سایه‌روشنِ مذاکرات

دور پنجم مذاکرات با پیشرفت‌هایی هرچند نه قطعی، به پایان رسید؛ اما سایه‌روشن مواضع آمریکا همچنان ادامه دارد؛ از پذیرش حداقلی غنی‌سازی تا خواست نابودی کامل آن. این تناقض‌ها، امید به توافقی پایدار را پیچیده‌تر کرده است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، آنجا که نغمه‌های پرطمطراق مذاکره از دهان مقامات آمریکایی به گوش می‌رسد، اما سایه‌های تهدید و انکار بر سر هر جمله‌شان سنگینی می‌کند، نه گفت‌وگو، که بیشتر به معمایی شبیه است با قطعات گم‌شده‌ای از انصاف و واقعیت. در چنین فضایی، دور تازه‌ای از مذاکرات به تعبیر سیدعباس عراقچی، «یکی از حرفه‌ای‌ترین ادوار مذاکراتی» در حالی برگزار شد که پیش از آغازش، هوای رم نیز از بی‌اعتمادی لبریز بود.

چهار ساعت گفت‌وگوی غیرمستقیم، در میان لایه‌هایی از پیچیدگی و زبان‌های دوپهلو، کافی بود تا عراقچی با صراحت اعلام کند: «بر مواضع خود ایستادگی داریم و اکنون درک روشنی از مواضع ایران در طرف آمریکایی ایجاد شده است». شاید این شفاف‌سازی، بیش از آن‌که ثمره دیپلماسی باشد، محصول پافشاری ملتی بود که برای دفاع از حقوق خویش، تن به بازی دوگانه‌ها نمی‌دهد.

آمریکایی‌ها اما، همچنان در بازی با دو سکه ظاهر می‌شوند؛ یک‌سو با سخنانی دل‌فریب پشت درهای بسته، و سوی دیگر با تیترهایی مغرضانه در رسانه‌های جهانی. همین تناقضِ آشکار، هیئت ایرانی را با اکراه و احتیاط راهی رم کرد؛ گویی می‌دانستند که مقصد، نه گفت‌وگوی صادقانه، که میدان آزمایشی دیگر برای سنجش میزان تسلیم است.

با این حال، عراقچی از ادامه گفت‌وگوها و کار کارشناسی خبر داد؛ شاید به این امید که گره‌های کور، نه با چرخش تیترها، که با فهم متقابل و کنار گذاشتن تزویر باز شود. و در ساعت ۱۸:۳۰، بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، با لحنی محتاطانه اعلام کرد: پنجمین دور مذاکرات، با «پیشرفت‌هایی هرچند نه قطعی» پایان یافته است.

او از حرکت به سوی توافقی «پایدار و شرافتمندانه» سخن گفت؛ آرمانی که اگرچه در نگاه مسقطی‌ها صادقانه بیان شد، اما هنوز در آینه رفتار آمریکایی‌ها غبارآلود است. چرا که شرافت در مذاکره، چیزی فراتر از امضا و بیانیه می‌طلبد؛ صداقت در نیت، احترام به حق، و پرهیز از آن سیاست قدیمیِ «بخند و خنجر بزن» که سال‌هاست در غرب، به شیوه‌ای از حکومت‌داری بدل شده است.

چرخش‌های ۱۸۰ درجه‌ای در ۲۴ ساعت

وقتی که سیاست‌مداری تنها در بازه‌ای کمتر از یک روز از «گفت‌وگوی مبتنی بر راستی‌آزمایی» به «برچیدن کامل تأسیسات غنی‌سازی» می‌رسد، دیگر نام این رفتار را نمی‌توان «دیپلماسی» گذاشت، بلکه بیشتر به مانوری شبانه‌روزی شبیه است که در آن حقیقت، قربانی تناقض و فشارهای پشت‌پرده می‌شود.

چندگانگی آشکار در مواضع آمریکایی‌ها، این بار نه‌تنها مذاکره‌کنندگان ایرانی، بلکه حتی افکار عمومی بین‌المللی را هم متعجب و معترض کرده است. حال باید پرسید: آیا ایالات متحده از همان آغاز، قصد داشت با دو زبان سخن بگوید؟ یا اینکه در برابر فشارهای لابی‌ها و هیاهوی تل‌آویو، حرف‌هایش را یکی‌یکی پس گرفته است؟

در آغاز این دور از مذاکرات، موضع رسمی آمریکا چیزی جز محدودسازی سطح غنی‌سازی تا سقف ۳.۶۷ درصد نبود، همان زمان، استیو ویتکاف نماینده ویژه دولت ترامپ در امور خاورمیانه و از وفاداران دیرین دونالد ترامپ در گفت‌وگو با فاکس‌نیوز اعلام کرد که گفتگوها بر پایه راستی‌آزمایی و کنترل دقیق برنامه غنی‌سازی ایران ادامه دارد. او حتی ضمنی، پذیرش سطح محدودی از غنی‌سازی را توجیه‌پذیر دانست.

اما تنها چند ساعت بعد، گویی کسی در اتاقی تاریک و بی‌نام، نقشه‌ای جدید روی میز گذاشت. ویتکاف، بی‌هیچ اشاره‌ای به موضع قبلی‌اش، در چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای خواستار حذف کامل زیرساخت‌های غنی‌سازی ایران شد از سانتریفیوژها تا حتی «یک درصد توانایی غنی‌سازی». او در گفت‌وگو با شبکه ABC در ۱۸ مه ۲۰۲۵، بدون پرده‌پوشی اعلام کرد: «ما نمی‌توانیم حتی یک درصد توانایی غنی‌سازی را بپذیریم، زیرا غنی‌سازی راه را برای تسلیحاتی شدن باز می‌کند.» جمله‌ای که بیش از آن‌که نگرانی واقعی را منعکس کند، طنینِ خواسته‌های نتانیاهو و اتاق‌های فکر صهیونیستی را در خود دارد.

این موضع جدید یا بهتر بگوییم، تازه از رو برداشته‌شده کاملاً با سخنان ترامپ هم‌راستا بود؛ همان رئیس‌جمهوری که بارها تأکید کرده: «ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد»، اما هرگز نگفت که آمریکا چگونه با ده‌ها کلاهک هسته‌ای خود، می‌تواند داعیه‌دار خلع سلاح دیگران باشد.

در مقابل این بازی چندلایه و پرتناقض، ایران با صراحت و آرامش از حق قانونی و مسلم خود دفاع می‌کند. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه و رئیس هیئت مذاکره‌کننده کشورمان، موضع تهران را روشن و غیرقابل معامله توصیف کرد. او تأکید نمود که غنی‌سازی، بخش جدایی‌ناپذیر از برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است و مطابق معاهده NPT، هیچ قدرتی حق ندارد ایران را از این حق محروم کند. عراقچی در همان روز، پاسخی صریح و بی‌ابهام به یاوه‌گویی‌های ویتکاف داد: «انتظارات غیرواقعی، مذاکرات را متوقف می‌کند. غنی‌سازی در ایران ادامه خواهد یافت؛ با توافق یا بدون توافق.»

ایده «توافق بهتر»؛ طمعی که شاید گران تمام شود

به گزارش ایمنا، از همان روزهایی که دونالد ترامپ، فاتحانه پای در کاخ سفید گذاشت و دوباره بر صندلی قدرت تکیه زد، نوای «توافق بهتر» با ایران را سر داد. اما این شعار دل‌فریب، خیلی زود چهره واقعی‌اش را نشان داد: نه توافقی برای صلح، بلکه تلاشی خام و بلندپروازانه برای تحمیل خواسته‌هایی که تنها در ذهن مشاوران جنگ‌طلب او معنا دارد.

ترامپ و حلقه اطرافش، در بیان بی‌پرده، چیزی کم نگذاشته‌اند. از حذف کامل تأسیسات غنی‌سازی ایران از نطنز و فردو گرفته تا اصفهان و اراک تا انهدام تمامی سانتریفیوژها. اهدافی که نه تنها فراتر از سقف محدودسازی در برجام است، بلکه رسماً نشانی از همان سیاست همیشگی «فشار حداکثری» دارد؛ سیاستی که بارها شکست خورده، اما همچنان در زرورقِ «توافق جامع‌تر» پیچیده می‌شود تا برای افکار عمومی آمریکا، به‌خصوص در موسم رقابت‌های داخلی، جذاب جلوه کند.

اما حقیقت آن است که «توافق بهتر» در قاموس ترامپ، چیزی جز یک تسلیم‌نامه‌ی تمام‌عیار نیست. توافقی که قرار است با حمایت مالی و لابی‌های پرقدرت رژیم صهیونیستی، نه‌فقط برنامه هسته‌ای ایران، بلکه استقلال اقتصادی‌اش را نیز هدف بگیرد. با نگاهی به منش اقتصادی-سیاسی ترامپ، می‌توان رد پای جاه‌طلبی‌های اقتصادی او را نیز دید: رؤیای دسترسی به بازار انرژی ایران، نفوذ در زیرساخت‌ها، و تبدیل ایران به حیاط خلوت تجاری جدید آمریکا، همه بخشی از بسته پیشنهادی‌ست که قرار است به اسم «توافق»، اما به کام استثمار ارائه شود.

این همه، اما با مانعی جدی روبه‌روست: مقاومت ایران. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه و فرمانده میدان مذاکره، بارها تأکید کرده که غنی‌سازی، نه امتیازی برای چانه‌زنی، بلکه حقی طبیعی و غیرقابل واگذاری است؛ حقی که ضامن خودکفایی انرژی و استقلال اقتصادی کشور است و در چارچوب معاهده NPT به رسمیت شناخته شده. هر توافقی که این حق را تهدید کند، پیش از آن‌که روی کاغذ بیاید، در ذهن ملت ایران مردود است.

با این وصف، شعار «توافق بهتر» ترامپ، بیش از آن‌که افق روشنی باشد، به سرابی سیاسی شبیه است که با توهم برتری و فشار رسانه‌ای ساخته شده؛ سرابی که شاید در چشم رأی‌دهندگان آمریکایی برق بزند، اما در میدان واقعیت، تنها چیزی که نصیب کاخ سفید می‌کند، شکست‌های تکراری‌ست و بحران‌هایی تازه.

آمریکا به‌دنبال توافقی بهتر از برجام است

مهرداد نجفی در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: دو طرف در مذاکرات، خط قرمزهایی دارند. از سوی آمریکا، خط قرمز اصلی عدم انجام غنی‌سازی در داخل ایران است، در حالی که از سوی ایران، تأکید بر انجام غنی‌سازی در سطح غیرنظامی به‌عنوان یک اصل مطرح می‌شود. این دو خط قرمز در نقطه‌ای با یکدیگر تلاقی پیدا کرده‌اند. اینکه هر یک از طرفین تا چه حد بر مواضع خود ایستادگی کنند، هنوز مشخص نیست، اما آنچه مسلم است این‌که طرف ایرانی حدود و مرزهای خود را کاملاً مشخص کرده و بر آن پافشاری دارد. برداشت من از مجموعه اظهارات مطرح‌شده درباره مذاکرات این است که ایران به‌صراحت اعلام کرده غنی‌سازی باید در داخل کشور حفظ شود.

وی افزود: البته این‌که غنی‌سازی در چه سطحی، با چه محدودیتی و تحت چه نوع نظارتی ادامه پیدا کند، موضوعی است که قابل مذاکره است. اما اصل غنی‌سازی در داخل ایران باید حفظ شود. حتی اگر قرار باشد کنسرسیومی تشکیل شود، باید فعالیت آن نیز در داخل ایران انجام گیرد. این برداشتی است که من از فضای کلی اظهارنظرها در مورد مذاکرات دارم.

این کارشناس مسائل بین الملل تصریح کرد: این‌که دقیقاً چه محتوایی میان مذاکره‌کنندگان رد و بدل شده، معمولاً به‌طور شفاف در رسانه‌ها منعکس نمی‌شود و تحلیل آن نیازمند داده‌ها و کدهای دقیق‌تری است که در اختیار نیست. اما این‌که طرف آمریکایی تا چه حد آمادگی عقب‌نشینی دارد، بستگی کامل به این دارد که ایران چه فرصت‌هایی را در اختیار آمریکا قرار دهد تا آن‌ها بتوانند برای افکار عمومی داخلی و همچنین برای چهره‌های تندرو در داخل آمریکا، دستاوردی قانع‌کننده ارائه کنند و ادعا نمایند توافقی بهتر از برجام حاصل شده، حتی در صورت ادامه غنی‌سازی در ایران. در غیر این صورت، از نگاه جمهوری‌خواهان، توافقی شکل نخواهد گرفت.

نجفی ادامه داد: اگر آمریکا نتواند جمهوری‌خواهان تندرو را قانع کند، توافقی به‌دست نخواهد آمد. چرا که زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، این تصمیم با این امید گرفته شد که در آینده بتوانند توافقی بلندمدت‌تر و قوی‌تر با ایران منعقد کنند. بنابراین اکنون نیز نیاز دارند توافقی حاصل شود که بتوان آن را به‌عنوان "توافقی بهتر از برجام" معرفی و تبلیغ کرد. در نهایت ممکن است غنی‌سازی در ایران باقی بماند، اما محدودیت‌ها و نظارت‌ها نسبت به برجام تشدید شود.

پیشنهادی باخبر