جنبش همبستگی چه بود؟

عصر ایران - جنبش همبستگی (solidarity) نخستین اتحادیه کارگری مستقل در اروپای شرقیِ تحت نفوذ اتحاد جماهیر شوروی بود. این جنبش نقش مهمی در انحلال نظام کمونیستی در موطن خود لهستان و همچنین در سایر کشورهای اروپای شرقی ایفا کرد.
جنبش همبستگی از درون اعتصابات کارگریِ تابستان ۱۹۸۰ در واکنش به کوششهای دولت برای افزایش قیمت مواد غذایی ظهور کرد.
این اعتراض که بر سنت شورشهای کارگری علیه سیاستهای اقتصادی رژیم مبتنی بود، با تلاشهای روشنفکرانی که جنبشهای دموکراتیک مخالف را پس از شورش کارگری ۱۹۷۶ هدایت میکردند ادغام شد. مطالبات آنها برای کسب امتیازات اقتصادی، اندکی بعدتر با گستره وسیعی از مطالبات سیاسی به هم پیوستند.
دامنه اعتصابات ۱۹۸۰، که تا پایان ماه اوت به بیش از ۴هزار کارخانه و موسسه سرایت کرد، و عزم استوار سازماندهندگان اعتصابات به ادامه مبارزه، سرانجام به توافقهای گدانسک (۳۱ اوت ۱۹۸۰) انجامید.
حزب دولتی لهستان مجبور به پذیرش حق کارگران برای تشکیل سازمانهای مستقل از نظارت حزب و دولت، و نیز پذیرش آزادی بیان مذهبی و سیاسیِ بیشتر شد.
این توافق بیسابقه در را بر روی تشکیل نخستین اتحادیه کارگری ِ مستقل در کشورهای اقماریِ شوروی گشود و به چتر سازمانی گستردهای برای متحد کردن نیروهای مخالف رژیم کمونیستی تبدیل شد.
همبستگی، نامی که اتحادیه را با آن میشناختند، به تدریج در طول هفتههای بعد از توافق گدانسک تکوین یافت. کمیتههای اعتصاب بین کارخانهای، که نماینده همه کارخانهها و موسسات منطقهای معین در طول اعتراضات بودند، به نیروی محرک قدرتمندی در تاسیس ساختار اتحادیه بدل شدند.
در ۱۷سپتامبر ، هنگامی که فعالان ۳۵ سازمان اتحادیه جدید در گدانسک برای مذاکره درباره مسائل مربوط به ساختار اتحادیه گرد آمدند، مقرر شد که اتحادیهای ملی بر مبنای مقررات گدانسک و به نام "همبستگی" تشکیل شود.
رهبران اتحادیه پس از اتخاذ این تصمیم به سازماندهی کارخانهها و شاخههای منطقهای جنبش متحد در سراسر کشور و مبارزه برای شناسایی قانونیِ اتحادیه پرداختند.
مبارزه برای به رسمیت شناختن اتحادیه توسط دولت، که در طی آن "همبستگی" یک اعتصاب یکساعتهی اخطاردهنده و تهدید به فراخوانیِ کارگران به اعتصاب عمومی کرد، در ۱۰ نوامبر، هنگامی که دادگاه عالی لهستان منشور "همبستگی" را پذیرفت، به پایان رسید.
اتحادیه به صورت فدراسیونی از شعبههای گستردهی خودمختار محلی، که به وسیله "کمیته ملی" هماهنگ میشدند، طرحریزی شد.
کمیته ملی دارای هیات رئیسهای با ۱۲ عضو به ریاست آن والسا بود و مقر خود را در گدانسک تشکیل داد. کمیته نقش هیات مشورتی و واسطه را داشت و نمایندهی کل امور اتحادیه با دولت و سازمانهای خارجی بود. این کمیته بر امور مالی سازمان نیز نظارت داشت.
اتحادیه از ۳۸ کمیته محلی و دو کمیته کوچک منطقهای، همچنین از کمیتههای بنگاهی در کارخانهها و موسسات تشکیل میشد که روی هم نزدیک به ۴هزار کارگزار تماموقت در استخدام آنها بودند.
کمیتههای هماهنگکننده، در امتداد خطوطی که برای میانبر زدن ساختار محلی سازماندهی میشدند، و شبکهای از کمیتههای بنگاهی به نمایندگی از سوی بزرگترین شرکتهای اقتصادی لهستان، در مارس ۱۹۸۱ ظاهر شدند. این شبکه، که سیئتس نامیده میشد، طرفدار اصلی طرحهای صنعتی خودگردان بود.
در سپتامبر ۱۹۸۱، جنبش همبستگی نزدیک به ۹/۵ میلیون نفر عضو داشت و نمایندهی اکثر کارگران لهستان بود. نهادینه شدن جنبش همبستگی انگیزهی تشکیل سازمانهایی مستقل برای سایر گروههای اجتماعی، از جمله کشاورزان، افزارمندان و دانشجویان را فراهم کرد.
جنبش همبستگی، به رغم فرمولی که برای اتحادیه کارگریاش داشت، نه جنبشی طبقاتی بود و نه نماینده یک ایدئولوژی واحد. این جنبش هویتی قوی بر مبنای اصل خودسامانیِ جامعه مدنی پدید آورد که آمیزهای بود از سنتها و گفتمانهای طرفدار اتحادیه کارگری، دموکراسی لیبرال، و البته سنتهای ملی و مذهبی.
این هویت همهی بخشهای جامعه لهستان و همهی طبقات اجتماعی را در بر گرفت. فعالیتها و مطالبات این جنبش موجب ناآرامی در لهستان شد، بقای رژیم کمونیستی را تهدید و روابط سیاسی درون بلوک شوروی را بیثبات کرد.
با این حال باید افزود که رژیم کمونیستی لهستان، توتالیتر نبود وگرنه آن حجم شگفتانگیز "سازماندهی" در جنبش همبستگی امکانپذیر نمیشد. رژیمهای توتالیتر به مخالفان بقای خود اساسا اجازه سازماندهی نمیدهند؛ ولو که آن مخالفان بخواهند با روشهای مسالمتآمیز و از طریق متقاعد کردن اکثریت مردم، یعنی به شکلی دموکراتیک، نظام سیاسی را تغییر دهند.
اما کار جنبش همبستگی نیز چندان آسان پیش نرفت. پس از تشکیل نخستین کنگره ملی در ۱۹۸۱، "همبستگی" دستور کار صریح سیاسی خود را در واکنش به قصور حکومت در رعایت توافقهای گدانسک تصویب کرد. حکومت لهستان، زیر فشار اتحاد جماهیر شوروی و بیمیلی به ایجاد اصلاحات سیاسی، تصمیم به سرکوب جنبش همبستگی گرفت.
در شب ۱۲ دسامبر ۱۹۸۱، هزاران تن از رهبران و رایزنان "همبستگی" دستگیر، دفاتر اتحادیه توقیف، مرزهای کشور بسته، همهی شبکههای ارتباطی مسدود، و سربازان برای مراقبت از تاسیسات مهم کشور وارد شهرها شدند. روز بعد، رژیم کمونیستی حکومت نظامی اعلام کرد، حقوق مدنی و سیاسی را به حالت تعلیق درآورد و تمام سازمانها را تعطیل کرد.
در طول نخستین روزهای حکومت نظامی، پلیس نظامی بیشتر اعتصابات را سرکوب کرد و در ۱۸ اکتبر ۱۹۸۲ پارلمان کشور "همبستگی" را غیرقانونی اعلام نمود.
به رغم موفقیت کوتاهمدت حکومت نظامی در ایجاد ترس، نه جنبش همبستگی فروپاشید و نه توان دولت برای مقابله با بحرانهای سیاسی و اقتصادی لهستان بهبود یافت.
بعد از شدت عمل نظامی دولت، کشمکش ادامه یافت و این وضع با نشانههای سرکوب سیاسی، تظاهرات خیابانی و اراده راسخ "همبستگی" به مبارزه زیرزمینی همراه بود.
این سازمان ساختار خود را به صورت غیرمتمرکزی درآورد که صدها گروه و اقدامهای مبتکرانه عملی را در بر میگرفت و از شبکههای خودیاری، اطلاعاتی و انتشاراتی ِ مورد حمایت کلیسای کاتولیک و سازمانهای بینالمللی برخوردار شد.
با این همه، "همبستگی" به رغم ادامه حیات قادر نبود که به نحوی موثر با رژیم بعد از حکومت نظامی مقابله کند، و با تجزیهی فزایندهی سیاسی و اجتماعی روبرو شد.
در بهار ۱۹۸۸، پس از چندین سال آرامش نسبی اجتماعی، بار دیگر موج اعتصاب و اعتراض در کارخانهها و دانشگاهها در سراسر کشور در پاسخ به وخامت اوضاع اقتصادی و تخفیف سیاستهای سرکوبگرانه حکومت ناگهان درگرفت.
طی این اعتصابات، بازگشت "همبستگی" به صورت خواست اصلی اعتصابکنندگان درآمد. در پایان ماه اوت مقامات لهستانی سرانجام موافقت کردند که با نمایندگان جنبش همبستگی ملاقات کنند.
مذاکرات "میزگرد" به توافقی انجامید که در ۵ آوریل ۱۹۸۹ به امضا رسید و "جنبش همبستگی"، "همبستگی کشاورزان" و "اتحادیه مستقل دانشجویی" را مجددا قانونی اعلام کرد. مخالفان نیز به فرایند سیاسی رسمی از راه انتخابات نیمهدموکراتیک، که موعد آن ژوئن ۱۹۸۹ تعیین شده بود، دسترسی یافتند. این توافق به فرایند اصلاحات، که در آن رهبران و مشاوران "همبستگی" نقش عمدهای ایفا کردند، سرعت تازهای بخشید.
باید افزود چرخش ناگهانی حکومت کمونیستی لهستان از سیاست سرکوب به سیاست مذاکره با مخالفان خود، محصول اصلاحات سیاسی گورباچف و کلا تغییر مشی سیاسی اتحاد جماهیر شوروی بود.
بعد از پیروزی نامزدهای منتخب "همبستگی" در انتخابات ژوئن ۱۹۸۹ و تشکیل دولتی غیرکمونیستی در لهستان - برای اولین پس از جنگ جهانی دوم - این جنبش دستخوش تحولی اساسی شد. ائتلاف بزرگ نیروهای مخالف رژیم، که زیر پرچم "همبستگی" گرد آمده بودند، به محض شکست کمونیستها در انتخابات، مضمحل شد.
در فضای سیاسی جدید، بسیاری از رهبران و اعضای اتحادیه به مناصب پارلمانی و حکومتی دست یافتند و با مطالبهی میراث جنبش همبستگی، احزاب سیاسی تاسیس کردند. به والسا، رئیس جنبش همبستگی، در ۱۹۹۰ به ریاست جمهوری انتخاب شد.
با بالارفتن هزینه اصلاحات، نسل جدید رهبران اتحادیه پشتیبانی خود را از اصلاح اقتصادی پس گرفت و بر مخالفت خود با سیاستهای اقتصادی حکومتهای متوالی افزود. رهبران اتحادیه برای تاکید بر هویت کارگری و فاصله گرفتن از برنامه اقتصادی دولت، نامزدهای خود در انتخابات پارلمانی کشور را به صحنه آوردند.
در انتخابات اکتبر ۱۹۹۱، "همبستگی" برندهی ۲۷ کرسی در پارلمان شد اما در انتخابات سپتامبر ۱۹۹۳ نتوانست ۵ درصد آرای لازم برای نمایندگی را بدست آورد و در انتخابات شکست خورد. این شکست به فصل مهمی در تاریخ سیاسی لهستان خاتمه داد.
جنبش همبستگی یکی از معروفترین جنبشهای دموکراتیک نیمه دوم قرن بیستم بود. این جنبش گذار دموکراتیک در لهستان را راهگشایی و به فروپاشی حاکمیت کمونیستها در شرق اروپا کمک کرد.
در پی تشکیل حکومت دموکراتیک در لهستان، "همبستگی" به ریشههای جنبش کارگری خود بازگشت. این جنبش از ۱۹۹۱ به اتحادیه کارگری مبارز و معترضی که نماینده ۲/۷ میلیون عضو بود بدل شد. رهبران جدید همبستگی سرسختانه از صنایع دولتی گرفتار دفاع کردند و صریحتر از همیشه با سیاستهای اقتصادی حکومتهای پس از دوران کمونیستی مخالفت ورزیدند.
پیشنهادی باخبر
تبلیغات