بورس در جنگ ترس و طمع
این روزها همه نگاهها به سمت بازار سهام جلب شده و روزانه شاهد ثبت رکوردهای خیرهکننده شاخص کل بورس هستیم؛ بااینحال این روزها همه در حال ارائه تحلیل و چشمانداز مثبت از بازار هستند و کمتر به ریسکهای موجود پرداخته میشود.
رشد بازار سهام در ابتدا براساس عوامل بنیادی رخ داده و پولها از بیرون وارد بازار شده که کاملا مهندسی و سازماندهیشده، بازار را سراسر سبزپوش کرده است اما در این بین سهام شرکتهای ورشکسته، زیانده و شرکتهایی با بازدهی ناچیز هم به صف خرید رسیدند. با این حال بازار در جایی که همه انتظار اصلاح روند یا استراحت شاخص بورس را داشتند، نهتنها اصلاح رخ نداد بلکه فروشندگان سهام را جا گذاشته و با قدرت به حرکت خود ادامه داد. سبزپوشی بازار و سودهای رویایی اجازه نمیدهد فعالان به نکات منفی و ریسکها توجه کنند یا نمیخواهند توجه کنند و حتی افرادی که پیش از این از وضعیت اقتصادی بد شرکتها، اقتصاد نابسامان، ورشکستگی بنگاهها و اثرات مخرب تحریم صحبت میکردند، به یکباره همه مسائل را فراموش کردهاند. لازم به یادآوری است که قعطی برق و گاز در زمستان، صنایع را با مشکل مواجه کرده و طبق برآورد کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران در صورت ادامه این روند، سونامی تعطیلی واحدهای تولیدی و افزایش بیکاری رخ خواهد داد؛ از طرفی همچنان ریسکهای سیاسی و تنشهای منطقهای نیز وجود دارد. نرخ تامین مالی تولید به بالای ۴۰درصد رسیده و سودآوری شرکتها از افزایش نرخ ارز رخ میدهد و حاصل افزایش صادرات، طرح توسعه، بهینهسازی تولید و... نیست. شاخص بورس شاید همچنان این روند رشد را ادامه دهد اما باتوجه به اینکه نوسان در ذات بازار سهام است، امکان اصلاح در هرزمانی وجود دارد. مسئولان و فعالان بازار باید از فاجعه سال ۱۳۹۹ درس بگیرند، زیرا همه سهمها در آن رشد شتابی بورس ارزنده نبودند و سرمایهگذاران نقرهداغ شدند و پس از چهار سال هنوز زیان آنها جبران نشده، هرچند وضعیت کنونی بازار سهام از نظر بنیادی ارزنده است.
پیشنهادی باخبر