰۰ هزار تن آب است و لایه بالایی به فضای تفریحی، ورزشی و آموزشی اکولوژیک اختصاص دارد. این رویکرد که «کنترل آلودگی زیرزمینی و منظری سبز روی زمین» نامیده میشود، یکی از نمونههای پیشرفته حفاظت محیطزیستی شهری است.
در تصفیهخانه این پارک فناوریهای زیستی و مکانیکی-بیولوژیکی بهکار رفته است که فرایند تصفیه را بهطور کامل بیبو و بدون تولید آلودگی صوتی و زیستی انجام میدهد. این فناوری نوین صرفهجویی قابل توجهی در فضا و انرژی دارد و باعث شده است تصفیهخانه از منظر بصری نامرئی و با کمترین اثر منفی بر محیط شهری باشد.
پارک فنگهه با طراحی چندمنظوره، فضاهای سبز، مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری، ورزشگاههای روباز و مراکز آموزش زیستمحیطی را در خود جای داده است. این فضاها برای استفاده تمام گروههای جامعه، از کودکان تا سالمندان، طراحی شده و به تجربهای فراگیر تبدیل شدهاند.
بهواسطه طراحی هوشمندانه، این پارک قادر است بارشهای سطحی را جذب، تصفیه و ذخیره کند، همچنین سیستمهای مدیریت هوشمند منابع آب و صرفهجویی انرژی سطح بالا، مصرف بهینه را تضمین میکنند و پارک را به نمونهای از معماری پایدار تبدیل کرده است. عملکرد این پارک فراتر از یک فضای تفریحی معمول است و با اتصال انسان به طبیعت، کاهش آلودگی محیطی، ارتقای تنوع زیستی و تقویت تعاملات اجتماعی، نقش بسزایی در بهبود کیفیت زندگی شهری ایفا کرده است. این پروژه ضمن تبدیل فضای زیرساختی خاکستری به پارکی زنده و زیستپذیر، الگویی قابل تقلید برای سایر شهرها در آسیا است که به دنبال توسعه شهری پایدار و هوشمند هستند.
استفاده شهرها از فناوریهای نوین برای شناسایی سطح حرارت شهری
شهرهای سراسر جهان با چالشهای فزایندهای ناشی از افزایش دما و تشدید اثر جزیره گرمای شهری (Urban Heat Island) روبهرو هستند. این پدیده بهدلیل تراکم بالای سازهها و زیرساختهای شهری موجب جذب و ذخیره گرما و در نتیجه افزایش قابلتوجه دمای شهرها نسبت به مناطق اطراف میشود. در این شرایط حفظ خنکی در هوای گرم به یک نیاز حیاتی برای رفاه و سلامتی شهروندان و افزایش تابآوری اقلیمی تبدیل شده است. بههمین منظور، بسیاری از شهرها به بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته همچون هوش مصنوعی (AI) همراه با نوآوریهای سرمایشی روی آوردهاند تا گرما را کاهش دهند، از جمعیت آسیبپذیر خود حفاظت کنند و کیفیت زندگی شهری را بهبود بخشند.
با توجه به رشد سریع جمعیت شهری و شدت گرفتن موجهای گرمایی، انتقال به سیستمهای هوشمند برای نقشهبرداری حرارتی، پیشبینی و مدیریت هوشمند محیط و زیرساختها، یک ضرورت حیاتی برای تمام شهرهای جهان است تا در گرمترین نقاط کره زمین بتوانند شرایط خنک و قابل تحملی برای ساکنان خود فراهم کنند.
نقش هوش مصنوعی و فناوری در خنک نگه داشتن شهرها
هوش مصنوعی و فناوریهای مرتبط، ابزارهای نوینی در اختیار شهرها قرار دادهاند تا چالشهای گرمای شهری را با دقت و اثربخشی بیشتری مدیریت کنند. با کمک این فناوریها، راهکارهای سرمایشی هدفمند و کارآمدتر اجرا، منابع بهشکل بهینهتری مصرف میشود و بهویژه در شرایط افزایش ریسکهای اقلیمی، حفاظت بهتری از گروههای آسیبپذیر صورت میگیرد. تجربه شهرهایی موفق در این زمینه نشان میدهد که تلفیق دادههای پیشرفته هوش مصنوعی با استراتژیهای نوآورانه سرمایشی میتواند بهطور چشمگیری دمای مناطق شهری را کاهش و کیفیت زندگی را بهبود دهد.
ابزارهای مبتنیبر هوش مصنوعی و فناوریهای هوشمند، امکان پایش، پیشبینی و مدیریت دقیق و پویای سطح حرارت شهری را فراهم میکنند. الگوریتمهای هوش مصنوعی از دادههای متنوعی همچون تصاویر ماهوارهای، دادههای هواشناسی، توپوگرافی و عوامل اجتماعی-اقتصادی بهره میبرند تا نقشههای حرارتی با وضوح بالا ایجاد کنند. این نقشهها، نقاط داغ شهری همچون مناطق صنعتی و بافتهای متراکم را شناسایی و نواحی خنکتر ازجمله پارکها و آبراهها را نشان میدهند تا برنامهریزان بتوانند مداخلات خود را بهصورت هدفمند در مناطق آسیبپذیر متمرکز کنند. علاوهبر این، با استفاده از حسگرهای حرارتی اینترنت اشیا (IoT) و مدلهای یادگیری ماشینی، موجهای گرمایی و افزایش ناگهانی دما پیشبینی و اقدامات پیشگیرانهای همچون سیستمهای هشداردهنده و برنامهریزیهای اضطراری معرفی میشود.
سیستمهای هوشمند ساختمانها نیز با بهرهگیری از AI میتوانند عملیات تهویه و سرمایش را در زمان واقعی بهینهسازی کنند، مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهند و همزمان برای ساکنان آسایش به ارمغان آورند. ابزارهایی همچون «ابزار تابآوری حرارتی» توسعهیافته توسط گوگل، با تجزیهوتحلیل تصاویر هوایی و ماهوارهای، ویژگیهای شهری ازجمله میزان فضاهای سبز و سطح بازتاب سقفها را ارزیابی میکنند و تأثیر احتمالی راهکارهایی همچون کاشت درخت، استفاده از سقفهای خنک و پوشش معابر بازتابنده را پیشبینی میکنند. این اطلاعات به شهرداریها امکان میدهد تصمیمات مبتنیبر داده بگیرند و پروژههای سرمایشی را بهصورت بهینه اجرا کنند.
نمونههای موفق استفاده از هوش مصنوعی و فناوری برای پایین آوردن دمای شهری
شهرهای متعددی در جهان از فناوریها و هوش مصنوعی برای کاهش دمای خود استفاده میکنند و نتایج مؤثری نیز از آن بهدست میآورند. بهعنوان مثال، شهرستان میامی-دید در فلوریدا با بهرهگیری از ابزار تابآوری حرارتی گوگل، سیاستهایی را برای تشویق کاهش گرما در پروژههای جدید تدوین کرده و مناطق آسیبپذیر را در اولویت قرار داده است. در کالیفرنیا، شهر استوکتون با بهکارگیری نسخه پیشرفتهای از همین ابزار، پروژههای کاهش گرمای شهری را در نقاط بحرانی شناسایی و اجرا کرده است.
شهر تورین در ایتالیا نیز با استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی و دادههای متنوع مانند تصاویر ماهوارهای و مدلهای ارتفاع دیجیتال، نقشههای حرارتی بسیار دقیق تهیه کرده است. این امر موجب شده تا نقاط دارای گرمای بالا مانند نواحی صنعتی و بخشهای پرجمعیت شهر به سرعت شناسایی شوند و اقدامات خنکسازی به طور هدفمند اعمال شود. در هند، شهر دهلی نو با بهرهگیری از دادههای سنجش از دور و هوش مصنوعی، آسیبپذیری حرارتی ساختمانها را به صورت دقیق نقشهبرداری کرده است تا بتواند کمکهای لازم را به ساکنان در معرض گرمای شدید ارائه دهد.
فونیکس آمریکا، شهری مشهور به گرمای شدید، بیش از ۱۱ میلیون فوت مربع از معابر شناساییشده خود به کمک فناوری را با پوششهای بازتابنده موسوم به «خیابانهای خنک» پوشش داده است که در ساعتهای اوج گرما دمای سطح را تا ۱۰ تا ۱۵ درجه فارنهایت پایین میآورند و به کاهش جذب گرما کمک میکنند. آتن در یونان نیز اپلیکیشنی طراحی کرده که بهصورت لحظهای ریسک گرمای فردی را ارزیابی میکند و مسیرهای سایهدار و خنکتر را برای پیادهروی و دوچرخهسواری پیشنهاد میدهد. این شهر نقطههای داغ شهری را نیز شناسایی و تلاشهای خنککنندگی خود را بهصورت هدفمند متمرکز کرده است.
مقابله با ترافیک و آلودگی با نخستین خودروی تمام خورشیدی جهان
در سالهای اخیر پیشرفتهای چشمگیری در فناوری انرژی خورشیدی رخ داده است که به کمک آن پنلهای خورشیدی میتوانند نهتنها برق مصرفی یک خانه را تأمین کنند، بلکه اکنون برای نخستین بار یک شرکت موفق به ساخت خودرویی با ابعاد بزرگ شده که بهطور کامل توسط انرژی خورشیدی شارژ میشود و حرکت میکند. این دستاورد نوین میتواند نقطه عطفی در صنعت حملونقل و پایان عصر خودروهای احتراقی باشد و موجب تغییرات بنیادین در بازار جهانی خودرو شود.
حدود صددرصد خودروهای فروختهشده در سال ۲۰۲۴ در کشورهایی همچون نروژ، برقی بودهاند، در این میان بعضی از رانندگان سنتی هنوز به خودروهای هیبریدی تمایل دارند، اما خودروهای خورشیدی بهعنوان نسل جدید وسایلنقلیه پاک و بدون آلایندگی، جایگاهی مکمل برای خودروهای برقی برای خود پیدا کرده و میتوانند در کنار آنها نقش مهمی ایفا کنند.
انرژی خورشیدی در خدمت حملونقل پایدار و هوشمند
خودروی خورشیدی بزرگ و پیشرفتهای که شرکت هلندی اسکواد موبیلیتی ( Squad Mobility) توسعه داده است، بهعنوان نخستین خودروی شهری صددرصد خورشیدی در جهان شناخته میشود. این خودرو که با نام سولار باگی ( Solar Buggy) یا خودروی شهری خورشیدی اسکواد (Squad Solar City Car) عرضه میشود، علاوهبر کوچک و جمعوجور بودن، انرژی خود را بهطور کامل از طریق پنلهای خورشیدی تعبیهشده روی سقف تأمین میکند و قابلیت شارژ خودکار حتی در شرایط نوری متفاوت دارد.
سولار باگی را میتوان نخستین خودروی شهری بزرگ خورشیدی با عملکرد بینظیر و قابلیتهای نوآورانه دانست که در حال حاضر وارد بازارهای جهانی شده است و پیشبینی میشود تا نیمه سال ۲۰۲۵ استفاده فراگیرتری پیدا کند. خودروی یادشده نمادی از آینده حملونقل پاک، هوشمند و پایدار شهری است که با کاهش آلایندگی، صرفهجویی انرژی و بهبود کیفیت زندگی شهری همراه خواهد بود.
اهمیت این خودروها در ارائه راهحلی نوآورانه و پایدار برای حملونقل شهری نهفته است که آلایندگی هوا و مشکلات ترافیکی ناشی از آن به معضلاتی روزافزون تبدیل شدهاند. برخلاف خودروهای برقی معمولی که نیازمند ایستگاههای شارژ هستند، خودروهای خورشیدی اسکواد با بهرهگیری از انرژی رایگان خورشید، بهطور بیوقفه و بدون نیاز به زیرساختهای پیچیده شارژ شوند. این خودروها در اروپا بهویژه هلند و اسپانیا و در آمریکا در لاسوگاس، بسیار مورد استقبال قرار گرفتهاند، هرچند کاربردهای گستردهتر در سایر مناطق، نیازمند دریافت مجوزهای قانونی و پذیرش عمومی است.
سولار باگی در نسخه اولیه دو سرنشینه و با طول تنها دو متر طراحی شده است که امکان پارک عرضی و استفاده در فضاهای محدود شهری را فراهم میکند. نسخههای چهارنفره و مدلهای مخصوص حمل بار نیز در حال توسعه هستند. سیستم انرژی خورشیدی این خودرو بهگونهای است که پنلهای سقفی بهطور متوسط روزانه حدود ۲۲ کیلومتر در شرایط نوری هلند و تا ۳۱ کیلومتر در مناطق آفتابیتر همچون اسپانیا و لاسوگاس آمریکا به برد خودرو اضافه میکنند. این ویژگی موجب میشود خودرو بدون نیاز به زیرساختهای تاریخی شارژ و با کمترین اتلاف انرژی، همواره از انرژی پاک خورشیدی بهرهمند باشد. علاوهبر شارژ خورشیدی، این خودرو از باتریهای قابل تعویض و قابل شارژ با برق معمولی نیز برخوردار است.
مدلهای ارائهشده در اروپا سرعت ۴۵ و ۷۰ کیلومتر بر ساعت دارند، در حالی که نمونه آمریکایی این خودرو بهعنوان وسیله نقلیه کمسرعت (Low-Speed Vehicle) با حداکثر سرعت ۴۰ کیلومتر بر ساعت شناخته میشود. این موضوع موجب شده که این خودروها در آمریکا بهطور عمده برای ترددهای شهری، ناوگانهای اشتراکی، شهرکهای مسکونی، دانشگاهها، پارکهای تفریحی و کمپهای تفریحی کاربرد داشته باشند. در اروپا استفاده شهری در قالب خدمات اشتراکگذاری این خودروها رواج داشته است، اما در آمریکا بیشتر در محیطهای محدود و خصوصی بهکار گرفته میشوند.
خانه آجر شیشهای در خنت؛ نوآوری در معماری فضای کوچک شهری
خانه آجر شیشهای، پروژه مسکونی سهطبقهای به مساحت ۹۸ متر مربع در شهر خنت بلژیک است که روی قطعهای بسیار کوچک و محصور در میان ساختمانهای مجاور ساخته شده و بهدلیل محدودیت شدید فضا، تنها امکان ایجاد پنجره در نمای اصلی آن وجود داشته است. برای غلبه بر این محدودیت و بهرهگیری بهینه از نور طبیعی، نماهای دوطبقه بالایی خانه با استفاده از دیوارههای دوپوستهای ساخته شدهاند که ترکیبی از آجرهای شیشهای نیمهشفاف و شیشههای تمامقد هستند که نور را به داخل خانه هدایت میکنند.
طرح خانه به شکلی معکوس سازماندهی شده است؛ بدین معنا که اتاقهای خواب در طبقات پایینتر و فضاهای نشیمن، آشپزخانه و اتاق غذاخوری در طبقات بالاتر قرار دارند. طبقات با یک راهپله فلزی مارپیچ بههم متصل شدهاند. نمای طبقه همکف با کاشیهای تراکوتا پوشانده شده است که الگویی برگرفته از خانههای سنتی منطقه دارد و نقش پایهای مستحکم را برای نمای شیشهای نیمهشفاف بالاتر ایفا میکند.
نمای خانه ترکیبی از آجرهای شیشهای و کاشیهای تراکوتا بهشکل الگوهایی معاصر و در عین حال الهامگرفته از معماری محلی است. قابهای در و پنجرهها با فریمهای بتنی پلهدار تزئین شدهاند که ضمن اضافه کردن عمق و بعد به نما، هویت بصری ظریف و متمایزی خلق کرده است و دیوارههای دوپوسته نمای شیشهای علاوهبر کمک به نفوذ نور طبیعی، بهعنوان عایق حرارتی و عامل حفظ حریم خصوصی عمل میکنند. فضای باریک میان دو لایه نما از طریق درهای کشویی قابل دسترس است و کف آن با توری فلزی پوشانده شده است.
ساختار اصلی خانه از چوب کراسلایمند (CLT) ساخته شده که در داخل بهصورت سفیدشده و بدون پوشش به نمایش گذاشته شده است تا حس سادگی و مینیمالیسم را در فضاها تقویت کند. کفپوش طبقه همکف از جنس تراکوتاست که ارتباط بصری میان فضای داخلی و نمای بیرونی را حفظ میکند و اتصالات و تجهیزات داخلی بهگونهای ساده و کمجلوه طراحی شدهاند تا تمرکز بر نور طبیعی و مصالح اصیل باقی بماند. خانه آجر شیشهای دارای یک تراس روفگاردن است که بخشی از آن توسط حجم بلندتر ساختمان مجاور پوشیده و با نردههای فلزی باریکی احاطه شده است که امکان استفاده از فضای باز و نمای بیرونی را برای ساکنان فراهم میکند.
این پروژه نمونهای موفق از معماری معاصر محسوب میشود که با چالشهای فضای کوچک و محصور شهری بهشیوهای نوآورانه برخورد کرده است. استفاده از آجرهای شیشهای دوپوسته، کاشیهای تراکوتا و ساختار چوب کراسلایمند همزمان فضایی روشن، پایدار و هماهنگ با معماری محلی ایجاد کرده است که ضمن توجه به مسائل نورگیری، عایقبندی حرارتی و حفظ حریم خصوصی، حس تعلق به فرهنگ بومی و محیط شهری را نیز حفظ میکند. این خانه نهتنها یک راهکار عملی برای معماری در سایتهای کوچک و محدود است، بلکه نمایانگر تلفیق خلاقانه مصالح سنتی و مدرن برای خلق فضایی هوشمند، زیبا و پایدار بهشمار میرود.
اقتصاد سبز شهری در گروی ترویج کسبوکارهای پایدار
تشویق کسبوکارهای پایدار برای تقویت یک شهر مستلزم ایجاد اکوسیستمی است که در آن واحدهای اقتصادی مسئولیتپذیر زیستمحیطی و اجتماعی بتوانند رشد کنند و به اقتصاد شهری، جامعه و محیطزیست کمک کنند. این فرایند شامل چندین جنبه کلیدی از جمله ارائه مشوقها و حمایتهای مالی، شناسایی کسبوکارهای متعهد به پایداری، تسهیل همکاری میان دولت شهری و کسبوکارها و استفاده از ظرفیت کسبوکارها برای نوآوری و شمول اجتماعی است.
شهرها میتوانند با پیشنهاد مزایایی همچون معافیتهای مالیاتی، کمکهزینهها و یارانهها، کسبوکارها را ترغیب کنند تا از انرژیهای تجدیدپذیر استفاده کنند، بهرهوری انرژی را افزایش دهند، میزان ضایعات را کاهش دهند و فناوریهای سبز را در فعالیتهای گوناگون خود به کار گیرند. این اقدامات هزینههای گذار به شیوههای پایدار را کاهش میدهد و موجب گسترش پذیرش این شیوههای دوستدار محیطزیست میشوند.
ایجاد برنامههای شناسایی و صدور گواهینامه برای کسبوکارهای متعهد به پایداری، نقشی کلیدی در ترویج توسعه پایدار ایفا میکند. این برنامهها با تعیین معیارهای مشخص، عملکرد زیستمحیطی و اجتماعی شرکتها را ارزیابی میکنند و در صورت احراز شرایط، گواهینامههایی ارائه میدهند که نشاندهنده تعهد آنها به مسئولیتپذیری است. چنین گواهینامههایی به افزایش آگاهی مصرفکنندگان کمک میکند و امکان انتخاب آگاهانهتری را فراهم میسازد، همچنین شرکتها میتوانند پایداری را بهعنوان مزیت رقابتی معرفی کنند و سهم بازار خود را افزایش دهند. این روند موجب رشد تقاضا برای محصولات پایدار میشود و سایر کسبوکارها را نیز به پیروی از این مسیر ترغیب میکند.
تشکیل شبکههای کسبوکار پایدار، ابزاری مؤثر برای تقویت رشد جمعی و ایجاد همافزایی در میان شرکتهایی است که بر اصول زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی پایدار تأکید دارند. هنگامی که این کسبوکارها در یک شبکه یا خوشه فعالیت میکنند، میتوانند منابع کلیدی همچون تأمینکنندگان مواد اولیه پایدار، نیروی کار آموزشدیده در حوزههای سبز و بازار مصرف آگاه به مسائل زیستمحیطی را بهصورت مشترک به کار گیرند.
این نزدیکی و همکاری، نهتنها بهرهوری را افزایش میدهد، بلکه امکان انتقال دانش، تجربه و نوآوری در زمینه پایداری را نیز فراهم میآورد و در نتیجه، کسبوکارها سریعتر رشد میکنند و آسیبپذیری آنها در برابر چالشهای محیطی و اقتصادی کاهش پیدا میکند. علاوهبر این، شکلگیری این شبکهها بهتدریج فرهنگ پایداری را در سطح محلی تقویت میکند و زمینهساز شکلگیری یک اکوسیستم کسبوکار پایدار، منسجم و رقابتپذیر در شهر و منطقه میشود.
تسهیل همکاری میان دولت شهری و کسبوکارها از طریق شراکتهای عمومیخصوصی مؤثر، امکان برنامهریزی یکپارچه و توسعه مشترک راهحلهای پایدار برای چالشهای شهری مثل مصرف انرژی، حملونقل، مدیریت پسماند، کیفیت هوا و مسکن را فراهم میآورد. این مدلهای تعامل استراتژیک، اهداف مشترک را ارتقا میدهند و اقدام هماهنگ را تشویق میکنند تا بیشترین تأثیر را بر اهداف پایداری شهری داشته باشند.
استفاده از ظرفیت کسبوکارها برای نوآوری و شمول اجتماعی اهمیت بسیاری در تقویت شهر و ارتقای زندگی شهری دارد. کسبوکارها میتوانند با توسعه و ارائه محصولات و خدمات نوآورانه که دسترسی به انرژی پاک، آب، مسکن مقرون بهصرفه و گزینههای حملونقل پایدار را بهبود میبخشد، به زندگی شهری پایدار کمک کنند. علاوهبر این، ایجاد فرصتهای شغلی فراگیر به حمایت از عدالت اجتماعی در کنار اهداف زیستمحیطی کمک میکند.
افزایش مشارکت مصرفکننده و جامعه در امور پایداری از طریق آموزش و برنامههای مشارکتی موجب افزایش تقاضا برای کسبوکارهای مسئولانه میشود که به تقویت انگیزههای بازار برای پایداری کمک میکند. مشارکت جامعه در برنامههایی مثل کشاورزی شهری یا بازیافت موجب تقویت پیوندهای اجتماعی و حس تعلق محلی به تلاشهای پایداری میشود.
شهرهای بسیاری در سراسر جهان بهطور فعال کسبوکارهای پایدار را بهعنوان بخشی از استراتژیهای توسعه شهری خود ترویج میکنند که از جمله مهمترین آنها میتوان به اسلو، استکهلم، برلین، لندن، سیاتل و کپنهاگ اشاره کرد. اسلو که بهعنوان پایدارترین شهر جهان در سال ۲۰۲۴ شناخته شد، بر حفظ فضاهای سبز با پوشش ۴۷ درصدی تأکید دارد و کسبوکارهای محلی را ملزم به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر میکند.
کپنهاگ با هدف تبدیل شدن به نخستین پایتخت بدون انتشار کربن در جهان، از جمله شهرهایی است که سرمایهگذاری گستردهای در حملونقل سازگار با محیطزیست، انرژی تجدیدپذیر و استانداردهای ساختوساز سبز انجام داده است. این اقدامات موجب ایجاد فرصتهای ویژه برای کسبوکارهایی میشود که بر مدلهای پایدار تمرکز دارند.
استکهلم میزبان تعداد قابلتوجهی کسبوکار با گواهینامه زیستمحیطی B‑Corp است. تعداد بالای این شرکتها در استکهلم نشاندهنده وجود اکوسیستمی بالغ و حمایتی برای کسبوکارهای پایدار است که دولت محلی، سرمایهگذاران، سازمانهای آموزشی و شهروندان همگی از نوآوریها و مدلهای تجاری مبتنی بر پایداری حمایت میکنند.
حمایت ژنو از سالمندان و جوانان با طرح حملونقل رایگان
از ابتدای سال ۲۰۲۵، ایالت ژنو واقع در غرب سوئیس، برنامهای قابلتوجه برای کاهش هزینههای حملونقل عمومی به اجرا گذاشته است که شامل رایگان شدن سفر برای جوانان زیر ۲۵ سال و تخفیف ۵۰ درصدی برای سالمندان و افراد معلول است. این پروژه که با هدف افزایش دسترسی اقشار مختلف جامعه به حملونقل عمومی و تشویق به استفاده از وسایل نقلیه عمومی طراحی شده، با استقبال گسترده شهروندان مواجه شده است.
بر اساس این طرح، تمام کودکان و جوانان تا سن ۲۴ سال که در ژنو سکونت دارند، بدون نیاز به پرداخت هزینه و تنها با ثبتنام در سیستم حملونقل عمومی و دریافت کارت شناسایی SwissPass، میتوانند به طور رایگان از اتوبوسها، ترامواها، قطارها و قایقهای عمومی استفاده کنند. این اقدام شامل تمامی افراد با یا بدون مجوز اقامت است و تمام وسایل نقلیه تحت پوشش شبکه unireso را در بر میگیرد.
Unireso در زمینه حملونقل عمومی ژنو به شبکه یکپارچه حملونقل شهری و منطقهای اشاره دارد که شامل اتوبوسها، ترامواها، قطارها و قایقهای عمومی میشود. این سیستم به مسافران امکان میدهد با یک بلیط یا کارت اعتباری، از چند نوع وسیله نقلیه تحت پوشش در این شبکه استفاده کنند.
از سوی دیگر، سالمندان و کسانی که از مزایای بیمه بازنشستگی بازنشستگی (OASI/AHV) یا بیمه معلولیت (DI/IV) بهرهمند هستند، میتوانند از تخفیف ۵۰ درصدی در هزینههای بلیط فصلی استفاده کنند. مشمولان این طرح پس از دریافت کد تخفیف از اداره سلامت و حملونقل میتوانند بلیطهای مورد نظر خود را به صورت آنلاین یا در نمایندگیهای مربوطه تهیه کنند.
اجرای این برنامهها با بودجهای بالغ بر ۳۲ میلیون فرانک سوئیس تأمین شده و پیشبینی میشود با افزایش تقاضا، میزان بودجه به بیش از ۴۵ میلیون فرانک هم برسد. این مبلغ از محل درآمدهای دولتی و مازاد مالیاتی ایالت ژنو تأمین میشود و شرکتهای ارائهدهنده خدمات حملونقل نیز با فروش بلیطهای فصلی و افزایش مسافران، منفعت میبرند.
با وجود موفقیت چشمگیر این طرح در ژنو، در سطح کشور سوئیس هنوز برنامهای مشابه برای رایگان کردن حملونقل عمومی سالمندان وجود ندارد و کاهش هزینهها برای این گروه عمدتاً به صورت تخفیفهای خاص مانند کارت نیمبها یا کارت مخصوص برای سالمندان محدود میشود. کودکان زیر ۶ سال نیز در سراسر کشور به طور رایگان از خدمات حملونقل عمومی بهرهمند میشوند.
این برنامه ژنو اقدام بیسابقهای در جهت ارتقا عدالت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست در میان کشورهای اروپایی محسوب میشود و نمونهای موفق از سیاستگذاری حملونقل با رویکرد حمایت از اقشار جوان و سالمند است که میتواند الگویی برای دیگر شهرها و مناطق سوئیس باشد. البته اجرای این طرح با استقبال عمومی همراه بوده، اما ورود موج تقاضا باعث تجمع و انتظار طولانی مدت برای دریافت کارتهای رایگان در دفاتر فروش شده است.
آزادسازی یا تخفیف قابلتوجه در هزینههای حملونقل عمومی نهتنها بار مالی قابلتوجهی برای دولت به همراه دارد، بلکه فرصتی برای توسعه پایدار شهری و کاهش استفاده از خودروهای شخصی فراهم کرده که پیامدهای مثبت آن برای کاهش آلودگی هوا و بهبود کیفیت زندگی در شهرهای مدرن بسیار چشمگیر خواهد بود.
خودکفایی کامل انرژی با خانه هوشمند چاپی متکی بر خورشید و باتری
شرکت ژاپنی Lib Work موفق به تکمیل پروژهای بیسابقه در حوزه معماری پایدار شد و خانه مسکونی مدل جدید را بهطور کامل با فناوری چاپ سهبعدی و از خاک ساخت. این پروژه که در بیستودوم ژوئیه ۲۰۲۵ در شهر یاماگای استان کوماموتو به پایان رسید، نقطه عطفی در صنعت ساختوساز محسوب میشود و ویژگیهای منحصربه فرد آن، تفاوت بنیادینی با سازههای پرینت سهبعدی پیشین ایجاد کرده است.
برخلاف بیشتر ساختمانهای چاپ سهبعدی شده که بهطور عمده از بتن یا پلاستیکهای صنعتی ساخته میشوند، مدل جدید بهصورت کامل بر پایه مواد طبیعی و خاک محلی طراحی شده است. این موضوع علاوهبر کاهش قابلتوجه هزینههای ساخت، تأثیرات زیستمحیطی پروژه را بهشدت کاهش میدهد. یکی از بزرگترین نوآوریهای این پروژه، افزایش چشمگیر استحکام دیوارهای خاکی است؛ بهطوری که مقاومت این سازه در مقایسه با مدل قبلی شرکت، حدود پنج برابر بیشتر شده و این امر با حداقل استفاده از سیمان محقق شده است. کاهش مصرف سیمان در این خانه موجب کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانهای و حفظ پایداری محیط زیست شده است.
این ساختمان با تجهیز به فناوریهای هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا، امکان مدیریت هوشمند انرژی و سیستمهای تهویه و روشنایی را برای ساکنان فراهم کرده است، همچنین بهطور کامل از شبکه برق عمومی مستقل است و انرژی مورد نیاز خود را از طریق پنلهای خورشیدی و سیستمهای ذخیرهسازی باتری تأمین میکند. این ویژگی موجب خودکفایی کامل ساختمان در مصرف انرژی شده است. علاوهبر این، طراحی انعطافپذیر سازه بهگونهای است که در پایان عمر مفید، امکان بازیافت و بازسازی مواد بهسادگی وجود دارد؛ این موضوع نقش مهمی در کاهش ضایعات ساختمانی ایفا میکند.
شرکت Lib Work در چشمانداز آینده خود، استفاده گستردهتر از هوش مصنوعی را برای انجام فرایند طراحی و ساخت خانهها دنبال میکند و توسعه چاپگرهای سهبعدی نسل بعدی را که توانایی ساخت سازههای چندطبقه را خواهند داشت، در دستور کار قرار داده است. پیشفروش این خانهها از اوت ۲۰۲۵ آغاز خواهد شد و شرکت برنامه دارد این فناوری را به بازارهای جهانی نیز معرفی کند.
توسعه شهرهای سبزتر با کمک هوش مصنوعی
در پی افزایش بیسابقه دمای هوا در تابستان اخیر، شهروندان بیش از پیش به دنبال پناهگاهی در فضاهای سبز شهری بودند تا از گرمای شدید رهایی پیدا کنند. این شرایط بحرانی اهمیت پوشش گیاهی در محیطهای شهری را بهوضوح نشان داد و توجهها را به ضرورت حفظ و ارتقای فضای سبز در شهرها معطوف کرد. در همین راستا، فناوری هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری پیشرفته و کارآمد در زمینه پایش و مدیریت پوشش گیاهی شهری بهطور گسترده مورد توجه قرار گرفته است.
هوش مصنوعی با بهرهگیری از دادههای دقیق ماهوارهای و تصاویر هوایی با رزولوشن بالا، امکان رصد و تحلیل پوشش گیاهی را در سطح گسترده و در بازههای زمانی متنوع فراهم میکند. این فناوری با استفاده از الگوریتمهای پیشرفته یادگیری ماشینی، میتواند تغییرات جزئی و کلی در سلامت و تراکم گیاهان و درختان شهری را تشخیص دهد و اطلاعات دقیق و بهروزی درباره وضعیت فعلی و روندهای تغییرات پوشش سبز در شهرها ارائه کند.
این قابلیتها به مدیران شهری و برنامهریزان محیط زیست کمک میکند تا با دریافت دادههای واقعی و قابل اعتماد، تصمیمگیریهای آگاهانهتری در جهت حفظ، احیا و توسعه فضاهای سبز داشته باشند و بهطور مؤثرتری با چالشهایی همچون گرمازدگی شهری و کاهش کیفیت هوای شهر مقابله کنند. برای مثال، اسپانیا گامهای مؤثری در بهکارگیری هوش مصنوعی برای ارتقای پوشش گیاهی برداشته است. شهر فوئنلابرادا واقع در منطقه کلانشهری مادرید، نخستین شهر در این کشور است که فناوریهای ژئوفضایی را با هوش مصنوعی ترکیب کرده است تا مدیریت دقیقتری بر فضاهای سبز خود داشته باشد.
شهرداری فوئنلابرادا با استفاده از دادههای ماهوارهای و حسگرهای محیطی، شرایط پارکها و فضای سبز عمومی را بهصورت مداوم رصد میکند و تصمیمهای مدیریتی خود را مبتنی بر دادههای تحلیلی میگیرد. این سیستم امکان سنجش دمای سطح زمین را فراهم میکند که به شناسایی نقاط نیازمند کاشت گیاه یا تنظیم سطح آبیاری کمک میکند، همچنین تحلیل ترکیب خاک به انتخاب بهترین نوع گیاه برای هر ناحیه کمک میکند و پایش میزان کلروفیل موجود در برگها میتواند وضعیت سلامت گیاهان را بهدقت ارزیابی کند. این سطح از پایش دقیق، به تصمیمگیری هوشمندانه در مورد کاشت، نگهداری و احیای فضای سبز منجر شده است.
پروژه پایش سبز شهری
پروژه پایش سبز شهری (Green City Watch) یکی از پروژههای موفق استفاده از هوش مصنوعی برای نظارت بر پوشش گیاهی و فضاهای سبز شهری است که وضعیت پوشش گیاهی در بیش از ۳۰ شهر جهان را تحلیل کرده و به شناسایی الگوهای تغییرات پوشش گیاهی پرداخته است.
این پروژه یکی از ابتکارات برجسته در این حوزه است که با استفاده از تصاویر ماهوارهای با دقت بالا و الگوریتمهای پیشرفته یادگیری ماشین، تغییرات پوشش گیاهی در بیش از ۳۰ شهر بزرگ و متوسط جهان را زیر نظر دارد و میزان سرسبزی، سلامت درختان و گیاهان را در بازههای زمانی مختلف تحلیل میکند و به این ترتیب مناطقی را که دچار کاهش پوشش گیاهی شدهاند، بهطور دقیق شناسایی میکند. این اطلاعات ارزشمند به مدیران شهری کمک میکند تا برنامهریزیهای مؤثرتری برای احیای فضای سبز و مدیریت بهتر منابع طبیعی انجام دهند.
از دستاوردهای این پروژه میتوان به پیشبینی روند کاهش پوشش گیاهی و شناسایی مناطق آسیبدیده اشاره کرد که نقش مهمی در تصمیمگیریهای محیطزیستی و شهری ایفا میکند. علاوهبر تصویرسازی بصری، دادههای تولیدشده قابل ادغام با سامانههای GIS و نقشههای شهری هستند و میتوانند در طراحی سیاستهای شهری، ارزیابی عملکرد و برنامهریزی بلندمدت استفاده شوند. بهعنوان مثال، این پروژه در اندونزی با همکاری بانک جهانی پیادهسازی شده و توانسته است در کمتر از سه ماه، بیش از ۵۳۰ پارک در ۲۶ شهر ازجمله جاکارتا را شناسایی و سلامت پوشش گیاهی آنها را تحلیل کند.
پلتفرم شاخص فضای سبز شهری هوکسوارنا
پلتفرم شاخص فضای سبز شهری هوکسوارنا (HUGSI) با همکاری شرکت هوکسوارنا و استارتآپ ۲۰tree.ai، به تحلیل وضعیت پوشش گیاهی در ۹۸ شهر از ۵۱ کشور پرداخته و اطلاعات دقیقی در مورد مساحت، توزیع و سلامت فضاهای سبز شهری ارائه داده است. این پلتفرم با استفاده از دادههای ماهوارهای و تصاویر هوایی، به کمک الگوریتمهای هوش مصنوعی، اطلاعات دقیقی درباره مساحت، تراکم و توزیع پوشش سبز در شهرهای تحت پوشش ارائه میدهد.
یکی از ویژگیهای برجسته HUGSI امکان مقایسه وضعیت پوشش گیاهی بین شهرهای مختلف و تحلیل روند تغییرات آن در طول زمان است. این دادهها برای شهرداریها، سازمانهای زیستمحیطی و محققان ابزاری قدرتمند فراهم میکند تا بتوانند با طراحی برنامههای شهری پایدارتر، به بهبود کیفیت زندگی شهروندان کمک کنند. اطلاعات ارائهشده توسط این پلتفرم در مقابله با مشکلاتی همچون گرمازدگی شهری و ارتقای سلامت محیط زیست شهری کاربرد بسیاری دارد.
نجات حیات وحش شهری آمستردام با نصب راهپله در کانالها
شهر آمستردام به منظور حفاظت از حیاتوحش شهری و کاهش خطر غرق شدن حیوانات کوچک، اقدام به نصب صدها پله کوچک چوبی در طول کانالهای خود کرده است. این ابتکار عملی جدید پس از وقوع حوادثی صورت گرفته است که در آنها حیواناتی همچون گربهها و سایر جانوران کوچک به طور تصادفی داخل آب افتاده و به دلیل نبود راه خروج مناسب، جان خود را از دست دادهاند. آمارها نشان میدهد که در سال جاری، ۱۹ گربه در کانالهای آمستردام غرق شدهاند و این مسئله مقامات شهری را به فکر چارهای کارآمد انداخت.
پیش از این اقدام مشابهی در شهر آمرفورت، واقع در استان اوترخت انجام شده بود که طی آن حدود ۳۰۰ پله چوبی به عنوان نقاط خروج حیاتوحش در کانالها نصب شد تا به حیوانات کمک کنند در صورت سقوط به آب بتوانند بهسرعت و بدون آسیب به خشکی بازگردند. شهرداری آمستردام نیز با همکاری سازمانهای رفاه حیوانات، پس از بررسی و شناسایی مکانهایی که بیشترین خطر سقوط حیوانات در آنها وجود دارد، اقدام به نصب این پلههای کوچک در نقاط حیاتی کانالها خواهد کرد. این پلهها از چوب ساخته میشوند و بهگونهای طراحی میشوند که با محیط طبیعی کانالها هماهنگ باشند و آسیبی به ساختارهای موجود وارد نکنند.
شهر آمستردام با این اقدام نشان داده است که به رفاه حیاتوحش شهری و حفاظت از محیطزیست اهمیت ویژهای میدهد و به دنبال راهکارهای عملی برای همزیستی بهتر انسان و حیوانات در فضای شهری است. این پروژه علاوهبر کمک به نجات جان حیوانات، میتواند الگوی مناسبی برای سایر شهرهای دارای سیستمهای آبی و کانالکشیهای مشابه باشد که با چالشهای مشابهی روبهرو هستند.
اصول و راهکارهای برنامهریزی اقتصاد مقاومتی در شهرها
اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد تابآور شهری، رویکردی نوین برای برنامهریزی و توسعه شهری است که هدف عمده آن افزایش پایداری، خوداتکایی و انعطافپذیری اقتصاد شهر در برابر شوکها و بحرانها و کاهش وابستگی به منابع ناپایدار خارجی است. این بحرانها میتوانند شامل تحریمهای اقتصادی، بحرانهای زیستمحیطی، نوسانات بازار جهانی یا پاندمیهای جهانی همچون کرونا باشند.
این رویکرد بر تقویت منابع مالی پایدار، حمایت از تولید داخلی، ارتقای کارآفرینی، مدیریت هوشمند منابع و توجه به ظرفیتهای بومی تأکید دارد. در این رویکرد تلاش میشود تا وابستگی شهر به منابع ناپایدار خارجی به حداقل برسد و به جای آن بر توسعه ظرفیتهای بومی و منابع داخلی متمرکز شود. اقتصاد مقاومتی در واقع به دنبال ساختن سیستمی انعطافپذیر و پایدار است که توان مقابله با شرایط سخت را داشته باشد و در عین حال رشد اقتصادی مستمر و سالم را تضمین کند.
یکی از محورهای اصلی اقتصاد مقاومتی شهری، تنوعبخشی به ساختار اقتصادی شهر است. این رویکرد تأکید میکند که اقتصاد شهر باید به جای اتکا به یک یا چند منبع درآمدی خاص، از بخشهای متنوع و متوازن تشکیل شود که بتوانند در مواقع بحران به کمک هم بیایند. استفاده بهینه از نیروی انسانی و منابع محلی و سیاستگذاری هوشمندانه نیز زمینهساز پویایی اقتصادی و اجتماعی شهر خواهند بود. مشارکت فعال جامعه مدنی و شهروندان در فرایندهای اقتصادی و تصمیمگیریهای شهری نیز از دیگر پایههای مهم این رویکرد است، چرا که حضور مردم در برنامهریزی و اجرا موجب میشود سیاستها واقعیتر، کارآمدتر و پایدارتر شوند.
اصول بنیادین برنامهریزی در اقتصاد مقاومتی شهری بر ایجاد منابع درآمدی پایدار و مطمئن برای شهر تمرکز دارد؛ به این معنا که باید از درآمدهای کوتاهمدت و ناپایداری همچون فروش زمین فاصله گرفت و به سمت منابعی بادوام و بلندمدت حرکت کرد. منابع بلندمدت شامل مالیات بر خدمات، حمایت از صنایع دانشبنیان و سرمایهگذاری هدفمند در پروژههای تولیدی و زیرساختی محلی هستند که پایههای اقتصادی شهر را تقویت میکنند. از سوی دیگر، تقویت روحیه کارآفرینی بهویژه در کسبوکارهای کوچک و نوپا، با فراهمکردن تسهیلات قانونی، حمایتهای مالی و ایجاد بسترهای مناسب برای نوآوری، نقش کلیدی در پویایی و توسعه اقتصاد شهری دارد.
مدیریت و حکمرانی یکپارچه شهری که به هماهنگی میان بخشهای مختلف مدیریت شهری و افزایش تعامل مؤثر بین دولت، بخش خصوصی و شهروندان میپردازد، از دیگر اصول مهم و ضروری در اجرای موفق اقتصاد مقاومتی بهشمار میرود. علاوهبر این، حمایت از کالای داخلی و حفظ سرمایه ملی از طریق استفاده از محصولات، مصالح و خدمات بومی در پروژههای شهری، نقش کلیدی در کاهش وابستگی به واردات و تقویت اقتصاد محلی دارد. در کنار آن، توسعه مفهوم شهر هوشمند با بهرهگیری از فناوریهای نوین، امکان بهینهسازی مصرف منابع، تولید اطلاعات دقیق و افزایش شفافیت اقتصادی را فراهم میکند که میتواند به تحقق اقتصاد مقاومتی و پایدار شهری کمک کند.
شهرهای امروز با چالشهای متنوعی روبهرو هستند برنامهریزی اقتصاد مقاومتی و تابآوری شهری، بهعنوان یکی از مهمترین و راهکارهای توسعه پایدار، در بسیاری از کلانشهرهای جهان به اجرا درآمده و نتایج قابلتوجهی داشته است. این برنامهها با تمرکز بر مدیریت منابع، تقویت زیرساختها، مشارکت اجتماعی و بهرهگیری از فناوریهای نوین، توانستهاند به بهبود کیفیت زندگی و کاهش آسیبپذیری شهرها کمک کنند. در ادامه، نمونههای برجسته از این رویکردها در شهرهای مختلف بررسی میشود.
کدام شهر قهرمان صرفهجویی آب در قاره آفریقا است؟
با توجه به رشد سریع جمعیت شهری در آفریقا و افزایش تقاضا برای منابع آب، مشکلات بسیاری شهرهای این قاره را تحت فشار قرار داده است. در این میان، کیگالی بهعنوان شهری نوآور و پیشرو توانسته با بهرهمندی از رویکرد مدیریت جامع شهری آب (IUWM) و همکاری در قالب ائتلافهای مانند بستر اقدام برای انطباق آب شهرهای آفریقا (ACWA)، راهکارهای نوینی برای مقابله با چالشهای آبی اجرا کند.
در این سیستم جامع، کیگالی به گونهای طراحی شده که تمام جنبههای آب از جمله تأمین، جمعآوری فاضلاب، مدیریت روان آبهای ناشی از بارندگی و بازچرخانی آب به صورت هماهنگ و در تعامل با یکدیگر عمل میکنند. استفاده از فناوریهای نوین مانند سامانههای هوشمند پایش و گزارش دهی، بهینهسازی مصرف و شناسایی نشتها نیز از مهمترین ویژگیهای این سیستم است که به کاهش هدررفت آب کمک قابلتوجهی میکند. کیگالی با رویکرد IUWM به صورت هماهنگ منابع تأمین آب، جمعآوری فاضلاب، مدیریت روانابهای بارندگی و بازچرخانی آب را در قالب یک چرخه بسته مدیریت میکند.
این سیستم اجازه میدهد تا هدررفتهای آب به حداقل برسد و از منابع محدود بهینه بهرهبرداری شود. استفاده از سامانههای پایش دیجیتالی و فناوری (Self-Monitoring Analysis and Reporting Technology) کمک میکند تا نشتهای آب بهسرعت شناسایی شود و مدیریت تقاضا به صورت دقیق انجام شود. این امر باعث کاهش ضایعات و بهبود کارایی تأمین آب میشود.
کیگالی همچنین با تقویت حکمرانی شفاف و مشارکت عمومی، تضمین کرده است که دسترسی به آب سالم و مقرونبهصرفه برای تمام اقشار جامعه، بهویژه گروههای آسیبپذیر، تحقق یابد. ترکیب زیرساختهای سبز و خاکستری به منظور مدیریت رواناب و حفظ کیفیت منابع آبی، از دیگر نوآوریهای این شهر است که موجب ارتقای تابآوری آب در برابر تغییرات آبوهوایی شده است. در پروژههای ساختمانی و مسکونی، استفاده از شیرآلات و تجهیزات بهینه مصرفکننده آب (مانند شیر آب کمجریان) رواج دارد که مصرف آب را به طور چشمگیری کاهش میدهد.
شهروندان و کشاورزان به سمت کاشت گیاهان مقاوم به کمآبی و استفاده بهینه از آب برای آبیاری حرکت کردهاند تا منابع آبی بهصورت مؤثرتری مدیریت شود. بسیاری از پروژههای تأمین و مصرف آب با مشارکت مردم محلی انجام میشود که این امر حس مالکیت و مسئولیتپذیری را تقویت میکند و موجب میشود صرفهجویی آب به یک رفتار روزمره تبدیل شود.
کیگالی قابلیتهایی برای مقابله با چالشهای روبهرشد آب در آفریقا را ایجاد کرده که میتواند بهعنوان الگویی موفق برای سایر شهرهای این قاره مطرح گردد. کارشناسان بر این باورند که تجارب کیگالی در زمینه بهکارگیری فناوری، حاکمیت خوب و رویکردهای یکپارچه، گام مهمی در مسیر تضمین امنیت آبی شهرهای پرجمعیت و روبهرشد آفریقا است.
این شهر با افزودن فضای سبز و استفاده از سیستمهایی مانند باغچههای بارانگیر، کانالهای طبیعی و سیستمهای جذب آب، توانسته روانابها را مدیریت کند و از آلودگی آبهای سطحی جلوگیری نماید. این استراتژی ترکیبی، تابآوری شهر در برابر تغییرات اقلیمی را افزایش میدهد. با استفاده از فناوری GIS برای برنامهریزی و مدیریت مناطق شهری، کیگالی توسعه هدفمند و پایدار را در حوزه آب و فاضلاب دنبال میکند که متناسب با رشد جمعیت در حال افزایش است.
درس پرتغال از خاموشی کامل آوریل
در پی خاموشی گستردهای که در ۲۸ آوریل ۲۰۲۵ بخشهای وسیعی از اسپانیا و پرتغال را دچار قطعی برق کرد، مقامات پرتغال تصمیم به اجرای یک بسته مهم از اقدامات برای تقویت سیستم برقرسانی کشور گرفتند. این اقدامات شامل سرمایهگذاری ۱۳۷ میلیون یورویی در ارتقای شبکه برق، افزایش تعداد نیروگاههای دارای قابلیت راهاندازی سیاه (Black Start) و تقویت زیرساختهای حیاتی مانند بیمارستانها با استفاده از پنلهای خورشیدی و باتریهای پشتیبان است. قابلیت «راهاندازی سیاه» (Black Start) به توانایی یک نیروگاه برای راهاندازی مجدد شبکه برق پس از یک خاموشی کامل یا «بلک اوت» (Blackout) اشاره دارد، بدون نیاز به اتصال به شبکه خارجی.
وزیر محیط زیست و انرژی پرتغال، ماریا گراسا کاروالو، اعلام کرد که این برنامهها با هدف افزایش آمادگی برای مقابله با بحرانهای احتمالی آینده طراحی شدهاند تا به این ترتیب کشور ۱۰.۶ میلیون نفری شبهجزیره ایبری در موقعیت بهتری برای مدیریت بحرانها و کاهش تبعات آنها قرار گیرد.
خاموشی که در تاریخ ۲۸ آوریل آغاز شد، حوالی ساعت ۱۱:۳۰ پیش از ظهر در پرتغال و حدود ساعت ۱۲:۳۰ در اسپانیا رخ داد و تا شب ادامه داشت. این حادثه باعث اختلال جدی در کسبوکارها، سیستمهای حملونقل، شبکههای موبایل، اینترنت و دیگر زیرساختهای حیاتی شد.
بر اساس گزارشهای رسمی، تنها در پنج ثانیه ابتدا ۱۵ گیگاوات برق در اسپانیا، معادل حدود ۶۰ درصد از کل تأمین انرژی برق این کشور، از دست رفت. سیستم برق پرتغال که به سیستم اسپانیا متصل است نیز بهدنبال آن قطع شد. مقامات اسپانیایی در گزارش ماه ژوئن خود اعلام کردند که سیستم برق کشور قادر به مدیریت جهش ناگهانی ولتاژ نبوده است که موجب بروز بعضی اختلالات کوچک در جنوب اسپانیا شد و این اختلالات به صورت زنجیرهای و فزاینده به خاموشی گسترده بدل شدند. علت اولیه این افزایش ولتاژ همچنان نامشخص باقی مانده است.
از دیگر طرحهایی که تحت بررسی است، اتصال بین شبکه برق پرتغال و مراکش است. این اتصالها که خطوط انتقال ولتاژ بالا هستند، سیستمهای برق کشورهای مختلف را به هم مرتبط میکنند و امکان تبادل برق فرامرزی را فراهم میسازند. پس از خاموشی آوریل، ارتباطات اسپانیا با مراکش و فرانسه نقش مهمی در بازگرداندن برق ایفا کردند.
علاوه بر این، پرتغال تصمیم دارد تعداد نیروگاههایی که قابلیت راهاندازی مستقل پس از خاموشی را دارند، از دو به چهار افزایش دهد. این نیروگاههای مجهز به سیستم راهاندازی سیاه در بازگرداندن برق کشور بدون نیاز به کمک اسپانیا نقش کلیدی داشتند. مقامات همچنین ۲۵ میلیون یورو برای تقویت منابع پشتیبان انرژی نظیر پنلهای خورشیدی و باتریها در بیمارستانها و زیرساختهای حساس اختصاص خواهند داد.
یک هیئت مستقل از کارشناسان اتحادیه اروپا در حال بررسی علت این خاموشی گسترده است. گزارش اولیهای که اوایل این ماه منتشر شد، نتایجی مشابه با تحقیق اسپانیاییها را نشان داد؛ مجموعهای غیرمعمول از نوسانات ولتاژ و قطعهای پیاپی شبکهها در اسپانیا زمینهساز این بحران بزرگ بوده است.
مهندسی مجدد پیادهروها با هدف افزایش سرزندگی اجتماعی
زندگی شهری پویا و سالم به تعاملات اجتماعی غنی و محیطهای شهری جذاب وابسته است. مهندسی مجدد پیادهروها و ایستگاههای حملونقل شهری بهعنوان عناصر حیاتی شبکه شهری، نقش مهمی در ارتقای سرزندگی اجتماعی و بهبود کیفیت تجربه کاربران ایفا میکند. این رویکرد با طراحی فضای شهری چندمنظوره، دسترسیهای بهینه، معماری دوستدار انسان و ادغام امکانات رفاهی و فرهنگی، توانسته شهرها را به محیطی زنده، تابآور و فراگیر تبدیل کند.
روندهای جاری در سالهای اخیر بر اهمیت بازتعریف پیادهروها و ایستگاهها بهعنوان مراکز اجتماعی تأکید دارند. این فضاها نهتنها بهعنوان مسیرهای تردد، بلکه بهمثابه محل تجمع، تفریح، کار و فرهنگ معرفی میشوند. استفاده از فناوریهای نوین، طراحی منعطف و اجرای سازوکارهای مشارکتی موجب شده است ایستگاهها و پیادهروها به مراکز اقتصادی و اجتماعی نوینی تبدیل شوند که همگام با نیازهای متنوع کاربران و محیط زیست عمل میکنند.
خیابانهای کامل، شیکاگو | آمریکا
شهر شیکاگو در سال ۲۰۲۴ با اجرای پروژه «خیابانهای کامل» گامی بزرگ در بازآفرینی فضای شهری و مهندسی مجدد پیادهروها، تقاطعها و ایستگاههای حملونقل عمومی برداشت. این پروژه یکی از پیشرفتهترین نمونههای جهانی در زمینه طراحی خیابانهای چندمنظوره، ایمن، دسترسپذیر و دوستدار همه گروههای سنی و توانمندیها بهشمار میرود. هدف اصلی پروژه ایجاد محیطی سرزنده، پویا، امن و کارآمد برای عابران پیاده، دوچرخهسواران، رانندگان و کاربران حملونقل عمومی بوده است.
در این پروژه بیش از ۴۰۰ تقاطع در سراسر شهر شیکاگو بازطراحی و بهروزرسانی شدهاند تا ایمنی و دسترسی برای همه افراد، بهویژه افراد دارای معلولیت، سالمندان و کودکان تضمین شود. پیادهروها اکنون بهطور متوسط ۳۰ درصد عریضتر شده و سطوح آنها با مصالح مقاوم و ضد لغزش پوشانده شده است. رمپهای استاندارد قابل دسترس برای معلولان در تمامی نقاط تعبیه شده است تا سهولت تردد افراد کمتوان بهطور چشمگیری افزایش یابد.
بیش از ۳۱ مایل مسیر آرام برای دوچرخهسواری ایجاد شده است که شامل مسیرهای جداگانه از ترافیک خودروها هستند، همچنین بیش از ۱۵ مایل مسیر دوچرخهسواری محافظتشده در مناطق مرکزی و محلات پرجمعیت شیکاگو احداث شده است که ارتباط دوچرخهسواران را با ایستگاههای حملونقل عمومی، مدارس، مراکز تجاری و پارکها تسهیل میکند.
در راستای ارتقای ایمنی کاربران حملونقل عمومی، بیش از ۶۵ مکان امن و مجهز برای سوار و پیاده شدن مسافران اتوبوس در نقاط مختلف شهر ساخته شده است. این مکانها با نصب علائم هشداردهنده، روشنایی مناسب و مبلمان شهری موجب کاهش تصادفات و تسهیل استفاده از حملونقل عمومی شدهاند.
مبلمان شهری استاندارد و مدرن شامل نیمکتها، سطلهای زباله تفکیکی، چراغهای روشنایی هوشمند با حسگرهای حرکتی، المانهای هنری و فضای سبز تعبیهشده در حاشیه پیادهروها موجب افزایش جذابیت بصری خیابانها و ایجاد حس تعلق و امنیت در میان شهروندان شده است. مساحت فضای سبز افزوده شده در این پروژه بیش از ۲۰ هزار متر مربع است.
یکی از عوامل موفقیت پروژه خیابانهای کامل، مشارکت فعال شهروندان، گروههای محلی و ذینفعان در فرایند طراحی و تصمیمگیری بوده است. جلسات عمومی، کارگاههای مشارکتی و نظرسنجیهای گسترده موجب شده تا فضاهای طراحیشده متناسب با نیازهای واقعی کاربران باشند. نتیجه این همکاری ایجاد فضاهای چندمنظوره شامل محلهای بازی کودکان، مسیرهای ویژه سالمندان، فضاهای گفتوگو و تفریح محلهای و نقاط تجمع فرهنگی و اجتماعی بوده است.
آمار پلیس شیکاگو نشان میدهد که پس از اجرای پروژه، تصادفات منجر به آسیب عابران پیاده و دوچرخهسواران در مناطق تحت پوشش تا ۴۵ درصد کاهش پیدا کرده است. این موفقیت مرهون طراحیهای ایمنتر، بهبود دید دیداری و کاهش سرعت تردد خودروها است. با تبدیل پیادهروها و ایستگاهها به فضاهای جذاب و قابل استفاده، میزان حضور شهروندان در خیابانها بهطور متوسط ۳۵ درصد افزایش یافته است و این مناطق به هابهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل شدهاند.
گزارشهای شهرداری حاکی از افزایش ۲۵ درصدی استفاده از حملونقل عمومی و رشد ۲۰ درصدی استفاده از دوچرخه بهعنوان وسیله نقلیه روزمره است که این تغییرات کمک قابلتوجهی به کاهش آلودگی هوا و ترافیک شهری کردهاند.
کل بودجه پروژه خیابانهای کامل شیکاگو بالغ بر ۲۵۰ میلیون دلار آمریکا بوده است که از محل بودجههای شهری، فدرال و مشارکت بخش خصوصی تأمین شده است. اجرای پروژه توسط اداره حملونقل شیکاگو به همراه همکاری گسترده با سازمانهای مردمی، انجمنهای محلی و متخصصان طراحی شهری مدیریت شده است. پروژه در مدت سه سال با برنامه زمانبندی دقیق و با رعایت استانداردهای جهانی تکمیل شده است.
پروژه خیابانهای کامل شیکاگو بهعنوان الگویی موفق و پیشرو در طراحی خیابانهای چندمنظوره و پایدار مطرح شده است که نهتنها کیفیت زندگی و سرزندگی اجتماعی را در شهر بهطور چشمگیری بهبود بخشیده، بلکه زیرساختهای شهری را برای نسلهای آینده ایمنتر، هوشمندتر و دوستدار محیط زیست ساخته است. تجربه شیکاگو در این حوزه میتواند راهنمای ارزشمندی برای سایر کلانشهرهای جهان باشد که به دنبال تحول پایدار و جامع در فضای شهری خود هستند.
توسعه منطقه کینگز کراس، لندن | انگلیس
پروژه بازسازی و توسعه منطقه کینگز کراس در لندن یکی از بزرگترین و برجستهترین عملیاتهای توسعه شهری در اروپا بهشمار میرود که طی دو دهه گذشته به تدریج شکل گرفته و در سال ۲۰۲۴ با تکمیل فازهای اصلی خود وارد مرحلهای نوین از سرزندگی و پایداری شهری شده است. این پروژه با هدف احیای یک منطقه صنعتی و متروکه، ترکیبی بینظیر از حفظ میراث تاریخی و ایجاد زیرساختهای مدرن شهری را به نمایش گذاشته است.
یکی از شاخصترین دستاوردهای این پروژه، افزودن بیش از ۱۰ هزار واحد مسکونی با ترکیبی از آپارتمانهای اجارهای، مالکیتی و مقرونبهصرفه است که با هدف ایجاد تعادل اقتصادی و اجتماعی در محله کینگز کراس انجام شده است. این مسکنها بهگونهای طراحی شدهاند که پاسخگوی نیاز گروههای مختلف اجتماعی از خانوادههای کمدرآمد تا جوانان حرفهای باشد.
فضاهای سبز جدید به مساحت بیش از ۸۰ هزار متر مربع شامل پارکها، باغهای عمومی، مسیرهای پیادهروی و فضای باز چندمنظوره ایجاد شده است که به تقویت کیفیت زندگی شهری و ارتقای سلامت روانی ساکنان کمک میکند. طول مسیرهای پیادهروی گسترده به بیش از ۱۰ کیلومتر میرسد و بیش از ۱۵ کیلومتر مسیر دوچرخهسواری پیشرفته در سراسر محله تعبیه شده است.
ایستگاه سنت پنکراس بهعنوان قلب تپنده این منطقه و یکی از پیشرفتهترین ایستگاههای حملونقل اروپا، دستخوش بازسازیهای گستردهای شده است. ظرفیت ایستگاه با افزودن خطوط جدید و توسعه زیرساختها بهطور قابلتوجهی افزایش پیدا کرده است تا پاسخگوی بیش از ۱۰۰ میلیون مسافر سالانه باشد. نور طبیعی فراوان، مسیرهای دسترسی واضح و نشانهگذاری شده، فضاهای انتظار مدرن و امکانات خدماتی متعدد، این ایستگاه را به نمونهای برجسته از طراحی چندمنظوره تبدیل کرده است. ادغام کامل با شبکههای مترو، قطارهای سریعالسیر و حملونقل محلی موجب شده است این ایستگاه به یک هاب حملونقل جامع و کارآمد تبدیل شود.
این پروژه موفق شده است تا تلفیقی از میراث تاریخی و نیازهای مدرن شهری را پیاده کند. با حفظ و احیای بناهای تاریخی شاخص همچون ساختمانهای قدیمی صنعتی و ایستگاههای قطار و ترکیب آنها با معماری معاصر، همزمان حس اصالت تاریخی و نیازهای جدید شهری را پوشش داده است. ایجاد فضاهای عمومی، مراکز فرهنگی، گالریها و بازارهای محلی منجر به تبدیل کینگز کراس به محلهای با هویت اجتماعی و فرهنگی قوی شده که محل تجمع ساکنان، گردشگران و کسبوکارهای کوچک است.
حین و پس از اجرای این پروژه، بیش از ۵۰ هزار شغل جدید در حوزههای فناوری، آموزش، هنر و خدمات شهری ایجاد شده که به جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی کمک کرده است. زیرساختهای تجاری مدرن در کنار فضای مسکونی، تعاملات اقتصادی و اشتغالزایی را بهطور چشمگیری افزایش دادهاند.
مطالعات محلی نشان میدهد که فضای باز، امکانات تفریحی و پیادهروهای امن تأثیر مثبت بر سلامت روانی و رفتاری ساکنان داشته و احساس تعلق به محله و رضایت از کیفیت زندگی افزایش پیدا کرده است، همچنین کاهش میزان ترافیک خودروهای شخصی و تشویق به استفاده از حملونقل عمومی و دوچرخهسواری به کاهش آلودگی هوا و ارتقای کیفیت محیط زیست کمک کرده است.
کل بودجه بازسازی و توسعه منطقه کینگز کراس بالغ بر سه میلیارد پوند بریتانیا بود که از منابع مختلف دولتی، خصوصی و مشارکتهای عمومیخصوصی تأمین شد. مدیریت پروژه توسط کنسرسیومی متشکل از شهرداری لندن، شرکتهای توسعه شهری و سازمانهای فرهنگی صورت گرفت و با برنامهریزی دقیق، همکاری میانرشتهای و مدیریت زمانبندی مؤثر، پروژه در چهارچوب زمانبندی و بودجه تعیینشده به پایان رسید.
احیای ایستگاههای کبورگ و مورلند در ملبورن | استرالیا
پروژه احیای ایستگاههای کبورگ و مورلند در ملبورن، طی بازه زمانی ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ به اجرا درآمد و یکی از شاخصترین نمونههای بازآفرینی زیرساختهای ریلی با رویکرد شهری و اجتماعی در این شهر محسوب میشود. هزینه کلی این پروژه حدود ۲۵۰ میلیون دلار استرالیا برآورد شده بود که از منابع دولتی ایالتی و فدرال، همراه با مشارکت شهرداری ملبورن و بودجههای توسعه شهری تأمین شد.
بالابردن ریلها در طول دو کیلومتر، بیش از ۲۲.۵ هکتار فضای زیرساخت ریلی متروکه را آزاد کرد و این فضا برای استفاده عمومی بازسازی شد. این اقدام مهندسی دقیق نهتنها امکان حذف موانع فیزیکی بین دو طرف خط راهآهن را فراهم کرد، بلکه موجب پیوستگی بهتر محلههای اطراف شد و اتصال اجتماعی و جغرافیایی را ارتقا داد. فضای آزادشده، یکی از بزرگترین فضاهای سبز شهری تازه ایجادشده در ملبورن بهشمار میآید که به شکل هوشمندانهای به طراحی شهری پایدار و چندمنظوره اختصاص یافته است.
این مساحت بزرگ در قلب محلههای اطراف امکان خلق شبکهای گسترده از مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری ایمن و دسترسیپذیر، پارکها با گونههای متنوع گیاهی بومی و جهانی، باغهای تعاملی آموزشی و زمینهای بازی متنوع برای گروههای سنی مختلف را فراهم آورد. علاوهبر این، فضاهایی برای استراحت، گردهماییهای اجتماعی، فعالیتهای فرهنگی و رویدادهای محلی در نظر گرفته شده که بهطور قابلتوجهی کیفیت زندگی و تعامل اجتماعی در محلهها را بهبود بخشیده است.
در نتیجه این پروژه، دسترسی آسان و ایمن به ایستگاهها و فضاهای پیرامونی بهبود پیدا کرده و مسیرهای تازهای برای پیادهروی و حملونقل فعال ایجاد شده است که استفاده از حملونقل عمومی و روشهای پایدار رفتوآمد را افزایش داده است. با طراحی فراگیر و توجه به نیازهای گروههای مختلف جامعه، محیطی سبز و سرزنده شکل گرفته است که تعاملات اجتماعی و حس تعلق به محل زندگی را تقویت میکند. مطالعات محلی نشان میدهد که این پروژه توانسته بیش از ۲۰ درصد میزان استفاده از ایستگاههای کبورگ و مورلند را افزایش دهد و رضایت ساکنان از کیفیت فضاهای عمومی تا ۳۰ درصد بهبود یافته است. میزان تصادفات و مشکلات ایمنی در اطراف این ایستگاهها نیز کاهش چشمگیری داشته و سلامت روانی و رفاه اجتماعی شهروندان ارتقا پیدا کرده است.
هوشمندسازی ساختوسازها با فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی
تاریخ بشر همواره از دگرگونیهای بزرگ استقبال فوری نکرده و در بسیاری موارد دچار تردید، نگرانی یا دلبستگی به روشهای قدیمی بوده است. اختراع چاپ توسط گوتنبرگ موجب ترس از گسترش اطلاعات نادرست شد، برقیسازی شهرها نگرانیهای پزشکی را در پی داشت و ورود رایانه به ادارات، بیم کاهش ارزش تجربه انسانی را بههمراه آورد. به همین دلیل این موارد با مقاومت روبهرو شدند، اما در عین حال فضای نوآوری و تأمل انتقادی را نیز فراهم کردند.
ظهور هوش مصنوعی و رشد سریع فناوریهای نوین در دنیای امروز، بار دیگر بشر را در نقطه عطفی تاریخی قرار داد. بنابراین بحث درباره این تحولات گسترده در جلسات و گردهماییهایی که این موضوعات را به ابعاد عملی و استراتژیک پیوند میزند، اجتنابناپذیر و همچون همیشه ضروری است، چراکه این پیشرفتهای دیجیتال بهطور ویژه با اهداف ملموس پایداری، بهرهوری و ارتقای کیفیت زندگی گره میخورد.
این رویدادها به یک بستر فرهنگی و فنی تبدیل شده است که در آن فناوریها به نمایش درمیآید، مورد بحث و ارزیابی قرار میگیرد و در بستر واقعی سنجیده و تفسیر میشود. با این حال نکته کلیدی رویدادهای یادشده این است که هوش مصنوعی عامل مکمل است؛ در واقع هوش مصنوعی بهرغم ظرفیت بالا تنها یک دستیار تصمیمگیری برای مهندسان ماهر است، ابزاری فوقالعاده و اساسی برای کارشناسان که بههیچعنوان نمیتواند جایگزین انسان باشد.
ساختمان صددرصد هوشمند چیست؟
یک ساختمان صددرصد هوشمند فراتر از خودکارسازی کلاسیک است و شامل اتصال تجهیزات، دادهها و افراد در بستری سازگارپذیر، متصل و واکنشگرا میشود. این تعریف تفاوت میان دو مفهوم «ساختمان هوشمند» و «ساختمان هوشمند صددرصد پیشرفته» را در سطح اتصال و تمرکز بر رشد مستمر و بهبود تجربه کاربری میداند. در ساختمان هوشمند واقعی، اتصال کامل اینترنت اشیا، جمعآوری داده، یکپارچگی با خدمات ابری و قابلیت بهروزرسانی مشابه یک گوشی هوشمند لحاظ و معماری به زیرساختی زنده تبدیل میشود.
بعضی از مباحث مربوط به این حوزه، نوسازی ساختمانهای موجود را بهعنوان اولویتی جهانی برجسته میکند. با توجه به فشارهای زیستمحیطی و اهداف بلندپروازانه دفع و کاهش کربن، مدرنسازی ساختمانهای ساختهشده بهویژه در کشورهایی همچون چین که ساختمانهای دهه ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ بهسرعت در حال فرسوده شدن هستند، جایگزین ارزشمندی برای گسترش بیرویه و مملو از آلایندگی ساختوساز بهشمار میرود.
برج سیتیگروپ شانگهای نمونهای شاخص در این زمینه است، ساختمانی عظیم که بهطور کامل با هدف بهبود بازده انرژی و بهروزرسانی فناوری نوسازی شده و با استفاده از مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) برنامه زمانبندی کار برای آن تهیه شده است، یعنی سازندگان زمان ورود و خروج قطعات را بهطور دقیق مشخص کرده و قراردادی ۶۰ روزه تنظیم کردهاند که بهواسطه پیشرفتها در ۴۰ روز به پایان رسیده و رضایت کامل مشتری را بهدست آورده است.
یکی از نوآوریهای کلیدی در این سازه، توسعه تجهیزات سفارشی از جمله چیلرهای مغناطیسی مدولار با ابعاد کوچکتر بوده است که قابلیت انتقال با آسانسور و نصب در ساختمانهای با محدودیت فضا را داشتند. این قابلیت عنصری حیاتی برای محیطهای شهری فشرده است و چین در پروژههای متعدد سال گذشته، نسل جدیدی از چیلرهای مغناطیسی مدولار را با ابعادی حدود ۳۰ درصد کمتر از نمونههای قبلی عرضه کرده است که نیازی به ایجاد تونل ویژه برای انتقال دستگاهها نیست. این ابتکارات، نوسازی ساختمانهای قدیمی و متراکم را بدون مداخلات بنیادی ممکن میکند و در کاهش اثرات زیستمحیطی و عملیاتی ساختوساز سهم بسزایی دارد.
چالش مهم دیگر، دسترسیپذیری کردن فناوری برای همه کاربران حتی افراد ناآشنا با واسطههای دیجیتال است، چراکه همه افراد مایل به استفاده از اپلیکیشن برای روشن کردن کولر نیستند و عدهای حتی قابلیت و دانش این اقدام را ندارند. چین برای رفع این مشکل پنلهای فیزیکی با تنها سه دکمه روشن، خاموش و حالت طراحی کرد که بسیار ساده، کاربردی و مؤثر بودند. این راهکارهای ساده و فراگیر حتی در ساختمانهای تاریخی همچون لیلونگ شانگهای و هوئوتونگ پکن، بدون تغییر ساختار معماری با نصب حسگرها و کنترلرهای آبوهوا اجرا شدهاند.
با این حال در دنیای امروز معماری بهعنوان بخشی از زیستبوم دیجیتال با هدف بهرهوری مورد توجه قرار دارد و برای آن نقش معمار باید گسترش پیدا کند. طراحیهای معماری امروز نهتنها به شکل و حالت بلکه به کارآمدی، یکپارچهسازی و داده وابسته است. امروزه بازارهای طراحی و ساختوساز تنها هنر یا معماری نمیخواهند، بلکه نیازمند تلفیق هنر، سازه، مکانیک، ارتباطات فنی و دادهها هستند.
پروژههای معماری که شهرهای آینده را شکل میدهند + عکس
هنر معماری همواره شاهکارهای بینظیری را در دوران مختلف، از خود برجای گذاشته و از زمانهای گذشته تاکنون، هر بنای چشمگیر از مهارتها و ذوق طراحان و معماران خود حکایت داشته است. برای مثال، سال گذشته شاهد افتتاح دومین آسمانخراش بلند جهان، بازگشایی کلیسای جامع نوتردام و اعلام بیشمار پروژههای کلان شهری آیندهنگر بودیم. این ساختمانها با ویژگیهای منحصربهفرد خود، بیانگر نگاههای تازه در هنر معماری معاصر هستند و نقش مهمی در شکلگیری شهرهای آینده دارند. در ادامه به معرفی پروژههای عظیم معماری میپردازیم که جهان آینده را شکل میدهند:
عظمت معماری ژاپن در اکسپو ۲۰۲۵ اوزاکا با سازه چوبی حلقوی «گرند رینگ»
اکسپو ۲۰۲۵ اوزاکا که از آوریل تا اکتبر امسال میزبان بیش از ۲۸ میلیون بازدیدکننده است، با نسخهای مدرن از معماری سنتی ژاپن به نام «گرند رینگ» میدرخشد؛ سازهای چوبی و دایرهای به طول بیش از ۲ کیلومتر که بازدیدکنندگان را در اطراف سایت عظیم نمایشگاه جهانگردی هدایت میکند و نماد طراحی پایدار و اتحاد جهانی است.
در حالی که اکسپوهای جهانی فرصتی برای به نمایش گذاشتن دستاوردهای معماری و فناوری کشور میزبان هستند، اکسپو ۲۰۲۵ اوزاکا با معرفی سازه بینظیر «گرند رینگ» چشمها را به خود خیره کرده است. این سازه که الگویی از پیوند هنر سنتی و فناوری نوین است، به دست معمار برجسته ژاپنی، سو فوجیموتو، خلق شده است. گرند رینگ یک ساختار چوبی مدور و پیوسته است که بیش از دو کیلومتر طول دارد و به صورت حلقهای کامل، اطراف منطقه نمایشگاه را میپوشاند.
این سازه عظیم که با بهکارگیری چوبهای محلی سرو و کاج ژاپنی همراه با چوب کاج اسکاتلندی ساخته شده است، یکی از بزرگترین ساختمانهای چوبی جهان محسوب میشود و به مساحت بیش از ۶۰ هزار متر مربع میرسد. گرند رینگ نهتنها مسیر اصلی حرکت بازدیدکنندگان است، بلکه با سقف بالا رفته و مسیرهای پیادهروی سرپوشیده، پناهگاهی در برابر باد، باران و آفتاب فراهم میآورد. استفاده از اتصالات سنتی ژاپنی معروف به «نوکی» که در معابد و زیارتگاههای تاریخی این کشور به کار میرود، در کنار فناوریهای نوین ساختمانی، نشان از تلفیق هنر سنتی و دانش مدرن در این پروژه دارد.
سازه «گرند رینگ» نمادی از مفهوم «وحدت در تنوع» است، که بازتاب دهنده تلاش اکسپو برای گرد هم آوردن نمایندگان بیش از ۱۵۰ کشور در یک مکان و ایجاد فضایی برای بررسی آینده مشترک بشریت است. در بالای این حلقه، یک مسیر هوایی با دسترسی آسان از طریق پلههای برقی قرار دارد که چشماندازهای وسیعی از کل سایت نمایشگاه، دریای ستو و شهر اوزاکا به بازدیدکنندگان ارائه میدهد. همچنین بام سازه با فضای سبز مزین شده است که سازگاری با محیط زیست و تأکید بر معماری پایدار را نشان میدهد.
مرکز تجاری اسکایپارک، لوکزامبورگ
اروپا همچنان در حال پیشروی در ساختوساز چوبی است. فرانسه اکنون همه ساختمانهای عمومی جدید را ملزم به استفاده از حداقل ۵۰ درصد چوب کرده است و اکنون لوکزامبورگ، آماده افتتاح یکی از بزرگترین ساختمانهای چوبی هیبریدی این قاره است. مرکز تجاری اسکایپارک، با مساحت بیش از ۸۴۴ هزار متر مربع، با بهکارگیری بیش از ۵۴۲ هزار متر مکعب چوب، ساخته شده است که معادل پر کردن ۶ استخر المپیک است. نمای این بنا را نیز فلز بازیافتی، (۸۰ درصد) تشکیل میدهد. همچنین فرم منحصربهفرد ساختمان، با لبههای منحنی، از دو نوار زیگزاگی تشکیل شده است که روی هم قرار گرفتهاند و فضاهایی مانند حیاطها و پشتبامهای سبز ایجاد کردهاند. طبق گفته معماران این طرح، هیچ کاربری در مرکز تجاری اسکایپارک، بیش از ۵۰ متر با فضای سبز فاصله ندارد. فاز نخست این پروژه در ماه فوریه به پایان رسید و شامل دفاتر، فروشگاهها و یک هتل میشود. حیاطهای همکف ساختمان نیز برای عموم و علاقهمندان هواپیما که به فرودگاه مجاور دید دارند، قابل دسترسی خواهد بود.
بازار ماهی جدید سیدنی، استرالیا
بازار ماهی استرالیا، سومین بازار ماهی بزرگ جهان است که قرار است بزرگتر هم بشود. بیش از هشت سال پس از اعلام جابهجایی بازار تاریخی ماهی سیدنی، ساختمان مدرن چهار طبقه در زمینی به وسعت ۳.۶ هکتار در نزدیکی همان محل، گشایش مییابد. بازار ماهی جدید سیدنی، تجربهای چندحسی از بازار ماهی را برای بازدیدکنندگان وعده میدهد. در این ساختمان مدرن، بخشهای عملیاتی در زیرزمین پنهان شدهاند، در حالی که طبقات فوقانی شامل سالن بازار و سالن حراج هستند که در آنها رستورانداران و فروشندگان، برای خرید ماهی تازه با یکدیگر رقابت میکنند. این پروژه با افزودن فروشگاهها، پارک شهری و پیادهراه، به احیای بخش صنعتی نیز کمک میکند. سقف موجدار این مکان آینده نگر با ۳۵۰ پنل خورشیدی مثلثی پوشانده شده است.
ساختمان زندگی و ذهن، بریتانیا
دانشگاه آکسفورد که با معماری گوتیک باشکوه خود در دنیا شناخته میشود، مجموعهای در حال رشد از ساختمانهای معاصر را نیز در خود جای داده است که جدیدترین آنها، بنایی با بیش از ۲۵ هزار متر مربع مساحت، برای علوم زیستی است و بزرگترین پروژه ساختمانی تاریخ این دانشگاه بهشمار میرود. هدف طراحی این ساختمان، گرد همآیی دپارتمانهای روانشناسی تجربی، علوم گیاهی و جانورشناسی در یک مکان مشترک، برای افزایش همکاری میان آنها است. فضای داخلی این مکان شگفتانگیز شامل چندین آزمایشگاه و فضای عمومی برای تعاملات غیررسمی است. شرکت معماری آمریکایی که طراحی این پروژه را انجام داده است، با بهکارگیری نماهای سنگی و پشتبندهای برجسته در نظر داشته ظاهری کلاسیک، اما قابلتشخیص برای آن ایجاد کند.
مدرسه کانادایی، مکزیک
معماری ارگانیک این مدرسه، به دلیل ادغام با طبیعت و به دلیل گذاشتن تأثیر اندک بر محیط اطراف، تحسین میشود. این محوطه آرام با الهامگرفتن از توپوگرافی منطقه، طراحی شده است. مدرسه شامل هفت سازه دایرهای میشود که مانند تپههایی همپوشان، طراحی شدهاند و سطوح پلکانی آنها فضاهای سبزی برای بازی و کاوش فراهم میکند. این فضاهای باز مرکزی، بهعنوان قلب پروژه عمل میکند. همچنین ساختمان با زمین بازی، ادغام شده است و پشت بام آن به یک پارک تبدیل میشود، به گونهای که فضایی امن و دوست داشتنی را برای دانشآموزان فراهم میکند.
بازسازی ایستگاه جنوبی بوستون، آمریکا
بازسازی عظیمی در ایستگاه جنوبی بوستون که شلوغترین پایانه حملونقل زمینی نیوانگلند به شمار میرود، اخیراً صورت گرفته است. این پروژه، ظرفیت اتوبوسها و قطارهای ایستگاه را به ترتیبت تا ۵۰ و ۷۰ درصد افزایش میدهد. چالش اصلی برای شرکت طراح این بود که در کنار بازطراحی سالن ایستگاه و ساخت یک برج ۵۱ طبقه، بنای تاریخی قدیمی آن را که از سال ۱۸۹۹ پابرجا مانده است، حفظ کند. نتیجه این چالش، تضاد میان شیشههای براق و سنگهای قدیمی است، اما فرم نرم و مجسمهوار برج، با معماری کلاسیک آن همخوانی پیدا خواهد کرد. همچنین سالن قوسیشکل جدید، ورودی باشکوهی برای شهر ایجاد کرده است.
مؤسسه گوته، سنگال
این مؤسسه از یک طراحی بومی بهره میبرد که در آن از مصالح و تکنیکهای سنتی استفاده شده است. ساختمان ۱۷۰۰ متر مربعی جدید با خطوط منحنی، طراحی شده است که با سایهبانهای اطراف شباهت دارد. همچنین برای ساخت آن، آجرهای محلی به کار رفته است که از خاک فشرده تولید میشود. این آجرها در طرحهای مشبک چیده شدهاند تا تهویه طبیعی ایجاد کنند. مؤسسه گوته در میان یک باغ سرسبز، در یک منطقه مسکونی قرار دارد، تا با حفظ درختان موجود، با محیط اطراف هماهنگ شود. این ساختمان که دارای فضاهایی برای برگزاری نمایشگاه و گردهماییها است، بهعنوان یک فضای آموزشی و اجتماعی عمل خواهد کرد و با فرهنگ غنی سنگال و جامعه محلی آن، ارتباط برقرار میکند.
راهکارهای نوآورانه انرژیهای تجدیدپذیر در فضاهای شهری
در سالهای اخیر نوآوریهای مرتبط با انرژی در خانهها و شهرها با سرعت قابلتوجهی پیشرفت کرده است که ترکیبی از فناوریهای نوین، مدیریت هوشمند و روشهای جدید به منظور ادغام منابع انرژی تجدیدپذیر در مقیاسهای مختلف را شامل میشوند. این تحولات نهتنها به افزایش کارایی و کاهش هزینههای انرژی کمک میکنند، بلکه شکل زندگی شهری و خانگی را نیز به سمت پایداری و دوستدار محیط زیست تغییر دادهاند.
یکی از پیشرفتهای چشمگیر در این حوزه، فناوریهای پیشرفته خورشیدی است. سلولهای خورشیدی پروسکایت که بازدهی بالاتر از ۳۰ درصد دارند، نمونهای از این فناوریها هستند. پنلهای خورشیدی که بهطور مستقیم در مصالح ساختمانی همچون کاشیهای سقف، پنجرهها و نماها نصب میشوند، به ساختمانها این امکان را میدهند که بدون آسیب به ظاهر و نما، انرژی تولید کنند. نمونههای شفاف این پنلها نیز تولید انرژی از نمای شیشهای ساختمانها را ممکن ساخته است. در شهرها نیز سایهبانهای خورشیدی در فضاهای عمومی، پارکینگها و ایستگاههای شارژ خودروهای برقی به بهرهبرداری از زمین کمک میکنند و با استفاده از پنلهای دوطرفه، بازده تولید انرژی را افزایش میدهند.
پروژههای خورشیدی مشترک نقش مهمی در تأمین انرژی مناطق مسکونی ایفا میکنند، بهویژه برای کسانی که به پشتبامهای شخصی دسترسی ندارند، همچنین مناطق انرژی مثبت شهری (PEDs) نمونههایی از محلههای هوشمند هستند که ساختمانهایشان انرژی تولیدی و مصرفی خود را با مدیریت هوشمند هماهنگ میکنند تا به انتشار صفر خالص برسند و الگویی برای شهرهای مقاوم آینده بهشمار میآیند.
در بخش ذخیره و مدیریت انرژی، نسل جدید باتریها از جمله باتریهای جامد، باتریهای شنی و ذخیره هیدروژن به بازارهای شهری و خانگی وارد شدهاند که امکان ذخیرهسازی بلندمدت انرژی تجدیدپذیر را فراهم میکنند. بهعلاوه، سیستمهای انرژی خانگی مجهز به اینورترهای هوشمند این امکان را به کاربران میدهند که تولید، ذخیره و مصرف انرژی خود را از طریق اپلیکیشنهای مدیریت هوشمند کنترل کنند. این فناوریها موجب افزایش کارایی و بهینهسازی مصرف انرژی در خانهها و آپارتمانها شدهاند.
شهرها نیز در تلاش هستند تا زیرساختهای خود را به تولیدکننده انرژی تبدیل کنند. جادهها، پیادهروها و نیمکتها مجهز به پنلهای خورشیدی شدهاند تا سهمی در تأمین انرژی محلی داشته باشند و امکاناتی همچون شارژ بیسیم دستگاهها را فراهم کنند. چراغهای خیابانی، تابلوها و شارژرهای عمومی با استفاده از انرژی خورشیدی کار میکنند تا بار شبکه را کاهش و قابلیت اطمینان خدمات عمومی را افزایش دهند.
روند جدید استفاده از توربینهای بادی کوچک روی بام ساختمانهای مسکونی و در فضاهای اجتماعی بهعنوان یک راهکار نوین برای تولید انرژی پاک و کاهش وابستگی شهرها به منابع فسیلی در حال گسترش است. این توربینها که با توجه به فناوریهای پیشرفته، پرههای سبک و طراحیهای بهینه ساخته میشوند، قادرند حتی از بادهای کم و جریانهای هوایی ضعیف انرژی الکتریکی تولید کنند. نصب این توربینها روی بامهای با ارتفاع مناسب و بدون مزاحمت موانع مثل درختان و ساختمانهای بلند انجام میشود تا بهرهوری آنها افزایش پیدا کند. این توربینها بهگونهای طراحی میشوند که نسبت به سروصدا و خطرات احتمالی افتادن پرهها تحت کنترل باشند و کمترین مزاحمت را برای ساکنان و پرندگان و سایر حیوانات ایجاد کنند.
شهرها و مناطق مسکونی در سراسر جهان در حال بهرهگیری از این فناوریها و استراتژیهای نوآورانه انرژیهای تجدیدپذیر هستند.
مراکش پیشرو در حملونقل سبز
مراکش بهعنوان یکی از کشورهای پیشرفته در زمینه استفاده از فناوریهای پاک در حملونقل، شاهد تحول بزرگ در سیستم ریلی خود است. دفتر ملی راهآهن مراکش (ONCF) در اوایل سال ۲۰۲۴ اعلام کرد که ۹۰ درصد از قطارهای برقی این کشور بهطور کامل از انرژیهای پاک، بهویژه انرژی باد، استفاده میکنند؛ رقمی که بسیار فراتر از هدف اولیه ۲۵ درصدی این نهاد است. این اقدام بخشی از راهبرد وسیع دولت مراکش برای رسیدن به بیطرفی کربنی تا سال ۲۰۳۵ محسوب میشود که در آن علاوه بر کاهش آلودگی هوا، توسعه اقتصادی و اجتماعی نیز مدنظر است.
از جمله پروژههای شاخص این کشور، قطار سریعالسیر «البراق» است که در سال ۲۰۱۸ به بهرهبرداری رسید و اولین قطار پرسرعت در قاره آفریقا محسوب میشود. این خط ریلی بین دو مرکز اقتصادی مهم یعنی طنجه و کازابلانکا حرکت میکند و سفر را به شکل چشمگیری کوتاه کرده است. توسعه این خط پرسرعت به سمت مراکش و اَگادیر نیز در دستور کار قرار دارد که نقشی کلیدی در تقویت شبکه حملونقل و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی ایفا میکند.
برنامههای نوسازی گستردهای نیز با بودجه ۸.۷ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۹ برای ارتقای بیش از ۳۸۴۸ کیلومتر خطوط ریلی معمولی و بیش از ۲۲۰۰ کیلومتر خطوط پرسرعت طراحی شده است. این برنامهها شامل افزایش ظرفیت خطوط، بهروزرسانی سامانههای سیگنالینگ، پایداری اقلیمی زیرساختها و احداث ایستگاههای چندوجهی میشوند که همه به منظور ایجاد شبکهای مدرن و پایدار با تمرکز بر استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر هستند.
پشتیبانی سازمانهای بینالمللی نیز بر رشد این حوزه تأثیرگذار بوده است؛ به طوری که بانک جهانی در سال ۲۰۲۵ با تصویب بودجه ۳۵۰ میلیون دلاری، پروژه تحول شبکه ریلی و لجستیک در منطقه کازابلانکا را تأمین مالی کرده است. این پروژه شامل توسعه حملونقل مسافری الکتریکی، ارتقای زیرساختهای حملونقل عمومی و افزایش قابلیتهای لجستیکی محور ریلی میشود تا هم تراکم ترافیک کاهش یابد و هم خدمات بهینهتر به مسافران ارائه شود.
از دیدگاه سیاستگذاران ملی، این حرکت در راستای استراتژیهای کلان توسعه پایدار قرار دارد. نرخ انتشار دیاکسید کربن در بخش حملونقل به حدود ۳۱ درصد میرسد و مصرف انرژی نهایی در حملونقل نیز معادل ۳۸ درصد است؛ بنابراین ایجاد یک سیستم حملونقل کمکربن، اولویتی جدی به شمار میرود. برنامههایی همچون استراتژی توسعه پایدار ملی ۲۰۳۰ و برنامه ملی تغییرات اقلیمی، پیوند مستحکمی میان تولید انرژی پاک و توسعه حملونقل هوشمند برقرار کردهاند.
علاوه بر این، مراکش میزبان پروژههای خورشیدی عظیمی مانند مجتمع خورشیدی موسوم به نور ورززات است که بهعنوان منبع مهم انرژی تجدیدپذیر، امکان تأمین انرژی پایدار برای حملونقل و سایر بخشها را فراهم میآورد. مراکش با ترکیب زیرساختهای پیشرفته ریلی و هدفگذاری قوی در بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر، الگویی موفق برای کشورهای آفریقایی و حتی فراتر از آن در زمینه حملونقل سبز و توسعه اقتصادی پایدار ارائه کرده است. این کشور گامهای مؤثری برداشته تا ضمن کاهش انتشار گازهای گلخانهای، کیفیت زندگی شهروندان و کارایی شبکه حملونقل خود را بهبود ببخشد.
شهر آسیایی الگوی جهانی برای بازیافت پسماندهای غذایی
یکی از ارکان اصلی موفقیت سئول در بازیافت غذا، اجرای نظام «پرداخت به نسبت میزان زباله» است. از سال ۲۰۱۳، تمام خانوارها موظف به تفکیک پسماندهای غذایی از سایر زبالهها شدهاند و باید آنها را در کیسههای زیستتجزیهای زرد رنگی بریزند که قیمت آن بر اساس حجم یا وزن محاسبه شده و از خانوارها هزینه دریافت میشود. این سیستم مالی تشویقی باعث شده شهروندان برای کاهش تولید زبالههای غذایی خود تلاش کنند و به شکل ملموسی، الگوی مصرف و دورریز غذا در خانهها اصلاح شود.
تکنولوژی نقش بسیار مهمی در این سیستم ایفا میکند؛ بیش از شش هزار سطل هوشمند در سراسر شهر نصب شده که مجهز به ترازو و سیستم شناسایی امواج رادیویی (RFID) است. این سطلها، وزن دقیق پسماندهای غذایی تحویل داده شده توسط هر خانوار را اندازهگیری و ثبت میکنند، به طوری که هزینه جمعآوری و پردازش بر اساس آن محاسبه میشود. دادههای جمعآوری شده به شهروندان کمک میکند تا میزان ضایعات غذایی خود را کنترل کنند و از پیامدهای مالی آن مطلع شوند.
پس از جمعآوری، پسماندهای غذایی به مراکز بازیافت منتقل میشوند و در این مراکز، ابتدا پلاستیک و مواد غیر قابل بازیافت تفکیک میشود و سپس زبالهها به محصولات مفیدی از جمله کمپوست (کود ارگانیک)، خوراک دام و بیوگاز (گازی که از تجزیه بیولوژیکی پسماندها تولید میشود و بهعنوان سوخت پاک به کار میرود) تبدیل میشوند. بهعنوان نمونه، مرکز زیستانرژی دائهجون نزدیک سئول، روزانه مقادیر بزرگی از پسماندهای غذایی را به بیوگاز تبدیل میکند که انرژی هزاران خانه را تأمین میکند.
بر اساس گزارشها، بیش از ۶.۵ میلیون خانوار (بیش از ۶۵ درصد آپارتمانها) در ۱۶۶ شهرداری کرهجنوبی تحت پوشش این سیستم پیشرفته بازیافت پسماند غذایی قرار دارند و اجرای این سیاستها باعث کاهش چشمگیر حجم زبالههای دفن شده و انتشار گازهای گلخانهای شده است.
علاوه بر این، سئول در تلاش است مزارع شهری و کشاورزی عمودی را در فضاهای کوچک شهری مانند پشت بامها، فضاهای خالی بین ساختمانها و حتی زیر زمین آپارتمانها گسترش دهد تا از کمپوست حاصل از پسماندهای غذایی در محل استفاده کند و چرخه مصرف را به صورت محلی نیز تسهیل کند. این رویکرد به اقتصاد دایرهای و توسعه پایدار کمک شایانی میکند.
آگاهیبخشی مستمر و مشارکت گسترده مردم در طول این سالها یکی از عوامل کلیدی موفقیت این سیستم به شمار میرود. دولت کرهجنوبی با برگزاری کمپینهای آموزشی و ایجاد زیرساختهای مناسب، توانسته است تغییر رفتاری پایدار در شهروندان ایجاد کند تا آنها علاوه بر مسئولیت پذیری، به حفظ محیط زیست نیز متعهد شوند.
مدل بازیافت مواد غذایی در سئول نمونهای برجسته از ترکیب قوانین سختگیرانه، فناوری نوین، سیستم مالی تشویقی و مشارکت عمومی است که این شهر را به الگویی موفق برای سایر کلانشهرهای جهان در زمینه مدیریت پایدار پسماندهای غذایی تبدیل کرده است. این تجربه نشان میدهد که با برنامهریزی و اجرای دقیق، حتی شهرهای بزرگ با جمعیت بالا نیز میتوانند ضایعات غذایی خود را به حداقل برسانند و از آنها بهعنوان منبعی ارزشمند برای اقتصاد و محیط زیست بهرهمند شوند.
مدیریت مؤثر آلودگی هوا و ترافیک در بروکسل با مناطق کمانتشار
مناطق کمانتشار بروکسل که تمام ۱۹ شهرداری این شهر را در بر میگیرد، هدفش محدود کردن ورود خودروهای آلاینده است که معیارهای مشخصی را رعایت نمیکنند. اجرای این طرح از سال ۲۰۱۸ آغاز شده و بهتدریج استانداردهای مربوط به آلایندگی خودروها سختگیرانهتر شده است تا به کاهش چشمگیر آلودگی هوا و انتشار گازهای گلخانهای کمک کند.
برنامه اصلی بروکسل برای LEZ شامل ممنوعیت ورود خودروهای دیزلی با استانداردهای یورو صفر تا یورو ۴ و خودروهای بنزینی با استاندارد یورو صفر و یورو یک به محدوده شهری است. مقرر بود که از اول ژانویه ۲۰۲۵ محدودیتهای سختتری اعمال شود که شامل ممنوعیت خودروهای دیزلی یورو پنج و بنزینی یورو دو میشد؛ اما این موعد به درخواست پارلمان شهر به تأخیر افتاد و تا اول ژانویه ۲۰۲۷ به تعویق افتاده است. در این بازه زمانی، خودروهای فاقد استانداردهای لازم میتوانند تنها با دریافت مجوزهای روزانه و پرداخت هزینهای حدود ۳۵ یورو بهصورت محدود وارد محدوده LEZ شوند.
از دیگر جنبههای مهم سیاستهای حملونقل شهری بروکسل، اجرای محدودیت سرعت ۳۰ کیلومتر بر ساعت در بخشهای وسیعی از داخل شهر است. این محدودیت عمدتاً در مناطق مسکونی، بخشهای مرکزی و گذرگاههای پرتردد اعمال شده است تا ایمنی ترافیکی را بهبود دهد، بهویژه برای عابران پیاده و دوچرخهسواران، همچنین به کاهش آلودگی صوتی و افزایش کیفیت زندگی در محیط شهری کمک کند. این محدوده سرعت، تحت عنوان منطقه ۳۰ «Zone 30»، بخش مهمی از سیاست جامع مدیریت ترافیک و سلامت محیطی بروکسل است.
نتایج اجرای منطقه کمانتشار و محدودیت سرعت ۳۰ کیلومتر بر ساعت در بروکسل نشان از بهبود قابلتوجه کیفیت هوا دارد. میزان آلایندههای زیانآور مانند دیاکسید نیتروژن، ذرات معلق و کربن سیاه به طور محسوس کاهش یافته و در اغلب مناطق سطح آنها زیر حد مجاز قانونی نگه داشته شده است. مطالعات پیشبینی کردهاند که اگر این سیاستها ادامه یابند، انتشار گازهای گلخانهای حملونقل تا سال ۲۰۳۰ تقریباً نصف خواهد شد که معادل جلوگیری از انتشار میلیونها تن دیاکسید کربن است.
علاوه بر اجرای این محدودیتها، شهرداری بروکسل مانیتورینگ لحظهای وضعیت کیفیت هوا را با دقت بالا انجام میدهد و در مواقع بحرانی مانند آلودگی شدید یا افزایش ازن، هشدارهای لازم را از طریق تابلوهای الکترونیکی و اپلیکیشنهای موبایلی به اطلاع شهروندان میرساند. در این روزها، محدودیتهای بیشتری بر تردد خودروها اعمال میشود تا ضمن کاهش آلودگی، از مواجهه شهروندان با هوای ناسالم جلوگیری شود.
یکی دیگر از ابتکارات مهم بروکسل در راستای ترویج حملونقل پایدار برگزاری رویداد سالانه «یکشنبه بدون خودرو» است که معمولاً در ماه سپتامبر برگزار میشود؛ برای مثال، روز یکشنبه ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۵ این برنامه اجرا خواهد شد. در این روز از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۷ بعدازظهر، عبور و مرور خودروهای شخصی در سراسر منطقه بروکسل ممنوع است، مگر در موارد ضروری شامل خدمات اورژانسی، تاکسیها، دوچرخههای برقی و وسایل نقلیه دارای مجوز ویژه.
در این روز، حمل و نقل عمومی شامل اتوبوسها، ترامواها و مترو به صورت رایگان در اختیار شهروندان قرار میگیرد تا استفاده از گزینههای حملونقل عمومی بهجای خودروی شخصی تشویق شود. همچنین سرعت حرکت وسایل نقلیه مجاز در این روز به ۳۰ کیلومتر در ساعت کاهش یافته تا ایمنی و کاهش آلودگی تضمین گردد. برای شهروندانی که خودروهای خود را در پارکینگهای اطراف شهر پارک میکنند، دسترسی به این مراکز به صورت رایگان یا با تخفیف خواهد بود تا تشویق به استفاده از حملونقل عمومی افزایش یابد.
طراحی شهری در برابر سونامی باید چگونه باشد؟
طراحی شهری مؤثر در برابر سونامی نیازمند ترکیب هوشمندانهای از ساختارهای ساحلی، طراحی شهری مبتکرانه، کدهای ساختمانی مقاوم، برنامههای اضطراری منسجم و مشارکت گسترده جامعه است. این طراحیها باید مطابق با شرایط جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی هر منطقه بهصورت سفارشی تنظیم شوند. ارزیابیهای پیوسته پس از حوادث و همکاریهای بینالمللی نیز به بهبود و نوآوری در این حوزه کمک میکند.
راهکارهای نوین برای ایمنی بیشتر در برابر سونامی
طراحی شهری برای مقابله با سونامی یکی از موضوعات حیاتی و پیچیده در شهرهای ساحلی است که در معرض خطر این پدیده طبیعی قرار دارند. هدف این طراحی، کاهش تلفات جانی، خسارات مالی و اختلالات بلندمدت اقتصادی ناشی از سونامی است. برای دستیابی به این هدف، باید مجموعهای از راهکارهای ساختاری و غیرساختاری بهصورت هماهنگ و یکپارچه بهکار گرفته شود.
یکی از مهمترین اقدامات ساختاری، ایجاد سازههای ساحلی همچون دیوارهای محافظ ساحلی، موجشکنهای جداشونده و جنگلهای کنترلکننده سونامی است که با هدف جذب و منحرف کردن امواج سهمگین طراحی و در امتداد خطوط ساحلی اجرا میشوند. طراحی و محل قرارگیری این سازهها باید با دقت و با توجه به شرایط جغرافیایی و توپوگرافی منطقه انجام شود تا بتواند بیشترین تأثیر را در کاهش شدت امواج داشته باشد.
در کنار سازههای فیزیکی، زیرساختهای اضطراری عمومی نیز نقش بسیار مهمی در افزایش ایمنی شهروندان دارند. ایجاد ساختمانهای امن همچون برجهای مخصوص پناهگیری، پلهای فرار بلند و پارکهای شهری که میتوانند بهعنوان محل پناهگاه موقت استفاده شوند، از جمله این زیرساختها هستند که سرعت و امنیت تخلیه را افزایش میدهند.
سیستمهای هشدار زودهنگام و تابلوهای راهنمایی واضح یکی دیگر از اجزای حیاتی طراحی شهری در برابر سونامی است. نصب سیستمهای پایش لحظهای، آژیرهای هشدار و تابلوهای راهنمای مسیرهای تخلیه موجب میشود که اطلاعات حیاتی در سریعترین زمان ممکن به مردم منتقل شود و آنها به سمت مناطق امن هدایت شوند. شبکه راههای تخلیه و دسترسی اضطراری نیز باید به گونهای طراحی شود که امکان خروج سریع و ایمن مردم و ورود نیروهای امدادی را فراهم کند. این مسیرها باید به مناطق مرتفع و امن متصل و با علائم مشخص مجهز شوند تا در شرایط بحرانی سردرگمی ایجاد نشود.
استفاده از کدهای ساختمانی و اعتبارسنجی دقیق منطقهبندی شهری نیز برای کاهش آسیبپذیری سازهها از اهمیت ویژهای برخوردار است. ساختمانهای بلند متراکم میتوانند موجب تسهیل روند ارتباطات و مدیریت مسیرهای تخلیه شوند. جلوگیری از قرارگیری مراکز حساس و حیاتی همچون بیمارستانها و مدارس در مناطق کمارتفاع و پرخطر و استقرار این مراکز در نقاط مرتفعتر، یک اصل کلیدی در برنامهریزی شهری محسوب میشود.
از سوی دیگر، ساخت بناهایی با مصالح مقاوم همچون پلیمرهای تقویتشده با فیبر و بتن با عملکرد بالا و طراحیهایی که طبقه اول را بالاتر از سطح پیشبینیشده سونامی قرار میدهند یا ساختمانها را روی ستونهای محکم میسازند تا آب بتواند از زیر آنها عبور کند، از دیگر راهکارهای مقاومتبخشی به سازهها در برابر سونامی هستند.
ژاپن مدل جهانی مقابله با سونامی
ژاپن یکی از نمونههای موفق جهانی در این زمینه است که با بهرهگیری از یک رویکرد چندلایه و جامع توانسته است خود را بهعنوان پیشگامی در طراحی شهری مقاوم در برابر سونامی معرفی کند. پس از وقوع زلزله و سونامی توهوکو در سال ۲۰۱۱، شهرهای ساحلی ژاپن بهویژه شهر سندای، با ایجاد دیوارهای ساحلی مستحکم، پارکهای پناهگاه سونامی، ساختمانهای اضطراری عمودی و سیستمهای ارتباطی بسیار قوی، مدلی موفق در دفاع چندلایه ارائه دادند.
فرمهای ویژه شهری همچون ساختارهای ریشهدار در سواحل «ریا» نیز کمک شایانی به تمرکز جریان تخلیه و افزایش نرخ بقا کرده است. مشارکت فعال جامعه، آموزشهای گسترده و برگزاری مستمر تمرینهای تخلیه نیز از دیگر عوامل مؤثر در افزایش آمادگی و کاهش خسارات در شهرهای این کشور بودهاند. تجربه ژاپن در بازسازی پس از سونامی ۲۰۱۱ نمونه بارزی از اثربخشی رویکرد چندلایه و جامع در کاهش پیامدهای چنین فجایع طبیعی در شهرهای ساحلی است و میتواند الگویی ارزشمند برای مناطق دیگر جهان باشد.
معماری چوبی، هنری نوین برای زندگی پایدار
در چین معاصر، بتن همچنان بهعنوان ماده غالب در ساختوساز شناخته میشود. سرعت اجرای بالا، مقرونبهصرفه بودن و دوام زیاد این ماده، از جمله دلایلی هستند که سرمایهگذاران و کارفرمایان را به استفاده گسترده از آن سوق میدهد. چین همچنین بزرگترین تولیدکننده سیمان پرتلند در جهان است و از طریق زنجیره تأمین عمیق و ریشهدار خود، جایگاه بتن بهعنوان گزینه پیشفرض صنعت ساختمان را تثبیت کرده، با این حال روند رشد روزافزون استفاده از چوب در معماری معاصر چین، نشاندهنده تغییر رویکردی نسبت به مصالح و تأکید بر جنبههای فرهنگی، تاریخی و محیط زیستی است. چوب که پیشینهای دیرینه و جایگاهی ویژه در فرهنگ معماری چین دارد، امروزه در پروژههای گوناگون همواره بهعنوان مادهای پایدار، سازگار و دوستدار محیط زیست مورد توجه است.
چوب از منظر فنی، بهدلیل ساختار سلولی طبیعی، دارای عایق حرارتی و صوتی بالا، قابلیت انعطافپذیری بیشتر و وزن سبک است که موجب سهولت حملونقل و نصب میشود. چوب مهندسیشده و کامپوزیتهای چوب-پلاستیک بهبودهایی همچون مقاومت بیشتر در برابر شرایط محیطی مختلف را دارند. چوب بازیافتی که گاهی از چوب تازه مقاومتر است، در کفپوشها، دیوارکوبها، سقفهای کاذب و دیگر المانهای دکوراتیو استفاده میشود و نقش مؤثری در کاهش هزینهها و حفظ محیط زیست ایفا میکند.
سهولت در مونتاژ و دمونتاژ کردن بهواسطه استفاده از قطعات پیشساخته و اتصالات قابل بازکردن نیز از مزایای مهم آن بهشمار میرود. چوب ایجاد حس گرمی و زیبایی طبیعی و فضاهای داخلی و خارجی را انسانیتر و دلپذیرتر میکند. دوام کافی متناسب با نیاز پروژههای موقتی و قابلیت بازیافت، بازسازی و تغییر کاربرد بدون تولید ضایعات زیاد از دیگر ویژگیهای آن است. پایداری زیستمحیطی بهدلیل ماهیت طبیعی، قابلیت تجدید و جذب کربن توسط چوب نیز از نکات برجسته بهحساب میآید.
علاوهبر کاربردهای موقت و داخلی، چوب بهعنوان راهبردی مدولار و انعطافپذیر در معماری معاصر مطرح است که میتواند بهویژه در پروژههایی که توجه ویژهای به شرایط اقلیمی، گردش مواد و قابلیت جابهجایی و تکرارپذیری دارند، آینده ساختوساز پایدار را رقم بزند. از منظر اقتصادی و اجرایی، ساخت با چوب بهطور معمول موجب کاهش زمان و هزینههای پروژه میشود زیرا در مقایسه با مصالح سنتی همچون بتن و فولاد، سرعت اجرا بالاتر و نیاز به نیروی کار و تجهیزات سنگین کمتر است.
چوب همچنین برخلاف مصالح متداول، امکان ادامه فرآیند ساخت در شرایط جوی نامساعد را فراهم میکند که این مزیت برای پروژههای دارای محدودیت زمانی ساخت بسیار حیاتی است، البته باید به محدودیتهایی همچون مقاومت کمتر چوب در برابر آتشسوزی و نفوذ رطوبت نیز توجه کرد که با انتخاب نوع مناسب چوب، فناوریهای نوین و طراحی دقیق قابل مدیریت هستند. به این ترتیب، استفاده از چوب در ساختوساز با تأکید بر فرآیندهای مونتاژ، دمونتاژ و تکرار، نمایشگر جهشی نوین در معماری معاصر است که میتواند ضمن کاهش اثرات منفی زیستمحیطی، فضایی گرم، انسانی و انعطافپذیر خلق و آیندهای پایدار برای معماری و شهرسازی فراهم کند.