به گزارش ایسنا، به گفته برخی از کارشناسان، نوسانات ارزی صرفاً یک عامل اقتصادی نیست، بلکه میتواند ساختار تولید، نمایش و حتی محتوای آثار هنری را تغییر دهد. زمانی که دلار یکی از معیارهای اصلی ارزشگذاری شود، خطر شکلگیری قیمتهای کاذب، تغییر سلیقه بازار و فاصله گرفتن هنر از بستر فرهنگیاش بیش از هر زمان دیگری احساس میشود؛ مسألهای که آینده بازار هنر ایران را با پرسشهای جدی روبهرو میکند.
بهنام کامرانی، هنرمند و منتقد هنری با اعتقاد به اینکه نوسانات بازار ارز از جنبههای گوناگونی میتواند بر بازار هنرمندان ایرانی تاثیر بگذارد، در این زمینه به ایسنا میگوید: بسیاری از هنرمندان دوست دارند در کشور و فرهنگ خودشان فعالیت کنند و اگر قرار است نمایش و فروش خارج از کشور داشته باشند، بهتر است که در تعادل با بازار داخل باشد. اما نمیتوان این موضوع را هم نادیده گرفت که نوسانات ارزی باعث پرسودتر شدن فروش آثار هنری در خارج از کشور شده و برخی از هنرمندان نیز تمایل بیشتری برای حضور در این بازار دارند.
او ادامه میدهد: البته که نمایش و فروش آثار در خارج از کشور نیز با چالشهای بسیاری همچون خروج آثار و دریافت و انتقال پول همراه است. در این میان هم برخی از افراد سودجو آثار هنرمندان را به بهانه نمایش و فروش، از مرز خارج میکنند و دیگر یا خبری از آنها نمیشود یا اینکه اصلا آثار را برنمیگردانند.
کامرانی درباره تاثیر این نوسانات بر بازار کار هنرمندان ایرانی خارج از کشور نیز توضیح میدهد: برخی از هنرمندانی که ایران زندگی نمیکنند هم علاقهمند هستند آثارشان را در ایران به نمایش بگذارند که بازار آنها نیز به دلیل این شرایط اقتصادی، موازنه درستی ندارد. طبیعتا قیمت آثار آنها دلاری است و اینجا نمیتوانند همان آثار را با قیمت مشابه به تومان بفروشند. حتی در برخی مواقع زمانی که آثار در اختیار گالریهای خارج از کشور قرار دارد، برخی از مدیران گالری اصلا حاضر نیستند که آثار را با قیمتی کمتر به فروش بگذارند.
این منتقد هنری همچنین درباره نوسانات ارز در قیمتگذاری کاذب آثار هنری میگوید: به طور کلی، زمانی که توازن قیمت آثار یک هنرمند در حراجیهای داخلی و خارجی با بازار اولیه او یعنی گالری از بین میرود، باعث میشود که به مرور از فضای فرهنگی نمایشگاههای داخلی حذف شود؛ چراکه آثار او در گالری به قیمت حراجی فروش نمیرود و ممکن است در بازار او تاثیرگذار باشد. بنابراین یا نمایشگاههای کمتری را برگزار میکند یا آثاری خلق میکند که بیشتر باب دل حراجیهای داخلی یا خارجی باشد.
علیرضا سمیعآذر، مدیر حراج تهران نیز در سال ۱۳۹۹ و همزمان با یکی از شدیدترین دورههای نوسانات ارزی، درباره تأثیر افزایش قیمت دلار بر قیمتگذاری آثار هنری در حراج تهران، گفته بود که رشد نرخ ارز، پدیدهای جدا از سایر بازارها نیست. به گفته او، در بازهای که قیمت اغلب کالاها و خدمات با افزایش قابلتوجهی همراه بوده، طبیعی است که بازار هنر نیز ناگزیر به تطبیق با این شرایط شود.
سمیعآذر تأکید کرده بود که حراج تهران بهطور مستقیم تصمیم به افزایش قیمت آثار نمیگیرد، اما در برخی مقاطع، این افزایش بهشکل طبیعی و ناخواسته رخ میدهد. او یادآور شده بود که در دورههایی پیشتر نیز، قیمت آثار هنری در ایران بهطور ناگهانی به سطح قیمتهای بینالمللی نزدیک شده و در سال ۱۳۹۹ نیز، با توجه به رشد شدید نرخ ارز، قیمت آثار داخلی عملاً از معادل دلاری خود عقب افتاده بود؛ موضوعی که در نهایت منجر به افزایش قیمتها برای نزدیکتر شدن به بازار جهانی شد.
آنچه از مجموع این دیدگاهها برمیآید، این است که نوسانات ارزی، بیش از آنکه صرفاً بر قیمت آثار هنری اثر بگذارد، ساختار و منطق بازار هنر ایران را دستخوش تغییر کرده است. از تغییر مسیر فعالیت هنرمندان گرفته تا برهم خوردن توازن میان بازار داخلی و خارجی و شکلگیری قیمتهای کاذب، همه نشانههایی از بازاری هستند که تحت فشار اقتصادی، هویت فرهنگیاش با چالش مواجه شده است.
انتهای پیام


