به گزارش مشرق، محسن فائضی فعال رسانه در تلگرام نوشت:
جمهوری اسلامی ایران و ذهنیت نسبت به آن در منطقه در دهههای اخیر تحت تأثیر مؤلفهها و تحولات مختلفی بوده است. مؤلفههایی که برخی از آنها خارج از کنترل و عملکرد دوران جمهوری اسلامی بوده و خواهد بود.
به طور مثال، بخشی از سنجش و افکارعمومی جهان عرب نسبت به جمهوری اسلامی برآمده از ذهنیت ساخته شده نسبت به روابط خاص و مخفیانه ایرانیها با یهودیها متأثر از دوران پهلوی و حتی پیش از پهلوی است.
این ذهنیتهای شکل گرفته و قضاوتها گاهی به برداشت و تجربههای تاریخی برمیگردد. مثل اقدامات پهلوی در همراهی یهودیان زمانی که عربها در حال جنگ بودند یا تجربه و ذهنیت برساخته شده در همپیمانی ایرانیها با مسیحیان و یهودیان در دوران جنگ میان صفویه و عثمانی.
حالا در میان این ذهنیتها، جنگ ایران و عراق و تشدید نگاه طایفهای به ایران و برخی تحولات دیگر در ابتدای انقلاب، فرصتی به جریان عربی ضد جمهوری اسلامی داد تا چندین دهه به تخریب وجهه ایران بپردازد. وجهه ساختهشده در دل تحولات منطقه این فرصت را داد تا مسیر را بر پمپاژهای خبری هم هموار کنند. به طور مثال بحران و فتنه سوریه نمونهای از آن است.
این حساسیتها موجب شده همیشه نگرش جهان عرب به رفتار منطقهای ایران اهمیت داشته باشد. مؤسسه قطری «المرکز العربی للابحاث و دراسه السیاسات» از مراکز شناختهشده، قدیمی و معتبر نظرسنجی جهان عرب است. آمار افکارسنجی این مرکز از مردم کشورهای عربی و نسبت آنها با بازیگران اصلی حاضر در نزاعهای منطقهای همیشه مورد توجه بوده است.
این مرکز ۱۰ نوامبر گزارشی به نام «ارزیابی افکارعمومی اعراب نسبت به ایران» منتشر کرده است. نکته قابل تأمل اینکه گزارش به آخرین نظرسنجیهای این مرکز و مقایسه آن با سالهای گذشته پرداخته و نتایجی از تغییر نگرش نسبت به ایران در کشورهای مختلف عربی پس از طوفانالاقصی به دست آورده که جالب توجه است.
براساس این گزارش، تصورات جهان عرب نسبت به ایران، در نتیجه تحولات منطقهای و جهانی، در حال تغییر بوده است. درست است که بویژه پس از تحولات ۲۰۱۱، به ایران به عنوان تهدید و قدرتی بیثباتکننده نگریسته میشد، اما نتایج نظرسنجیهای استخراج شده از گزارشهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۴ در مورد جنگ اسرائیل علیه غزه، دیدگاهی پیچیدهتر را ارائه میدهند.
در گزارش نظرسنجی این مرکز قطری آمده است: جنگ اسرائیل علیه غزه در سال ۲۰۲۳ و تشدید تنشهای اخیر، مستقیماً بر نگرش مردم نسبت به بسیاری از مسائل تأثیر گذاشت. از آنجا که ایران خود را به عنوان حامی قوی جنبشهای مقاومت فلسطین معرفی کرده است، این امر در نتایج نظرسنجی سال ۲۰۲۴ منعکس شد. ایران مثبتترین رتبه را در میان کشورها در مورد موضعش در قبال جنگ غزه به دست آورد.
در این نظرسنجی از مردم ۱۴ کشور عربی پرسیده شده، تهدید و دشمن اصلی از منظر شما کیست؟
۲۸ درصد اسرائیل، ۱۳ درصد آمریکا و ۹ درصد ایران را انتخاب کردهاند و پس از آن کشورهای دیگری با درصدهای نزدیک به صفر دیده میشوند.
جالب است که سهم بالایی از ۹ درصد ایران، به دو کشور عراق و لبنان مربوط است که به واسطه جدالهای داخلی به ترتیب ۴۴ درصد و ۱۹ درصد ایران را به عنوان تهدید اول انتخاب کردهاند. ۲۲ درصد کویتیها و ۲۰ درصد سعودیها هم ایران را انتخاب کردهاند. این رقم یعنی انتخاب ایران به عنوان دشمن و تهدید اول در میان فلسطینیها تنها یک درصد است.
باید دقت کرد که اگر اکنون ۹ درصد جهان عرب، ایران را تهدید اصلی میدانند، در برخی سالهای بعد از ۲۰۱۱ درصد تهدید محوری ایران بیش از اسرائیل ثبت شده بود.
یکی از نشانههای دیگر این تغییر نگرش، کسب رتبه اول ایران در میزان رضایت افکار عمومی عربی در خصوص عملکرد در دوران جنگ غزه است. ایران با ۴۸ درصد در رتبه اول رضایتمندی قرار دارد. این در حالی است که تا پیش از طوفانالاقصی تردیدهای جدی نسبت به سیاست و رفتار ایران در مسأله فلسطین در میان افکار عمومی عربی وجود داشت و کشورهایی چون ترکیه، قطر و حتی مصر جایگاه بالاتری داشتند.
برای درک بهتر این تغییر نگرش نسبت به ایران پس از ۷ اکتبر میتوان دو گزاره دیگر نظرسنجی مرکز العربی للابحاث و دراسه السیاسات را مقایسه کرد.
احساس تهدید دانستن ایران در سال ۲۰۱۶ (اوج تحولات سوریه) ۷۳ درصد بوده، اما اکنون کمتر از ۱۷ درصد ایران را تهدید جدی یا نسبی دانستهاند که در مقایسه با سال ۲۰۱۶ فاصله فاحشی دارد.
تحولات طوفانالاقصی فرصتی مهم و جدی پیش روی ایران برای زدودن دههها فضاسازی علیه کشورمان در خصوص نیات منطقهای جمهوری اسلامی ایران است

*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.


