ممنوعیت پخش قرعهکشی جام جهانی و تبعات آن بر بازار رسانهای
عصر ایران - سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر (ساترا) با تصمیم ممنوع کردن پخش قرعهکشی جام جهانی توسط پلتفرمهای آنلاین، وارد یکی از مناقشات حساس میدان رسانهای کشور شده است. این تصمیم نهتنها سؤالات حقوقی و تنظیمی را مطرح میکند، بلکه نشاندهندهی تناقضات عمیق در سیاستهای پخش محتوای ورزشی است. موضوع بیشتر زمانی حاد میشود که شبکههای معاند دولتی، خود مجاز به خریداری و پخش مستقیم مسابقات هستند، درحالیکه پلتفرمهای آنلاین از این حق محروم شدهاند.
بررسی تناقض اساسی
تناقض اساسی در این سیاست در تفاوت رفتار ساترا با دو دستهی بازیگران رسانهای نهفته است. ساترا با علم بر اینکه شبکههای تلویزیونی معاند دولتی (مثل شبکههای خصوصی و نیمهخصوصی) حق پخش مسابقات جام جهانی را خریداری کردهاند پخش مسابقات را برای پلتفرم های داخلی ممنوع کرده است. بدون شک این امر باعث میشود هرچند اندک به مخاطبین این شبکههای معاند که در طول جنگ 12 روزه علیه ایران فعالیت داشتند، بیشتر شود.
تأثیر بر مخاطبین و رقابت رسانهای
ممنوعیت پخش قرعهکشی توسط پلتفرمهای آنلاین دارای پیامدهای مهمی برای مخاطبین است. در عصر دیجیتال، بسیاری از تماشاگران، بهخصوص نسل جوان، ترجیح میدهند محتوا را از طریق پلتفرمهای آنلاین و شبکههای اجتماعی دنبال کنند. این افراد ممکن است قادر نباشند تا قرعهکشی را از طریق شبکههای تلویزیونی سنتی تماشا کنند؛ بنابراین، با این ممنوعیت، از حق دسترسی به یک رویداد ورزشی بزرگ محروم میشوند.
از طرف دیگر، این سیاست منجر به تقویت موقعیت شبکههای معاند میشود. وقتی پلتفرمهای رقیب نمیتوانند محتوای مشابهی ارائه دهند، شبکههای معاند بهطور خودکار مخاطبین بیشتری را جذب میکنند. این مخاطبین نهتنها برای دیدن قرعهکشی، بلکه برای دیدن سایر برنامهها و تبلیغات شبکههای معاند نیز در معرض قرار میگیرند. بنابراین، ممنوعیت بهطور غیرمستقیم، مخاطبین اضافی را به سمت رقبای آنلاین (شبکههای معاند) هدایت میکند.
شبهههای درباره نقش صدا و سیما
یکی از شبهات قابلتوجه این است که ساترا، بهعنوان نهادی که صدا و سیما تحت نظارت آن است، ممکن است انگیزههای درونی داشته باشد که پخش قرعهکشی را تنها به صدا و سیما محدود کند.
اگر این شبهه درست باشد، این نشاندهندهی یک مشکل ساختاری عمیق است. ساترا نباید همزمان نقش تنظیمکننده و طرفدار یک بازیگر خاص را ایفا کند. این دوگانگی نقش منجر به تضارب منافع میشود و اعتماد عمومی به نهاد تنظیمکننده را تضعیف میکند.
پیامدهای اقتصادی و رقابتی
این سیاست دارای پیامدهای منفی برای اقتصاد رسانهای کشور است. پلتفرمهای آنلاین، بهعنوان بازیگران جدید و روبهرشد در صنعت رسانه، نیاز دارند تا محتوای جاذبکننده برای جذب مخاطب و تأمین درآمد داشته باشند. ممنوعیت اینگونه محتوا، رشد طبیعی این پلتفرمها را سرکوب میکند و بازار رسانهای را در وضعیت ایستایی نگاه میدارد.
علاوهبر این، این سیاست منافع کشور را در بلندمدت آسیب میرساند. رقابت سالم میان رسانهها منجر به بهبود کیفیت محتوا، خدمات بهتر به مخاطبین، و نوآوری میشود. اما وقتی رقابت بهوسیلهی تصمیمات انتخابی و متحیز محدود میشود، کل بازار متضرر میشود.
ممنوعیت پخش قرعهکشی جام جهانی توسط پلتفرمهای آنلاین، تنهایک تصمیم رسانهای نیست. این تصمیم نشاندهندهی مسائل گستردهتری در ساختار تنظیمکنندگی رسانهای کشور است. تناقض بین رفتار با شبکههای معاند و پلتفرمهای آنلاین، شبهات درباره انگیزههای واقعی، و تأثیرات منفی بر مخاطبین و رقابت، همگی نشان میدهند که این سیاست مورد بازبینی جدی قرار باید گیرد.
پیشنهادی باخبر
تبلیغات


