
همانطور که میدانید، وینگر تراکتور با وجود دعوت به تیم ملی، از حضور در این اردو خودداری کرد. پس از آن کادرفنی، بدون هیچ توضیحی محمدحسین صادقی، وینگر جوان هوادار را به جای ترابی دعوت کرد. در این فضا، بعضی خبرگزاریها مدعی شدند ترابی سرما خورده و بهدلیل بیماری به اردو نیامده، اما شگفتی زمانی کامل شد که بازیکن تراکتور طی یک مصاحبه، صراحتا اعلام کرد با وجود سلامتی، از قصد در اردو حضور نیافته است: «نیامدم تا صدای معترضان باشم. برخوردها در تیم ملی سلیقهای است و دعوتها بر اساس ملاکهای فنی و ورزشی صورت نمیگیرد.»
بعد از ۱۳ سال
اگر میخواهید از عمق اهمیت اتفاقی که رخ داده است باخبر شوید، باید بدانید این بعد از ۱۳سال است که یک بازیکن با وجود دعوت به تیم ملی، بدون اینکه هیچ توجیهی بتراشد، شخصا از پیوستن به اردوی تیم ملی خودداری میکند. آخرینبار این مهدی رحمتی بود که سال۲۰۱۲ و پس از شکست خانگی تیم ملی برابر ازبکستان در انتخابی جامجهانی۲۰۱۴، دعوت کارلوس کیروش برای حضور در تیم ملی را رد کرد و البته تاوان بسیار سنگینی پرداخت. سرمربی پرتغالی از آن پس دیگر رحمتی را دعوت نکرد و به دوران حضور او در تیم ملی پایان داد.
البته که در این مدت بعضی غیبتها را داشتیم؛ مثل مهدی طارمی که در دوران دراگان اسکوچیچ در یک اردو حضور نیافت یا سردار آزمون و سامان قدوس که در نخستین اردوی تیم ملی زیرنظر امیر قلعهنویی شرکت نکردند. با این حال آنها هر کدام عذر و بهانههایی برای این غیبت آوردند و زیر بار اتهام تمرد و نافرمانی نرفتند. با این حال اما داستان ترابی کاملا فرق دارد. او نیامد و رسما هم نوشت که نمیآیم!
بدعت شوم
ترابی برای نیامدن، بهانههای قابل تاملی دارد. مثلا او میپرسد چرا در اردوی قبلی تیم ملی با وجود اینکه در بهترین فرم بوده، فرا خوانده نشده؟ از سوی دیگر به نظر میرسد ترابی پشت همبازیاش یعنی دانیال اسماعیلیفر هم در آمده؛ مدافع راست تراکتور که در یک برنامه تلویزیونی سخنان بسیار تندی علیه امیر قلعهنویی به زبان آورد. همانطور که میدانید پیش از آنها هم احمد نوراللهی به اتهام «بیاحترامی به تیم ملی» از این مجموعه کنار گذاشته شده بود. به این ترتیب، وزن مخالفان و منتقدان قلعهنویی در تیم ملی هر روز در حال سنگینتر شدن است و این نمیتواند خبر خوبی برای امیر باشد. فارغ از اینکه چه جزئیاتی باعث رسیدن تیم ملی به این نقطه شده، یک مساله روشن است.
بدعت بازیکنسالاری از مدتها پیش در این تیم گذاشته شد؛ همان روزها که امثال مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش، دراگان اسکوچیچ را برای دعوت فلان بازیکن به تیم ملی تحت فشار قرار میدادند، صراحتا علیه مربی کروات موضع میگرفتند یا حتی باعث اخراج او شدند. گویا این باند که حتی بنا به ادعای خداداد عزیزی بر سر بازوبند کاپیتانی همدیگر را «تکه و پاره» هم کردند، صاحب یک قدرت عجیب در تیم ملی شدهاند و حالا به نظر میرسد صدای اعتراضهای جدید، موجی در مقابل همان جناح است. خلاصه اینکه اخبار خوشی از تیم ملی به گوش نمیرسد.