خبرنگار اعزامی «جامجم» از مناطق مرزی لبنان با رژیم اشغالگر گزارش میدهد
ستارهای درخشان در روستای «دیر قانون»

صبح دیروز راهی جنوب لبنان شدیم؛ سرزمینی که هر وجب از خاکش بوی مقاومت میدهد؛ جایی که اسرائیل تا چندی قبل هم در آن تردد میکرد اما امروز جرأت نزدیکشدن به آن را ندارد. جادههای پرپیچوخم جنوب، داستانی دارند که در کتابها کمتر آمده: داستان سرزمینی که در دهه ۸۰ جولانگاه تانکهای مرکاوا بود، اما امروز، به مدد قدرت مقاومت، مناطق مرزی تنها نماد ترس و ناامنی برای دشمنان شده است.
در مسیر، تصاویر شهدا، از سیدحسن نصرا... و سیدهاشم صفیالدین و سیدعباس موسوی تا حاج عماد مغنیه و شهدایی که در آسمانها شناختهشدهتر از زمینند از دور و نزدیک دیده میشود. اینجا مقاومت تنها یک ایده سیاسی یا یک گروه نظامی نیست، بلکه فرهنگی است که در رگهای مردم جاری است. از روستاهای کوچک تا شهرهای استراتژیکی مانند بنتجبیل و مارونالرأس، هرکسی را که میبینی گویی یک خاطره از جنگ، یک قصه از ایستادگی و یک درس از تاریخ در دل دارد.
به منطقهای در نزدیکی مرز فلسطیناشغالی و مارونالرأس میرسیم؛ جایی معروف به پارک ایران. ناخودآگاه با دیدن نام و پرچم ایران در منطقه مرزی با فلسطیناشغالی احساس غرور کردم. این غرور هم مدیون نوای وحدتآفرین امامخمینی(ره) است که میگفت: ای فرزندان رسولا...، آیا وقت آن نرسیده است که متحد شوید؟
برجهای مراقبت اسرائیلی از آن سوی مرز قابل مشاهدهاند. روزگاری، همینجا سربازان اسرائیلی بهراحتی تردد میکردند، اما امروز حتی برای حرکت در پایگاههای خود نیز محتاط شدهاند. اسرائیلی که خود را «قدرتمندترین ارتش منطقه» میدانست، اکنون در مقابل نیروهای مقاومت، حتی با وجود شهادت رهبرانشان، توان ایستادگی ندارد و بهتازگی به پشت موانع خود بازگشته است. میتوان گفت منطقه مرزی تقریبا به وضعیت غزه نزدیک شده است. خانهها و زیرساختها بهطور کلی ویران شده و تلی از آوار باقی مانده است. هرچند وسعت مناطق تخریبشده قابل مقایسه با غزه نیست و به محض کمی فاصلهگرفتن از مناطق مرزی، حجم تخریبها بهطور قابل توجهی کاهش مییابد. بااینحال، بچههای حزبا...میگویند که حدود ۸۰ شهید هنوز زیر آوارها هستند. جنوب لبنان، آزمایشگاهی واقعی برای اثبات یک حقیقت است: سازش، هرگز راهحل نبوده و نخواهد بود. مقاومت تنها زبانی است که اسرائیل آن را میفهمد. آنهایی که روزی شعار «صلح در ازای زمین» را سر میدادند، امروز در برابر تجربه لبنان اعتراف میکنند اسرائیل تنهازمانی عقبنشینی میکندکه دربرابر قدرتی برتر قرار بگیرد. ازسال۲۰۰۰ که اشغالگران بدون هیچ توافقی فرار کردند تا جنگ ۲۰۰۶ که اسرائیل نتوانست حتی یک پیروزی نظامی بهدستآورد، تا همین چند روز قبل که فرار را بر قرار ترجیح دادند این حقیقت بارها تأیید شده است.
در جنوب لبنان، زندگی جریان دارد، اما نه در سایه ترس، بلکه درسایه اقتدار. مردمانی که شاید ازنظر اقتصادی تحت فشار باشند، اما در امنیت و عزت، چیزی کم ندارند. کودکان این سرزمین، برخلاف همسنوسالانشان در فلسطیناشغالی، در مدارسی درس میخوانند که نه تحت کنترل اسرائیل، بلکه در دل سرزمینی آزادشده است.جنوب لبنان، ثابت میکند که آزادی را نمیدهند، بلکه باید برای آن جنگید. این را دو زن و مردی که برای دیدن خانه تخریبشدهشان به مارونالرأس آمدهاند میگویند. از سرمای هوا به داخل ون پناه میبریم تا به زادگاه یکی از چهرههای نامدار جهان اسلام برویم. روستای دیرقانونالنهر جایی است که زمینش خاطرات قدمهای سیدهاشم صفیالدین را در دل دارد. روستایی در جنوب لبنان که حالا شاهد وداع با مردی است که نهفقط برای حزبا...، که برای تمام محور مقاومت، وزنهای استراتژیک و چهرهای کاریزماتیک بود. تابوت زردرنگ سیدهاشم، از میان مردمی عبور میکند که هرکدام، روایتهایی ناگفته از او دارند. چهرهها غمگین است، اما اندوهشان از جنس تسلیم نیست. اینجا، اشکها به معنای پایان نیست، بلکه نوعی بیعت است؛ پیمانی که بر خون شهدا بسته میشود. دیرقانونالنهر، زادگاه مردی است که سالها درصف اول نبرد نرم وسخت حزبا...ایستاد. اوکه رئیس شورای اجرایی حزبا...بود،نهفقط در مدیریت ساختارهای اجتماعی و فرهنگی مقاومت نقش کلیدی داشت، بلکه در سیاستگذاریهای کلان محور مقاومت نیز تأثیرگذار بود. در معادلات لبنان، سیدهاشم را مغز متفکری میدانستند که میدان و سیاست را در کنار هم میفهمید.تشییع در خیابانهای این روستا، چیزی فراتر از یک مراسم وداع است؛ اینجا نمایش پیوند عمیق مردم جنوب لبنان باحزبا... است. همان مردمی که در جنگها و تحریمها، کنار مقاومت ایستادند و حالا، درسوگ یکی ازفرماندهانش، همان صلابت را حفظ کردهاند.در این لحظات، نوای «لبیک یاحسین» و شعارهای مقاومت، در کوچههای دیرقانونالنهر طنینانداز میشود.راستی که این مردم هر بار ققنوسوار برمیخیزند و غوغا بهپا میکنند. این امت، از امت پیامبر(ص) در صدر اسلام وفادارترند.
عبدالرضا هادیزاده نائینی - دبیر گروه سیاسی
به منطقهای در نزدیکی مرز فلسطیناشغالی و مارونالرأس میرسیم؛ جایی معروف به پارک ایران. ناخودآگاه با دیدن نام و پرچم ایران در منطقه مرزی با فلسطیناشغالی احساس غرور کردم. این غرور هم مدیون نوای وحدتآفرین امامخمینی(ره) است که میگفت: ای فرزندان رسولا...، آیا وقت آن نرسیده است که متحد شوید؟
برجهای مراقبت اسرائیلی از آن سوی مرز قابل مشاهدهاند. روزگاری، همینجا سربازان اسرائیلی بهراحتی تردد میکردند، اما امروز حتی برای حرکت در پایگاههای خود نیز محتاط شدهاند. اسرائیلی که خود را «قدرتمندترین ارتش منطقه» میدانست، اکنون در مقابل نیروهای مقاومت، حتی با وجود شهادت رهبرانشان، توان ایستادگی ندارد و بهتازگی به پشت موانع خود بازگشته است. میتوان گفت منطقه مرزی تقریبا به وضعیت غزه نزدیک شده است. خانهها و زیرساختها بهطور کلی ویران شده و تلی از آوار باقی مانده است. هرچند وسعت مناطق تخریبشده قابل مقایسه با غزه نیست و به محض کمی فاصلهگرفتن از مناطق مرزی، حجم تخریبها بهطور قابل توجهی کاهش مییابد. بااینحال، بچههای حزبا...میگویند که حدود ۸۰ شهید هنوز زیر آوارها هستند. جنوب لبنان، آزمایشگاهی واقعی برای اثبات یک حقیقت است: سازش، هرگز راهحل نبوده و نخواهد بود. مقاومت تنها زبانی است که اسرائیل آن را میفهمد. آنهایی که روزی شعار «صلح در ازای زمین» را سر میدادند، امروز در برابر تجربه لبنان اعتراف میکنند اسرائیل تنهازمانی عقبنشینی میکندکه دربرابر قدرتی برتر قرار بگیرد. ازسال۲۰۰۰ که اشغالگران بدون هیچ توافقی فرار کردند تا جنگ ۲۰۰۶ که اسرائیل نتوانست حتی یک پیروزی نظامی بهدستآورد، تا همین چند روز قبل که فرار را بر قرار ترجیح دادند این حقیقت بارها تأیید شده است.
در جنوب لبنان، زندگی جریان دارد، اما نه در سایه ترس، بلکه درسایه اقتدار. مردمانی که شاید ازنظر اقتصادی تحت فشار باشند، اما در امنیت و عزت، چیزی کم ندارند. کودکان این سرزمین، برخلاف همسنوسالانشان در فلسطیناشغالی، در مدارسی درس میخوانند که نه تحت کنترل اسرائیل، بلکه در دل سرزمینی آزادشده است.جنوب لبنان، ثابت میکند که آزادی را نمیدهند، بلکه باید برای آن جنگید. این را دو زن و مردی که برای دیدن خانه تخریبشدهشان به مارونالرأس آمدهاند میگویند. از سرمای هوا به داخل ون پناه میبریم تا به زادگاه یکی از چهرههای نامدار جهان اسلام برویم. روستای دیرقانونالنهر جایی است که زمینش خاطرات قدمهای سیدهاشم صفیالدین را در دل دارد. روستایی در جنوب لبنان که حالا شاهد وداع با مردی است که نهفقط برای حزبا...، که برای تمام محور مقاومت، وزنهای استراتژیک و چهرهای کاریزماتیک بود. تابوت زردرنگ سیدهاشم، از میان مردمی عبور میکند که هرکدام، روایتهایی ناگفته از او دارند. چهرهها غمگین است، اما اندوهشان از جنس تسلیم نیست. اینجا، اشکها به معنای پایان نیست، بلکه نوعی بیعت است؛ پیمانی که بر خون شهدا بسته میشود. دیرقانونالنهر، زادگاه مردی است که سالها درصف اول نبرد نرم وسخت حزبا...ایستاد. اوکه رئیس شورای اجرایی حزبا...بود،نهفقط در مدیریت ساختارهای اجتماعی و فرهنگی مقاومت نقش کلیدی داشت، بلکه در سیاستگذاریهای کلان محور مقاومت نیز تأثیرگذار بود. در معادلات لبنان، سیدهاشم را مغز متفکری میدانستند که میدان و سیاست را در کنار هم میفهمید.تشییع در خیابانهای این روستا، چیزی فراتر از یک مراسم وداع است؛ اینجا نمایش پیوند عمیق مردم جنوب لبنان باحزبا... است. همان مردمی که در جنگها و تحریمها، کنار مقاومت ایستادند و حالا، درسوگ یکی ازفرماندهانش، همان صلابت را حفظ کردهاند.در این لحظات، نوای «لبیک یاحسین» و شعارهای مقاومت، در کوچههای دیرقانونالنهر طنینانداز میشود.راستی که این مردم هر بار ققنوسوار برمیخیزند و غوغا بهپا میکنند. این امت، از امت پیامبر(ص) در صدر اسلام وفادارترند.
عبدالرضا هادیزاده نائینی - دبیر گروه سیاسی
پیشنهادی باخبر
تبلیغات