حمید ضیاییپرور ـ استاد ارتباطات ـ درباره نقش سانسور پنهان بر عملکرد رسانهها، معتقد است: رسانههایی که به دلیل سانسور پنهان از پرداختن به برخی موضوعات خودداری میکنند، در حقیقت کارکرد نظارتی و دیدهبانی قدرت خود را نادیده گرفته و در نهایت به حاشیه رانده میشوند.
او در گفتوگویی با ایسنا با اشاره به کارکردهای کلاسیک رسانه در جهان، به تحلیل نقش رسانهها در شرایط سانسور پنهان پرداخت.
ضیاییپرور بر کارکرد نظارتی رسانهها به عنوان اصلیترین وظیفه رسانه و تحلیل وضعیت بحرانی این کارکرد در ایران اشاره کرد. او با اشاره به سه کارکرد کلاسیک رسانهها مبنی بر کارکرد آموزشی، اطلاعرسانی، سرگرمی و نظارتی، بر این نکته تأکید کرد که در ایران سومین کارکرد را بسیار ضعیف داریم و رسانهها نقش چندانی در نقد و دیدهبانی نهادهای صاحب قدرت و ثروت ندارند.
این استاد ارتباطات در عین حال هشدار داد که وقتی رسانهها از پرداختن به موضوعات مرتبط با صاحبان قدرت خودداری میکنند، در حقیقت کارکرد اصلی خود را انجام ندادهاند.
تحلیل او از سانسور پنهان و نشت هدایت شده اطلاعات به عنوان مکانیزمهای کنترل رسانهها و هشدار درباره از دست رفتن اعتماد مخاطبان و گرایش مردم به رسانههای خارجی و فضای مجازی از بخشهای دیگر این مصاحبه است.
کارکردهای کلاسیک رسانه در جهان
این استاد ارتباطات با بیان اینکه رسانهها در سراسر جهان سه کارکرد اصلی و چند کارکرد فرعی دارند، گفت: نخستین کارکرد اصلی که فراگیری بیشتری بین رسانهها دارد، آموزشی و اطلاعرسانی است. رسانهها آگاهی میرسانند، خبر میدهند، آموزش میدهند و مردم را راهنمایی میکنند. دومین کارکرد مهم، تفریح و سرگرمی است. رسانهها باید محتوایی تولید کنند که علاوه بر آموزش، جنبههای سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت را نیز تأمین کند. برای مثال، ژانرهای ورزشی، موسیقی، فیلم و سریال در این دسته قرار میگیرند. در رسانههای مکتوب نیز مطالب سرگرمکننده مانند جدول، داستان و گزارشهای جذاب طبقهبندی میشوند. سومین و بسیار مهمترین کارکرد، نظارت بر قدرت است. رسانهها در تمام جهان بر نهادهای قدرت اعم از حکومت، دولت، مجلس، افراد دارای نفوذ و مؤسسات ثروتمند نظارت میکنند. این نظارت هم به سلامت سیستم کمک میکند و هم همچون ابزاری نظارتی در کنار پلیس و قوه قضائیه عمل میکند. در برخی کشورها، قدرت نظارتی رسانه از قوه قضائیه و پلیس نیز فراتر میرود. وقتی رسانهای موضوعی را افشا میکند، آن مسئله در پیشگاه افکار عمومی مطرح شده و حداکثر نظارت ممکن صورت میگیرد.
وضعیت کارکرد نظارتی رسانهها در ایران
وی با اشاره به این کارکردهای کلاسیک، افزود: با وجود این کارکردهای جهانی، ما در ایران سومین کارکرد را بسیار ضعیف داریم. رسانهها نقش چندانی در نقد قدرت و دیدهبانی نهادهای صاحب قدرت و ثروت ندارند. حتی زمانی که محتوایی درباره دولتمردان یا نفوذ منتشر میکنند، معمولاً با تهدید و برخورد مواجه میشوند. این مسئله در مورد چهرهها از جمله بازیگران، مقامات سابق و سایر افراد مشهور نیز صادق است. بنابراین، اگر رسانهای به چنین موضوعاتی نپردازد، کارکرد اصلی خود را انجام نداده است. ما در ضعیفترین حالت ممکن در حوزه دیدهبانی قدرت قرار داریم. درباره دو کارکرد دیگر (آموزش و سرگرمی) نیز بحثهای زیادی وجود دارد. فقط میتوانم بگویم که در کارکرد اول قویتر هستیم؛ آن هم در حدی که گاهی با اطلاعرسانی و ارشاد، سعی داریم مردم را به سمت خاصی هدایت کنیم. به طوری که جریان اصلی رسانهای ایران شامل رادیو و تلویزیون، برخی خبرگزاریها و مطبوعات، صبح تا شب مشغول هدایت مردم به راه راست هستند و به همین دلیل، کارکرد دوم و سوم ضعیف نگه داشته شده است. هرچند در دهه اخیر رسانهها کمی به کارکرد سرگرمی توجه کردهاند، اما در حوزه نظارت بر قدرت همچنان ضعیف عمل میکنیم.
پرداختن به شخصیتهای مشهور؛ طبیعی یا غیرطبیعی؟
ضیاییپرور در پاسخ به این پرسش که پرداختن به شخصیتهای مشهور تا چه حد مجاز است؟ گفت: بر اساس این کارکردها، انتشار اطلاعات درباره شخصیتهای سیاسی، مقامات سابق، چهرههای فرهنگی یا هنری در جهان امری طبیعی است. در سایر کشورها، این روند حتی سریعتر انجام میشود. شاخهای به نام روزنامهنگاری زرد وجود دارد که عکاسان و ژورنالیستهای پاپ، همواره به دنبال سلبریتیها و هنرپیشهها هستند و در موقعیتهای مختلف از آنها عکس و گزارش تهیه میکنند. پرنس دایانا در انگلستان به دلیل تعقیب و گریز پاپاراتزیها کشته شد و این موضوعی متداول در رسانههاست. این بخش، حتی بخشی از سرگرمی نیز محسوب میشود، زیرا بسیاری از مردم علاقهمند به اطلاع از رویدادهای زندگی افراد مشهور هستند. در ارزشهای خبری، شهرت یکی از هفت ارزش اصلی خبر در جهان است. هر اقدام افراد مشهور، از خوردن نان و آب تا رویدادهای بزرگ، خبرساز میشود. بنابراین، نباید پرسید چرا فیلم عروسی دختر فلان مقام یا دعوای خانوادگی یک سلبریتی منتشر میشود. این افراد همواره زیر ذرهبین رسانهها قرار دارند و رسانهها نیز نماینده افکار عمومی هستند. بنابراین، هیچ اشکالی ندارد و من این را حداقل حق رسانه میدانم.
سانسور پنهان و نشت هدایت شده اطلاعات
وی در تشریح پدیده سانسور پنهان و تکنیکهای دور زدن آن اظهار کرد: به نظر من، از آنجا که ما عادت نداریم رسانهها سیستم، صاحبان قدرت و ثروت را نقد کنند، زمانی که چنین اتفاقی میافتد، تمام انتقادات متوجه رسانهها شده و با تهدید روبرو میشوند. خوشبختانه در دهه اخیر برخورد چندانی با رسانهها نشده، اما در گذشته کوچکترین انتقاد از یک مقام، به توقیف روزنامه و بیکاری روزنامهنگاران میانجامید که الان وضعیت بهتر شده است. من این موارد را بخشی از کارکرد طبیعی رسانهها میدانم و نه تنها بد نمیدانم، بلکه معتقدم اگر رسانهها به این موضوعات نپردازند، از رسالت خود غفلت کردهاند.
او درباره سانسور پنهان با اشاره به کتاب آلوین تافلر در کتاب «جابجایی قدرت» گفت: او در این کتاب از تکنیکهایی تحت عنوان «نشت هدایت شده» نام میبرد، یعنی افشای هدفمند اسرار یا رویدادهای پنهان توسط بازوهای رسانهای. در فیلم «لبه تاریکی» مقامی دولتی پاکتی حاوی اخبار و اطلاعات را به در خانه یک خبرنگار میاندازد تا به صورت ناشناس افشاگری کند. در فیلم «رستگاری در شاوشنگ» نیز قهرمان داستان اطلاعاتی را برای یک روزنامه پست میکند. اینها نمونههایی از نشت هدایت شده هستند.
واکنش رسانه به جریانات هدایت شده چگونه باید باشد؟
این استاد دانشگاه در پایان درباره نحوه برخورد رسانهها با جریاناتی که به یکباره وایرال میشوند، گفت: من مطمئنم برخی از این ماجراها مربوط به گذشته است. اینکه چرا اکنون منتشر میشوند، قطعاً گروههایی وجود دارند که برای پیشبرد جدالهای سیاسی، این را فرصت مناسبی میدانند. گاهی نیز خبر بازداشت یک چهره در بحبوحهای خاص منتشر میشود تا جریان اصلی به فراموشی سپرده شود. به هر حال، باندهای قدرت و ثروت از اخبار برای اهداف خود استفاده میکنند. برخی از این اخبار کاملاً هدایتشده و برخی دیگر تصادفی یا بدون هماهنگی هستند. پرسش اینجاست که رسانهها در چنین شرایطی چه واکنشی باید نشان دهند؟ آنها از این فرصت برای آگاهسازی بیشتر مردم استفاده میکنند. رسانهها اکنون بیشترین اعتماد مخاطبان را از دست دادهاند. اگر چنین اخباری را منتشر نکنند، مردم به رسانههای خارجی و فضای مجازی روی میآورند. به نظر من، اشکالی ندارد که رسانهها در دام درگیریهای قدرت نیفتند و بر آتش این جریانات ندمند، اما خود وقایع رخ داده را باید پوشش دهند. مثلاً اگر چهرهای بازداشت و سپس آزاد میشود، یا ماجرای دیگری اتفاق میافتد، باید به آن پرداخته شود. البته پرداختن افراطی به یک موضوع میتواند نشاندهنده یک عملیات روانی باشد، اما خود خبررسانی امری طبیعی است و رسانهها در سراسر جهان به انتشار اخبار میپردازند.
انتهای پیام


