خاطرات علیرضا داوودنژاد از همکاری با خواننده قدیمی

من از ۱۸سالگی که اولین سناریویم را فروختم تا ۲۵ سالگی که انقلاب شد، ۱۰ فیلم‌نامه نوشتم و ۴ فیلم ساختم. از این ۴ فیلم هم دو تا را خودم تهیه کردم. پس انرژی بسیار زیادی داشتم. طوری که حتی خودم هم یادم نمی‌آید ظرف ۱۰ سال، چطور ۱۰ فیلم‌نامه نوشتم و ۴ فیلم ساختم. همین نشان می‌دهد که من طور بخصوصی بودم. این برای سینمای آن زمان بسیار جالب‌توجه بود. برایشان جالب بود که سناریو را می‌نوشتم، سکانس‌بندی می‌کردم، دیالوگ می‌نوشتم، تایپ می‌کردم و بسته‌بندی شده تحویل می‌دادم. پس کم‌سن‌و‌سالی و پرکاری من برایشان جالب بود.»

داوودنژاد افزود: «دفتر علی عباسی نزدیک تینافیلم بود. جایی که من «شاهرگ» اولین فیلمم را ساخته بودم. من با او هم سلام‌وعلیک داشتم. یک بار مرا صدا کرد و گفت دوست داری با هم کار بکنیم؟ گفتم بله و سناریویی هم به اسم «کورتاژ» در دست دارم. فیلم‌نامه را به او دادم و او گفت من قراردادی با گوگوش دارم و می‌خواهم او در این فیلم بازی کند. من جواب دادم فیلمم به یک دختر ۱۷، ۱۸ ساله شهرستانی احتیاج دارد چطور می‌توانم با گوگوش کار کنم؟ گفت به هر حال من با او قرارداد دارم.

من آن زمان آهنگ‌هایش را شنیده بودم ولی خیلی در نخش نبودم. با هم که دیدار کردیم اما متوجه شدم چقدر می‌فهمد، چقدر متوجه می‌شود. همان‌طور که من فیلم‌نامه را تعریف می‌کردم، رفتار او شبیه کاراکتر می‌شد. من هیچ‌کس را شبیه گوگوش ندیدم که برای نقشی که دوستش دارد و متوجهش است، این‌قدر مایه بگذارد.

اولین تمرینی که با او داشتم این بود که جانوری را به جای کاراکتر انتخاب کنیم و نقش را با آن جانور تطبیق دهیم. هر دویمان به این نتیجه رسیدیم که کاراکتر مورد بحثمان شبیه موش است. پس به او گفتم موش شو. ۲۰ دقیقه کف اتاق مثل موش راه می‌رفت! نمی‌دانم الان به کدام هنرپیشه می‌شود گفت این‌طور تمرین کن. او فداکارانه رفتار می‌کرد. حتی وقتی به او گفتم این مدت در طول فیلم‌برداری کنسرت نده، قبول کرد.»