به گزارش همشهریآنلاین، حالا دیگر مدتهاست که شنیده شدن اسم علیرضا بیرانوند، تصویری از مهارتهای فنی او و درخششهایش درون دروازه را در ذهن مخاطبان تداعی نمیکند. دستکم ۲یا ۳سال است که جلوی هر هوادار فوتبالی اسم علیرضا را بیاوری، یاد چیزهایی مثل فسخ قرارداد، پرونده بیسرانجام شکایت از او در کمیته انضباطی، پست و استوریهای خندهدار یا مصاحبه حیرتآورش در مورد تحصیل در مقطع دکتری، در رشتهای که حتی اسمش را هم درست بلد نیست میافتد. تصویری که بیرو این اواخر از خودش ساخته، همین است. گرفتن پنالتی کریس رونالدو یا مهار ضربه سر ژاوی هرناندس از یک قدمی، مدتهاست که بایگانی شده و از یادها رفته است. بیرانوند فعلی، یک کاراکتر سطحی سرگرمکننده است که شوربختانه دچار افت فنی دنبالهدار شده و این نشیب تند و طولانی، در سایه خبرسازیهایش به چشم نمیآید.
به جرأت میتوان گفت بیرانوند حتی در قهرمانی نوبرانه تراکتور در لیگ برتر هم کمترین سهم را داشت و چه بسا بدون اشتباهات او، تیم تبریزی زودتر هم به مقصد میرسید. سخت است حتی ۳واکنش خوب از بیرانوند در فصل باشگاهی گذشته به یاد بیاوریم، درحالیکه به راحتی میتوان اشتباهات او را شمرد یا مسابقاتی را بهخاطر آورد که دروازه این سنگربان روی تک حملههای رقبا باز شده است. این روند، در تیم ملی هم ادامه دارد و مدتهاست شاهد هیچ نمایش درخشانی از آقای دکتر(!) نبودهایم. بیرو در بازی با قطر هم عملکرد ضعیفی داشت و یک گل زاویه بسته ناجور خورد؛ گلی که صدای امیر قلعهنویی، سرمربی تیم ملی را هم در آورد: «علیرضا نباید آن گل را میخورد، چون خیلی بچگانه بود.» به هر حال با ادامه این شرایط، شاید کار بیرو برای فیکس بازی کردن در سومین جامجهانی پیاپی دشوار شود. تا یک جایی مربیان براساس تعارف و بهخاطر اسم و رسمش به او میدان میدهند؛ از یک جا به بعد فقط «کیفیت» پاسخگو خواهد بود که فعلا در این مورد وضع بیرو خوب نیست.