اروپا زیر سایه آمریکا؛ از شریک استراتژیک تا وابستهای بیقدرت
نشریه آمریکایی «فارن افرز» میگوید اروپا گرفتار «تله شکست خودخواسته» شده و با بازگشت ترامپ، کشورهای اروپایی مسیر سازش را به جای مقابله جمعی انتخاب کردند. این تصمیم توان دفاعی و نفوذ سیاسی قاره در برابر چالشهای جهانی را به شدت محدود کرده است.
به گزارش ایلنا، نشریه آمریکایی «فارن افرز» در گزارشی با عنوان «چگونه اروپا شکست خورد»، وضعیت کنونی قاره سبز را به «تلهای خودخواسته برای شکست» تشبیه کرده است. این مقاله میگوید با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵، اروپا با یک انتخاب سرنوشتساز مواجه شد: یا مقابله جمعی با واشنگتن یا تسلیم شدن. از ورشو تا لندن و از ریگا تا رم، کشورهای اروپایی راه دوم را برگزیدند و به جای مذاکره برابر یا تحقق «استقلال راهبردی» اعلامشده، مسیر تسلیم را پیش گرفتند.
اما مشکل اروپا تنها ترامپ نیست. جان رایان، تحلیلگر مرکز تحقیقات «UK in a Changing Europe» میگوید طی ۱۵ سال گذشته، توازن قدرت به طور قابل توجهی به نفع آمریکا تغییر کرده است. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، ضربهای جدی به جایگاه ژئوپلیتیکی قاره بود و اروپا دومین اقتصاد بزرگ و یکی از نیروهای نظامی قدرتمند خود را از دست داد.
توهم استقلال فرانسه و تردید آلمان
امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه بارها بر «استقلال راهبردی» اروپا تاکید کرده و تصور میکند فرانسه میتواند با چتر هستهای خود رهبری قاره را تامین کند. اما کشورهای شرق و مرکز اروپا هرگز به این مفهوم اعتماد نداشتند و شک داشتند که اتحادیه بتواند نیروی سخت لازم را توسعه و به کار گیرد.
بازدید ماکرون از چین و تاکید او بر اینکه تایوان «اولویت اروپایی نیست»، خشم متحدان اروپایی را برانگیخت و فاصله دیدگاه فرانسه با واقعیتهای منطقه را آشکار کرد. آلمان نیز در ایجاد یک استراتژی نظامی عملی ناتوان مانده است. حتی با وجود سخنان معروف اولاف شولتس در فوریه ۲۰۲۲ درباره «نقطه تحول»، دولتهای اروپایی هنوز توانایی دفاعی واقعی ندارند. دولتهای بالتیک، لهستان و اوکراین بارها نسبت به خطرات وابستگی به گاز روسیه هشدار دادهاند، اما برلین تحت فشار شرکتهای انرژی، خط لوله «نورد استریم» را ادامه داد و هنوز پیامدهای وابستگی اقتصادی به چین را درک نکرده است.
وابستگی دفاعی و فشار دوگانه
تحلیل «نشنال اینترست» نشان میدهد که «استقلال راهبردی اروپا یک وهم است». از ۲۷ کشور عضو، ۱۲ کشور هیچ تانک اصلی ندارند و ۱۴ کشور هیچ جنگنده عملیاتی ندارند. تولید مهمات عقب است و بسیاری از سیستمهای دفاعی حیاتی اروپا به آمریکا وابستهاند.
اروپا اکنون از دو سو تحت فشار است: از شرق، روسیه؛ و از غرب، آمریکا با سیاست «مناطق نفوذ» و کاهش نقش ابرقدرت غالب. چین نیز با بهرهبرداری از این شکاف، روابط خود را همزمان با روسیه و اروپا مدیریت میکند.
شکافهای داخلی و چالشهای آینده
سه شکاف داخلی اصلی مانع از پیشرفت اروپا شده است: اختلاف میان بلوک اروپایی و بلوک آتلانتیک درباره دفاع نظامی، تضاد میان محافظهکاری و سیاست تجاری باز، و تفاوت در رویکرد نسبت به چین. این شکافها کارایی کمکهای نظامی به اوکراین و پیشبرد توافقهای تجاری را کاهش داده است.
تحلیلگران میگویند شکست اروپا در تبدیل شدن به یک قطب مستقل تنها نتیجه فشار خارجی نیست؛ بلکه ناشی از فقدان اراده و رهبری داخلی است. راه خروج از این چرخه، توقف تسلیم و بازسازی حاکمیت و استقلال واقعی است. اما پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا اروپا پیش از آنکه خیلی دیر شود، اراده سیاسی لازم را خواهد داشت؟


